شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۲۱:۳۲
نظریه فقه نظام در اندیشه آیت الله اراکی

حوزه/ حجت الاسلام صالحی منش گفت: فقه نظام فقهی است که پاسخگوی فعل کلان مکلّف است، از این رو فعل حاکم بما هو حاکم همواره فعل کلان محسوب می شود و این همان فقه نظام است و تفاوت عمده‌اش با فقه رایج در همین موضوع است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» از تهران، حجت الاسلام علی صالحی منش (مقرر دیدگاه آیت الله اراکی) در سومین پیش نشست همایش ملی فقه نظام ساز با موضوع «رویکردشناسی فقه نظام ساز» (اولین نشست) که به همت موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) و با همکاری دبیرخانه هم اندیشی فقه حکومتی برگزار شد، به تبیین دیدگاه آیت الله اراکی در موضوع فقه نظام ساز پرداخت و اظهار داشت: فقه متکفّل پاسخگویی به حکم فعل بشر است، هر حکمی که بشر دارد باید فقه مشخص کند، فعل بشر به خودی خود دو دسته است یا خرد است یا کلان، یعنی آن چیزی که موضوع حکم قرار می گیرد؛ فرد بما هو فرد حساب کرده یا این که در مقابل این، جامعه را به عنوان موضوع لحاظ کرده است.

وی افزود: فقه نظام، فقهی است که متکلّف پاسخگویی به قسم دوّم است یعنی می خواهد تکلیف جامعه را مشخص کند، فعل بشر به عنوان جامعه نه به عنوان فرد! با توجه به این نکته ضرورت مسئله کاملاً مشخص می‌شود. در طول تاریخ تطوّر فقه براساس نیازها بوده که همه‌ نیاز ها هم بر اساس فعل مکلّف بوده است، در عصر حاضر نیز یک سری نیاز هایی وجود دارد که جدی تر شده است و به عنوان فعل جامع و اجتماعی بشر است که این را هم باید فقه پاسخ بدهد.

این پژوهشگر حوزوی ادامه داد: این که فقه نظام دقیقاً چیست؟ چیستی‌اش از همین مسئله مشخص می شود، فقه نظام فقهی است که پاسخ گوی فعل کلان مکلّف است، فعلی که مکلّف‌اش جامعه باشد لذا فعل حاکم نه فعل شخصی حاکم یعنی فعل حاکم بما هو حاکم همیشه فعل کلان است، همچنین رفتار کارگزار حاکمیّت رفتارش همیشه رفتار کلان است از این جهت این همان فقه نظام می‌شود و تفاوت عمده اش با فقه رایج در همین موضوع است.

وی با اشاره به چرایی انتخاب اصطلاح فقه نظام، گفت: به سه جهت این عنوان برگزیده شده است. اول اینکه؛ وقتی می‌گوییم نظام؛ این نظام ابتدا باید رهبری داشته باشد همچون یک نقطه بر بالای هرم. دوّم؛ انسجام. و سوّم؛ هدف مشترک. لذا هر جامعه ای که این سه خصوصیت را داشته باشد به آن می‌گوییم نظام.

این پژوهشگر حوزوی ابراز داشت: حال دیدگاه آیت الله اراکی این است که جامعه متشکل از امام و مأموم است یعنی هر کجا که اراده مشترک تحقق پیدا کرد و این اراده ها تحت یک اراده مرکزی واحد مطیع آن اراده‌ مرکزی شد، این می‌شود جامعه حقیقی که مدنظر اسلام است. آن چیزی که حقیقتاً جامعه را در کنار هم قرار می دهد و مردم را تبدیل به جمع می‌کند همین رضایت و نارضایتی است و اگر این اتّفاق افتاد جامعه رخ می دهد ما می خواهیم تکلیف همچنین جامعه ای را مشخص کنیم که متشکّل از امام و مردم است.

حجت الاسلام صالحی منش در پایان با اشاره به معنای انسجام در اصطلاح فقه نظام، گفت: نقطه‌ انسجام آن چیزی است که این احکام را با هم منسجم می کند و به مثابه نخ تسبیح است. فقه نظام بیان کننده روابط امام ومأموم است لذا تمام احکامی که این جا بحث می شود وقتی با رویکرد نظام به آن نگاه شود می بینیم همه این ها بیانگر رابطه ای بین امام و مأمومین آحاد جامعه است. ۳۱۳/۴۲

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha