به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین علی عباسی در اختتامیه دومین همایش بینالمللی «جریانشناسی فرهنگی در عرصه بینالملل»که با تقدیر از صاحبان مقالات برگزیده، به کار خود پایان داد، ضمن تقدیر از برگزارکنندگان و پژوهشگران شرکتکننده در این همایش، ابراز داشت: شناسایی جریانهای فرهنگی در عرصه بینالملل به همراه مؤسسات و مراکز علمی وابسته و نیز شخصیتهای برجسته و مؤثر به همراه آثار و محصولات فرهنگی مرتبط به آنها، گستره بسیار وسیعی است که در یک همایش علمی نمیتوان به همه این ابعاد پرداخت و امیدواریم در آینده، این همایش بتواند به صورت تفصیلیتر و جزئیتر به این جریانها و ابعاد مختلف آنها بپردازد.
وی موضوع این همایش را برای نهادی علمی و بینالمللی مانند جامعةالمصطفی بسیار مهم دانست و عنوان داشت: المصطفی، نهاد علمی صاحب گفتمان است که میکوشد نقشآفرینی علمی و فرهنگی مؤثری در جهان داشته باشد. جریانشناسی فرهنگی، شناسایی مراکز علمی مرتبط با این جریانها، شناخت شخصیتهای برجسته و مؤثر آنها و نیز آشنایی با ابزارها و روشهای آنان برای ارائه و گسترش فرهنگ خود، برای این نهاد علمی و بینالمللی دارای رسالت، به منظور تعامل فرهنگی و در برخی موارد، مواجهه و پیشگیری در برابر جریانهای فرهنگی سلطهجو و مخرب ضرورت دارد.
حجتالاسلام والمسلمین عباسی، «فرهنگ»، «جریان فرهنگی» و «جریانشناسی فرهنگی» را سه واژه مهم در موضوع این همایش دانست و خاطرنشان کرد: واژه فرهنگ، از نظر معناشناسی به معنای ادب، تربیت، علم و معرفت است، ولی آنچه امروز اصطلاحا بیان میشود و در مباحثی مانند این همایش مدنظر قرار دارد، فرهنگ به معنای باورها، ارزشها، آرمانها، آداب، هنجارها و سبک زندگی در میان هر گروه و جامعه است.
وی ادامه داد: به دنبال فرهنگ، جریان فرهنگی نیز باید مورد توجه قرار گیرد. جریان فرهنگی، به اجتماع با گرایشهای فرهنگی همسان گفته میشود. در جریانشناسی فرهنگی نیز جریانهای فرهنگی زنده و تأثیرگذار و جریانهایی که به دنبال اثرگذاری بر روندهای فرهنگی هستند، مدنظر قرار میگیرند. شناسایی این جریانها، جریانشناسی فرهنگی نام دارد.
رئیس المصطفی شناخت ابزارها و روشهای تأثیرگذار و متنوع فرهنگی در عالم را ضروری دانست و یادآور شد: رسانههای سنتی مانند کتاب، همچنان به عنوان ابزار تأثیرگذار فرهنگی به شمار میآیند. تألیف و به ویژه ترجمه کتاب، به عنوان مهمترین ابزارهای تأثیرگذاری فرهنگی مورد استفاده قرار میگیرند.
وی، با اشاره به نقش رسانههای جدید مانند سینما، فضای مجازی، هنر، مدارس، مؤسسات و... برای توسعه و اثرگذاری فرهنگی، ابراز داشت: از نظر تأثیرگذاری جریانهای فرهنگی، مناطق کانونی و حاشیهای وجود دارد. در دنیا مناطق و قلمروهایی هستند که کانون انتشار فرهنگ به شمار میآیند و بخشهای دیگر بیشتر تأثیرپذیرند. یکی از نقاط مهم تأثیرگذار فرهنگی، منطقه جغرافیایی غرب آسیاست که همواره کانون فرهنگ و تمدن در تاریخ بوده و از میراث فرهنگی غنی برخوردار است.
حجتالاسلام والمسلمین عباسی با توجه به تعریف بسیار گستردهای که برای فرهنگ و جریانهای فرهنگی ارائه میشود، مصادیق جریانهای فرهنگی را بسیار گسترده خواند و تصریح کرد: تنوع و فراوانی عرصههای فرهنگی در صحنه بینالمللی، دستهبندی کردن جریان های فرهنگی را دشوار میسازد. از منظرهای مختلفی میتوان جریانهای فرهنگی را دستهبندی نمود، ولی از یک نگاه، این جریانها به سه دسته تقسیم میشوند.
وی ادامه داد: نخست، جریانهای فرهنگی متمایل به فرهنگ و تمدن جدید غربی که علاقهمندند با عنوان جذاب نوگرایی شناخته شوند. جریان دوم، گروههای سنتگرا و متمایل به هویتهای اصیل هستند که در برابر جریانهای نوگرا قرار دارند و میتوان در منطقه خود و جهان اسلام نیز نمونههایی از این جریان را دید. دسته سوم، جریانهایی که به دنبال حفظ هویت فرهنگی خود هستند، ولی در عین حال، به سازگاری با اقتضائات زمان نیز پایبندند. این جریانها به دنبال آن هستند تا میان سنت و نوگرایی، به نحوی جمع نمایند.
رئیس جامعةالمصطفی هر یک از این دستههای سهگانه را دارای مصادیق متنوع و متعددی دانست که باید در پژوهشها، مورد بررسی قرار گیرند و در ادامه اذعان داشت: این تقسیمبندی کلان هم در جریانهای فرهنگی با رویکرد دینی معنا دارد و هم در جریانهای فرهنگی عرفیگرا و سکولار که رویکرد دینی ندارند. این همایش میتواند در ادامه کار خود، به صورت دقیقتر و تفصیلیتر این جریانها را مورد بررسی قرار دهد.
وی هدف اصلی این همایش را تعامل بهتر با فرهنگها دانست و اظهار داشت: تنوع فرهنگی در جهان، حقیقت انکارناپذیری است که باید آن را شناخت، پذیرفت و از سر آشنایی، در مسیر تعامل با این فرهنگها و جریانهای فرهنگی قرار گرفت.
حجتالاسلام والمسلمین عباسی، ایجاد زندگی اجتماعی اخلاقیتر و عادلانهتر را برای بشریت، رسالت مهم مؤسسات علمی و فرهنگی مانند جامعةالمصطفی دانست و گفت: برای دستیابی به این هدف، نیازمند گفتوگو و شناخت جریانهای فرهنگی و تعامل با آنها و در برخی موارد نیز مواجهه و پیشگیری از آسیبهای ناشی از فرهنگهای سلطه جو و مخرّب هستیم.