به گزارش خبرگزاری حوزه، خانم جمیله علم الهدی در نشست «نقش حوزههای علمیه خواهران در تعمیق باورهای عفاف و حجاب در جامعه» که در سالن شهید سلیمانی مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران برگزار شد، اظهار داشت: امروزه بحثهای زن و خانواده در همه کشورهای جهان به شکل بسیار متفاوتی نسبت به گذشته مطرح میشود و به نظر میرسد که جریانهای این حوزه، چه جریان فمینیستی برابری خواه و چه جریان فمینیستی خانواده گرا بسیار تأثیرگذار شدهاند و حتی تحولات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و حتی کرونا نیز تأثیر بسیاری در موضوعات و مسائل زن و خانواده گذاشته است.
وی با بیان اینکه خانواده اساساً مَحمل دین بوده است، افزود: هم در دین اسلام و هم در سایر ادیان، مَحمل اصلیای که تعالیم دین را در جامعه دنبال کرده، نهاد خانواده بوده است و نهادهایی دیگر همچون سیاست، علم و اقتصاد با واسطه به دین مرتبط میشوند که در دوره مدرن اینها اساساً بر علیه دین اقداماتی کردهاند.
۹۰۰ سال در این کشور حاکمان غیرایرانی حکومت کردند ولی نتوانستند خللی در دین و فرهنگ ایران ایجاد کنند
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: این برای ما ایرانیان افتخار بزرگی است که نهاد خانواده موفق شد به رغم جنگهای پی در پی و جریانهای شرقی و غربی از دین دفاع کند و خودش نیز حفظ شود و جالبتر اینکه ۹۰۰ سال در این کشور حاکمان غیرایرانی حکومت کردند ولی نتوانستند خللی در دین و فرهنگ ایران ایجاد کنند و مهمترین دلیل این است که خانواده به عنوان نهاد اصیل و طبیعی اجتماعی دین را مورد حمایت قرار داده است.
وی با بیان اینکه خانواده قبل از اسلام در متدین شدن ایرانیان نقش داشته است و بعد از اسلام نیز تأثیر متفاوتی را در این عرصه داشته است، خاطرنشان کرد: متأسفانه از قرن هجدهم به این طرف و به دنبال توسعه نظام سرمایه داری تمامیتخواه خانواده مورد تهاجم قرار گرفت و کارکرد دینی او هم کاهش پیدا کرد.
در ابتدای ورود مدرنیزاسیون به ایران، مسئله تغییر پوشش برای نابود کردن خانواده شروع شد
خانم علم الهدی با اشاره به اینکه در ابتدای ورود مدرنیزاسیون به ایران، مسئله تغییر پوشش برای نابود کردن خانواده شروع شد و نوسازی در ایران مشروط به تغییر پوشش مردان و زنان شد، گفت: تغییر پوشش و مبارزه با حجاب گرچه با روشنگریهای روحانیت معزز و متدین آن دوره روبرو شد و حتی کسانی در این راه به شهادت رسیدند، ولی متأسفانه با فشار سیاسی و نظامی که دولت رضاخان وارد کرد، تغییر پوشش و مبارزه با حجاب اجرا شد و مدرنیزاسیون وارد ایران شد.
وی بیان داشت: دو بال اساسی در حوزه زنان یکی کشف حجاب و دیگری تعلیم و تربیت زنان بود، آموزش زنان و مشارکت اجتماعی زنان همزمان با تغییر پوشش زنان اتفاق افتاد و گویا این به صورت تاریخی در ذهنها حک شد که فعالیت اجتماعی و آموزش زنان مشروط به بی حجابی و بی عفتی است.
دانشیار دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه در طول انقلاب و به خصوص بعد از انقلاب این اسطوره شکسته شد و کم کم تحت هدایتهای امام و رهبری و اتفاقات خوبی که در جامعه ایران و به ویژه در نظام آموزش عالی رخ داد، دوگانه حجاب و علم از بین برداشته شد و بین علم و حجاب و بین کنشگری اجتماعی و حجاب مرزی دیگر دیده نمیشود، افزود: ولی متأسفانه بعد از جنگ تحمیلی و به خصوص با پیدایش الگوی توسعه و سازندگی در ایران توسط بنیادهای متکی به سرمایه داری، فرهنگ بی حجابی همراه با توسعه شهری و جوامع صنعتی ادامه پیدا کرد و این امر به بحران خانواده منجر شد.
وی ادامه داد: بحران خانواده در ابتدا جدی گرفته نشد ولی به تدریج متوجه آثار و عواقب آن شدیم و رشد کمی زنان در دانشگاهها و حوزهها بیشترین دستاوردی بود که ما در بحث آموزش زنان داشتیم ولی الگوی این آموزش همچنان الگوی مردانه بود و متکی به اهدافی مثل اشتغال شد، به این صورت که اشتغال مهمترین دغدغه زنانی بود که وارد آموزش عالی ایران شدند و این مسئله به وجود آمد که زنانی که شاغلند دارای هویت اجتماعی هستند و اگر شاغل نباشند، پس هویت اجتماعی هم نخواهند داشت و دچار گمشدگی میشوند.
خانم علم الهدی با بیان اینکه همین دیدگاه سبب شده، تبلیغاتی که درباره اهمیت، ضرورت و کیفیت امر خانواده میشود چندان تأثیرگذار نباشد، گفت: حتی کسانی که امروزه به خوبی درگیر مسائل همسری، مادری و مسائل خانواده هستند و از عهده آن برآمدهاند نیز در هزارتوی ذهنی شأن، این سوال هست که هویت من و اثرگذاری اجتماعی من چه شده است؟ و در این فضای فکری است که جریان فمینیسم میتواند تأثیرگذار باشد و تأثیراتی هم داشته است.
وی تصریح کرد: با این وجود بسیاری از بانوان متدین، انقلابی، مهذب و خانواده دوست درگیری ذهنی دارند که کنشگری و فعالیت اجتماعی آنان و همچنین تأثیرگذاری اجتماعی آنان چه شده است و کجا میتوانند حرف خود را به دیگران بزنند و ایدههای خود را مطرح کنند.
یکی از مهمترین مشکلات و مسائلی که زنان شاغل با آن درگیر هستند، مسئله فساد و فحشاء است
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با تأکید بر اینکه ما در این زمینه کار زیادی انجام ندادهایم و امروزه به عنوان یک ضرورت جدی، تفکیک بین هویت اجتماعی و اشتغال با توجه به بیمار بودن بازار کار و اشباع شدن آن، پررنگ است، افزود: با توجه به مردانه بودن الگوی بازار کار، خانمهای شاغل دچار مشکلات بسیاری هستند.
وی اظهار داشت: آمارهای تلخی از موضوع فحشاء و فساد و ناامنی محیطهای کار برای زنان گزارش میشود و برخی از زنان تا مجبور نشوند وارد محیطهای مردانه کار نمیشوند.
خانم علم الهدی، نارضایتی شغلی و تحصیلی را یکی از موارد شایع در بین بانوان برشمرد و گفت: عموم رشتههای دانشگاهی و حتی حوزوی با الگوهای مردانه طراحی شدهاند و پاسخگوی استعدادهای زنانه نیستند و مزیتهای نسبی زنان را در نظر نگرفتهاند.
وی با بیان اینکه نگاه به زن در خارج از ایران، بسیار بدتر است و زنان از نظر فحشاء و هویت اجتماعی دارای مشکلات بسیاری هستند، ادامه داد: نگاه به زنان در این مقطع تاریخی به عنوان موجودات جنسی، نیروی کار و نیروهای آموزشی و تحقیقاتی است و این نشان میدهد شرایط زنان نسبت به گذشته بدتر شده است و به رغم فعالیت جریانهای مؤثر و نجات بخش فمینیستی که در کشورهای توسعه یافته حضور دارند، شاهد این هستیم که هویت و جایگاه اجتماعی زنان بیش از گذشته دچار سقوط شده و فساد و فحشاء نیز افزایش پیدا کرده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، خاطرنشان کرد: با توجه به مسائل موجود، مسئولیت تاریخی زن مسلمان و زنی که با حکمتهای اسلامی آشنا شده بسیار بیشتر از گذشته است و اگر حوزههای علمیه به عنوان پیشرو در توسعه آموزش متکی بر اسلام دیده شوند به نظر میرسد باید در تحول اجتماعی زنان پیشقدم باشند.
نقش پدری در بحث تعلیم و تربیت کلاً نادیده گرفته میشود
وی مسئله تعلیم و تربیت را یکی دیگر از مسائل خانواده دانست که هم زنان و هم مردان در آن مطرح هستند و ادامه داد: در این حوزه شرایط مردان بسیار بدتر از زنان است، چون هنوز آثاری از مادری در بحث تعلیم و تربیت باقی مانده ولی آثار پدری کمرنگ شده است، به این صورت که حتی در جوامع مذهبی، نقش پدری که مهمترین نقش است و در تعالیم دینی ما مسئولیت تعلیم و تربیت به هر صورت بر عهده پدر است، کلاً نادیده گرفته میشود و پدرها بیشتر نقشهای خدماتی و امدادگری دارند تا نقش هدایتگری و تربیت و یکی از مهمترین دلایل این مسئله ساختارهای تربیت مدرن است که اساساً برای پدر نقشی را در نظر نمیگیرد و او را کنار میگذارد.
خانم علم الهدی در بخش دیگری از سخنان خود به ظرفیتهای حوزههای علمیه خواهران پرداخت و گفت: حوزه خواهران در تربیت حرفهای و تخصصی معلمان اقدامات خوبی انجام دهد و به نظر میرسد برنامه آموزشی حوزه بانوان باید به سمت تربیت استاد دانشگاه، معلم مدرسه، مربی مهدکودک و … پیش رود و این نهاد میتواند زیرساخت خوبی نیز برای شبکه سازی، هم افزایی و تغذیه دانشگاهها و مدارس باشد.
وی تصریح کرد: بزرگترین مشکل ما در حوزههای علمیه و در ایران تفکیک و تخصص گرایی علوم دینی از دیگر علوم است، به این صورت که علوم دینی را در یک جا ببینیم و به علوم دیگر همچون پزشکی، مهندسی، پرستاری، مامایی و … بی توجه باشیم و این گونه فکر کنیم که تبلیغ دین فقط به همان شیوه سنتی است که عدهای در جایی جمع شوند و مبلغ دینی برود و به آنها آموزشهایی را بدهد، در حالی که این طور نیست.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه مردم در زندگی خود با معلم، کارمند، قاضی، پزشک و دیگر مشاغل سرو کار دارند و شعار جمهوری اسلامی نیز این است که در همه زمینهها میتواند فرد مناسب، آشنا به دین و دغدغه مند را پرورش دهد، گفت: پس جا دارد حوزههای علمیه در زمینههای دیگر نیز ورود پیدا کرده و تربیت نیرو داشته باشند.
حوزههای علمیه برای ورود به رشتههای دیگر علمی، نیاز به یک تحول جدی دارند
وی بیان داشت: حوزههای علمیه برای ورود به رشتههای دیگر علمی، نیاز به یک تحول جدی دارند و با توجه به اینکه شرایط هم مهیا است و دانشگاههایی داریم که دغدغههای دینی دارند، کافی است ارتباطی دوسویه به صورت نظاممند برقرار شود تا ورود حوزه به رشتههای دیگر کلید بخورد.
خانم علم الهدی افزود: با توجه به تصمیماتی که دولت در شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر آزادسازی آموزش پزشکی گرفته است، جا دارد حوزههای علمیه در حوزه آموزش پرستاران و رشتههای پیراپزشکی که دورههای تخصصی اندکی دارند، ورود کنند تا هم نیاز کشور و هم نیاز مردم در این بخش رفع شود.
وی با بیان اینکه بخش سلامت معنوی یکی از قسمتهایی است که جهان غرب خیلی خوب در آن ورود کرده و متأسفانه به دور از چشم حوزههای علمیه در دانشگاه نیز به شدت در حال رشد است و مبانی سکولار نیز دارد، گفت: این مبنا در رشته روانشناسی، مشاوره، روان پزشکی و همین طور رشتههای علوم تربیتی ورود پیدا کرده است و جا دارد حوزهها با تولید محتوا و کسب مهارتها و آموزشها حداقل در این قسمتها ورود کنند و در آموزش معلمان، مشاوران، پرستاران و حتی رشتههای پزشکی تخصصی، موضوع سلامت معنوی را دنبال نمایند.