دکتر محمدزمان رستمی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری حوزه با بیان این که هم مردم و هم مسئولان در زمینه عملیاتی کردن اقتصاد مقاومتی، وظیفه مهمی برعهده دارند، اظهار داشت: قبل از هر چیز باید دانست که منظور از اقتصاد مقاومتی، تحقق یک اقتصاد مقاوم در برابر آثار خارجی منفی اقتصاد جهانی است و این که روی پای خود ایستاده و به اصلاح نقاط ضعف و آسیب های اقتصاد داخلی بپردازیم، در عین حال که نگاهمان به بیرون و تعامل مناسب با جهان است.
وی افزود: در واقع اقتصاد مقاومتی، اقتصادی است که با استفاده صحیح از همه ظرفیت های انسانی و طبیعی به بالاترین نرخ رشد دست یابد و در این مسیر کمترین آسیب را از اقتصاد جهانی ببیند.
وی همچنین گفت: بر این اساس و به منظور نهادینه کردن اقتصاد مقاومتی در باور مردم لازم است که ابتدا مردم با علم اقتصاد آشنا شوند. امروزه بیشترین گفتمان مردم درباره امور اقتصادی است اما این گفتمان های غیر علمی در کوچه و بازار نشان می دهد که توده مردم نسبت به علم اقتصاد از دانش اندک و ناقصی برخوردار هستند.
عضو انجمن اقتصاد اسلامی حوزه علمیه قم اضافه کرد: به عقیده بنده، آنچه مردم درباره علل تورم، قیمت ارز، مالیات، نرخ بهره، وابستگی به نفت، رکود اقتصادی، زیرساخت های اقتصادی، رشد اقتصادی، صنعت، کشاورزی، خدمات، دلالی و صدها اصطلاح اقتصادی دیگر بیان می دارند چندان با علم اقتصاد منطبق نیست. رفتار مردم نیز از منطق اقتصادی فاصله دارد، چه آن که رفتار منطقی اقتصادی مقدمه نهادینه شدن اقتصاد مقاومتی است.
وی گفت: مرحله مهم بعدی ناظر به لزوم شفاف سازی وضعیت اقتصادی ایران و جهان برای مردم است؛ به هر حال مردم باید از فاصله اقتصاد ایران و کشورهای پیشرفته آگاه شوند و بدانند که این فاصله هر روز افزایش می یابد و خود این مساله تهدیدی بزرگ برای اقتصاد و بلکه نظام اسلامی ایران به شمار می رود.
رستمی همچنین بیان داشت: امروزه مقامات دولتی کشورهای پیشرفته این باور را به مردم خود القا می کنند که همواره در وضعیت تهدید قرار دارند و برای خروج از تهدیدها و بلکه سبقت گرفتن در میدان اقتصاد می بایست همه ظرفیت های خود را بکار گیرند.
وی افزود: نکته حایز اهمیت دیگر این است که مردم ما باید بدانند ورود بی رویه کالای خارجی به معنای فتح کشور است و نیز فروش نفت خام و دیگر مواد خام به قیمت اندک به معنای پذیرش استثمار خارجی است.
وی گفت: در واقع ما باید به سمت یک کار فرهنگی برویم و این که مردم را به خوبی توجیه کنیم تا بدانند چرا باید کالای وطنی را مصرف کرده و از خرید و مصرف کالای خارجی به خصوص آن ها که لوکس و غیرضروری است، بپرهیزند.
عضو هیئت علمی دانشگاه قم ابراز داشت: یکی از نکاتی که در سال های اخیر بارها از سوی رهبر معظم انقلاب مورد توجه قرار گرفته لزوم ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی به خصوص در زمینه تلاش و کوشش اقتصادی است.
وی با اشاره به این که پیش نیاز تحقق اقتصاد مقاومتی، ترویج سبک زندگی اسلامی است، افزود: واقعیت تاسف باری که وجود دارد این است که تن پروری، خوش گذرانی، تشریفات، آداب و رسوم غلط، زیاده گویی، ارزش ننهادن برای وقت، مطالعه اندک، تحقیر کارگر، تفاخر، تجمل گرایی، چشم هم چشمی و توسعه فرهنگ دلالی از جمله آفات و آسیب های فراروی فرهنگ جامعه ایرانی است که دست کم در خصوص بخشی از جامعه صدق پیدا می کند.
وی تأکید کرد: از دیگر آفات مربوط به سبک زندگی که تأثیر منفی بر روی اقتصاد کشور هم می گذارد، ترویج فرهنگ استفاده از کالای واردات است، به خصوص با عنایت به این مساله که سود بالای واردات موجب انحراف سرمایه از حوزه تولید به حوزه واردات رسمی و غیر رسمی یعنی قاچاق می شود.
رستمی افزود: رشد واردات بی رویه به تولید داخلی و در نتیجه افزایش بیکاری لطمه می زند به این خاطر که هر کالایی که وارد می شود باعث از دست رفتن دست کم یک شغل می شود و تبعاً از آن سو افزایش بیکاری به معنای افزایش بزهکاری است.
وی اظهار داشت: آن چه مسلم است این که برای نهادینه کردن فرهنگ اقتصاد مقاومتی باید غیرت دینی و ملی مردم را تحریک کرد که بخش مهمی از این امر در راستای اصلاح سبک زندگی میسر است و این که ما هر چه بیشتر و بهتر به سمت و سوی بهره گیری از آموزه های ناب اسلامی گام برداریم.
وی افزود: در واقع باید توجه داشت که اقتصاد مقاومتی یک علم صرف نیست بلکه علمی توأم با باور و فرهنگ است و اقتصاد مقاومتی زمانی محقق می شود که کودکان در مدارس و بلکه پیش از آن بر این اساس تربیت شوند.
این اقتصاددان همچنین خاطرنشان کرد: اقتصاد مقاومتی مبتنی بر تلاش و کار فراوان است؛ آن چه کودکان و جوانان بر اساس آن تربیت نمی شوند. تعلیمات ذهنی که با فعالیت جسمانی همراه نباشد نمی تواند نسل آینده را آماده تحقق اقتصاد مقاومتی کند.
وی گفت: در مدارس کودکان با کار انس نمی گیرند، با فنون آشنا نمی شوند، کار در چشم آنان قداست نمی یابد، برای انجام فعالیت و انجام امور ضروری زندگی و حل مشکلات جامعه تربیت نمی شوند. کودک نمی آموزد که روی پای خود بایستد. به عبارت دیگر در این نظام آموزشی او هیچ کاری را فرا نمی گیرد و زحمت کارگران را درک نمی کند. همچنین او با فنی آشنا نمی شود و به این خاطر هنگامی که از دبیرستان فارغ التحصیل می شود جامعه به او نیازی ندارد و درآمدی به او نمی دهد، چرا که فقط انباشته ای از محفوظات است که تا آخر عمر شاید چندان به کار او هم نیاید.
رستمی ادامه داد: از این رو، ما علاوه بر مساله اصلاح سبک زندگی باید تحولی در نوع نظام آموزشی هم ایجاد کنیم و از حالت نمره محوری و مدرک گرایی صرف خارج شویم.
وی همچنین ابراز داشت: متاسفانه در حال حاضر تلاش بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاهی ما این است که در ادارات دولتی استخدام شوند و یا این که حداقل به عنوان معلم و مدرس مشغول به تدریس شوند. با این نگاه و رویکرد به نظر بنده نمی توان چندان در مسیر تحقق فرمایش رهبر معظم انقلاب درباره اقتصاد مقاومتی حرکت کرد.
وی افزود: در کشورهای پیشرفته دانشجو همراه درس، کار و حرفه و فن می آموزد و دانش را با عمل همراه می کند و با صنعت آشنا می شود، اما در ایران خیلی این گونه نیست، ضمن آن که در بسیاری از کشورها، بهره وری کارمند بالاست اما در کشور ما از این حیث وضعیت چندان مناسب نیست.
عضو هیئت علمی دانشگاه قم همچنین گفت: نکته دیگر این که متاسفانه در داخل کشور ما دانشجویان چندان با صنعت ارتباطی ندارند و حتی بسیاری از استادان دانشگاه ها چندان با فعالان صنعتی نشست و برخاست سازماندهی شده ندارند، ضمن آن که از سویی وزارت علوم بانک اطلاعاتی از مشکلات کشور ندارد تا به عنوان موضوع پایان نامه ها به دانشگاه ها اعلام کند.
وی اضافه کرد: در بسیاری از رشته ها چنانچه از دانشجوی ارشد پس از فارغ التحصیلی پرسیده شود که درس های دوره ارشد چه میزان بر دانش آنان افزوده و چه میزان به آنان کار آموخته است پاسخشان منفی است. جای سوال است که اگر در فلان رشته دوره ارشد و دکتری بار علمی و فنی ندارد چرا جوانان را تشویق می کنیم در آن رشته ها ادامه تحصیل دهند!؟
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این که یکی از شاخصه های مهم در اقتصاد مقاومتی ناظر به لزوم بهره گیری از حداکثر توان ها و شکوفا نمودن استعدادهای کشور در عرصه های مختلف است، ابراز داشت: در کنار بهره گیری از استعدادها و ظرفیت های بالقوه، توجه به تحقیقات و مطالعات بی شمار، کنجکاوی، تعمق، تلاش برای دست یابی به اعماق علوم، علاقه به تغییر و تحول و نوآوری و اختراع از اصول اولیه اقتصاد مقاومتی است.
وی افزود: اتفاقاً تمام فرمایشات رهبر فرزانه انقلاب در حوزه اقتصاد مقاومتی بر محور بهره وری متکی است. بهره وری با استخدام بی رویه در دولت، عدم کارایی، رانت خواری و کم کاری سازش ندارد. متاسفانه در سالهای اخیر در بسیاری از نهادها و دستگاه های دولتی استخدام بیش از حد صورت گرفته، ضمن آن که عدم کارایی لازم نیز در بسیاری از بخش های دولت مشهود است.
رستمی تأکید کرد: مقام معظم رهبری در رهنمودهای خویش از ضرورت بکار گیری استعدادهای مردم یعنی بخش خصوصی سخن می گویند. اگر به بخش خصوصی اجازه فعالیت مناسب داده شود هم اشتغال ایجاد می کند هم نوآوری می آورد، هم تحقیق راه می اندازد هم دانشگاه می سازد، هم صادر می کند، هم بازار یابی می کند و هم سرمایه های پراکنده را جمع آوری می کند.
وی در خاتمه سخنان خود افزود: اساساً شرط توفیق در اقتصاد مقاومتی آن است که همه استعدادها و ظرفیت ها به بهترین وجه استفاده شود. تا زمانی که سرمایه های بانک که از پس اندازهای پراکنده مردم جمع می شود به سوی دلالی می رود اقتصاد رشدکافی نخواهد داشت. کارایی بانک اقتضا می کند که پروژه هایی که به بانک معرفی می شوند بر حسب فایده ملی اولولیت بندی شوند و وام دریافت دارند نه این که وام ها به دلال هایی داده شود که سود بیشتری از دلالی به دست می آورند.
نظر شما