سه‌شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ |۹ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 19, 2024
دکتر فؤاد ایزدی نماینده هیئت اجرائی جذب دانشکده مطالعات جهان در گروه مطالعات آمریکا

حوزه/ کارشناس و تحلیل مسایل بین المللی ضمن تبیین دلایلی که وقوع جنگ میان ایران و آمریکا را منتفی می کند، تصریح کرد:در حال حاضر به معنای واقعی کلمه، آمریکا به دنبال مذاکره با ما نیست و لذا همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند، گزینه قطعی ملت ایران که منافع ما را هم تامین می کند، مقاومت است.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، در  همین روزها که در میانه کشمکش تحولات مهم عرصه بین الملل به ویژه اقدامات خودسرانه ایالات آمریکا نسبت به خروج یکجانبه از برجام هستیم، دکتر فؤاد ایزدی، عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران و نماینده سابق دفتر هم اندیشی اساتید و نخبگان نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری که خود البته دانش آموخته ارتباطات جمعی در مقطع دکتری از دانشگاه لوئیزیانا آمریکاست، ضمن حضور در خبرگزاری حوزه و گفت وگو با خبرنگار این رسانه به تشریح مهم ترین دلایل عدم وقوع جنگ نظامی میان ایران و آمریکا دست کم در مقیاس جدی و وسیع آن در شرایط کنونی و نیز مسایل مربوط به مذاکره با ایالات متحده آن هم با محوریت بیانات اخیر مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان نظام پرداخت که بی هیچ کم و کاستی ،‌مشروح آن در ادامه می آید؛

 

رهبر معظم انقلاب دردیدار اخیر مسئولان و کارگزاران نظام با ایشان فرمودند که جنگ نخواهد شد. تحلیل شما در مورد این بیانات و همچنین اینکه نه ما و نه آن ها وارد جنگی نخواهیم شد چیست و چرا این قضیه همچون نمونه های مشابه قبلی،صرفاً یک جنگ روانی از سوی دشمن باید تلقی شود و بالاخره این که مقام معظم رهبری بر چه اساس و منطق و دلایلی فرمودند که جنگ نخواهد شد؟!

ببینید اگر بخواهد جنگ شود، ما که قرار نیست حمله نظامی داشته باشیم؛سالهاست ایران، جنگ پیش دستانه ای انجام نداده است، یک رصد در کشور وجود دارد، افرادی که تصمیم‌گیر هستند و اظهاراتی دارند منبع آشکار و منابع متعدد در دسترس دارند.

از سویی کسی را در آمریکا سراغ نداریم که به نوعی بتواند در تصمیم سیاست خارجی و نظامی حضوری جدی داشته باشد و در عین حال به طور جدی علاقه مند به جنگ با ایران باشد و لذا ما جنگ گسترده ای نخواهیم داشت.

 

پس بر این اساس جنگی به وقوع نخواهد پیوست؟

همان طور که عرض کردم ، جنگ گسترده ای نخواهیم داشت. کسی که صحبت از جنگ گسترده می کند همان طور که در عراق از سوی آمریکا صورت گرفت، این مساله صورت نمی گیرد.

این که آمریکایی ها بیایند، استان های ما را بگیرند و حضور فیزیکی در خاک کشور ما داشته باشند،نه نمی شود، ضمن آن که کسی پیگیر این قضیه از سوی آنان هم نیست زیرا می دانند شدنی نیست.

البته در این میان ، یک بحثی در مورد جنگ محدود وجود دارد؛ عده ای هستند در آمریکا که علاقه مند به جنگ محدود با ایران هستند، مثلاً آقای جان بولتون در ماه مارس 2015 میلادی مقاله ای نوشت و در آن پیشنهاد کرد که به ایران حمله نظامی محدود کنیم و تنها راه متوقف کردن برنامه هسته ای ایران، بمباران پایگاه های هسته ای این کشور است.

پمپئو نیز زمانی که در کنگره بود علاقه مند به جنگ بود ؛‌با این حال سوالی که الان مطرح است این که حالا که این ها پست جدید گرفته اند آیا می توانند آمریکا را به سمت جنگ محدود ببرند یا نه؟

در این خصوص سه دلیل وجود دارد که خیر، این ها قرار نیست جنگ محدود انجام دهند،‌ضمن آن که جنگ گسترده هم منتفی است؛ دلیل اول در این که جنگ محدود هم نخواهیم داشت؛ هزینه جنگ است. به هر حال هزینه جنگ برای آمریکا بالاست، از سویی ایران دارای توانمندی های نظامی بالایی است، ایران همانند عراق و افغانستان نیست، ضمن آن که کشور ما در 30 سال گذشته توانمندی جدی را توانسته ایجاد کند،از این رو هزینه جنگ با ایران بالاست چون این هزینه ها را محاسبه می کنند می گویند جنگ نمی شود.

