جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۶ شوال ۱۴۴۵ | Apr 26, 2024
قمه زنی

حوزه/ قمه‎زدن، سنّتی جعلی است. از اموری است كه مربوط به دین نیست و بلاشك، خدا هم از انجام آن راضی نیست. علمای سلف دستشان بسته بود و نمی‎توانستند بگویند «این كار، غلط و خلاف است.» امروز روز حاكمیت اسلام و روز جلوه اسلام است.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»،  پژوهشگرعرصه فقه سیاسی در مقاله ای  با عنوان «نگاهی فقهی_اصولی بر قمه زنی» به بررسی "چیستی قمه زنی درعلم اصول فقه و فقه" پرداخت.

قمه زنی فی نفسه حرام است و فقها در باب دیات این إضرار به نفس را بحث کرده اند و دلیل شرعی و عرفی برای جواز ثانوی آن در عزای امام حسین علیه‌السلام قائم نیست و اگرهم حکم اولی آن حرمت نباشد، حکم ثانوی آن درعصر حاضر از باب وهن مذهب و جریئ کردن دشمن بر قتال، یقینا حرمت است.

حکم اولی قمه زنی، حرمت است

فقها در باب دیات بحثی دارند با عنوان ضرررساندن شخص به خودش، که مثلا در مورد کسی که یکی از نزدیکان خود را از دست داده است و خود زنی می کند، بحث دیه را مطرح کرده اند و باید دیه بدهد و آنجا بحثی وجود دارد که ما فی نفسه اجازه نداریم که بر بدن خویش ضرر و ضربه وارد کنیم مثلا اینکه همینطوری بیاییم و انگشت دست خود را ببریم، حرام مرتکب شده ایم و در مواردی حتی دیه نیز برذمّه ما می آید، البته در صورتی که این امور به صورت اختیاری از فرد صادر شود و لذا اینکه انسان با قمه همینطوری بر فرق سرش بکوبد از باب لا ضرر و لا ضرار فی الإسلام، حرمت اولیه اش قطعی است.

فلذا بحث در حکم قمه زنی برای عزای امام حسین ع، حکم ثانوی است

تعبدی یا توصلی بودن عزاداری امام حسین علیه السلام

ما دو سنخ احکام شرعی داریم؛1_ تعبدیات و 2_توصلیات

چیستی تعبدیات

فقها می فرمایند، قصد قربت در تعبدیات شرط صحت عمل است و منظور از قصد قربت داشتن، این است که باید به نیت اجرای امر الهی این فعل را انجام دهیم مثل نماز که باید به قصد إتیان امر شارع انجام ‌شود و إلا این عمل، بدعت و حرام است، ما مثلا نمی توانیم بجای دو رکعت نماز صبح  سه رکعت نماز اقامه کنیم چرا که نماز صبح از تعبدیات می باشد و در تعبدیات قصد قربت شرط صحت عمل می باشد و قصد قربت با امتثال و اتیان امر مولی ممکن خواهد بود و وقتی از جانب مولی امری در وجوب یا استحباب رکعت سوم نماز صبح وارد نشده است، این عمل ما بدعت می باشد و با قصد قربت در نماز نمی سازد و موجب بطلان نماز خواهد شد.

سه اصطلاح عبادت در دین

ما سه اصطلاح در تعبد داریم؛

1_عبادت به معنی پرستش که این معمولا در مورد سجده و رکوع و نماز و عبادات خاص خضوعی مطرح می شود که معنی اخص از معنی تعبدیات در علم اصول و بحث ما می باشد.

2_ عبادت به معنی بندگی, این هم اعم از توصلیات و تعبدیات می باشد و هر دو را شامل می شود یعنی مومن می تواند در همه امور قصد قربت داشته باشد به حکم این که بنده خداوند متعال و مخلوق اوست.

3_ عبادت به معنی تعبّدى؛ که عبارت است از واجبى كه اصل انجام آن به هر نيّتى كافى و محصّل غرض نيست، بلكه بايد به وجه خاص يعنى به داعى قربى و به قصد تقرّب به مولى انجام شود تا مصلحت‏دار و تأمين‏كننده غرض باشد و تا خالصا لوجه اللّه انجام نشود، از عهده مكلّف ساقط نمى‏شود.

