پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ |۱۹ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 21, 2024
عالم زاده نوری

حوزه/ طلاب جوان علاوه بر مسئولیتی که نسبت به اندرون مدرسه‌ی علمیه و محیط زیست داخلی حوزه دارند نسبت به محله و شهر خود نیز مسئول‌اند؛ زیرا مدرسه‌ی علمیه باید در محیط پیرامون خود پرتوافشانی و نقش‌آفرینی کند و محور معرفت و معنویت دینی در محله و شهر باشد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، در سلسله مباحثی با عنوان «اندیشه‌های راهبردی تهذیب و تربیت» موضوع «جمع سپاری و مردمی‌سازی تربیت» توسط حجت الاسلام والمسلمین عالم زاده نوری معاون تهذیب و تربیت حوزه های علمیه مطرح می شود.

بحث از چگونگی مردمی‌سازی در واقع سازه‌کار مشارکت گرفتن و درگیر کردن مردم (طلاب) است و راهکار به حرکت انداختن اراده‌ها و به صحنه آوردن آنها و هنر واسپاری مسئولیت و ایجاد روح تعهد و رسالتمندی.

با این وصف تعاون و فعالیت گروهی، مهم‌ترین زمینه‌ی مردمی‌سازی است؛ یعنی برای مشارکت بخشیدن، فعال‌کردن و به جریان انداختن مردم، بهترین راهکار استفاده از قدرت شگفت‌انگیز جمع است. وقتی انسان‌ها در جمع قرار می‌گیرند بیشترین انگیزش، انبعاث و شور را از خود نشان می‌دهند و ظرفیت‌های فراوانی را به میدان می‌آورند. تشویق طلاب به فعالیت‌های جمعی و تشکیل گروه و تشکل‌های طلبگی مانند بسیج، هیئت، کارگروه‌های جهادی و همیاران تربیتی زمینه‌ی حضور اجتماعی آنان را فراهم می‌کند و شور و نشاط و بالندگی را دامن می‌زند.[۱]

توصیه‌ی دین اسلام به حضور اجتماعی و اقامه‌ی جماعات احتمالاً ناظر به این موضوع است که انسان در فعالیت فردی رشد بایسته و شایسته‌ای ندارد. پیشوایان معصوم، مؤمنان را از انفراد و تنهایی پرهیز داده‌اند و به این نکته تأکید ورزیده‌اند که تنهایی، انسان را در معرض طمع و آسیب شیطان قرار می‌دهد. امام باقر۷ فرموده‌اند: «أَجْرَأَ مَا یَکُونُ الشَّیْطَانُ عَلَی الْإِنْسَانِ إِذَا کَانَ وَحْدَهُ؛[۲] جایی که شیطان بیش از همه بر انسان جرأت می‌ورزد زمانی است که انسان تنها باشد». این کلام نیز از آن حضرت نقل شده است: «إِنَّ الشَّیْطَانَ أَشَدَّ مَا یَهُمُّ بِالْإِنْسَانِ إِذَا کَانَ وَحْدَهُ؛[۳] بیشترین اهتمام شیطان به انسان زمانی است که تنها باشد».[۴]

مطابق روایات برخی از فیوضات الهی تنها بر جمع مؤمنان نازل می‌شود؛ بنابراین فعالیت‌های فردی از بسیاری فیوضات و نصرت‌ها محروم خواهند بود. امیر مؤمنان علی۷ دست هدایت و حمایت خدا را با جماعت دانسته‌اند: «فإن ید اللّه مع الجماعة، و إیّاکم و الفرقة! فإن الشاذّ من الناس للشیطان، کما أنّ الشاذّ من الغنم للذئب‏؛[۵] دست خدا با جماعت است؛ از تنهایی بپرهیزید که انسانِ تنها در معرض آسیب شیطان است همان گونه که گوسفندِ تنها در معرض آسیب گرگ».

شیطان اگر بخواهد کسی را نابود کند او را کسل، مأیوس، بی‌انگیزه و سرگردان می‌سازد و بیشترین احتمال این آسیب‌ها در حالت انفراد و تنهایی است؛ بنابراین انسان در حالت خلوت و تنهایی باید بسیار به یاد خدا باشد و به خدا پناه برد: «شِیعَتُنَا الَّذِینَ إِذَا خَلَوْا ذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیراً».[۶]

همچنین در سخن معروف نبوی که فرمودند «الرَّفِیقَ ثُمَّ الطَّرِیقَ»[۷] نباید «طریق» را صرفاً بر جاده‌ها و سفرهای جغرافیایی منحصر دانست؛ بلکه هر راه و شیوه و طرح و برنامه‌ای که انسان برای اقدام در نظر می‌گیرد نیاز به همراه و هم‌فکر و ملازم دارد و در شکل جمعی بهتر و کارآمدتر و ایمن‌تر محقق می‌شود.