دلیل دوم، وجود افکار عمومی در آمریکاست؛ افکار عمومی از جنگ به ویژه جنگ های خاورمیانه ای خسته اند و واقعاً جنگ نمی خواهند، از این جهت کاندیداهایی که در انتخابات ۲۰۱6  میلادی رای به جنگ عراق دادند این ها موفقیتی نداشتند و در نظر سنجی ها مشهود است که این مساله هم اکنون نیز جزو واقعیت های افکار عمومی این کشور است.

یعنی بخش مهمی از دلایل و ریشه های مخالفت در این باره، اقتصادی است؟

ریشه اقتصادی و سیاسی با هم دارد. ببینید آمریکا در عراق بیش از 5 هزار کشته و ده هزار زخمی داد و لذا آن ها با تبعات جنگ آشنا هستند.

دلیل سوم خود ترامپ است ، به این خاطر که خودش با ادبیات ضد جنگ جلو آمد و با جنگ مخالف بود و در تبلیغات انتخاباتی به کلینتون انتقاد می کرد که رای به جنگ عراق داده است تا همین اواخر هم در عراق گفته بود 7 تریلیون دلار هزینه کردیم و در منطقه نتیجه ای برایمان در برنداشته است.

او می خواهد نیروهایش را از قلب آسیا خارج کند، از افغانستان خارج کند، پس ترامپ نیز فردی نیست علاقه مند به جنگ باشد. از سوی دیگر در خود آمریکا حتی برخی از جمهوری خواهان مخالف جنگ هستد و ترامپ نیز جزو این دسته است.

در مقابل این دلایل که گفته شد ،‌سه نقد هم وجود دارد .در مورد اول که هزینه بالاست عده ای هستند در واشنگتن که می گویند هزینه حمله به ایران زیاد است منتها اگر به ایران حمله کنیم جواب نمی دهد، مثلاً سناتور تام کاتن که یک چهره ضد ایرانی است گفته حمله به ایران راحت است و در دو ضربه ایران را از بین می بریم این ها از طیفی هستند که این افکار را در واشنگتن تولید می کنند و این ها البته در اقلیت هستند اما از نظر تاثیر گذاری در دولت ترامپ در اقلیت نیستند.

چرا می گویند هزینه بالا نیست چون می گویند در ایران در ذهن مقامات حفظ نظام اولویت نخست است و بر این اساس معتقد هستند ایران جواب حمله محدود را نخواهد داد چون جواب دادن به حمله امریکا مجوز حمله بزرگتری را به آمریکا می دهد و این ها چون حمله بزرگتر را نمی خواهند پس اولی را جواب نمی دهند تا حمله بزرگتر دیگری حاصل نشود.

پس این گروه که مورد اول را نقد می کنند نمی گویند ایران توانایی نظامی ندارد، بلکه می گویند ایران از توانمندی نظامی در حدی که هزینه بالا ببرد استفاده نمی کند وآن ها مثال می زنند که اسرائیل نیز در سوریه کارهایی می کند و سوریه خیلی جواب نمی دهد و می گویند ببینید اسرائیل می زند شما هم بزنید.البته این سخن از نگاه آن هاست و نه همه حقیقت ماجرا.

 

در پاسخ به این نوع نگاه البته رهبر معظم انقلاب عبارت معروفی دارند و می گویند دوران بزن در رو تمام شده است. آیا با این واکنش و اظهارنظر قاطعانه از سوی مقام معظم رهبری، می شود گفت که چنین برداشت های تهدیدآمیزی هم عملاً باید منتفی باشد؟!

بله، نقد مورد دوم این که افکار عمومی می گویند جنگ محدود است و بازده زمانی هم محدود است و لذا تا افکار عمومی بخواهد به خط شود و تظاهرات کنند تبعات منفی در افکار عمومی ایجاد شود، جنگ تمام می شود.

مورد سوم  که چرا جنگ نمی شود، ترامپ نشان داده در این چند سال تحت تاثیر اطرافیانش است از سوریه می خواست نیروهایش را خارج کند روسیه همین را می خواست، نگذاشتند ترامپ این کار را بکند و اطرافیانش نخواستند.

