دکتر علیرضا سلطانشاهی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه، در ارائه تحلیل سریال «تهران» اظهار کرد: این سریال ساخت اسرائیل است و تا کنون دو فصل از آن منتشر شده است؛ کسانی که آن را تماشا کردهاند در نگاه نخست متوجه شدهاند که برخلاف سر و صدایی که به پا کرده سریال ضعیفی است.
وی اضافه کرد: بررسیها نشان داده است که سینمای اسرائیل با سینمای هالیوود خیلی تفاوت دارد و از تکنیکها، محتواها و جذابیتهای سینمای هالیوود در سینمای اسرائیل خبری نیست در حالیکه عدهای به اشتباه آن دو را یکی میدانند.
کارشناس مسائل فلسطین و صهیونیزم بیان کرد: سینمای اسرائیل از نظر بازیگری، کارگردانی، محتوا و تکنیک بسیار ضعیف است و سینمای جریانساز و قابل دفاعی نیست.
سلطانشاهی مطرح کرد: مخاطب تولیدات سینمای اسرائیل اغلب اسرائیلیها هستند و مخاطبان جهانی قابل توجهی ندارد و اصلاً آوردهای هم برای سینمای جهان ندارد.
وی اذعان کرد: سریال «تهران» برای شبکه ۱۱ توسط «موشه زندر» ساخته شده و کارگردان آن «دانیل سیرکین» است.
*سریال «تهران» به سه زبان عبری، انگلیسی و فارسی جریان دارد
وی تصریح کرد: در سریال «تهران» از سه زبان عبری، انگلیسی و فارسی استفاده شده است و برخی از بازیگران آن به اقتضای نقشی که دارند به هر سه زبان صحبت میکنند.
کارشناس مسائل فلسطین و صهیونیزم عنوان کرد: سریال «تهران» قالب شکلی ابتدایی دارد و بعضاً در نظر مخاطب خستهکننده به نظر میرسد.
سلطانشاهی تشریح کرد: در سریال تهران تلاش شده است مناظری خنثی از شهر تهران به تصویر کشیده شود ولی هیچکدام از صحنهها در تهران فیلمبرداری نشده است بر همین اساس طراحی صحنه و فضاسازی آن خیلی به ذوق مخاطب میزند و تماشاگر ایرانی نمیتواند با آن ارتباط چندانی برقرار کند.
وی ادامه داد: سکانسهای مختلف سریال «تهران» نشاندهنده شناخت بسیار ضعیف سازندگان آن نسبت به ایران در جنبههای مختلف از جمله مبلمان شهری، سیستم اداری و مناسبات لشکری است.
کارشناس مسائل فلسطین و صهیونیزم بیان کرد: درجه افسران «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران» در این سریال در جهت اشتباه روی لباس بازیگر قرار داده شده است، کلاه نظامیان در سریال با کلاهی که در واقعیت مورد استفاده نیروهای «سپاه پاسداران» قرار میگیرد شباهت کمی دارد، همچنین عمامههایی که روی سر بازیگران نقش روحانیون قرار داده شده اشتباه پیچیده شده است و ... که همگی بر ضعف بصری سریال میافزاید.
*فصل نخست سریال «تهران» پیرامون زمینهسازی حمله جنگندههای اسراییلی به ایران است
سلطانشاهی اضافه کرد: گرچه این سریال در پرداخت ضعف دارد ولی هدف از ساخت آن قابل تأمل است و باید همهجانبه به آن نگریست و خط تأثیرات آن را بررسی کرد.
وی بیان کرد: فصل اول سریال «تهران» داستان یک دختر اسرائیلی به عنوان یکی از اعضای موساد است که طی یک اتفاق هواپیمایی وارد ایران میشود و قصد دارد در سیستمهای برقی ایران به گونهای اختلال ایجاد کند که زمانی که جنگندههای اسرائیل میخواهند تأسیسات ایران را بمباران کنند رادارهای ایران از کار بیفتد؛ در ادامه نیروهای اطلاعاتی ایران از این قضیه مطلع میشوند و بقیه ماجرا رقم میخورد.
