خبرگزاری حوزه | آخرین بازمانده، آخرین بازمانده ای بود که از جنگ های فساد انگیز زمین به عرش الهی راه یافته بود.
از جنیان بود، وقتی به عرش و ملکوت الهی وارد شد با اینکه از محیط فساد انگیز و از قلب فتنه آمده بود ولی در درگاه الهی آنچنان به عبادت مشغول بود که در عبادت کسی به مقامش نمیرسید، همه عبادت های او را می دیدند و میان همگان به عبادت عزیز شده بود و عزازیل درگاه الهی بود.
با وجود اینکه عابد خوبی بود و همه به یک سجده اش که فقط چهار هزار سال طول کشیده بود غبطه می خوردند و همه فکر میکردند که با این همه عبادت و عزت باید معلم فرشتگان و دیگران باشد؛ اما جبرئیل امین در این مطلب شک داشت و همیشه می گفت که مابین عابد بودن و بنده بودن تفاوت است؛ اما اهل ملکوت میگفتند چه تفاوتی مابین عبادت و بندگی است؛ مگر بنده به واسطه عبادت بنده نمی شود پس عبادت و بندگی را چه تفاوت باشد؟ عزازیل؛ خوب معلمی است برای ما و تمام فرشتگان به عنوان معلم او را قبول داشتند؛ در حالی که جبرئیل به همه وعده داد که برای آنها بهترین معلم را در آینده خداوند معرفی خواهد کرد.
روز موعود فرا رسید روزی که قرار بود خلیفه خداوند در زمین به همه معرفی شود، شخصی که به جز خلیفه الهی و اشرف مخلوقات بودن، قرار بود معلم همگان باشد چون در عالم ملکوت چه عظیم مقامی بود مقام معلمی. در عالم ملکوت که عالم زمین تنها سایه ای از این عالم است بسیار با ارزش است مقام معلم؛ چرا که در عالم تنها معلم هستی وجودی است نامتناهی و تنها معلم عالم خداوند است و بس.
کسی که قرار است در عالم برای سعادت بندگان از جانب خداوند معلم باشد تا به لقاء الهی برسند، خود مقامی عظیم است؛ بنابراین در روز موعود همه منتظر بودند که خداوند خلیفه خود و کسی را که برای معلمی عالم انتخاب کرده به همگان معرفی کند این در حالی بود که همه تصور می کردند که باید در این روز موعود عزازیل به واسطه مقام عابد بودن به عالمیان معرفی شود اما خداوند همگان را به صف کرد. به امر حضرت حق پرده ها کنار رفت و ناگهان همه دیدند که این شخصی که قرار است به نیابت از خداوند معلم عالمیان باشد همان مجسمه ای است که از سال ها قبل خداوند کالبد او را از ماده پست به نام گِل و خاک خلق کرده و از روح خویش در او دمیده است.
با کنار رفتن حجاب ها همهمه در صف ملکوتیان به پاشد که خداوندا چرا برای معلمیِ عالمیان چنین مخلوقی انتخاب شده است مخلوقی خونریز و اهل شهوت… و چرا خداوند عزازیل را به معلمی عالمیان قرار نداده است که خداوند به آدم علیه السلام امر کرد و آدم شروع کرد به بیان حقایق؛ حقایقی که همگان را انگشت به دهان کرد، حقایقی که با بیان آن دیگر جایی برای حرفی باقی نمی ماند.
اهل عالم سکوت کردند و این چنین نخستین غدیر و عهد و بیعت عالمیان و عصر هم عهدی شروع شد و اهل عالم به واسطه نور پنج تن آل عبا و مقام معلمی این انبیاء و ائمه معصوم علیهالسلام که آدم علیه السلام مقام پدریشان را دارا بود سجده شاگردی به جای آوردند تا با شاگردی در مکتب این انبیاء و بزرگان به مقام « فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی» برسند؛ اما عزازیل که به تصور خود همیشه برای خود مقام معلمی را می خواست، حقیقت عالم را ندید و چون عابد بود نه بنده، سجده نکرد و ابلیس و رانده شده و رجیم درگاه الهی شد و چون به این مقام معلمی حسادت می کرد در طول تاریخ برای انبیاء که معلمان عالم بودند، مشکلات زیادی ایجاد کرد؛ اما خداوند داستان خلقت را به قلمی متفاوت از خواست این رانده شده رجیم نوشته بود.
انبیاء به عنوان معلمان تاریخ بشریت در نبرد با این رجیم تلاش های فراوانی کردند و به بشر آموختند که چگونه عاشق باشد و به رسم بندگی عاشقی کند. این مبارزه از آن روز تا به امروز نیز در عالم همچنان در جریان است و همه منتظر هستند تا آخرین ذخیره الهی با ظهورش و معلمی بشر داستان نوشته شده کائنات و عالم خلقت را کامل کند.
علمای شیعه که در طول تاریخ شاگردی مکتب ائمه معصوم را در کارنامه داشتند، در عصر ظهور و غیبت کبری سعی کردند؛ براساس سیره انبیاء بشریت را معلمی کنند و سید روح الله موسوی خمینی به عنوان شاگرد ممتاز مکتب اهل بیت در عصر کنونی که طاغوت دوباره بشر را به سوی اقیانوس هلاکت رهنمون کرده و در حال غرق کردن آدمیان است با انقلاب اسلامی ایران و احیای سیره و منش ائمه معصومین علیهم السلام قدم در احیای مقام معلمی برداشت و در این انقلاب اسلامی یاران گرانقدری داشت که یکی از این یاران و شاگردان گرانقدر شهید مرتضی مطهری است که در عصر طاغوت با شمشیر دین قیام بالسیف در دانشگاه کرد و با هدایت طالبان علم سعی در بیداری جامعه داشت.
زمانی که این بزرگ مرد جامعه دانشگاهی را بیدار کرد ابلیس از ترس جهانی شدن بیداری بشریت به واسطه فریادهای این معلم، به واسطه عاملان خود این مقام و نفس بزرگ را به شهادت رساند تا جلوی بیدارگری او را بگیرد، غافل از این که بزرگ مرد و یگانه مرد تاریخ امام خمینی(ره)فرمود: «بکشید ما را بیدار تر و زنده تر می شویم». از خون این معلم که لباس انبیاء را بر تن داشت، هزاران معلم رویید که در این انقلاب هادی قلب های بیدار باشند و با هدایت و بیدارگری بشر را شایسته پذیرش آخرین معلم حقیقی و واقعی تاریخ یعنی حجت بن الحسن عسکری، امام زمان علیه السلام کنند و به پاس جان فشانی ها شهید عرصه بیداری و مقام معلمی این بزرگ مرد، سالروز شهادت شهید مطهری را به عنوان روز معلم نامگذاری کردند.
معلمی در عالم اسلام مانند معلمی در غرب، مقامی دنیوی نیست، بلکه به واسطه بیدار گری بشریت مقامی است آسمانی که شغل انبیاء است. معلمان در جامعه مانند انبیا دل های غفلت زده را بیدار می کنند و همین شان معلمی است که موجب شده سید الشهدا امام حسین علیه السلام خود را بنده معلم قلمداد کند و می فرمایند که هرکس حتی کلمه ای به من بیاموزد من بنده اویم.
معلم مقامی دارد که بندگان را در صراط مستقیم به خط میکند، معلمی عشق است عشقی که به واسطه آن در سیر الی الله سالکان طریقت با عشق آموزی از هادی که راهنمای بشر است برای سیر در عالم آماده می شوند تا در این سیر الی الله به ارزنده ترین مقام که قربت حضرت حق و فناشدن در اوست برسند.
معلمی عشق است و عشق مقدس ترین واژه در عالم کائنات و جز در مکتب عشق شاگردی روا نیست. ما بنده معلمانی هستیم که عاشقند و با عشق قلب های سلیم را با شراب ناب بندگی حضرت حق آشنا کرده و جرعه نوشان شراب بندگی در کام های تشنه طالبان علم هستند و معلمی عشق بوده و میراث انبیا است.
فاطمه قاسمی