از سویی ترامپ با کره شمالی می خواست توافق کند که این را هم نگذاشتند. در واقع ترامپ با اطرافیانش هماهنگ می شود، ضمن آن که نتانیاهو هم بدش نمی آید جنگی میان ایران و امریکا باشد پس مورد سوم را هم رد می کنیم.

بر اساس نظرخودمان ، همان طور که عرض شد جنگ گسترده متنفی است، ضمن آن که عدم وقوع یا وقوع جنگ محدود در کوتاه مدت نه در بلند مدت و میان مدت بستگی به خودمان دارد ، به این معنا که اگر تبیین کنیم دوران بزن در رو تمام شده و این یقین حاصل شود، آن ها به فکر جنگ نخواهند بود و اینکه مثلا بگویند جنگ ایران هزینه ای ندارد مورد استهزا قرار می گیرند و لذا جنگ نخواهیم داشت.

در واقع باید این مساله به خوبی تبیین شود که ایران توانمندی موشکی اش را ارتقا می دهد و توانمندی اش به حدی است که بازدارنده است.

متاسفانه در این قضایا عده ای  در داخل فریب می خورند و می گویند مشکل آمریکا با ما در مباحث منطقه ای است و اگر ما نفوذ خود را کمتر کنیم مشکل حل می شود و حال آن که بر عکس اگر نفوذ منطقه ای ایران ده درصد کم شود احتمال جنگ 20 درصد افزایش می یابد.

 

پس بستگی به خودمان دارد؟

بله اینکه در میان مدت و دراز مدت جنگ نمی شود بستگی به خودمان دارد چون امریکایی ها محدودیت اخلاقی در جنگ ندارند و منافع خود را می بینند این مساله باید تبیین شود که بخواهد جنگ کنند ،به ضررشان تمام می شود چون مردم ایران میهن پرست هستند و نسبت به بیگانه متعرض، وحدت درونشان ایجاد می شود، این ادبیات در امریکا باید تقویت شود این اقلیت که در اطراف ترامپ هستند باید منزوی شود.

 

نوع ادبیات و گفتمان مقام معظم رهبری در همه ی این سال ها بر روی گزینه مقاومت و حفظ این روحیه و منش در داخل کشور است. ایشان فرمودند در جنگ اراده ها، اراده ما برتر است. به نظر می رسد که همین گفتمان و ادبیات رهبر معظم انقلاب که سعی در رواج آن بین مسئولان دارند، خودش بهترین عامل بازدارنده از وقوع جنگ است، اما احساس می شود در این باره دچار نوعی تشتت و عدم یکپارچگی در داخل حاکمیت هستیم.نظر شما در این خصوص چیست؟

البته این را بگویم که ترامپ خدمت بزرگی به جمهوری اسلامی کرد به این جهت که واقعیت آمریکا را بدون روتوش به ملت ایران نشان داد. در حال حاضر جریان غرب گرا در ایران آبرویشان رفته است آن ها نگاهشان به غرب بود به طوری که حتی نگاه و رویکرد و کتاب غربی ها را به رخ داخلی ها می کشیدند و ادبیات غربی را تولید کرده و بعضاً حرف های نامربوط غیر علمی می زدند و ما در این خصوص چقدر باید هزینه می کردیم تا واقعیت امریکا را نشان دهیم و این کارا ترامپ برایمان انجام داده است.

پس عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد؟

بله ، همین طور است و ما باید از این مساله به درستی استفاده کنیم . ترامپ با حرف ها و کارهایش واقعیت ها را نشان داد حتی یکی از پیش بینی های آن ها محقق نشد.

در سال های گذشته ادبیاتی ایجاد شد که کشور را معطل برجام کرد و حال آن که در حوزه اقتصادی نباید تصمیم ها معطل برجام باشد متاسفانه پیش بینی هایی که در مورد برجام می شد عملیاتی نشد و کشور  در این باره به طور جدی ضرر کرد.

 

در مورد مذاکره و این که رهبری از آن در شرایط فعلی تعبیر به سم مضاعف کردند، چه نظری دارید؟

متاسفانه مذاکره داخل کشور ما خوب تبیین نشده است و در محیط های نخبگی هم این اشتباه وجود دارد. البته احساس می کنم که گاهی تقصیر همکاران شماست که خبرنگار مترجم هستند.