کارشناس مسائل فلسطین و صهیونیزم با اشاره به صدور حکم اعدام برای شخصیت دختری که نقش اصلی را ایفا میکند و به ظاهر اصالتی ایرانی دارد در پایان فصل اول سریال «تهران» تصریح کرد: تصویری که سکانسهای پایانی فصل نخست این سریال در ذهن مخاطب ایجاد میکند این است که ایرانیها نسبت به یهودیها اقدامات خصمانهای چون اعدام را در پیش میگیرند در حالیکه اینگونه نیست و تا کنون پس از گذشت چند دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تنها یک مورد اعدام مربوط به رئیس فرقه کلیمیها، آن هم در اول انقلاب رخ داده و مورد دیگری وجود نداشته است.
سلطانشاهی تصریح کرد: اگر قرار بود رفتار خشنی با یهودیان ایرانی بروز یابد بیشک باید جمعی از آنان اعدام میشدند ولی این اتفاق نیفتاده است؛ ایران در این مسئله مظلوم واقع شده است.
*هیچکدام از ۱۳ جاسوس یهودی به دامافتاده در شیراز اعدام نشدند
وی مطرح کرد: حوالی سال ۱۳۷۷ هجری شمسی ۱۳ جاسوس یهودی در شیراز دستگیر شدند که برای اسراییل کار میکردند، با فشار بینالمللی هیچکدام از این ۱۳ تن اعدام نشدند و بعد از مدتی همگی آزاد شدند؛ این واقعه را حسینعلی امیری که آن زمان رییسکل دادگستری استان فارس بود مرتب گزارش میداد.
کارشناس مسائل فلسطین و صهیونیزم با بیان اینکه بدیهیترین حکم جاسوسی اعدام است افزود: یکی از جاسوسان اسراییلی طی بازجوییها اقرار کرد که اسراییل در زمان جذب به آنان قول داده است اگر دستگیر شدند و حکم اعدام دریافت کردند با وارد کردن فشارهای سنگین بینالمللی، ایران را از اجرای حکم اعدام آنان بازدارد و همینگونه هم شد.
سلطانشاهی عنوان کرد: در جریان فصل نخست سریال «تهران» تعداد محدودی از نیروهای نظامی، امنیتی و اطلاعاتی ایران به صورت سِری از برنامه حمله جنگندههای اسرائیل خبر دارند و از آن برای تلهگذاری استفاده میکنند تا جنگندهها بیایند و در تله منهدم شوند؛ اتاق عملیات اسراییل در تلآویو از این جریان اطلاع ندارد و در پایان معلوم میشود که تمام جنبههای این عملیات زیر مدیریت سیستم نظامی ایران بوده است و اسراییل با شکست مواجه میشود.
وی ادامه داد: پیروز میدان در فصل نخست سریال «تهران» نیروهای اطلاعات ایران هستند که با اقتداری بالا در حال مدیریت عملیات در بالادست نیروهای اسرائیلی هستند.
*اسراییل فقط «سپاه پاسداران» را ضامن بقای جمهوری اسلامی ایران معرفی میکند
کارشناس مسائل فلسطین و صهیونیزم اضافه کرد: داستان فصل دوم سریال «تهران» ترور فرمانده سپاه انقلاب اسلامی ایران است. «قاسم محمدی» شخصیتی که در فصل نخست این سریال رییس سازمان اطلاعات سپاه بود و از نیرومندترین نیروهای ایران شناخته میشد با برنامهریزی نیروهای امنیتی اسراییل در فصل دوم به واسطه انفجار گوشی تلفن کشته میشود.
سلطانشاهی مطرح کرد: در پایان فصل دوم، تمام عوامل موساد در صحنه درگیری از بین میروند و تنها دختری که نقش اصلی دارد باقی میماند و اینگونه به نظر میرسد که فصل سوم سریال نیز ساخته شود.
وی تشریح کرد: کارگردان «تهران» در ضمن این سریال تصریح میکند که موساد سازمانی بیرحم، جنایتکار، خائن، بیوفا، درگیر فساد و نفوذ و همچنین دچار ضعف است. این سریال نشان میدهد که نیروی یهودی اتاق عملیات اسراییل برای ایران کار میکند و در آخر هم برای ایران کشته میشود.
کارشناس مسائل فلسطین و صهیونیزم افزود: تنها «سپاه پاسداران» ایران در این سریال برای اسراییل موضوعیت دارد و هیچ ارگان و نهاد دیگری حتی مردم ایران هم موضوعیت ندارند. حرف اصلی سریال «تهران» این است که کافی است تنها «سپاه پاسداران» که ضامن بقای جمهوری اسلامی ایران است از بین برده شود تا همه چیز به ساز اسراییل کوک شود؛ حتی وزارت اطلاعات را هم مانعی نمیبینند.
*سطحبندی جامعه ایران توسط «یوسی آلفر»، استراتژیست اسرائیلی
سلطانشاهی با بیان اینکه محتوای سریال «تهران» به مضمون کتاب «پیرامونی» نزدیک است اضافه کرد: «یوسی آلفر» استراتژیست اسرائیلی در این کتاب نوشته است دید کلی اسراییلیها نسبت به ایرانیها سیاه مطلق نیست؛ یعنی نمیگویند جمهوری اسلامی ایران به کلی مخالف اسراییل است بلکه سطحبندی مختلفی برای ایران قائل هستند.
وی با اشاره به اینکه اسرائیل در مجموع ایران را دارای سه سطح در مواجهه با خود میداند گفت: اسرائیل نخستین سطح را سطح حاکمیتی ایران میداند که رهبر معظم انقلاب در رأس آن قرار دارد و معتقد است این سطح به هیچ عنوان با آنان سازش نمیکند.
کارشناس مسائل فلسطین و صهیونیزم ادامه داد: اسراییل دومین سطح را سطح حکومتی ایران میداند که شامل مجموعه دولت جمهوری اسلامی میشود و اعتقاد دارد که این سطح قابل جذب، مدیریت و نفوذ است و اعضای آن میتوانند به عنوان عوامل اسراییل به کار گرفته شوند. اسراییل فکر کرده است که مثلاً با تحریم میتواند این مجموعه را زیر فشار قرار دهد تا از آرمانهای اصیل انقلاب فاصله بگیرند و به دشمن باج بدهند.
سلطانشاهی تصریح کرد: سومین سطحی که اسراییل برای ایران تعریف کرده و از همه مهمتر است سطح مردمی است که خود دارای سه دسته است؛ دسته نخست عدهای هستند که کاملا با رأس حاکمیت ایران یعنی رهبر این کشور همراه هستند و با اسراییل مخالفند، دسته دوم کسانی هستند که به طور کلی مخالف حاکمیت ایران هستند و برای اسراییل سودمند هستند و دسته سوم را نیز افرادی میدانند که باید به شکلهای مختلف جذب اسراییل شوند.
وی تشریح کرد: اسراییل نسبت به بخشی از مردم ایران که کاملاً با رأس حاکمیت همراه و با اسرائیل مخالفند نگاهی ناامیدانه دارد و اقرار میکند که به هیچ روشی نمیتوان این گروه را تحت تأثیر قرار داد.
*واگذاری اقتدار بلامنازع به «سپاه پاسداران» در فصل نخست سریال «تهران»
کارشناس مسائل فلسطین و صهیونیزم عنوان کرد: اسرائیل نسبت به پارهای محدود از جمعیت مردم ایران که به طور کلی مخالف حاکمیت این کشور هستند نگاهی مثبت دارد و این افراد را پیاده نظام اسراییل در خاک ایران برمیشمارد.
سلطانشاهی ادامه داد: به نظر میرسد آنچه «یوسی آلفر» در کتاب «پیرامونی» عنوان کرده مبنای سیاستگذاریهای اسرائیل قرار گرفته و در حال عملی شدن است.
وی با بیان اینکه اسراییل در سریال «تهران»، «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران» را مورد هدف قرار داده است افزود: در این سریال «سپاه پاسداران» با اقتداری بلامنازع ترسیم شده است، اسراییل این امتیاز را به «سپاه پاسداران» داده است و موارد دیگری هم به صورت نرم و نامحسوس در طول سریال مطرح میکند.
کارشناس مسائل فلسطین و صهیونیزم اذعان کرد: مواردی که به صورت نامحسوس در سریال مطرح میشود چیزهایی است که به عنوان حرکت تبلیغی ریز و اثرگذار، مخاطب باید آنها را یکی یکی کشف کند.
*سریال «تهران» در صدد القا خروج زن از کارکرد طبیعی خود است
سلطانشاهی تشریح کرد: برای برخی سؤوال است که محتوای سریال «تهران» چقدر به واقعیت نزدیک است؟ در پاسخ به آنان باید گفت تا حدی ریشه در واقعیت دارد چرا که بیش از ۴۳ سال است که ایران و اسرائیل به شکلهای مختلف رو در روی یکدیگر میجنگند و این تنها شامل جنگ امنیتی نمیشود بلکه جنگ اقتصادی، رسانهای، شناختی و ... را نیز در بر میگیرد.
وی تصریح کرد: در حال حاضر هیچکدام از طرفین یعنی نه اسراییل و نه ایران نمیتوانند خود را پیروز میدان مبارزه اعلام کنند چرا که هیچکدام هنوز به هدف خود نرسیدهاند. هدف ایران نابودی اسرائیل است که هنوز محقق نشده و هدف اسرائیل نابودی جمهوری اسلامی یعنی حاکمیت ایران است که آن هم به تحقق نپیوسته است.
کارشناس مسائل فلسطین و صهیونیزم با بیان اینکه مسائل نامحسوس زیادی در جریان سریال «تهران» مطرح شده است افزود: یکی از نکتههای این سریال برجستگی نقش زنان است و درصدد القای خارج کردن زن از نقش کارکردی است؛ اگر به اغتشاشات اخیر ایران نگاهی بیندازید هم میبینید که محوریت زنان قرار دارند.
سلطانشاهی عنوان کرد: زنان در سریال «تهران» به عنوان یک همسر خوب، مادر خوب و خواهر خوب وجود ندارد و همگی خارج از کارکرد فطری خود هستند. در فصل دوم سریال یک مهره زن رییس موساد است، فرمانده محلی موساد در تهران هم زن است، قهرمان داستان نیز زن است.
*زنان اطلاعاتی اسرائیل برای جلب اعتماد و کسب موفقیت به رابطههای نامتعارف تن میدهند
وی ادامه داد: در بخشی از این سریال میلاد، شخصیتی که در کنار زن قهرمان داستان وجود دارد به او اعتراض میکند که این چه شغلی است تو داری که برای موفقیتت صبح با یک مرد به سر میبری، بعد از ظهر با مرد دیگری و شب هم با یک مرد دیگر در رابطهای نامتعارف هستی!
کارشناس مسائل فلسطین و صهیونیزم بیان کرد: سیستم اطلاعاتی رژیم صهیونیستی اسرائیل برای نیروهای زن رابطههای نامتعارف قائل است و معتقد است یک زن اطلاعاتی برای جلب اعتماد طرف مقابل باید دست به چنین اقداماتی بزند تا موفقیت حاصل شود؛ حتی کسانی در مقام نخستوزیر مانند «گلدامایر» با «ملک عبدلله» قبل از تأسیس رژیم صهیونیستی در قالب رابطههای نامتعارف ظاهر شدند.
سلطانشاهی اضافه کرد: ناآرامیهای اخیر ایران نشان داد که رژیم صهیونیستی برای بر هم زدن حریم بین زن و مرد در جامعه ایران چقدر در بخشهای مختلف همچون صدا و سیمای پایتخت، سیستم استخدامی ایران، نظام آموزشی کشور و ... سرمایهگذاری کرده است.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر حدود ۷۰ درصد پذیرششدگان دانشگاههای ایران زنان هستند گفت: شاید برخی از زنان بر اساس احساسات نگاهی مثبت به این قضیه داشته باشند ولی این اتفاق، نقش قائل شدن برای زنان نیست بلکه دور کردن آنان از کارکرد حقیقیشان است؛ اثر دیگری که این مسئله در پی دارد مواجهه با درصد بیشتری از آقایان تحصیل نکرده است و شکاف در جامعه ایجاد میشود.