چیستی توصلیات

توصلیات یعنی اموری که نیاز به قصد قربت ندارد هر چند در اینجا هم امر شارع وجود دارد و می توان آن را به نیت بندگی و قربت به جا آورد ولی این از باب بندگی به معنی عام است نه تعبد به امر شارع.

مثلا در شستن لباس نجس، قصد قربت شرط نیست، اختیار شرط نیست، حتی اگر در کنار حوض پر از آب باشیم و لباس ما نجس بوده باشد و به طور اتفاقی چند سطل آب به روی لباس ریخته شود، اگر لباس متنجس به غیر عین نجس بوده است، با صرف اصابة و تلاقی پاک می شود با وجودی که ما هیچ قصدی در این مساله نداشتیم ولی اگر شخصی بدون توجه به این که بر ذمه او غسل واجب است، حمام برود و اتفاقی اول سر و سپس طرف راست و سپس طرف چپ را بشورد، این عمل بدون نیت او را از غسل واجب بریئ نمی کند.

پس توصّلى يعنى واجبى كه اصل انجام آن مقصود مولى است و غرض به ذات عمل و پيكره آن، بار شده است و به هر نيّت و انگيزه‏اى كه اتيان شود چه به داعى تقرّب به پروردگار باشد يا به دواعى نفسانى، مهم نیست و آنچه مهم است تحقق این عمل در خارج می‌باشد و اینکه صفحه خارج از اين عمل خالى نماند.

در توصّليات‏ قصد قربت شرط صحت نيست و بدون آن‏هم عمل صحيح می‌باشد، آرى اگر با قصد قربت اتيان شود، موجب استحقاق مثوبت هم مى‏گردد. ولى در تعبّديّات قصد قربت شرطيّت دارد و بدون آن اصلا عمل صحيح نيست.

عزاداری امام حسین علیه السلام تعبدی است نه توصلی

وقتی امری اساسا به جعل شارع مقدس می باشد و مثل تجارت امضائی نیست، بلکه مثل نماز و روزه و حج و زکات با جعل الهی ایجاد شده است و از شعائرالله است و در کیفیت اجراء آن نیز تاکید بر نیت شده است، یعنی باید به قصد اتیان فرمایش شارع این امر  صورت پذیرد، این نشان دهنده این است که این عمل، توصلی نیست و از معاملات نیست که قبل از اسلام نیز عند العقل مکشوف بوده باشد.

 بلکه از اموری است که اصل آن از طریق شارع به دست ما رسیده است هر چند تاییدات عقلی فراوانی هم بعدا برایش به اذهان مکلفین و عقلاء در آید؛ ولی اصل آن با جعل خداوند است و از طرفی قصد اتیان مامور به، در آن شرط است.

اینطور نیست که شخصی بدون نیت عزای امام حسین علیه السلام بلکه مثلا برای پدرش سیاه بپوشد و یا تصادفا سیاه بپوشد و تصادفا در مجلس عزای امام قرار گیرد و برای مثلا پدرش یا دنیای خودش گریه کند ولی چون در مجلس عزا می‌باشد، عزادارامام حسین علیه السلام نوشته شود، چنانچه توصلیات چنین بودند، بلکه اینجا و در عزاداری امام حسین علیه السلام باید قصد اتیان امر مولی در نفس عامل موجود باشد و شخصی با صرف حضور تصادفی در مجلس عزای امام حسین علیه السلام، عزادار نوشته نمی شود.

علل وجوب عزاداری  امام حسین علیه السلام

اصل عزا برای امام حسین علیه السلام بر اساس فرمان شارع متعال و جعل الهی به طرق مختلفه متواتره می باشد که برخی از این ادله به صورت دلالت التزامی بر وجوب عزای آن حضرت از جانب مسلمین دال است و برخی به صورت مطابقی.

 هم از برخی آیات و هم از برخی روایات متواتره تصریحا و تلویحا، وجوب عزاداری امام حسین علیه السلام برای مکلفین استنباط می شود؛ مثل آیه وجوب مودة در سوره الشورى آیه (23)   که می فرماید:

{ذَٰلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُور }

ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﭼﻴﺰﻯ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻯ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﻣﮋﺩﻩ ﻣﻰ  ﺩﻫﺪ . ﺑﮕﻮ : ﺍﺯ ﺷﻤﺎ [ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﺑﻠﺎﻍ ﺭﺳﺎﻟﺘﻢ ] ﻫﻴﭻ ﭘﺎﺩﺍﺷﻰ ﺟﺰ ﻣﻮﺩﺕ ﻧﺰﺩﻳﻜﺎﻥ ﺭﺍ [ ﻛﻪ ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎم ﻫﺴﺘﻨﺪ ] ﺭﺍ ﻧﻤﻰ  ﺧﻮﺍﻫﻢ . ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻛﺎﺭ ﻧﻴﻜﻰ ﻛﻨﺪ ، ﺑﺮ ﻧﻴﻜﻰ ﺍﺵ ﻣﻰ  ﺍﻓﺰﺍﻳﻴﻢ ؛ ﻳﻘﻴﻨﺎ ﺧﺪﺍ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻋﻄﺎﻛﻨﻨﺪﻩ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻋﻤﻞ ﺍﻧﺪﻙ ﺍﺳﺖ .

که همه مفسرین شیعه و مفسرین بزرگ اهل سنت مثل زمخشری در تفسیر کشاف و یا فخر رازی در تفسیر کبیر چندین روایت می آورند و اذعان دارند که مصداق مودة واجب، مودة علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام می باشد. اهل لغت نیز در بیان معنی مودة می گویند؛ منظور از مودة، ابراز محبت می باشد و یکی از ابراز ها قطعا به ضرورت حکم عقل ناراحتی در غم از دست دادن و بلکه غم شهادت و کشته شدن آن موطن محبت و اصحاب مودة می باشد یعنی وقتی واجب است مکلفین در قبال یک شخصیت، علاوه بر محبت قلبی ابراز محبت و مودة داشته باشند، بی شک یکی از مصادیق این ابراز علاقه ناراحتی در غم از دست دادن او و بلکه غم کشته شدن او و ظلم به وی می باشد.

هم از برخی روایات که توسط رسول اکرم صلی الله علیه و آله می باشد؛ می توان اهمیت عزاداری امام حسین علیه السلام را استفاده کرد، که چند دسته روایات می باشند

یک دسته امر مستقیم به عزاداری ایشان است

یک دسته بیان عزاداری رسول خدا به خاطرإخبار جبرئیل از شهادت امام حسین علیه السلام می باشد

یک دسته روایاتی است که امر به وجوب محبت حسنین دارد.

یک دسته روایاتی است که بیان وجوب محبت اهل بیت علیهم السلام را دارد.

یک دسته روایاتی است که بیان می کند حسن وحسین سید شباب اهل جنة هستند که برای این روایت از 23 طریق از کتب اهل سنت شاهد وجود دارد و این روایات نشان می دهد امام حسین علیه السلام اهل بهشت بلکه پیش قدم همه جوانان عالم در مقامات توحیدی و بهشتی می باشد و از طرفی نشان می دهد که ایشان الگوی ما باید برای رسیدن به کمالات بندگی می‌باشند و از طرفی نشان می دهد که حسنین علیهما السلام عاقبت به خیرخواهند شد، چون حضرت نمی گوید که حسنین علیهما السلام فلان خصلت را دارند بلکه می فرماید پیشوا وسید جوانان اهل بهشت می‌باشند.

روایات فروان متواتر از طرق شیعه از اهل بیت علیهم السلام هم  در مدح گریه و توجه به شهادت ایشان وجود دارد و روایاتی دیگرکه می گوید، این عزاداری فعل ائمه هدی علیهم السلام بوده است، و از سوی آنها به عظمت و توقیر آن تصریح شده است.

گاهی فرمودند وقتی محرم وارد می شود فلان امام علیه السلام لا یری ضاحکا هر گز در محرم خندان دیده نشد به سبب جنایتی که در این ماه در حق امام عالم انسانیت و سید جوانان اهل بهشت واقع شده است.

سعه و ضیق عزاداری

وقتی اصل عزا جزء تعبدیات شد، باید ببینیم سعه و ضیق عزا را آیا شرع تعیین میکند یا بر عهده عرف و یا در ذمه عقل می باشد؟

و ما در بحث عزاداری مسائل مختلفی را باید از حیثیت های گسترده فردی و حکومتی و بین المللی بررسی کنیم،

آنچه مسلم است ما در سعه و ضیق عزا داری اول سراغ شارع می رویم و اگر مطلبی در تشریعیات و آیات و روایات نبود به عقل و عرف رجوع می کنیم.