قرآن کریم هم مؤمنان را سفارش فرموده که در مسیر خدا به شکل جمعی حرکت کنند و در کارهای خوب مشارکت جمعی داشته باشند: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا؛[۸] به ریسمان خدا (قرآن و اهل بیت) به شکل جمعی چنگ زنید». تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوی‏؛[۹] در کارهای خوب و تقوا همکاری کنید.

مجاهدت و نقش‌آفرینی اجتماعی از سر احساس مسئولیت درونی به دو شکل انجام‌پذیر است؛ فردی و گروهی. بدون شک قیام جمعی مردم و پیوند خوردن اراده‌های انسانی در سازه‌های گروهی، مایه‌ی ایجاد توانی عظیم می‌گردد و امکان انجام کارهای بزرگ و رسیدن به اهداف بلند را فراهم می‌کند. وقتی تنها هستیم توان اندکی داریم و کار کوچکی می‌توانیم انجام دهیم؛ اما وقتی اراده‌های انسانی به هم می‌رسند مانند قطرات انباشته‌ی باران، سیلی خروشان و قدرتمند با نیرویی حیرت‌انگیز پدید می‌آورند. امام حسن۷ فرموده‌اند: «إنَّهُ لَم یَجْتَمِعْ قَومٌ قَطُّ علی‏ أمرٍ واحِدٍ إلّا اشْتَدَّ أمْرُهُم واسْتَحْکَمَتْ عُقْدَتُهُم؛ هرگز گروهی بر امری متحد و هم‌داستان نشده‏اند مگر آن که بدین (همدستی) کارشان نیرو یافته و پیوندشان استوار و پایدار گشته است».[۱۰] امیرمؤمنان علی۷ نیز طبق نقل نهج‌البلاغه خطاب به اهل کوفه فرمودند: «واللَّهِ لَأظُنُّ أنَّ هؤلاءِ القَومَ سَیُدالونَ مِنکُم باجْتِماعِهِم علی‏ باطِلِهم وتَفَرُّقِکُم عن حقِّکُم؛ به خدا سوگند می‏بینم که این قوم به زودی بر شما چیره می‌شوند، به خاطر اجتماعی که بر باطلشان دارند، و تفرقه‏ای که شما از حق دارید».[۱۱]

مقصد این انقلاب یعنی ایجاد تمدن اسلامی، مقصد بلند و کار این انقلاب کار بزرگی است: پاک کردن جهان از ظلم و کفر و استکبار و برافراشتن پرچم توحید در سراسر عالم. این بار سنگین را به تنهایی نمی‌توان برداشت و برای ساختن این بنای عظیم به تنهایی نمی‌توان به میدان آمد. تا مردم به وصف جمعی به میدان نیایند و نیروی متراکم جوانان به شکل انبوه بسیج نشود آن رخداد عظیم به وقوع نمی‌رسد. امام زمان۷ در توقیع شریف به شیخ مفید چنین نوشته‌اند:

وَ لَوْ أَنَّ أَشْیَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَی اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَة بِمُشَاهَدَتِنَا[۱۲]

و اگر شیعیان ما - که خداوند بر طاعت خویش موفقشان گرداند – در وفای به میثاق شیعه، اجتماع قلب (عزم جمعی متراکم) می‌داشتند برکت دیدار ما از آنان به تأخیر نمی‌افتاد و سعادت مشاهده‌ی ما برای آنها زودتر حاصل می‌شد.

بخواهیم یا نخواهیم ما نمی‌توانیم انبوه نیازهای انقلاب را به تنهایی برآوریم، نمی‌توانیم همه‌ی گره‌ها را باز کنیم، همه‌ی سنگرها را پر کنیم و همه‌ی کارها را انجام دهیم و نمی‌توانیم همه‌ی مسئولیت‌ها را یک‌باره برعهده بگیریم. باید هنر سازمان‌دهی انسان‌ها و به میدان آوردن اراده‌ها را داشته باشیم و از توان عظیم توده‌ها استفاده کنیم. خصوصاً مسئولیت راهبری و جریان‌سازی برای طلاب و روحانیون بیشتر است.

اگر به تنهایی برای ساختن خانه‌ای اقدام کنیم حاصل کار ما احتمالاً یک کپر کوچک است. اگر بخواهیم خانه‌ای کامل‌تر و فراتر از یک سایبان مختصر پدید آوریم توان اندک ما برای آن کافی نیست و باید از توان دیگران یاری بگیریم. به همین ترتیب اگر بنای مد نظر ما یک آسمان‌خراش عظیم باشد طبعاً به نیروی متخصص فراوان و انسجام بیشتری نیاز داریم و اگر یک بنای تمدنی بخواهیم بسازیم باید نسل‌هایی متوالی از مردم را به میدان آوریم و به کار بگیریم.

البته اگر به هر علتی در مسیر یاری دین خدا یک جمع همراه پدید نیامد و امکان فعالیت گروهی فراهم نشد انسان مؤمن مجاهد از پای نمی‌نشیند و یکه و تنها در صحنه‌ی یاری خدا برمی‌خیزد: «أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنی‏ وَ فُرادی».‏[۱۳] گرچه کسی که در گوشه‌ی خانه یا محل کار خود آتش به اختیار و خالصانه برای ساخت تمدن اسلامی قدمی برمی‌دارد و کاری می‌کند در یک شبکه‌ی ولایی گسترده و متصل به یک توده‌ی انبوه ایمانی است. اگر شخص جایگاه خود را در تاریخ و تمدن بشناسد و اقدام خود را با اقدام امام جامعه همراه کند تنها نیست حتی اگر به ظاهر در سنگری تنها نشسته باشد. بنابراین مراد از کار جمعی یک نظام هرمی اقتدارگرا که از بالا دستور صادر می‌کند و دیگران را به خدمت می‌گیرد نیست.

با این مقدمات ضرورت پدید آوردن گروه‌های کاری بین مؤمنان روشن شده است و طبعاً پس از آن باید این کارها انجام گیرد:

اول: گفتمان‌سازی نسبت به ضرورت کار جمعی و تشکیلاتی؛

دوم: ارایه‌ی آموزش‌های اولیه برای تشکیل بهینه‌ی کارگروه‌ها و ایمنی از آفات آن.

سوم: فراهم‌آوردن زمینه‌های اجرایی و ساختاری تشکیل کارگروه‌ها و تعریف نقش‌ها و دست کم برداشتن موانع آن.

چهارم: هدایت، حمایت و نظارت بر کارگروه‌ها به شکلی که از کج‌روی و افراط آنان جلوگیری شود و البته آنها را از خودجوش بودن خارج نکند و وابسته نگرداند.

گروه‌های کاری و انواع آن

کارگروه‌ها و تشکل‌ها را به جهات مختلف می‌توان تقسیم کرد. شناخت انواع فعالیت‌های گروهی به انتخاب و تأسیس آگاهانه آن کمک می‌کند.

الف) بر اساس سابقه

تشکل‌های طلبگی را به یک اعتبار می‌توان بر دو قسم دانست. اول تشکل‌هایی که در مدرسه‌ی علمیه، سابقه و قالب آماده دارد؛ مانند بسیج، هیئت و دارالقرآن. دوم: تشکل‌های خودجوشی که توسط طلاب ابداع شده و در زیرساخت مدیریتی مدرسه تعبیه نشده است؛ یعنی ناظر به مسائل مدرسه، محله یا مسائل کلان نظام، آسیب‌های جامعه و مطالبات رهبری شکل گرفته و اقدام و عمل بر محور کارهای برزمین‌مانده را هدف گرفته است؛ مانند گروه جهادی تجهیز اموات در ایام کرونا. در هر حال قوام این تشکل‌ها به حضور طلاب است و کار آنها توسط خود طلاب و نه با مباشرت مسئولان پیش می‌رود. همه‌ی این فعالیت‌های گروهیِ وظیفه‌محور، مصداق فعالیت بسیجی است و از بسیج نیروهای متراکم مردمی پدید آمده است؛ هرچند به شکل رسمی عنوان بسیج نداشته باشد.