*بروز القائات ضداخلاقی سینمای جهانی توسط اغتشاشگران در ناآرامیهای اخیر ایران
کارشناس مسائل فلسطین و صهیونیزم عنوان کرد: مسئله دیگری که سریال «تهران» به صورت نامحسوس در صدد القا به مخاطب است، وجود فساد در جامعه ایران حتی در «سپاه پاسداران» است.
سلطانشاهی ادامه داد: سریال در ابتدا امتیازاتی را به «سپاه» میدهد و بعد وجود مشکلاتی مانند فساد، بیرحمی و ... در این نهاد را القا میکند یعنی مواردی که وجود آن را در سیستم اطلاعاتی اسراییل اعتراف کرده و به وضوح به تصویر کشیده به «سپاه» هم نسبت میدهد.
وی اذعان کرد: فیلم و سریال به اذعان غربیها نوعی سرگرمی است و سازنده آن به دنبال القا یکطرفه نوعی مفاهیم است و درصدد اقناع مخاطب نیست. کسانی که میخواهند وارد فضای بررسی فیلم و سریال شوند باید دقت کنند که مورد القائات یکطرفه این فضا قرار نگیرند.
کارشناس مسائل فلسطین و صهیونیزم تصریح کرد: عمده القائات سریالها و فیلمها حول مسائل فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی است. صحنههای دلخراش و بیرحمانهای که در جریان اغتشاشات اخیر ایران رخ داد و حملههایی توسط اغتشاشگران به هموطنان صورت گرفت ریشه در همین فضای القائی دارد که به صورت گسترده طراحی و اجرا شده و اکنون نتایج آن در حال ظهور است.
*زمینهسازی فکری برای توجیه اقدامات خصمانه بینالمللی برضد «سپاه پاسداران»
سلطانشاهی مطرح کرد: نخستوزیر اسراییل صراحتاً اعلام کرد برای مهار ایران به دنبال توپ، تانک، موشک، بمب اتمی و سایر تجهیرات نظامی نباید بود و تنها با ماهواره و فضای مجازی میتوان افکار آنان را در دست گرفت و کنترل کرد.
وی بیان کرد: تأثیرگذار بودن یا تأثیرگذار نبودن سریال «تهران» را یک کارشناس نمیتواند به صورت قطعی تعیین کند چرا که مخاطبان از طیفها و ردههای سنی مختلف سطح تأثیرپذیری متفاوتی دارند، یعنی ممکن است یک نفر آن را تماشا کند و هیچ تأثیری نپذیرفته باشد و شخص دیگری ببیند و تأثیر پذیرفته باشد.
کارشناس مسائل فلسطین و صهیونیزم عنوان کرد: اغلب کسانی که تماشاگران حرفهای فیلم و سریال هستند سریالی مانند «تهران» آنان را راضی نمیکند و تأثیری از آن نمیپذیرند.
سلطانشاهی با اشاره به واکنشهای بسیار کمرنگ جامعه ایرانی در خصوص سریال «تهران» گفت: اگر ملاک ارزیابی جمعیت تماشاگران ایرانی این سریال بر اساس عکسالعملهای مردم در سطح جامعه باشد باید گفت که خیلی ناچیز است و نشان میدهد نتوانسته مخاطبان خود را در ایران پیدا کند؛ البته این امکان هم وجود دارد که عکسالعملها نامحسوس باشد و مخاطبان خود را در ایران هم پیدا کرده باشد.
وی اذعان کرد: به نظر نمیرسد که سریال «تهران» برای مخاطب ایرانی به صورت خاص ساخته شده باشد؛ همانطور که فیلم «بدون دخترم هرگز» اصلاً برای جامعه مخاطبان ایرانی در نظر گرفته نشده بودند و تنها برای بد نشان دادن ایرانیها در سطح دنیا بود.
کارشناس مسائل فلسطین و صهیونیزم افزود: یکی از اهداف ساخت سریال «تهران» زمینهسازی در افکار عمومی برای توجیه اقدامات خصمانهای همچون تحریم برضد «سپاه» توسط آمریکا و اسراییل است.
*افکار جهانی تشنه اطلاعات پیرامون ایران است و با سریال «تهران» شکل میگیرد
سلطانشاهی بیان کرد: ذائقه و سطح توقع مردم ایران حداقل به لحاظ شکلی چند پله بالاتر از سریال «تهران» است و پیشبینی میشود از تماشای این سریال حس خوبی نداشته باشند ولی افکار مردم غیرایرانی چون تشنه اطلاعات پیرامون ایران و نهادهای یرانی است بیشک با تماشای این سریال تأثیر میپذیرد و شکل میگیرد.
وی تشریح کرد: با توجه به بررسیهایی که نسبت به جامعه هنری اسراییل صورت گرفته، نمیتوان گفت جامعه هنری اسراییل یکپارچه ضد ایران و ضد مقاومت است. در اسراییل فیلمهایی ساخته شده که کاملاً مخالف با سیاست جاری رژیم صهیونیستی است و آن را به زیر کشیده که تعدادشان هم کم نیست.
کارشناس مسائل فلسطین و صهیونیزم اضافه کرد: چند جریان چپ و میانه در اسراییل وجود دارد که با جریانهای راست و مذهبی آنان و سیاستگذاریهایشان مخالفند و برضد همدیگر خیلی کارها میکنند.
سلطانشاهی ادامه داد: هنرمندان اسراییلی چپگرا و میانه که با مذهب فاصله دارند برضد افراد مذهبی و همچنین دولتهای راستگرای اسراییل فیلمهای بسیار بدی ساختهاند و همچنان میسازند.
وی با بیان اینکه سیاستهای اشتباه رژیم صهیونیستی نیز از هجمه انتقادات دنیای هنری اسراییلی در امان نمانده است گفت: محوریت انیمیشن «والس با بشیر» زیر سؤوال بردن حمله اسراییل به لبنان در سال ۱۹۸۲ است که فاجعه بزرگی را به بار آورد؛ در حال حاضر هیچ شخصی در اسرائیل از حمله سابق این رژیم به لبنان دفاع نمیکند.
*پیشبینی وقوع جنگ داخلی در اسراییل توسط رییس سابق «شاباک»
کارشناس مسائل فلسطین و صهیونیزم بیان کرد: «Beaufort: بیوفورت» از دیگر آثار انتقادآمیز جامعه هنری اسراییل بر ضد اسرائیل است؛ این فیلم ارتش رژیم غاصب صهیونیستی را مفتضح ساخته است و به عنوان ارتشی بیخاصیت، ترسو و بیعرضه که در معرکه فرار میکند معرفی کرده است.
سلطانشاهی اذعان کرد: در انتخابات اخیر اسرائیل ائتلاف راست و مذهبی با کسب حدود ۶۳ درصد آرا پیروز شد، «یوال دیسکین» رییس سابق سرویس امنیت عمومی رژیم صهونیستی «شاباک» به تازگی پیشبینی کرده است که جنگ داخلی در اسراییل در آیندهای نهچنداندور آغاز میشود.
وی علت پیشبینی جنگ داخلی اسرائیل توسط رییس سابق «شاباک» را بالا رفتن جمعیت راستگرا دانست و گفت: یکی از اعتقادات تند سراییلیهای مذهبی مخالفت با وجود اعراب است و میگویند به هیچ وجه نباید عرب در بین مردم اسرائیل وجود داشته باشد و جمعیت باید به صورت خالص یهودی باشد.
کارشناس مسائل فلسطین و صهیونیزم مطرح کرد: اسراییلیهای چپگرا موافق مصالحه با سایر دولتها در ازای واگذاری برخی امتیازات هستند و از سایه تهدید جنگ خسته شدهاند. کشمکش بین راستگراها و چپگراها دارد در اسراییل به مرور بالا میگیرد.
انتهای پیام/۶۳/۳۱۳