به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، محمد صادق الهاشمی کارشناس عراقی طی مقاله ای نوشت: ۷مؤلفه دین اسلام، اشتراک مذهبی، کتاب آسمانی قرآن (حدیث و علوم و پژوهش های اسلامی)، تداخل اقوام و عشایر، حوزه های علمیه، عتبات عالیات و مهاجرت های گروهی اجباری و غیر اجباری از جمله نقاط مشترک فرهنگی و اجتماعی میان ملت های ایران و عراق است.
ترجمه مقاله به شرح ذیل است:
ملت های ایران و عراق و اقشار و گروه های مذهبی و قومی و نژادی مختلف آنها پیوندهای مهم تاریخی و راهبردی با یکدیگر دارند که این روابط در طول قرنهای متمادی شکل گرفته و محکم و عمیق در هم تنیده شده و در نهایت رابطه دو ملت را به یک رابطه ی متمامیز و مستحکم تبدیل کرده که واقعیتی غیر قابل انکار را به منصه ی ظهور رسانده و لاجرم رابطه ای متقابل و دائمی را ایجاد کرده است. رابطه ای که بسیاری از کشورهای منطقه آرزوی ایجاد آن با کشورهای همسایه ی خود را دارند.
بسیاری از کارشناسان و مورخان معتقدند که رابطه ی نزدیک ملت های ایران و عراق در حقیقت از سال ۵۳۹ قبل از میلاد آغاز شده، اما موضوع مقاله ی ذیل نقاط اشتراک و اتحاد دو ملت در سایه ی فرهنگ و ارزشها و آداب و رسوم اسلامی مورد نظر است.
این پیوندها واقعیتی را ایجاد کرده که دشمنان غربی و عربی علاوه بر تمام نقشه ها و توطئه هایی که برای برچیدن این پیوند به کار بسته اند، نه تنها تا کنون به موفقیتی دست نیافته اند، بلکه با توجه به پایهها وپشتوانه های قوی و مستحکم این رابطه که عوامل فرهنگی و اجتماعی متعددی در آن دخیل هستند، هرگز به اهداف شوم خود نخواهند رسید. این در حالیست که روابط ملت عراق با سایر ملت ها - به ویژه ملت های غربی و آمریکایی – ثبات و استمرار ندارد. چرا که چنین رابطه هایی فاقد پشتوانه تاریخی و نقاط مشترک عقیدتی و فکری و فرهنگی و تاریخی و جغرافیایی هستند. لذا در این پژوهش مختصر به بیان ابعاد تاریخی، فرهنگی و اجتماعی روابط دو ملت ایران و عراق می پردازیم.
متاسفانه برخی از رژیم های گذشته در هر دو کشور بر جوانب منفی این رابطه تمرکز داشته اند، در حالیکه در حقیقت جوانب مثبت رابطه دو ملت قابل قیاس با جوانب منفی نیست و می توان بیش از ۸۵% از این رابطه را مثبت ارزیابی کرد. این سیاست ها نشان می دهد که غرب واستکبار و صهیونیسم جهانی به شدت مخالف همبستگی میان این دو ملت بخصوص در مراحل نهضت اسلامی هستند.
لذا به نظر می رسد که برای آگاهی بخشی به آحاد ملت های ایران و عراق و معرفی جوانب مثبت این رابطه، نیازمند تلاش بیشتری در زمینه های تالیف و برگزاری کنفرانس ها و همایش های عمومی و تخصصی است.
مقاله حاضر نیز با همین هدف تدوین شده و به طور خلاصه و فهرست وار به مهمترین پایه ها ونقاط اشتراک دو ملت در زمینه های مختلف تاریخی و جغرافیایی و فرهنگی و دینی و مذهبی و قومیتی و... می پردازد.
۱- دین اسلام
مردم ایران و عراق در طول تاریخ با هم همسایه بوده اند. جغرافیا و تاریخ بر عمق روابط بین دو ملت حاکم است و پس از ظهور اسلام این روابط ریشه دوانده و دلایل استحکام رابطه چند برابر و متنوع شده و به روابط مبتنی بر اعتقاد، دین، اندیشه اسلامی وآرمان های آسمانی تبدیل شده است.
از زمان ورود اسلام به ایران (۶۳۷-۶۵۱ میلادی) این اشتراکات، فرهنگ دو قوم را بر اساس توحید و نبوت و اعتقادات واحد و احساس مشترک بین دو ملت مبنی بر هم کیشی دینی و نیز فقها و محدثان صاحب رجال بنا کرده است. در این دوران بسیاری از شخصیتهایی که تاریخ اسلام را به رشته ی تحریر در آوردند از ملت های ایران و عراق بودند و توانستند بسیاری از فاصله ها را از بین برده و به جای آن نزدیکی فضاهای حاکم بر جامعه، ادغام فرهنگها، اختلاط بین مردم، ایجاد فرصتهای ارتباطی، همگرایی، و تداخل و همپوشانی فکری و فرهنگی و اجتماعی را ایجاد کنند. به همین دلیل می بینیم شخصیت های بزرگی مانند سلمان محمدی [فارسی]، کلینی، ابن قولویه، ابن سینا، فخر رازی و بخاری در فضایی لبریز از اشتراکات دو ملت ظهور و بروز داشتند.
از سوی دیگر هر چه وسعت جمعیتی اسلام بیشتر می شد؛ فرهنگ دو ملت عراق و ایران نیز به یکدیگر نزدیک تر شده است. ایران اکنون یک کشور مسلمان است که نسبت مسلمانان در آن (۹۹ درصد) است و در عراق نیز همینطور است و اینها اشتراکات عمیقی است که در بالاترین سطوح نزدیکی دو ملت قرار می گیرند.
۲- اشتراک مذهبی
تشیع و تقارب مذهبی بین دو ملت، پیوندی را ایجاد کرد که دو ملت را بر پایه های عقیدتی، فکری و فرهنگی مبتنی بر اعتقاد به اهل بیت (علیهم السلام) پیوند می زند و امور فرعی متعددی از آن منشعب می شود که بارزترین آنها حضور مراجع، حوزه های علمیه، اندیشمندان، تالیفات مشترک، سرنوشت مشترک و مواضع مشترک می باشند.
اکثر مدیران و مراجع حوزههای علمیه عراق، ایرانی بودند
شایان ذکر است که عمر این پیوند به قرنها پیش باز می گردد و در طول این قرن ها توانسته است باعث اختلاط دو ملت و ایجاد وحدت فرهنگی و ایدئولوژیک میان آنها شود. به عنوان مثال از بدو تأسیس حوزه علمیه به دست شیخ طوسی انسجام اجتماعی بر اساس یک عقیده واحد در میان دو ملت پررنگ تر شده است.
در اینجا لازم به ذکر است که اکثر مراجعی که مقام مرجعیت و اداره حوزه های علمیه عراق را به عهده گرفتند، ایرانی بودند و تا کنون در طول تاریخ هیچ حساسیت ناسیونالیستی در میان مردم عراق نسبت به تقلید از این مراجع مشاهده نشده است، بلکه همیشه مردم عراق در برابر این مراجع بزرگ تسلیم و مطیع بودند که به عنوان مثال می توان به اطاعت ملت عراق از میرزای شیرازی در قیام ۱۹۲۰ و اطاعت ملت عراق از آیت الله سیستانی در فتوای جهاد کفایی اشاره کرد. این رابطه مستحکم مبتنی بر مذهب مشترک از زمانی پررنگ تر شد که شهید سید محمد باقر صدر (قدس) به مردم عراق توصیه کرد که از انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (قدس) حمایت کنند، و جمله ی معروف (ذوبوا فی الإمام الخمینی کما ذاب هو فی الإسلام) را بیان نمود.
شیعیان عراق در راستای ایمان خود به انقلاب اسلامی ایران و آرمان ها و اهداف آن، شهدا و قربانیان زیادی را تقدیم کردند. همچنین سال هایی که امام خمینی (قدس) در نجف اقامت داشت زمینه ساز و مقدمه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بود و خاطره ی این دوران همچنان انقلاب اسلامی، مکتب و رهبران آن را در حافظه نسل های شیعه و حوزه های علمیه عراق حفظ شده است. این وضعیت در مورد شیعیان عراق است؛ در مورد آنچه که مربوط به اهل سنت عراق است، آنها حنفی و شافعی هستند که هیچ گرایش تکفیری ندارند وتمامی این امور باعث شد که همگرایی میان دو ملت در حال حاضر و در طول تاریخ میان همهی اجزاء ومؤلفه های دو ملت وجود داشته باشد.
۳- کتاب آسمانی قرآن، حدیث، و علوم و پژوهش های اسلامی
پس از ظهور اسلام، این دو ملت از نظر تاریخی مسیر واحدی را برای ایجاد اندیشه و فرهنگ واحد، مشارکت در ساخت تمدن اسلامی و تحکیم بنیان های فرهنگی، علمی و فکری اسلام طی کردند. از جمله در علوم زبان، روایت، قرآن، تفسیر و عقاید و غیره. انصافاً مردم ایران تأثیر زیادی بر تاریخ فرهنگی کشور و ملت عراق گذاشتند، زیرا دانشمندان و متفکران ایرانی به علوم اسلامی علاقه و تمایل زیادی نشان دادند و تنها در زمینه ی تاریخ ادبیات و زبان عربی می توان به بزرگانی همچون سیبویه، ابوعلی الحسن بن احمد فارسی، المبرّد، ابن جنی موصلی، ابن فارس و زمخشری اشاره کرد.
در علم روایت نیز ستارگان این دانش را در میان مردم فارس می یابیم که در تکامل علم روایت وتفکر روایی تاثیر غیر قابل انکاری داشتند مانند: ابراهیم اسماعیل بن زکریای خلقانی، ابان بن تغلب، عباد بن العوام، عبدالملک بن أعین، وعلی بن هاشم بن البرید و غیره.
در تفسیر قرآن نیز همین وضعیت وجود دارد و تعداد زیادی از مفسران، از قوم پارس بودند که در علوم قرآن تاثیرات بزرگی از خود بر جای گذاشتند که باعث در هم آمیختن اندیشه های دو ملت در این زمینه شد، واز آن جمله میتوان به: طبری، اخفش البلخی، النیسابوری، ابن ابی حاتم، البغوی، فخر رازی و غیره اشاره کرد.
۴- تداخل اقوام و عشایر
یکی از عواملی که از لحاظ تاریخی باعث تعمیق آمیختگی وتقارت بین دو ملت شده، وجود امتداد عشایری بین دو ملت است. مرزهای مشترک دو کشور که از شمال عراق آغاز می شود و از سلیمانیه تا دیالی، سپس واسط و میسان، و تا بصره امتداد دارد، شاهد اختلاط قبیله ای و قومیتی است. به همین دلیل در مراحل مختلف تاریخ، چه قبل از تعیین مرزهای امروزی وچه پس از آن، می بینیم که در هر شهر ایران و عراق یک قبیله یا عشیره ی مشترک (کُرد و عرب و ...) وجود دارد که نیمی در ایران و نیمی در عراق زندگی می کنند، و این بهترین گواه بر تعامل و در هم آمیختگی و وجود تشابه فرهنگی و فکری و همگرایی آداب و سنن، زبان ها، لهجه ها و بسیاری امور دیگر است.
عامل دیگری که در تعمیق روابط بین دو ملت مؤثر بوده عبارت است از حضور قومیت های ایرانی و عراقی در کشورهای مقابل و آمیختگی میان دو ملت، مانند حضور کردهای فیلی ایرانی الاصل، لرها و شبک ها [گروهی از کردها] در عراق که از قرن ها پیش در عراق ساکن شدند و تحول بزرگی را در تداخل فرهنگی و خونی دو ملت ایجاد کردند و همین موضوع در طرف ایرانی با حضور سادات مهاجر و اعراب مهاجر یا فراری محقق شده است.
۵- حوزه های علمیه
حوزه علمیه نجف در طول حدود ۱۰۰۰ سال گذشته پایتخت علمی و دینی تاریخی نظام اجتماعی دینی شیعی در سطح جهان قلمداد می شود. این حوزه در سال ۴۴۸ هجری قمری مصادف با ۱۰۳۸ میلادی توسط «شیخ محمد بن الحسن طوسی» رهبر دینی و مذهبی شیعیان در آن دوران که به «شیخ طائفه» شهرت دارد، تاسیس شد و تا به امروز بدون توقف به عنوان یک مرکز علمی و فکری و دینی و تبلیغاتی و رسانه ای و ادبی و اجتماعی و سیاسی به فعالیت خود ادامه داده است.
از آن زمان تا کنون، ملت های ایران و عراق روابط حوزوی گسترده و متداخلی با هم داشته اند؛ بسیاری از متفکران و اندیشمندان و علمای ایرانی به نجف اشرف مهاجرت کردند و بسیاری از همتایان آنها از نجف به ایران مهاجرت کرده اند، در نتیجه می بینیم که چهره های درخشانی در میان مراجع و محققین بزرگ جهان تشیّع که در نجف فعالیت می کردند، ایرانی بودند و همین مهاجرت ها و تبادل های متقابل یکی از عوامل موثر بر تقارب دو ملت به یکدیگر بوده است. به همین دلیل در مراحل واپسین تاریخی می بینیم که مراجع شیعه ایرانی و عرب بدون هیچ تمایز وتبعیضی در کنار یکدیگر به اداره ی امور شیعیان جهان پرداخته اند، از جمله شیخ مفید، سید رضی، سید مرتضی و مراجع متأخر مانند کرکی، میرزای شیرازی، سید ابوالحسن اصفهانی، میرزانی نائینی، کاشف الغطاء، سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویی، شیخ حسین حلّی، امام خمینی (قدس) و شهید محمد باقر صدر و ده ها دانشمند و مرجع و مجتهد بارز دیگر که در هر دو کشور پیرو و مقلّد داشتند. گرچه از میان تمام بزرگان نامبرده، امام خمینی (قدس) با به پیروزی رساندن انقلاب بزرگ اسلامی، تاثیر بی سابقه ای از نظر فکری و سیاسی و نهضتی بر گفتمان شیعیان عراق داشته است.
۶- عتبات عالیات
وجود عتبات عالیات و بقاع متبرکه در هر دو کشور یکی از عوامل مهم تعمیق تبادل فرهنگی و ارتباطات اجتماعی میان دو ملت است. وجود حرم مطهر امام رضا (علیه السلام)، حضرت معصومه (علیها السلام) و بسیاری از زیارتگاه های دیگر در ایران که شیعیان عراقی برای زیارت آنها به ایران سفر می کنند و همچنین وجود زیارتگاه ها ومراقد ائمه ی اطهار (علیهم السلام) در عراق که برجسته ترین آنها حرم حضرت علی (علیه السلام) و حرم امام حسین (علیه السلام) و بقیه عتبات متبرکه هستند، عامل مهم و محرک کارآمدی در توسعه ی تبادل و تقارب اجتماعی، ایدئولوژیک، فکری و حتی تجاری میان دو ملت بوده است.
وجود مراقد امامزادگان و بقاع متبرکه در دو کشور یکی از دلایل مهاجرت، مسافرت، تبادل فرهنگی و تعامل اجتماعی بوده که بارزترین نمونه ی این درهم آمیختگی فرهنگی را می توان در مراسم بزرگ زیارت اربعین مشاهده نمود که شاهد باز شدن عرصه اجتماعی بین دو ملت از نظر ارتباطی است.
تقدیر مقام معظم رهبری از زحمات و سخاوت مردم عراق
حضرت آیتالله خامنهای (مدّ ظله) بارها با تقدیر از زحمات و سخاوت مردم عراق در این مراسم و میهمان نوازی آنها در استقبال از زائران مسلمان ایرانی و غیر ایرانی ، مردم عراق را سخاوتمند و فرهیخته توصیف کردند؛ واین یکی دیگر از عوامل مهم و حیاتی برای ایجاد انسجام و همبستگی بین دو ملت است.
زیارت اربعین عامل وحدت میان دو ملت ایران و عراق
آری، پدیده متمایزی که می توان آن را بزرگترین نقطه قوت برای ظهور یکپارچه اجتماعی بین دو ملت بر اساس عقیده ی مشترک دانست، مراسم باشکوه زیارت اربعین است که باعث تقارب میان دو ملت شده و تقدیر آنها را به هم پیوند زده است. همچنین نقش مهم مردم ایران در ساخت و توسعه ساختمان ها و ضریحهای عتبات عالیات از زمان تأسیس و ساخت تا به امروز، هرگز از حافظه ملت عراق فراموش نشده است.
۷- مهاجرت های گروهی اجباری و غیر اجباری
موج مهاجرت های اجباری و غیر اجباری دو ملت به کشور مقابل در طول تاریخ یکی دیگر از عوامل تقارب و تداخل دو ملت بوده است. تاریخ شناسان معتقدند که این مهاجرت ها از سال (۷۸۶) میلادی به اوج خود رسید و از مهمترین بخش های آن مهاجرت «یحیی بن عبدالله» پس از جنگ «فخ» و همچنین مهاجرت حضرت امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) در سال (۸۱۸) هجری به خراسان و همچنین مهاجرت حضرت فاطمه ی معصومه (علیها السلام) به شهر قم بوده است. همچنین طبق اسناد و منابع موجود، در دوره های مختلف تاریخی مهاجرت های اجباری متعددی از سوی هر دو ملت به کشور مقابل رخ داده است.
از سوی دیگر از نظر نقاط اشتراک تاریخ سیاسی می توان به موارد بسیاری اشاره کرد که «ایوان کسری» واقع در نزدیکی بغداد، یکی از نمادهای مهم این تاریخ مشترک است.
خلاصه
به طور خلاصه باید گفت که با بررسی دقیق مراحل مختلف تاریخی به این نتیجه می رسیم که نقاط اشتراک دو ملت در هر دوره تثبیت و افزایش یافته است و البته که نمی توان این نقاط اشتراک را در چنین مقاله ی کوتاهی خلاصه کرد، به خصوص اینکه تاکنون کتاب ها و منابع بیشماری در مورد اشتراکات فرهنگی و فکری و هنری و سیاسی و مذهبی و اعتقادی و.... در میان دو ملت تالیف و منتشر شده است و تمامی این منابع نشان می دهند که مشترکات دو ملت در تمام زمینه ها، یک نقطه ی قوّت مهم و بی نظیر است.
رابطه ایران و عراق در طول تاریخ مبتنی بر وفاداری
این پیشینه تاریخی وعقیدتی، در دوران معاصر نیز با تحولات بزرگی ادامه داشته که مهمترینِ آنها حمایت های همه جانبه جمهوری اسلامی ایران از شیعیان عراق در زمینه های مختلف سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و انسانی و غیره (چه قبل از سقوط رژیم بعث و چه پس از آن) بوده است که دو ملت را از نظر فکری و مذهبی و سیاسی و اجتماعی در یک مسیر قرار می دهد.
به همین دلیل است که ملت عراق در اشاره به این مطلب می گویند:
«رابطه ایران و عراق در طول تاریخ مبتنی بر وفاداری بوده است، چه در زمان حضرت علی (ع) و سلمان، چه در زمان مختار و کیان و چه در زمان سلیمانی و المهندس که این رابطه عمیق عقیدتی و وفادارانه را تجدید کردند».
منابع:
۱- البلاذری : فتوح البلدان : البلاذری: فتوح البلدان، تصحیح رضوان محمد رضوان، ۱۹۷۸ ص ۲۵۸، دار الکتب العلمیة، بیروت . ابن الاعثم: الفتوح، ج ۱، ۱۹۸۶ ص ۱۵۹، دار الکتب العلمیة، بیروت .
۲- الیعقوبی: تاریخ الیعقوبی ,بیروت ,دار صادر ۱۹۶۰م, ج ۳ .
۳- الشیخ عدنان فرحان ال قاسم : تاریخ الحوزات العلمیة عند الشیعة الامامیة ,بیروت , دالر السلام , ج ۳ ف ۱.
۴- النعمانی : محمد رضا النعمانی , سنوات المحنة وایام الحصار , بیروت , ۱۹۹۷ ,ط ۲.
۵- المومن : احمد المومن , الامام الخمینی فی ذاکرة النجف الاشرف , بیروت , مطبعة الساقیة .
۶- الشیخ فرحان : مصدر سابق ,ج ۱ .
۷- الطبری، ج ۲، ص ۲۵۵-۲۵۷؛ ابن هشام، ج ۱، ص ۷۱-۷۲؛ ابن سعد، ج ۱، ص۲۶۰؛ المسعودی، التنبیه والاشراف، ص ۲۵۹.
۸- راجع: القرشی، باقر شریف، موسوعة الإمام أمیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام، مؤسسة الکوثر للمعارف الإسلامیة، ج ۱۱، ص ۳۸. ۹-
۹- راجع: الأسدی، المختار، الامام علی بن الحسین علیهما السلام دراسة تحلیلیة، ص ۷۴-۸۰. الدینوری، أبو حنیفة، الأخبار الطوال، ص ۱۴۳.
۱۰- موجانی : علی موجانی ,دور ایران فی بناء الاضرحة المقدسة فی العراق , لبنان ۲۰۰۹, مطبعة الساقی ,مرکز الهدی للدراسات الحوزویة .
۱۱- -جعفریان : رسول جعفریان ,الحیاة الفکریة والسیاسیة لائمة ال البیت (ع), بیروت – لبنان , دار الحق , ۲۰۰۸.
۱۲- مجلة الحوزة : العدد ۳۸ السنة ۲۰۲۰ الفصل ۶ (مرکز الهدی للدراسات الحوزویة)
نظر شما