ما در تشریعیات نه در فعل معصومین علیهم السلام و نه در قول معصومین علیهم السلام، هیچ تصریحی و یا ظهوری بر قمه زنی نداریم جز یک سری روایات بسیار ضعیف که هیچ فقیهی در طول تاریخ به این روایات تمسک نداشته است.

هیچ امام معصومی قمه نزده است و هیچ امام معصومی قمه را تایید نکرده است،

فعل حضرت زینب سلام الله  علیها

اصل این قضیة قطعی نیست و روایاتش ضعیف است و از چند جهت نمیتواند مبدا فتوا شود

1_  ضعف سند

2_ اگر هم این بانوی بی نظیر در عالم اسلام با توجه به ادراک توحیدی خود در مقام خاصی نا خودآگاه کاری کرده است، نمیشود حکم این عمل را به عمل مکلفین که قید اختیار در مقابل اضطرار از شرایط حکم فقهی آنهاست، سرایت داد.

3_ فعل حضرت زینب سلام الله علیها در فقه حجت نیست و یا در طرف مقابل بگویند؛ وقتی حضرت ابالفضل العباس علیه السلام در کربلا شاهد همه جنایات بود و بنا بر نقل مقاتل او آخرین شخص قبل از امام حسین و علی اصغر علیهما السلام، بود که به شهادت رسید اربا اربا و تکه تکه شدن علی اکبر علیه السلام را به چشم خویش مشاهده کرد وغربت امام حسین علیه السلام را و اکثر مصائب بزرگ کربلا را  شاهد بود ولی برای جنگاوری چون عباس هیچ جا ننوشته اند که عباس با قمه بر سر خود کوبید!

به نظر ما در بیان هیچ یک از دو طرف این بحث، استدلال به معنی فقهی کلمه موجود نیست.

قمه زنی با ذات تفکر شیعه تعارض دارد

اساس مکتب شیعه یک مکتب سیاسی است و بدو پیدایش آن هم از تفاوت نگاه سیاسی تشیع در عصر رسول الله صلی الله علیه و آله به ایشان و بعد از ایشان به مولا علیه السلام به نسبت آنچه که اکثریت می فهمیدند، می باشد.

این سیستم سیاسی و اینطور نیست که ایستا باشد و هر شرایطی را به هر قیمتی قبول کند بلکه دوست و دشمن برای خود تعریف کرده است و مثل سیستم‌های دیگران هر چه پیش آید خوش آید نیست و به تعبیری منفعل نیست که شرایط دیگر آینده آن را رقم بزنند، بلکه کاملا فعال است و برای خود مبنا دارد؛ یعنی عدالت را بر توسعه و رفاه مقدم می داند.

این سیستم دشمن خواهد داشت و چنین سیستمی جنگ خواهد داشت و چنین نگرشی هرگز به سربازان خود اجازه خود زنی و خود کشی در عرصه اجتماع را نمی دهد و اگر بنا باشد دستور قمه بر سر فرود آوردن را بدهد، بی شک بر سر و پیکر خویشتن نیست و بلکه بر هیمنه استکبار جهانی و دشمنان انسانیت و انسان کامل خواهد بود.

اشکال در برداشت از روایت در تایید قمه زنی

برخی از روایتی که امام معصوم علیه السلام می فرمایند: عزاداری کنید و لو خون جاری شود، مطلبی در تایید قمه زنی استخراج می کنند و کأنه این روایت را مویّد قمه زنی می دانند، ولی این روایت بیان امر خارج از اختیار را دارد نمیگوید خون جاری کنید، بلکه میفرماید؛ اگر شما ضربه ای ناخودآگاه زدی که خون جاری شد، اشکال ندارد و این را دارای مشکل نمی‌دانند ولی این غیر از قمه زنی اختیاری است.

قمه از نگاه عرف

اَشکال عزاداری معمول در جهان

1- گریه کردن در هر مصیبتی

اصل این قضیه یک مساله فطری است که در نهاد هر آدمی مکنون است و این را حتی می توان در یک کاوش اجتماعی در مورد اکثر اقوام و نحل و ملل بررسی میدانی نیز داشت ولی از حوصله این مقاله خارج است.

2- سیاه پوشیدن و بر سینه زدن هم معمولا در مصیبت های بزرگ، عادی و متعارف است.

3_ قمه زنی

بعد از اینکه هیچ دلیل و سند معتبری در ناحیه شریعت بر قمه زنی موجود نبود ، ما باید سراغ عرف بیاییم تا ببینیم عقلاء وعرف در کیفیت عزاداری برای عزیزانشان چطور برخورد میکنند؟ شما در هیچ عرف عقلائی در عالم نمی‌بینید در عزای عزیزانشان قمه بر مخ بکوبند!!!

پس قمه زنی نه تنها در شریعت حرمت اولی خود را از دست نداده است و دلیلی برای رفع حرمت اولی از باب اضرار به نفس وجود ندارد، بلکه نزد عرف نیز مورد تایید نیست و سیره عقلاء بر جوازآن در عزاداری ها قائم نیست.

بداهت حکم ثانویه حرمت برای قمه زنی

اگر هم شخصی در حکم اولی آن برای عزاداری امام حسین علیه السلام تشکیک کرد

(البته بیان شد که حکم اولی آن فی نفسه حرمت است بلکه مراد حکم اولی برای امام حسین علیه السلام می باشد)، احدی در حرمت ثانوی با توجه به تعارض با قواعد و اصول حاکم  شک ندارد؛ چه اینکه این قواعد گاه بر کل فقه حکومت دارند و به نوعی به هستی شناسی شیعه بر میگردند، مثل اصل حرمت وهن مذهب که یک قاعده فلسفه فقهی و فرا بابی می باشد که نشان از سیطره فلسفه و عقلانیت بر احکام شرع دارد، لذا در این حالت قطعا قمه زنی حرام می‌شود.

حکم ثانوی دومی که موجب حرمت قمه زنی در عزاداری سالار شهیدان می‌باشد، بحث جریئ کردن دشمن بر قتل شیعیان و محبین اهل بیت علیهم السلام می‌باشد که باز از باب وجوب حفظ نفوس مومنین حرام می باشد.

 همه می دانیم که یکی از عواملی که در شبکه های وهابی بر واجب القتل بودن شیعیان استدلال می‌شود، همین بحث قمه زنی می‌باشد و در حقیقت قمه زنی در این زمان به نوعی مشارکت در قتل مومنین حساب میشود که از اعظم حرمات است.

نتیجه بحث حرمت یا جواز قمه زنی

پس اولا؛ قمه زنی حرمت بدوی اولی فی نفسه دارد

دوما؛ در جواز ثانوی آن در عزای امام حسین علیه السلام شک کردیم

نه دلیل شرعی بر این مطلب قائم است نه از فعل امام و نه قولش و نه توانستیم برای جواز قمه زنی از ادله و روایات تنقیح مناط کنیم و نه دلیلی عرفی دالّ برجواز قمه زنی موجود می‌باشد.

سوما؛ اگر هم حکم اولی آن برای عزای امام حسین علیه السلام به فرض محال حرمت نباشد، حکم ثانوی آن درعصر حاضر یقینا، حرمت است.

نگرش مقام معظم رهبری به قمه زنی

من واقعاً میترسم از این كه خدای ناكرده، در این دوران كه دوران ظهور اسلام، بروز اسلام، تجلّی اسلام و تجلّی فكر اهلبیت علیهم الصّلاة والسّلام است، نتوانیم وظیفهمان را انجام دهیم. برخی كارهاست كه پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دین نزدیك میكند. یكی از آن كارها، همین عزاداریهای سنّتی است كه باعث تقرّب بیشتر مردم به دین میشود. این كه امام فرمودند: « عزاداری سنّتی بكنید» به خاطر همین تقریب است. در مجالس عزاداری نشستن، روضه خواندن، گریه كردن، به سر و سینه زدن و مواكب عزا و دستههای عزاداری به راه انداختن، از اموری است كه عواطف عمومی را نسبت به خاندان پیغمبر، پرجوش میكند و بسیار خوب است. در مقابل، برخی كارها هم هست كه پرداختن به آنها، كسانی را از دین برمیگرداند.

بنده خیلی متأسفم كه بگویم در این سه، چهار سال اخیر، برخی كارها در ارتباط با مراسم عزاداری ماه محرم دیده شده است كه دستهایی به غلط، آن را در جامعه ما ترویج كردهاند. كارهایی را باب میكنند و رواج میدهند كه هر كس ناظر آن باشد، برایش سؤال به وجود میآید. به عنوال مثال، در قدیم الایام بین طبقه عوام النّاس معمول بود كه در روزهای عزاداری، به بدن خودشان قفل میزدند! البته پس از مدتی، بزرگان و علما آن را منع كردند و این رسم غلط بر افتاد. اما باز مجدّداً شروع به ترویج این رسم كردهاند و شنیدم كه بعضی افراد، در گوشه و كنار این كشور، به بدن خودشان قفل میزنند! این چه كار غلطی است كه بعضی افراد انجام میدهند!؟

اشاره معظم له به میزان بودن عرف در سعه و ضیق عزاداری

شما بارها دیدهاید، كسانی كه مصیبتی برایشان پیش میآید، بر سر و سینه خود میكوبند. این نشانه عزاداری معمولی است. اما شما تا به حال كجا دیدهاید كه فردی به خاطر رویكرد مصیبت عزیزترین عزیزانش، با شمشیر بر مغز خود بكوبد و از سر خود خون جاری كند؟! كجای این كار، عزاداری است؟!

قمهزدن نیز همین طور است. قمهزدن هم از كارهای خلاف است. میدانم عدّهای خواهند گفت: «حق این بود كه فلانی اسم قمه را نمیآورد.» خواهند گفت: «شما به قمهزدن چه كار داشتید؟ عدّهای میزنند؛ بگذارید بزنند!» نه؛ نمیشود در مقابل این كار غلط سكوت كرد. اگر به گونهای كه طیّ چهار، پنج سال اخیر بعد از جنگ، قمهزدن را ترویج كردند و هنوز هم میكنند، در زمان حیات مبارك امام رضوان اللّه علیه ترویج میكردند، قطعاً ایشان در مقابل این قضیه میایستادند. كار غلطی است كه عدّهای قمه به دست بگیرند و به سر خودشان بزنند و خون بریزند. این كار را میكنند كه چه بشود؟! كجای این حركت، عزاداری است؟! البته، دست بر سر زدن، به نوعی نشانه عزاداری است. شما بارها دیدهاید، كسانی كه مصیبتی برایشان پیش میآید، بر سر و سینه خود میكوبند. این نشانه عزاداری معمولی است. اما شما تا به حال كجا دیدهاید كه فردی به خاطر رویكرد مصیبت عزیزترین عزیزانش، با شمشیر بر مغز خود بكوبد و از سر خود خون جاری كند؟! كجای این كار، عزاداری است؟!

بدعت بودن  قمه زنی در نگاه رهبری

قمهزدن، سنّتی جعلی است. از اموری است كه مربوط به دین نیست و بلاشك، خدا هم از انجام آن راضی نیست. علمای سلف دستشان بسته بود و نمیتوانستند بگویند «این كار، غلط و خلاف است.» امروز روز حاكمیت اسلام و روز جلوه اسلام است. نباید كاری كنیم كه آحاد جامعه اسلامی برتر، یعنی جامعه محب ّ اهلبیت علیهم السلام كه به نام مقدس ولیّ عصر ارواحنا فداه، به نام حسین بن علی علیهماالسّلام و به نام امیرالمؤمنین علیه الصّلاة والسّلام، مفتخرند، در نظر مسلمانان و غیرمسلمانان عالم، به عنوان یك گروه آدمهای خرافی بیمنطق معرفی شوند.

من حقیقتاً هر چه فكر كردم، دیدم نمیتوانم این مطلب - قمهزدن - را كه قطعاً یك خلاف و یك بدعت است، به اطّلاع مردم عزیزمان نرسانم. این كار را نكنند. بنده راضی نیستم. اگر كسی تظاهر به این معنا كند كه بخواهد قمه بزند، من قلباً از او ناراضیام. این را من جدّاً عرض میكنم. یك وقت بود در گوشه و كنار، چند نفر دور هم جمع میشدند و دور از انظار عمومی مبادرت به قمهزنی میكردند و كارشان، تظاهر - به این معنا كه امروز هست - نبود. كسی هم به خوب و بد عملشان كار نداشت؛ چرا كه در دایره محدودی انجام میشد. اما یك وقت بناست كه چند هزار نفر، ناگهان در خیابانی از خیابانهای تهران یا قم یا شهرهای آذربایجان و یا شهرهای خراسان ظاهر شوند و با قمه و شمشیر بر سر خودشان ضربه وارد كنند. این كار، قطعاً خلاف است. امام حسین علیه السّلام، به این معنا راضی نیست. من نمیدانم كدام سلیقههایی و از كجا این بدعتهای عجیب و خلاف را وارد جوامع اسلامی و جامعه انقلابی ما میكنند؟

 فرازهایی از بیانات مقام معظم رهبری در جمع روحانیون استان «كهگیلویه و بویر احمد» در آستانه ماه محرّم 17/03/1373 .

اجازه استکبار به قمه زنی

كسی كه با مسائل كشور شوروی سابق و این بخشی كه شیعه‏نشین است - جمهوری آذربایجان - آشنا بود، می‏گفت: آن وقتی كه كمونیستها بر منطقه آذربایجان شوروی سابق مسلط شدند، همه آثار اسلامی را از آن ‏جا محو كردند؛ مثلاً مساجد را به انبار تبدیل كردند؛ سالنهای دینی و حسینیه‏ها را به چیزهای دیگری تبدیل كردند و هیچ نشانه‌ایی از اسلام و دین و تشیع باقی نگذاشتند؛ فقط یك چیز را اجازه دادند و آن «قمهزدن» بود! دستورالعمل رؤسای كمونیستی به زیردستان خودشان این بود كه مسلمانان حق ندارند نماز بخوانند؛ نماز جماعت برگزار كنند؛ قرآن بخوانند؛ عزاداری كنند؛ هیچ کار دینی نباید بكنند؛ اما اجازه دارند كه قمه بزنند! چرا؟ چون خود قمهزدن، برای آنها یك وسیله تبلیغ بر ضد دین و بر ضد تشیع بود! بنابراین، گاهی دشمن از بعضی چیزها این‏گونه علیه دین استفاده می‌کند. هر جا خرافات به میان بیاید، دینِ خالص بدنام خواهد شد.

 بیانات رهبری در دیدار عمومی با مردم مشهد در اول فروردین 1376.

 قمه زنی ضایع کردن عزاداری امام حسین علیه السلام است

گویندگان، وعاظ، مداحان، سرایندگان، همه باید توجه داشته باشند که این یک حقیقت عزیز است؛ با آن نبایست بازى کرد؛ حقایق ماجراى عاشورا را بازیچه نباید قرار داد. هر کسى یک چیزى به آن اضافه بکند، خرافه‏اى را به آن وصل بکند، کارهاى غیر معقول را به نام عزادارى انجام بدهد، اینها نباید باشد؛ اینها طرفدارى از امام حسین نیست. یک وقتى ما راجع به مسئله‏ى تظاهرات قمه، مطلبى را گفتیم، یک عده‏اى گوشه کنار صداشان بلند شد که آقا ! این عزادارى امام حسین است؛ مخالفت نشود با عزادارى امام حسین! این، مخالفت با عزادارى نیست؛ مخالفت با ضایع کردن عزادارى است. عزادارى امام حسین را نباید ضایع کرد

قسمتی از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعى از اقشار مختلف مردم قم سال1386

هیچ دلیل معتبری بر جواز قمه زنی در شریعت موجود نیست

ما چند سال پیش این جا راجع به قمه‌زنی‌- امری که «بَیِّن الغَی» است - مطالبی گفتیم؛ بزرگانی صحبت کردند، نجابت کردند، قبول کردند و مردم زیادی هم پذیرفتند؛ یک وقت دیدیم از گوشه‌هایی سر و صدا بلند شد که آقا شما با امام حسین مخالفید! معنای «سفینة النجاة و مصباح الهدی» این است که ما عملی را که بلاشک شرعاً محل اشکال است و به عنوان ثانوی هم حرام مسلم و بیّن است، انجام دهیم! باید این روشنگری‌ها را بکنیم تا نسل جوانِ ما به اسلام بیشتر علاقه‌مند شود. گرایش جوان‌ها را به اسلام می‌بینید. این گرایش، گرایش عاطفی است. این گرایش، بسیار ارزشمند است؛ امّا مثل موجی است که ممکن است بیاید و برگردد. ما اگر بخواهیم این موج همچنان استمرار داشته باشد، باید پایه‌های فکری جوان‌ها را محکم کنیم.

قسمتی از سخنان مقام معظم رهبری در جمع خبرگان رهبری سال 1384

تحقیق: حامد حسن زاده

توجه  :  انتشار مقالات به معنای تایید یا رد  مباحث ارائه شده از سوی خبرگزاری حوزه  نیست

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • بهرام IR ۱۶:۰۲ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۹
    0 0
    با عرص سلام مطالب مفیدی بود، بسیار متشکرم اجرکم عندالله