یک تصوری وجود دارد که آمریکائی ها می خواهند با ایران مذاکره کنند، اما واقعیت این است که ترامپ علاقه ای به مذاکره ندارد در انگلیسی واژه ای به نام negotiation وجود دارد که این به معنای مذاکره است و حال آن که در حال حاضر آمریکایی ها از این کلمه استفاده نمی کنند.

ترامپ می گوید به من زنگ بزنید تا صحبت کنیم .در تفکر امریکایی مذاکره و صحبت متفاوت است مذاکره یک بده بستان است و دو طرفه است اینکه به من زنگ بزنید و 12 پیش شرط گذاشته اند یعنی این پیش شرط ها را انجام دهید، بعد با من حرف بزنید، آن ها نمی خواهند مذاکره کنند برای مذاکره از کارهای کوچک شروع می کنند ایران بستر را برای ظریف در سفر اخیر به نیویورک فراهم کرد و ایشان در این سفر گفتند مبادله زندانی داشته باشیم اما امریکایی ها از این پیشنهاد هم استقبال نکردند و حال آن که حتی کشورهایی که وارد جنگ هستند نیز مبادله زندانی می کنند و لذا می بینید که آمریکایی ها در این حد نیز حاضر نشدند با ما مذاکره کنند.این 12 شرطی که برای ما گذاشتند نیز به نوعی است که نشان می دهد آمریکا علاقه ای به مذاکره ندارد نقدی که پمپئو و بولتون به دولت قبل داشتند این بود که چرا با ایران مذاکره می کنید مذاکره با ایران طول عمر جمهوری اسلامی را افزایش می دهد این نکته مهمی است که امریکایی ها دوست دارند در کشور ما به خاطر این مسایل مناقشه و دعوا راه بیفتد و بعد آن ها کار خودشان را جلو ببرند.

 

در واقع منظور شما همین ایجاد و تشدید فضای دو قطبی در داخل کشور در خصوص مذاکره و یا عدم مذاکره است؟

بله،دو قطبی ایجاد شود یعنی عده ای بگویند تورم شده ارز بالا رفته بروید مذاکره کنید تا این شرایط اقتصادی برگردد ،اگر گزینه مذاکره روی میز بود باید می نشستیم فکر می کردیم مذاکره کنیم یا نه؟ نکته مهم این است که گزینه مذاکره روی میز وجود ندارد یک عده حزب اللهی ها هستند که می گویند ما مذاکره نمی کنیم عده ای حزب اللهی نیستند و می گویند مذاکره کنیم.

واقعیت این است انتخابی برای مذاکره نداریم از این جهت انتخابی که وجود ندارد تفکری که طرف می خواهد بده بستان داشته باشد را کنار بگذاریم و این فرمایش مقام معظم رهبری را باید مورد توجه قرار دهیم و مقاومت کنیم ، چرا که چاره دیگری جز مقاومت نداریم.

از این جهت اتفاقاً در طول 40 ساله انقلاب، هر گاه که مقاومت کرده ایم، پیروزی هم از آن ما بوده است؛ یک زمانی آمریکایی ها می گفتند ایران نباید غنی سازی داشته باشد و علناً می گفتند تا غنی سازی داشته باشید با شما صحبت نمی کنیم . در زمان جورج بوش پسر ایران هم گفت حالا که این طور است مذاکره نکنید بعد ما چند صد سانتیوفیوژ را به 19 هزار تا تبدیل کردیم و سپس دیدیم که آن ها به تکاپو افتادند، چرا که دیدند این سیاست به ضررشان بوده و هزینه داشته است و لذا آمدند مذاکره کردند.

 

در مورد اتحادیه اروپا و نوع رفتار آن در قضیه برجام چه نظری دارید، آیا می شود واقعاً روی قول و حرف آن ها حساب باز کرد؟

اتحادیه اروپا،بیش از 20 کشور هستند برخی ممکن است علاقه مند به همکاری با ایران باشند، ضمن آن که به طور جدی در خصوص همکاری با ایران بین آن ها اختلاف وجود دارد در برخی از مناطق ایتالیا 40 درصد جوانان بیکارند و برخی از کشورهای اروپایی همین الان مشکلات جدی اقتصادی دارند.

ایران از نظر اقتصادی کشوری بکر است و می تواند شریک تجاری خوبی برای آن ها باشد و به این خاطر عده ای در اروپا علاقه دارند اما زورشان به آمریکا نمی رسد عده ای نیز علاقه ای ندارند و همراه با امریکا هستند و دشمنی هایی با ایران دارند به این ترتیب اروپائیان نمی خواهند برای این کشور کاری جدی انجام دهند.

متاسفانه کشور ، یک سال معطل برجام اروپایی شد و این کار اشتباهی بود ، ضمن آن که معتقدم همین 60 روز معطل کردن کشور نیز اشتباه است ، به این خاطر که بعید است کاری جدی در این مدت اتفاق بیفتد.

در شرایط فعلی به نظرتان، ما در مواجهه و مناقشه فعلی با آمریکا باید چه رفتاری از خود نشان دهیم؟

به جز بحث مقاومت که بهترین گزینه برای تامین منافع ملی ماست، آن چه به نظرم می رسد این است که طراحی کشور باید به شکلی باشد که شخصی مثل جان بولتون در آمریکا در پست خود نباشد.

یکی از ویژگی های ترامپ این است که درون سیستم حاکمیتی خود آدم های زیادی را عوض می کند در این سه سال چند تا مشاور امنیت ملی را تغییر داده است یک سری طراحی ها در خود آمریکا از سوی ما نیاز است که مثلاً کسانی بر سر کار باشند که سودای جنگ با ما را نداشته باشند.

از سویی ناگفته نماند که مهم ترین دغدغه ترامپ در حال حاضر ، نه ایران و عراق و کره شمالی بلکه رای آوردن مجدد در انتخابات است. در این دو سه هفته گذشته که بحث جنگ مطرح شده  و حتی سخن از اعزام ناو به میان آمده، در داخل آمریکا رقبای ترامپ که بیش از 20دموکرات هستند دنبال سوژه هستند و علیه ترامپ سخن می گویند و بر اساس باید ما هم یک طراحی داشته باشیم.

گاهی اوقات احساس می شود وضعیتی در کشور ما وجود دارد که آمریکایی ها فکر می کنند باید در معادلات سیاسی ایران دخالت کنند و تاثیر بگذارند و این کار را هم می کنند ، اما در مقابل ما در کشور گاهی دچار خودکم بینی می شویم فکر نمی کنیم از این کارها در کشور امریکا انجام دهیم و تاثیر گذار باشد.

آمریکایی ها مرداد ماه سال 97 مجموعه و تیمی با عنوان "اکشن گروپ" تشکیل دادند که گروه اقدام علیه ایران بوده است و کارمند بولتون در راس آن قرار دارد و باید پاسخگو باشد و الان پرونده ایران در دست بولتون است، اما ما گروه اقدام علیه امریکا در کشور نداریم ؛‌البته شورای امنیت ملی داریم، اما گذرا در آن وزرا و مقامات ارشد می آیند و حال آن که باید با انسجام و هماهنگی لازم ،‌اقداماتی علیه آمریکا داشته باشیم.

واقعیت آن است که آن ها در جنگ بی سابقه روانی و اقتصادی علیه کشور و نظام ما ، نظم و تمرکز و ستادی دارند و ما علیه آن ها این ساز و کار را به این شکل نداریم و وقت آن رسیده که ما هم در داخل آمریکا اثرگذار باشیم و دست کم از ظرفیت وجود یک سری نخبگان آمریکائی که مخالف ترامپ هستند به درستی استفاده کنیم چرا که این ها می توانند در جامعه  بسته آمریکا به نوعی صدای ما باشند.

درست است که ما شبکه پرس تی وی داریم اما در آمریکا کسی «پرس تی وی» نگاه نمی کند ، چرا که دسترسی وجود ندارد و باید اینترنتی ببینند این ها نیاز به کار دارد، افکار عمومی در آمریکا مهم است هیچ جنگی در آمریکا نبوده که شروع شود و افکار عمومی ابتدا همراه و حامی اش نباشد

این ها نیاز به فکر و تمرین و ایجاد ستاد و ارتباط با انسان های تاثیر گذار دارد، این ها فرصت های قابل توجهی است که به درستی از آن در مسیر منافع کشور استفاده نمی شود. از سویی در این جنگ روانی، یک سری نگاه ها باید اصلاح شود یک سری اقدامات از نظر تقویت قوای نظامی و آمادگی دفاعی باید انجام شود و در مجموع کشور از حالت پدافندی خارج شده و شکل آفندی به خود بگیرد.

گفتگو از: سید محمد مهدی موسوی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha