به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، توصیهنامه دفتر مطالعات اسلامی و ارتباطات حوزوی پژوهشگاه فضای مجازی متعلق به مرکز ملی فضای مجازی با عنوان «قانون، پیشران بسط تمدن انقلاب اسلامی در فضای مجازی» از سوی مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی نقد و بررسی شد که مشروح آن را در ادامه می خوانید:
امام خامنهای ادام الله ظلّه:
«فضای سایبری مدل جدید از حکمرانی جهانی است که در این فضا دنیا شکل میگیرد و مدل حکمرانی جهان و کشورها را تغییر میدهد و ما باید به دنبال مدل جدید حکومتی از حکومت اسلامی در فضای سایبر برویم.»
ضمن تقدیر و تشکر از زحمات کشیده شده برای تنظیم این توصیهنامه بهمنظور ارتقای حکمرانی جمهوری اسلامی ایران بر فضای مجازی، به اطلاع میرساند این توصیهنامه توسط برخی کارشناسان مربوطه در مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. مرکز تحقیقات روند شکلگیری مباحثات علمی پیرامون حکمرانی فضای مجازی را مغتنم شمرده و از فرصت پیشآمده برای ارتقای این اندیشه استفاده خواهد کرد. آنچه در ادامه میآید نظر کارشناسی این نهاد پیرامون توصیهنامه فوق است.
دال مرکزی این توصیهنامه مسأله «کمرنگ شدن مرزهای جغرافیایی» و یا به تعبیر دقیقتر، مسأله حذف مرزها در فضای مجازی است. نگارنده سعی کرده است مسأله بیمرزی فضای مجازی را به عنوان امری غیرقابل اجتناب معرفی کند و مبتنی بر آن نظام حکمرانی جمهوری اسلامی ایران بر فضای مجازی را بازتعریف نموده و شیوه معمول قانونگذاری را ناکارآمد اعلام کرده و روش جدیدی را برای پیشدستی در این زمینه معرفی کند.
مسأله بسط تمدنی انقلاب اسلامی در فضای مجازی از اولویتهای راهبردی گفتمان انقلاب اسلامی در مواجهه با فضای مجازی است که لازم است قبل از ورود به نقد این توصیهنامه، به تبیین شاخصها و کلیات حاکم بر گفتمان انقلاب اسلامی در مواجهه با فضای مجازی پرداخته شود.
تبیین گفتمان انقلاب اسلامی
گفتمان انقلاب اسلامی متکی بر مبانی و منابع شریعت اسلامی و نظریه نظام انقلابی، گفتمانی است که با درک واقعیتهای جهان پیرامون، محاسبات دقیق و اتکال به قدرت لایزال الهی، اعتقاد عمیق و ریشهداری به نفی سلطه، کرامت، آزادی و استقلال همهجانبه کشور دارد. عزت و هویت ملی را در رفع وابستگی به سرویسهای جهانی و اینترنت بینالملل، جستجو میکند و در عین استفاده مطلوب، امن و بهینه از اینترنت جهانی، متوجه خطرات آن است و در تقابل با جهانیسازی آمریکایی، مبتنی بر استعداد و توان متخصصان جامعه خویش، تز پیشرفت همهجانبه فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی را مطرح میکند و قائل به بازتعریف علوم راهبردی ارتباطات اجتماعی منطبق بر منطق انقلاب اسلامی است.
این گفتمان، با تأسی از انقلاب اسلامی در کنار هم قرار دادن دین و دنیا، عصر جدید مدیریت ارتباطات و حکمرانی سایبری در ایران و جهان را نوید میدهد. این گفتمان که حاصل امتزاج عقلانیت و خردورزی، آرمانخواهی و عدالتطلبی و خودباوری و اعتمادبهنفس ملی است، توجه وافر، بنیادین و انتقادی به رشد و پیشرفتهای علمی و فنی در حوزه ارتباطات و اطلاعات دارد و در این میان، استقلال سایبری و تأسیس شبکه ملی اطلاعات را نقطه آغاز این عزیمت علمی، محسوب میکند.
درک اقتضائات ناشی از جنگهای نوین ترکیبی و توجه به دوران گذار فضای مجازی، یکی دیگر از مولفههای راهبردی گفتمان انقلاب اسلامی است که بنابر رعایت ضابطهمند قواعد مصلحت شرعی و حفظ نظام اسلامی، نوع مواجه هوشمندانه با فضای مجازی موجود را تعیین میکند. این گفتمان، قدرت و اقتدار محیط سایبری را آیینه قدرت و اقتدار همهجانبه کشور قلمداد میکند و مبتنی بر تفکر اسلام ناب محمدی (ص)، رویکرد جهانی و تمدنی دارد. هرچند خاستگاه این گفتمان، انقلاب اسلامی ایران است؛ اما نسخه نجاتبخش تمامی ملتها خصوصاً ملتهای مسلمان و رنجدیده منطقه، در رهایی از سلطه جهانیسازی آمریکایی است.
این گفتمان برخوردار از منابع اصیل ارزشی و مبانی دقیق علمی است. فقه روشمند جواهری در کنار فلسفه و حکمت و عرفان اجتماعیِ نفی عبودیت غیرخدا از زمینههای تشکیل دهنده این گفتمان محسوب میشود. این گفتمان چنانچه از نام آن پیداست، ریشه در جامعیت فکری بنیانگذار انقلاب اسلامی دارد که در کنار رشد دائمی فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی، از پیشرفت در نظریهپردازی و تدوین علوم انسانی-اسلامی خصوصاً در حوزه ارتباطات اجتماعی غافل نیست. فضا و محیط سایبری را عمق راهبردی انقلاب اسلامی در رفع خطرات و رسیدن به قدرت بازدارندگی میداند و آن را بهترین فرصت صدور انقلاب و پایان تهدیدها برمیشمارد.
توجه این گفتمان به مسأله فرهنگسازی و سواد رسانهای هم ضابطه خاص خود را دارد و همانطور که پیشتر در فصل اول به آن اشاره شد، برپایه استاندارد ارتباطی شکل میگیرد. این نوع از فرهنگ سازی، سواد رسانهای موجود را نارسا دانسته و با لحاظ دشمن شناسی، قائل به بصیرت رسانهای است که در مقام تجویز استفاده عمومی، برخلاف مفاد سواد رسانهای موجود، اهمیت رعایت «من قال» را مقدم بر «ما قال» میداند و مسئولانه مبتنی بر هویت ملی، بر ممنوعیت استفاده از خوراک فکری و فرهنگی مسموم، فرمان میدهد و گرفتار به اصطلاح روشنفکری مدرن در رواداشت خود نمیشود.
دشمنشناسی دقیق و شناسایی نقشههای عملیاتی بلند مدت آنها در استضعاف و استعمار ملتها، باعث شده است این گفتمان چالش پیشروی خود را سلطه استکبار جهانی در فضای مجازی بداند. این گفتمان، توان فنی و غیرت جوانان کشورهای تحت سلطه را فراتر از آن میبیند که بهخواهند در مقابل این سلطه، تسلیم شوند و سر، فرود آوردند. فقط کافی است آنها را بیدار کرد و متوجه ثروتهای عظیم خود و تعدی و ظلم اجانب نمود. در راستای این چالش جهانی، گفتمان انقلاب اسلامی در فضای مجازی، برای بیداری ملتها در مواجهه با فضای مجازی، رسالتی عظیم بر دوش دارد.
این گفتمان، با درک درست اقتضائات فضای مجازی و عوامل پشتپرده آن، مدیریت فعال در تولید و بومیسازی و صیانت محتوایی را از ارکان مواجهه فعال و دشمنستیزانه در فضای مجازی میداند. تولید بسترها و سرویسهای امن وکارآمد ارتباطی در کنار بومیسازی سختافزاری و نرمافزاری و توجه نظاممند به صیانت محتوایی از طرق مقابله عملی با نفوذ فکری و فرهنگی اجانب در این گفتمان است. این گفتمان صیانت فعال و روشمند محتوایی را امری لازم میداند و از اهمیت فعالیت سلبی در کنار انبوه اقدامات ایجابی، غفلت نمیکند و معتقد است که آبشخور فکری و فرهنگی مردم و جوانان باید از فساد و تباهی، پاک و مبرا باشد.
این گفتمان، چیزی جز باز تعریف انقلاب اسلامی در فضای سایبر نیست و به نوع خود، حرف جدیدی حساب نمیشود که نیاز به اثبات و تأیید داشته باشد بلکه تبلور و تعیّن روح انقلاب اسلامی در مواجهه با فضای مجازی است و همانطور که اندیشه سیاسیِ اسلام انقلابی، امروز به گفتمان متداول تبدیل شده است، این گفتمان هم در اذهان عمومی حضور دارد و مورد پذیرش است؛ منتها به دلیل غلبه گفتمان مهاجم، از آن غفلت شده است و این غفلت و نادیده انگاری، بهمعنای نبود و نیستی، نمیباشد. دلیل این مدعا هم بسیار روشن است و آن اینکه اگر فقط یکبار گفتمان انقلاب اسلامی در مواجهه با فضای مجازی برای مردم و جوانان این مرزوبوم به درستی تبیین شود، اکثریت غالب مردم حتی آنهایی که نظام اسلامی را قبول ندارند، آن را میپذیرند و تأیید میکنند تا چه رسد به معتقدین به نظام اسلامی که اکثریت مردم را تشکیل میدهند.
دال محوری این گفتمان همانند دال محوری انقلاب اسلامی، بر استقلال و آزادی از غیر خدا دلالت دارد و همچون انقلاب اسلامی از دالهای جانبیِ پیشرفت همهجانبه، اقتدار و هویت ملی، تحقق عدالت، رشد معنویت ناب، خودباوری و مردم سالاری دینی برخوردار است.
تبیین جایگاه مرز در مواجهه فعال با فضای مجازی
همانطور که مستحضر هستید دوران پیش رو، زمانه استعمار و استضعاف فکری و فرهنگی نظام سلطه بر جامعه جهانی است. عصر حاضر، عصر بهرویکار آمدن آخرین نظریات جنگی است. امروز جامعه جهانی درگیر جنگهای پیچیده شناختی و ترکیبی است. بیشک انقلاب اسلامی به دلیل تعارض ایدئولوژیک با استکبار جهانی در نقطه کانونی این نبرد قرار دارد. واقعیت میدانی خبر از وقوع یک تهاجم افسارگسیخته علیه انقلاب اسلامی و آرمانهایش را گوشزد میکند. نظام سلطه اینبار با پشتیبانی از دانشهای نوین تحت عنوان علوم همگرا که از ۴ دانش محوری نانوفناوری، زیست فناوری، فناوری اطلاعات و علوم شناختی تشکیل میشود بنا دارد اراده، آزادی و اختیار انسانی را به محاق برد و آنچنان در دستگاه محاسبات فکری و فرهنگی جهان امروز نفوذ و حکمرانی کند، که دیگری احدی حتی تصور مبارزه با این فتنه خطرناک را در اندیشه خود نپروراند. [۱]
در میانه چنین آشوب خطرناکی، با رجوع به مبانی معتبر دینی متوجه میشویم شرع مقدس با زبانی رسا و بیانی روشن، هرگونه سلطه و سیطره کفار بر جامعه اسلامی را مورد نفی و طرد قرار داده و در احکام و قواعد فقهی بالادستی خود نظیر قاعده نفی سبیل این مهم را از ارکان اساسی تشکیل دهنده جامعه اسلامی تبیین کرده است که عدول از آن، زمینه فتنههای گوناگونی را ایجاد کرده و مفاسد فراگیری را به مردم و نظام اسلامی وارد میسازد.
مبتنی بر رویکرد استقرایی و استنباطی فوق، بیان میشود یکی از اساسیترین مسائل ما در حکمرانی جمهوری اسلامی بر فضای مجازی، مسأله حفاظت و صیانت از مرزهای کشور در فضای سایبر است. رهبر معظم انقلاب اسلامی به مسأله صیانت از مرزها اشاره میکنند و میفرمایند:
«وظیفهای که همیشه باید مورد نظرمان باشد بخصوص امروز، وظیفه مرزبندی صحیح و صریح با جبهه دشمن است؛ مرزبندی. آیه شریفه میفرماید: قَد کانَت لَکم اُسوَةٌ حَسَنَةٌ فی اِبراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ اِذ قالوا لِقَومِهِم اِنّا بُرَءآؤُا مِنکم وَ مِمّا تَعبُدونَ مِن دونِ الله کفَرنا بِکم وَ بَدا بَینَنا وَ بَینَکمُ العَداوَةُ وَالبَغضآءُ [ابداً] حَتّی تُؤمِنوا بِاللهِ وَحدَه. قرآن فقط تاریخ نگفته، تصریح میکند که این اسوه حسنهای است برای شما - قَد کانَت لَکم اُسوَةٌ حَسَنَةٌ فی اِبراهیم - یعنی باید اینجوری باشید، مرزبندی باید بکنید. مرزبندی به معنای این نیست که ما رابطهمان را قطع بکنیم؛ توجه بکنید، مغالطه نکنند که شما میگویید ما با همه دنیا دشمنیم؛ نه، مرزبندی کنید، مرزها مخلوط [نشود]. مثل مرز جغرافیایی؛ در مرز جغرافیایی شما بین کشور خودتان و کشورهای اطرافتان مرز معین میکنید؛ معنای این مرز این نیست که شما نمیروید آنجا، آنها نمیآیند اینجا؛ معنای این مرز این است که هر رفتوآمدی منضبط خواهد بود. معلوم باشد کی میرویم، چه کسی میرود، چهجور میرود؛ چه کسی میآید، کی میآید، چهجور میآید، چرا میآید؛ مرزبندی در مرزهای جغرافیایی اینجور است؛ در مرزهای عقیدتی هم همینجور است. در همین آیه شریفه، بعد از آنکه خدای متعال این اسوه حسنه را و عمل ابراهیم را بیان میفرماید، بعد میفرماید: اِلّا قَولَ ابراهیمَ لِاَبیهِ لَاَستَغفِرَنَّ لَک؛ (۱) یعنی این مرزبندی، مانع این نیست که ابراهیم به پدرش بگوید که من به تو ترحم میکنم، برای تو استغفار میکنم؛ اینها همه هست. بنابراین معنای مرزبندی این است که مشخص باشد ما چه کسی هستیم، شما چه کسی هستید. من گمان میکنم سوره مبارکه "قل یا ایها الکافرون" همین مرزبندی را بیان میکند: لا اَعبُدُ ماتَعبُدون، و لا اَنتُم عابِدُونَ مااَعبُد؛ (۲) یعنی مرز مشخص باشد، مرز مخلوط نشود. کسانی که سعی میکنند این مرز را کمرنگ کنند یا محو کنند یا از بین ببرند، اینها خدمت نمیکنند به مردم، اینها خدمت نمیکنند به کشور؛ چه مرزهای دینی و عقیدتی، چه مرزهای سیاسی. استقلال، مرزی است برای کشور؛ این کسانی که سعی میکنند اهمیت استقلال یک ملت را - بهعنوان جهانی شدن و حل شدن و منطبق شدن با جامعه جهانی - از بین ببرند و کمرنگ کنند، مقاله مینویسند، حرف میزنند، اینها هیچ خدمتی نمیکنند به این کشور. [۲] . یک مسئله دیگر که باز این را هم عرض کنیم، مرزبندی با دشمن برای مصونیت از تهاجم نرم [است]. یکی از کارهای بسیار لازم همین است که ما نگذاریم مرزمان با دشمن کمرنگ بشود. مرزبندی با دشمن، اگر مرزبندی با دشمن نبود و مرز، برجسته نبود، عبور از این مرز -چه از این طرف به آن طرف، چه از آن طرف به این طرف- ممکن میشود؛ درست مثل مرزهای جغرافیایی. اگر مرزِ جغرافیایی نباشد و برجسته نباشد، خب از آن طرف یک نفری بلند میشود میآید اینجا نفوذ پیدا میکند؛ آدم قاچاقچی، آدم دزد، آدم جاسوس از آن طرف میآید این طرف؛ از این طرف هم یک آدم غافل، آدم خوابآلوده از مرز عبور میکند میرود آنجا گیر میافتد. مرز اعتقادی و مرز سیاسی هم عیناً همین جور است؛ وقتی که مرز روشن نبود، دشمن میتواند نفوذ کند، میتواند خدعه کند، میتواند فریبنده عمل بکند، میتواند بر فضای مجازی مسلّط بشود. اگر مرز با دشمن روشن بود، تسلّط او بر فضای مجازی، بر محیط فرهنگی به این آسانی نخواهد بود؛ این هم یک مطلب است که در آیه شریفه «لا تَتَّخِذوا عَدُوّی وَ عَدُوَّکُم اَولِیاءَ تُلقونَ اِلَیهِم»، تا میرسد به اینجا که «تُسِرّونَ اِلَیهِم بِالمَوَدَّةِ وَ اَنَا اَعلَمُ بِما اَخفَیتُم» خدای متعال از این منع کرده که ما با دشمن به این صورت برخورد بکنیم. [۳] مرزبندی را فراموش نکنید! راه را گم نکنید! اگر مرزِ خودتان را با مخالفانتان، با دشمنانتان نشناختید، این مرز کم رنگ شد، دو اشکال بوجود می آید: یکی اینکه آنها وارد منطقۀ شما می شوند، یعنی نفوذ. دوّم اینکه شما وارد منطقۀ آنها می شوید، یعنی انحلال» [۴]
حال این سؤال مطرح میشود که آیا مرز ارتباطی و اطلاعاتی کشور در فضای سایبری، نیاز به مراقبت و کنترل دقیق ندارد؟ آیا همانطور که از مرزهای جغرافیایی مراقبت میشود نباید به مرزهای ارتباطی کشور، حساسیت داشت!؟ این درحالی است که در پاراگراف دوم این توصیهنامه به موضوع «کمرنگ شدن مرزهای جغرافیایی» در فضای مجازی اشاره شده است و آن را امری اجتنابناپذیر تلقی کرده و چنین نوشته است:
از مهمترین ویژگیهای ماهیتی فضای مجازی که التفات به آن، تغییرات مبنایی و بنایی قابل توجهی را در عرصه قانونگذاری ایجاد میکند، «کمرنگ شدن مرزهای جغرافیایی» است. شاید کمتر آیندهپژوهی فضای مجازی را بتوان یافت که انطباق مرزهای سایبری بر مرزهای جغرافیایی را در عصر فضای مجازی و عصر فناوریهای همگرا امکانپذیر توصیف کند.
این نکته که فضای مجازی تهدیدی برای کمرنگ شدن مرزها و در نهایت حذف مرزها است، امری درست است؛ اما اینکه این معنا را معیار قرار دهیم و نسبت به استقلال کشور و تأسیس، حفظ و صیانت از مرزهای خودی در فضای مجازی، اهمال کنیم حقیقتاً یک آدرس غلط است و واقعیت میدانی جامعه جهانی، برخلاف آن است؛ چرا که کشورهای پیشرفته جهان با قانونگذاری فعال در این زمینه، تلاش میکنند با طراحی و صیانت هدفمند از مرزهای خویش، بر تهدید «کمرنگ شدن مرزها» غلبه کنند و این فضا را در اختیار حاکمیت ملی قرار دهند. [۵] ، [۶] ، [۷] ، [۸] ، [۹] ، [۱۰] ، [۱۱] ، [۱۲] ، [۱۳] .
بسط تمدنی انقلاب اسلامی در فضای مجازی در گام نخست با استقلال ملی در این فضا و تحقق شبکه ملی اطلاعات است که آغاز میشود. تحقق استقلال ملی به معنای تقویت مرزهای فیمابین با جامعه جهانی است که در عین حال، با کاهش وابستگی کشور به اینترنت بینالملل، آسیبپذیری کشور را کاهش داده و با بالابردن قدرت بازدارندگی برای اهداف اهریمنی جبهه استکبار، منجر به افزایش قدرت و اقتدار سایبری جمهوری اسلامی در فضای بینالملل خواهد شد و این چنین است که زمینه دیپلماسی فعال در جامعه جهانی فراهم شده و منافع سرشار مادی و معنوی برای انقلاب اسلامی حاصل میشود.
فضای مجازی یک فضای استراتژیک و تمدنساز است که از اولین اصول مواجهه منطقی با آن، دشمنشناسی و اشراف بر طرحهای عملیاتی جبهه متخاصم است. درحالیکه این نوشتار نسبت به مسأله تهاجم دشمن، فاقد چنین درکی است. ادعای بسط تمدنی انقلاب اسلامی، تنها وقتی عملیاتی خواهد شد که حکمرانی یکپارچه نظام سلطه بر فضای مجازی از میان رود و انقلاب اسلامی در این حیطه به استقلال همهجانبه دست یابد و مدل مطلوب حکمرانی خویش را بر این فضا حاکم کند. تنها در این صورت است که ادعای بسط تمدنی، یک ادعای حقیقی خواهد بود و الا همراهی این ادعا با رویکرد کسب منافع مالی و بازاری جهان مادی امروز بدون تأکید بر تحقق حاکمیت مستقل ملی، یک تناقض آشکار است. کسب منافع مالی و اقتصادی جهانی جمهوری اسلامی از طریق فضای مجازی بدون تمهیدات لازم، هیچگاه منجر به تحقق تمدن نوین اسلامی نخواهد شد و این خطری است که با طعمه قراردادن این منافع، زمینه نفوذ تکنولوژیک جبهه متخاصم غربی ـ آمریکایی را به حریم انقلاب اسلامی ایجاد میکند که این معنا به طور طبیعی، نفوذ فرهنگی را از طریق اشاعه سبک زندگی غربی حاصل میکند؛ و همه این خطرات در فضایی حاصل میشود که مرز ارتباط سایبری جمهوری اسلامی ایران با سایر کشور و به خصوص نظام سلطه معین و روشن نباشد.
در این توصیهنامه که بنا دارد حرکت قانونگذاری کشور در فضای مجازی را جهتدهی کند، بهترین و تاریخیترین فرصت پیش روی جمهوری اسلامی ایران در مسیر تمدن سازی، به رویکرد کاربری و استفاده از منافع ارتباطی و مالی حاصل از آن، تقلیل یافته است و حکمرانی بالادستی جمهوری اسلامی، مورد غفلت واقع شده است. واقعیت چنین است که با وجود حکمرانی یکپارچه نظام استکباری بر فضای مجازی، هیچ فرصتی برای بسط تمدنی انقلاب اسلامی باقینمانده است که استحصال منافع مالی و ارتباطی آن، چنین آرمانی را محقق کند.
اینکه بیان میشود در گزارههای آیندهپژوهانه جایگاهی برای مرزهای ملی در فضای مجازی، تصویر ندارد، حاصل فهم ناقص از مسأله است. جمهوری اسلامی اگر فرصتها را ازدست ندهد و اسیر توصیفات نادرست نگردد میتواند با هوشمندی و درایت کافی، مسیر حرکت فناوریها خصوصاً فناوریهای ارتباطی را مطابق با ارزشها، نیازمندیها و چشمانداز بومی خود، تعریف و سرپرستی کند. این سرپرستی، دو ویژگی راهبردی دارد. از طرفی با جلوگیری از نفوذ تکنولوژیک دشمنان، هویت و اقتدار جامعه اسلامی را حفظ میکند و از طرف دیگر، با بهکارگیری هوشمند فناوریهای جدید، مسیر پیشرفتهمهجانبه کشور را تسهیل میبخشد.
این اقدام زیربنایی که آن را آیندهپژوهی فعال نام میگذاریم، آیندهپژوهی فضای مجازی به منظور آیندهسازی آن است. برخی ممکن است رویکرد منفعلانه نسبت به آیندهپژوهی داشته باشند، بهاین معنا که آینده فناوری را بشناسیم تا مطابق اقتضائات آن، رفتار متناسب انجام دهیم؛ اما رویکرد فعال و مناسب آن است که آیندهپژوهیِ فناوریهای ارتباطی را دستمایه رشد و پیشرفت کشور قرار دهیم و خود را به آن سطح از آمادگی علمی، فنی و تقنینی برسانیم که ناگهان غافلگیر نشویم و حتی بالاتر، با شناخت مسیر تحقیقات علمی و فناوری و سیاستگذاری درست در این عرصه، آینده فناوری را ما بسازیم و مسیر آن را تعیین کنیم. امام صادق (ع) فرمودند: «الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَاتَهْجُمُ عَلَیهِ اللَّوَابِس» کسی که به زمانه خویش آگاه باشد، فتنهها و شبهات بر او هجوم نمیآورد. بنابراین آیندهپژوهی فعال، روشی برای بهدست گرفتن ابتکار عمل در میدان تحقق خواستهها و جنگ ارادهها است.
مسأله قانونگذاری فضای مجازی
واقعیت این است که فضای مجازی موجود، زمین پهناورِ حاصلخیز نیست؛ بلکه عرصه بهثمر نشستن منافع مالی اجانب و فراگیر شدن سبک زندگی غربی در جهان امروز و تحقق خواست گلوبالیستها در تحقق دین نوین جهانی است و همه این آسیبها به واسطه بسط حکمرانی نظام سلطه بر سایر کشورها از جمله ایران است. حکمرانی و مدیریت پیشدستانه، مهمترین عامل اثربخش در ایجاد فرصتها و جلوگیری از نفوذ تهدیدهای گوناگون در فضای مجازی است. بر این اساس، انبوه فعالیتهای انجامشده در جهت ارتقاء و سالمسازی فضای مجازی، اگر رنگوبوی مدیریت فعال بهخود نگیرد، در تقابل با مدیریت فعال و تهاجمی دشمن، محکوم به فناست. اساساً حاکمیت در مواجهه اصولی با فضای مجازی، موظف به سیاستگذاری و مدیریت راهبردی است. حاکمیت، نقش قرارگاه مرکزی را دارد که اگر در فرآیند مدیریت و سرپرستی، دچار اختلال و خمودگی شود، سایر کنشگران فضای مجازی، قدرت آفندی و پدافندی خود را از دست خواهند داد و عرصه و میدان در اختیار دشمن قرار خواهد گرفت.
مسأله مدیریت و سرپرستی در گفتمان انقلاب اسلامی در مواجهه با فضای مجازی، از مسائل اهم و راهبردی است. مبتنی بر جهتگیری فناوریهای ارتباطی و وجود انبوه مستندات مدیریت پشتپرده دشمنان بر فرآیندهای نوین ارتباطات، فضای مجازی نیازمند جهتدهی، مدیریت و هدایتگری است. برای مقابله با سیطره دشمن در ارتباطات کشور، باید قوی شد و نقطه تمرکز این قدرت، در لایه مدیریت و سرپرستی نهفته است. مدیریت در این گفتمان بهمعنای قانونگذاری و سیاستگذاری فعال و پیشدستانه در مجلس شورای اسلامی و شورای عالی فضای مجازی است. مدیریت در این گفتمان به معنای اجرای هوشمندانه مفاد قانونی از جانب قوه مجریه است. مدیریت در این گفتمان به معنای نظارت پیشینی و پسینی قوه قضائیه بر وقوع جرم است.
متأسّفانه در فضای مجازیِ کشور ما هم که آن رعایتهای لازم با وجود این همه تأکیدی که من کردم صورت نمیگیرد و در یک جهاتی واقعاً ول است، که بایستی آن کسانی که مسئول هستند حواسشان باشد. همه کشورهای دنیا روی فضای مجازیِ خودشان دارند اِعمال مدیریّت میکنند، [در حالی که] ما افتخار میکنیم به اینکه ما فضای مجازی را ول کردهایم! این افتخار ندارد؛ این به هیچ وجه افتخار ندارد. فضای مجازی را بایستی مدیریّت کرد. از این امکان مردم استفاده کنند، برای مردم بلاشک وسیلهٔ آزادی است، خیلی هم خوب است امّا نباید این وسیله را در اختیار دشمن گذاشت که بتواند علیه کشور و علیه ملّت توطئه کند، دارند استفاده میکنند از این فضا. [۱۴]
گفتمان انقلاب اسلامی، فضای مجازی را نیازمند مدیریت واقعی و در مبدأ میداند. این مهم بارها مورد تذکر و مطالبه رهبر معظم انقلاب قرارگرفته است. قواعد فقهی نظیر قاعده نفیسبیل و لاضرر و سیره عقلائیه نظیر دفع ضرر محتمل و نگاه راهبردی به مسأله و اشراف به ضوابط جنگی در دوران جنگ شناختی و ترکیبی با محوریت جنگ رسانهای، همه و همه از ادله لزوم مدیریت فعال و پیشدستانه فضای مجازی است که گفتمان انقلاب اسلامی قائل به آن است. بدیهی است دستیافتن به قدرت بازدارندگی در فضای سایبر، نیازمندِ مدیریت راهبردی، همهجانبه و جهادی است. در این میان، استقلال همهجانبه کشور در ارکان سایبرنتیک فضای سایبر یعنی چهار محور ارتباطات (زیرساخت ارتباطی)، اطلاعات (مانند شبکههای اجتماعی)، محاسبات (مانند موتورهای جستجو) و کنترل (سیستمعاملها) درکنار صیانت محتوایی و جلوگیری از نفوذ محتوای ناسالم، از اساسیترین ارکان مدیریت فعال و راهبردی فضای مجازی است.
اشکالی که به روند قانونگذاری فضای مجازی در مجلس شورای اسلامی گرفتهشده است و آن را یک رویکرد سنتی و غیر کارآمد بیان کرده است نیز محل تأمل است. این اشکال با تبیینی که بعدازآن شده است، نفیکننده اصل قانونگذاری فعال در فضای مجازی است. قانونگذاری فعال در این زمینه نیازمند سلب و ایجاب توأمان است. توجه بیشازحد به ابعاد ایجابی و فروگذاشتن ابعاد سلبی زمینه نفوذ تکنولوژیک دشمن را فراهم میکند. هر چند برخوردی سلبی و نظارتی بالادستی باید به شیوه و روش معقول و بهینه و پیشگیرانه تدارک شود و انجام آن بدون عقلانیت کافی، محکوم است؛ اما اینگونه هم نیست که اصل آن زیر سؤال رود.
در گفتمان انقلاب اسلامی در مواجهه با فضای مجازی، برخورد سلبی جایگاه خود را دارد که در کنار مجموعه اقدامات ایجابی و کنترلی، راهبرد کلی حرکت کشور را در فضای مجازی تبیین میکند. از نظر گفتمان انقلاب اسلامی، ورود به عرصه حکمرانی فضای مجازی، امری قطعی و حتمی است و انصراف از آن ضربات و خطرات جبرانناپذیری را برای کشور بههمراه دارد. همانطور که میدانید هر امر مدیریتی، شامل دافعه و جاذبه است. مجموعه اقدامات ایجابی در کنار برخورد سلبی از واضحات علم مدیریت خصوصاً مدیریت استراتژیک محسوب میشود.
از طرف دیگر به نظر کارشناسانِ فلسفه تکنولوژی، کار سلبی در تکنولوژی، معنایش استانداردسازی ابزارها است. کار سلبی به این نیت و هدف انجام میشود که ابزار مورد نظر را به استاندارد پایه استفاده عمومی نزدیک کند. امروزه ابزارهای زیادی در بخشهای مختلف در جامعه وجود دارد که هرکدام دارای کاربردها و قابلیتهای ویژهای است که از برای زندگی بهتر و مطلوبتر عرضهشده است. نکته مهم دراینبین آن است که هر ابزار به فراخور نحوه مدیریت و استفاده از آن، دارای محاسن و معایبی است. اینکه چگونه آسیبها را کاهش دهیم و محاسن استفاده از ابزارها را افزایش دهیم، ارتباط زیادی با میزان استاندارد آن ابزار دارد. در این میان، اگر ابزاری که مورد توجه و اقبال مردمی قرارگرفته است از استاندارد لازم برخوردار نباشد، از برای کنترل و کاهش آسیبها، مشمول کار سلبی میشود تا آن ابزار و وسیله به حد استاندارد پایه برسد. مثلاً اگر اتوبانی استاندارد لازم را نداشته باشد و دارای نقاط حادثهخیز باشد، عقل حکم میکند که اتوبان مسدود شود تا مشکلاتش برطرف شود. در اتوبان غیراستاندارد، بسیاری از مرگومیرها به علت جاده و مسیر است. اگر اتوبان استاندارد شد، آنگاه با فرهنگسازیِ رعایت قوانین و مقررات، میتوان آسیبها را کنترل کرد.
اگر عرف جامعه و سیره عقلا، استانداردسازی انواع ابزارها از سوی حاکمیت را امری لازم و مطلوب، تلقی میکند؛ اهمیت این مهم، در حوزه ابزارآلات ارتباطی و محصولات فناوری اطلاعاتی، بهمراتب بیشتر و حساستر است. اهمیت ورود مسئولانه حاکمیت در استانداردسازی ابزار ارتباطی، وقتی به سرحد ضرورت و اضطرار میرسد که متوجه شویم دشمنان قسمخورده نظام اسلامی، در جریان استعمار فرانوین، با صرف هزینههای گزاف چند هزار میلیارد دلاری، شبانهروز در حال خدعه و نیرنگ و جنگ رسانهای هستند و با سلطه تمامعیار خود بر ابزار نوین ارتباطی، از انواع روشهای عملیات روانی برای ضربه و نفوذ به انقلاب اسلامی در منطقه و جهان استفاده میکنند. برهمخوردن امنیت ملی، شکلگیری انواع آشوبها و شورشهای خیابانی، از دست رفتن هویت و اعتمادبهنفس ملی، ترویج انبوه مفاسد اخلاقی، فروپاشی خانوادهها و گسست فرهنگی، جنگ اقتصادی و قیمتسازی کاذب نرخ طلا و ارز و تغییر اولویتهای کشور همه و همه از آسیبهای فراگیری است که امروز بهواسطه سلطه دشمنان بر فضای مجازی، دامنگیر کشور شده است.
لزوم استانداردسازی ابزارها و محصولات فناوری ارتباطات و قطع دستِ سلطه و نفوذ دشمن از این ابزارها، از فوریترین اقدامات پیش روی حاکمیت در مدیریت فعال فضای مجازی است که در گفتمان انقلاب اسلامی در مواجهه با فضای مجازی به آن پرداخته میشود. لزوم استانداردسازی و بومیسازی ابزارآلات ارتباطی در سخنان رهبر معظم انقلاب هم قابل توجه است:
«ابزار بایستی پیشرفته باشد؛ بایستی ناوابسته باشد؛ ابزار مال خود شما باید باشد؛ خود شما بایستی ابزار را به وجود آورده باشید، تولید کرده باشید، ابداع کرده باشید؛ به معنای حقیقی کلمه مالک ابزار باید باشید. [ابزار] بهروز باید باشد... د. در مورد ابزار بایستی بهروز باشید. ابزار بایستی متنوّع باشد؛ [متناسب با] زمین و آسمان و فضا و دریا و مرز و درون قلب کشور، همهجا؛ و ابزار اطّلاعاتی و ابزار عملیّاتی و همهجور ابزار. تنوّع در ابزار هم جزو چیزهایی است که بایستی مورد توجه باشد. مسألة فضای مجازی، امروز جزو ابزارها است؛ مسألة بازی جنگ، امروز جزو ابزارها است؛ به اینها بایستی توجه کنید» [۱۵]
بنابراین برخلاف نظر این توصیهنامه، تعیین چارچوبهای رفتاری و الزام سازمانها و نهادهای تحتالامر و عموم مردم به رعایت آن، تعیین مجازاتهای مالی و فیزیکی برای متخلفان، ایجاد شرایط نظارت و بررسی عملکرد و احقاق حقوق توسط مراجع قضایی امری مطلوب و لازم است که اگر به شیوه معقول و درستی انجام شود، منجر به استانداردسازی فضا و محیط سایبری کشور میشود و این مسأله روندی است که هماکنون در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا در حال اجراشدن است. [۱۶]
در این میان، مهمترین مسأله در اجرای سیاستهای نظارتی در فضای مجازی، مسأله پیوست رسانهای است. مسأله قانونگذاری در فضای مجازی به علت حساسیت ویژه آن در رفع سلطه دشمن، دارای اهمیت ویژهای میباشد که نیازمند گفتمانسازی عمومی و لحاظ پیوست رسانهای در فرایند تصویب و اجرای قانون است. بهطورکلی قانونگذاری در فضای مجازی بدون آمادهسازی ذهنیت عمومی، امری غلط و در مواردی خطرناک است که توضیح آن در این مختصر نمیگنجد.
اینکه بخواهیم از قانونگذاری فعال در فضای مجازی و تعیین خطوط قرمزها تنها به بهانه برخی اعتراضات عقبنشینی کنیم یک آدرس غلط است. اعتراضات را باید با پیوستنگاری فعال رسانهای کنترل و جهتدهی کرد و نه با عدول از فرآیندهای
استاندارد ساز.
سه محور پیشنهادی حکمرانی فضای مجازی
مسأله نقشآفرینی مؤثر در مجامع جهانی هم از دیگر نکات این توصیهنامه است. پیشتر در تبیین گفتمان انقلاب اسلامی به اهمیت این مسأله اشاره شد، منتها همانطور که این توصیهنامه هم به آن اذعان دارد، نقشآفرینی در مجامع بینالمللی نیازمند قدرت است و این قدرت جزء با تحقق استقلال ملی در این فضا حاصل نمیشود که توضیحات آن گذشت.
این توصیهنامه در بخش تشکیل شرکتهای فراملیتی هم مبتلابه ابهام است. حضور مقتدر جمهوری اسلامی در مناسبات بینالمللی و استیفای حقوق مردم ایران در این مجامع، امری لازم و ضروری است منتها این حضور تأثیرگذار، تنها از کشوری برمیآید که از ساخت درونی مستحکمی در عرصه فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی برخوردار باشد و این روی دیگر سکه استقلال ملی در فضای مجازی است که باید بهدرستی فهمیده شود.
تنظیمگری خدمات محور هم بخش دیگری از این توصیهنامه است. این مهم، امری معقول، درست و راهبردی است اما هیچگاه نمیتواند در شرایط فعلی جایگزین قانونگذاری حاکمیتی شود؛ بلکه اساساً تغییر ساختار خدماتی فضای مجازی، با رویکردهای بالادستی قانونی محقق میشود. تنظیمگری خدمات محور هم چنانچه به قانونی روشن، مفید و مستحکم تکیه نکرده باشد، مبتلابه رفتار سلیقهای تنظیمگران و برخی انحرافات دیگر میشود.
رویکردها و عناوین طرحهای پیشنهادی قانونگذاری
رویکردها و عناوین موضوعات تقنینی حائز اولویت که در توصیهنامه به آنها اشارهشده است، تنها در ظرف تأسیس و تقویت استقلال ملی و تحقق کامل شبکه ملی اطلاعات موردپذیرش و قابلتوجه است؛ به این معنا که اگر این رویکردها و طرحهای پیشنهادی در خدمت تحقق استقلال همهجانبه جمهوری اسلامی ایران در فضای سایبر نباشد، در موارد متعددی میتواند در مسیر زمینهسازی سلطه دشمن به کار رود و شرایطی را تسهیل کند که با توسعه نامتوازن زیرساختی کشور، زمینه سیطره اطلاعاتی و ارتباطاتی دشمن بر این عرصه را فراهم آورد.
فضای مجازی به لحاظ برخورداری از ماهیت اندیشهای و جهتدهی نظام تمایلات اجتماعی در جامعه امروز، هسته مرکزی عبودیت اجتماعی محسوب میشود. ناظر به اهمیت این فضای استراتژیک بوده است که رهبر معظم انقلاب اسلامی اهمیت آن را بهاندازه اهمیت انقلاب اسلامی بیان میکنند. طبعاً مسیر سیاستگذاری و تقنین چنین فضایی، نباید مبتلابه دستاندازی بیگانگان شود. رویکرد جهانی داشتن در مواجهه عالمانه با فضای مجازی، امری مطلوب و لازم است اما به شرطها و شروطها. سادهانگاری این فضای پیچیده و ارائه توصیههای خام و کمعمق نهتنها مشکلی را حل نخواهد کرد؛ بلکه به دایره مشکلات خواهد افزود.
آنچه از تحلیل مضمون این توصیهنامه بهدست میآید این است که این توصیهنامه، مطلقاً نمیتواند محققکننده بسط تمدن انقلاب اسلامی در جامعه جهانی و فضای مجازی باشد. متأسفانه این نوشتار برخلاف مدعای خویش، به هسته مرکزی تمدنسازی اسلامی ورود نکرده است و مسأله راهبردی و تمدنسازِ استقلال ملی در فضای مجازی را مورد غفلت قرار داده و نتوانسته است مبتنی بر مبانی و ارزشهای بومی، تبیین درستی از آن ارائه دهد.
پیشنهاد پایانی
آنچه در پایان پیشنهاد میشود عبارت است از: «ارائه الگوی جامع حکمرانی جمهوری اسلامی ایران در فضای سایبر شامل مبانی، نقشهراه، سیاستهای کلی و برنامهها مبتنی بر هویت ملی و تولید علم بومی». تا مدل مطلوب حکمرانی جمهوری اسلامی ایران در فضای سایبر از جانب حوزههای علمیه و دانشگاهها، طراحی و عرضه نشود، عرصه حکمرانی کشور دائماً مبتلابه التقاط است و این آسیب، فرصتهای فوقالعاده را از بین میبرد و تهدیدات فراگیری را دامنگیر میکند.
هرچند از سالروز تأسیس شورای عالی فضای مجازی در اسفند ۱۳۹۰ تاکنون، بسیاری از سیاستهای کلی حرکت کشور در مواجهه عالمانه با فضای مجازی از جانب رهبر حکیم انقلاب اسلامی تعیین شده است؛ اما به دلیل فقدان «الگوی جامع حکمرانی جمهوری اسلامی ایران بر فضای مجازی»، میان برنامههای عملیاتی با آنچه معظمله تعیین کرده بودند، فاصله بسیار افتاد و به دلیل عدم انطباق جریان کلان کارشناسی کشور با سیاستهای تبیین شده از سوی امام جامعه و آماده نبودن ذهنیت عمومی، انقلاب اسلامی در صحنه حکمرانی فضای مجازی به میدان نیامد و از این بابت، خسارات فراوانی به کشور در ابعاد گوناگون وارد شد.
ارائه مدل مطلوب حکمرانی جمهوری اسلامی ایران در فضای سایبر از طرفی منجر به تصمیمسازی بهینه برای دستگاه ولایتفقیه میشود و دست ولیفقیه در مواجهه انقلابی و پیشبرانه با فضای مجازی را بازتر میکند و از طرف دیگر، با تغییر دستگاه محاسباتی قوای حاکمه کشور، زمینه تحقق انقلاب اسلامی در فضای مجازی را میسر میکند. بدیهی است ارائه این مدل، نیازمند همفکری و همافزایی نخبگان علمی کشور است و راهبردی است که طراحی آن نیاز جدی به برقراری کرسیهای آزاداندیشی در حوزه و دانشگاه دارد.
[۱] برای آشنایی بیشتر به فتنههای خطرناک امروزی با میدانداری نظام سلطه به کتب «انقلاب صنعتی چهارم» و «کووید-۱۹ بازتنظیم بزرگ» اثر کلاوس شواپ (رئیس اجلاسیه داووس) مراجعه کنید.
[۲] بیانات معظم له با اعضای مجلس خبرگان رهبری مورخه ۱۵/۱۲/۱۳۹۲
[۳] بیانات معظم له با اعضای مجلس خبرگان رهبری مورخه ۲۳/۱۲/۱۳۹۷.
[۴] مشرق نیوز، شرح احادیث خارج فقه رهبر انقلاب، لزوم مرزبندی با دشمن در کلام امام سجاد (ع).
mshrgh.ir/۳۲۶۳۱۳.
[۵] ر. ک: خبرگزاری تسنیم، «کشورهای دنیا چگونه فضای مجازی را مدیریت میکنند؟»، ۱۱ فروردین ۱۴۰۰.
https://tn.ai/۲۴۷۶۷۴۴
[۶] ر. ک: خبرگزاری تسنیم، «کشورهای غربی چگونه از کاربران فضای مجازی محافظت میکنند؟، ۲ اسفند ۱۴۰۰.
https://tn.ai/۲۶۶۷۹۹۲
[۷] ر. ک: خبرگزاری تسنیم، «گام بلند اتحادیه اروپا در تأمین استقلال و حاکمیت در فضای سایبری»، ۲۲ اسفند ۱۴۰۰.
[۸] ر. ک: خبرگزاری تسنیم، «مقابله با جرائم سایبری؛ اولویت اساسی چرخه سیاستگذاری در اتحادیه اروپا»، ۲۷ بهمن ۱۴۰۰.
https://tn.ai/۲۶۶۳۳۹۲
[۹] ر. ک: خبرگزاری تسنیم، «راه اندازی شبکه ملی اطلاعات در روسیه برای مقابله با اینترنت آمریکایی»، ۲۶ مهر ۱۳۹۹.
https://tn.ai/۲۳۷۰۸۴۱
[۱۰] ر. ک: خبرگزاری تسنیم، «قوانین سختگیرانه اتحادیه اروپا برای حمایت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی»، ۲۴ آبان ۱۳۹۹.
https://tn.ai/۲۳۸۸۷۸۳
[۱۱] ر. ک: خبرگزاری تسنیم، «حفاظت اتحادیه اروپایی از داده های شهروندان اروپایی با تصویب یک قانون»، ۹ خرداد ۱۳۹۹.
https://tn.ai/۲۵۱۱۸۶۹
[۱۲] ر. ک: خبرگزاری تسنیم، «آمریکا چطور دسترسی کودکان و نوجوانان به اینترنت را محدود کرد؟»، ۴ آذر ۱۳۹۹.
https://tn.ai/۲۳۹۶۱۰۴
[۱۳] ر. ک: خبرگزاری تسنیم، «انتقاد کشورهای اروپایی از اینترنت آمریکایی/اینترنت ملی راهکار کشورها برای مقابله با انحصارگرایی آمریکا»، ۲۰ آبان ۱۳۹۹.
https://tn.ai/۲۳۸۶۴۲۲
[۱۴] سخنان نوروزی رهبر معظم انقلاب اسلامی خطاب به ملت ایران، در اولین روز از سال ۱۴۰۰ هجری شمسی.
[۱۵] بیانات رهبر انقلاب در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه امام حسین (ع)، ۲۱/۰۷/۱۳۹۸.
[۱۶] ر. ک: باشگاه خبرنگاران جوان، «قوانینی که در نقاط مختلف دنیا بر اینترنت اعمال میشود»، ۴ اسفند ۱۴۰۰.
https://www.yjc.news/۰۰XrTa
۳۱۳/۱۷