ب) بر اساس نوع مسائل

برخی از کارگروه‌ها مسایل داخلی محیط مدرسه را مد نظر قرار می‌دهند و با احساس مسئولیت به حل و رفع آن می‌پردازند؛ برخی دیگر نیز مسائل خارج از فضای مدرسه‌ی علمیه را موضوع کار خود قرار می‌دهند. مسائل بیرونی نیز بر دو قسم است. اول: مسائل مرتبط با محله و شهر و دوم: مسائل کلان نظام و انقلاب. به نظر می‌رسد لازم است طلاب جوان در یک مدل پلکانی توانایی فعالیت‌های اجتماعی را در خود پدید آورند و حوزه تأثیر خود را گسترش دهند؛ یعنی در آغاز راه از مسائل و مشکلات محیط پیرامونی خود آغاز کنند و مسئولیت‌پذیری و چاره‌اندیشی را در مقیاس کوچک تمرین نمایند. از قبیل گسترش فرهنگ تهجد در میان طلاب و ترغیب طلاب به مطالعه آثار شهید مطهری و اندیشمندان بزرگ اسلامی. پس از آنکه تجارب آنان افزایش یافت و توانمندی حل مسئله و فعالیت‌های اجتماعی را به دست آوردند به مسائل مرتبط با محله و شهر بپردازند. مانند ارتباط با مدارس و مساجد محل و جذب جوانان به حوزه‌ی علمیه. در مرحله بعد با آمادگی‌های بیشتر، مسائل کلان نظام و انقلاب را موضوع کار خود قرار داده و فعالیت‌های خود را گسترش دهند.

ج) بر اساس سن و مراتب علمی

در جمع دانشگاهیان، کارگروه‌های دانشجویان تازه‌وارد با کارگروه‌های دانشجویان دوره‌ی ارشد و دکتری و با کارگروه‌های اساتید دانشگاه متفاوت است؛ شبیه تفاوت بسیج دانشجویی دانشگاه‌های صنعتی با بسیج مهندسان.

در حوزه‌های علمیه نیز باید میان طلاب ورودی سیکل (حوالی ۱۵ تا ۱۸ سال) با دیپلم (حوالی ۱۷ تا ۲۱ سال) و فارغ‌التحصیل دانشگاهی (بالاتر از ۲۲ سال) تفاوت قایل شد. همچنین حساب طلاب مبتدی را از طلاب سطح دو و اساتید و فضلای حوزه جدا دانست. طلاب مدارس که در دوران رشد هستند با روحانیونی که دوران اصلی رشد را گذرانده‌اند و به دوران خدمت نزدیک‌ترند متفاوت‌اند این تفاوت‌ها در انتخاب موضوع فعالیت کارگروه و هدف‌گذاری برای آن و نوع تعامل با دیگران ظاهر می‌شود.

د) بر اساس اثرگذاری و نقش‌آفرینی

برخی از کارگروه‌ها کاملاً آماده حل مسایل انقلاب هستند و بالفعل توان برآوردن نیازها و رسیدن به مقصد را دارند؛ در حالی که برخی دیگر بیشتر به هدف تحصیل آمادگی و کسب توان لازم برای این منظور تشکیل می‌شوند. افراد باتجربه‌ای که سوابق نقش‌آفرینی‌های علمی و اجرایی در جاهای مختلف را داشته‌اند وقتی از توان خود در یک کارگروه انقلابی استفاده می‌کنند هم گرهی را باز می‌کنند و هم توان و تجربه‌ی خود را می‌افزایند. در کنار آنان جوانان تازه‌کاری که عزم رشد و بالندگی دارند می‌توانند با تشکیل کارگروه‌های فعال، دغدغه‌مندی انقلابی خود را زنده نگاه دارند و با مشق فعالیت‌های پرشور انقلابی، توان و آمادگی لازم را برای حضور اثرگذار اجتماعی کسب کنند. پس دانشجویان و طلاب جوان باید بسیجی بودن را بیاموزند و تمرین کنند. اساتید حوزه و دانشگاه هم بسیجی بودن را بورزند و اعمال کنند. کارگروه‌های اساتید و فضلا با حضور اجتماعی خود گره‌ها را می‌گشایند و مسئله‌ها را حل می‌کنند در حالی که کارگروه جوانان، مشق حل مسئله و تمرین احساس مسئولیت و حضور اجتماعی می‌کند؛ البته اگر جوانان در کنار بزرگ‌ترها قرار گیرند و فعالیت آنان تحت اشراف نخبگان فکری باشد میزان اثرگذاری و سرعت رشد آنان بسیار افزایش خواهد داشت.

بنابراین کارگروه‌ها بر دو قسم‌اند: اول کارگروه‌های مسئله‌یابی و حل کامل مسئله و کارگروه‌های تمرین مسئله‌یابی و حل مسئله.

ه‍) بر اساس قالب اثرگذاری

تشکل‌های طلبگی و کارگروه‌های جهادی را به اعتبار دیگر می‌توان به کارگروه‌های نظری و عملی تقسیم کرد. برخی از گروه‌ها به هدف حل اندیشه‌ای و نظری یک مشکل پدید آمده است و بیشتر صورت مباحثاتی و پژوهشی دارد. برخی دیگر نیز گروه اقدام و عمل است و تحقق و اقامه را هدف گرفته است. همچنین می‌توان کارگروه‌هایی را پیشنهاد کرد که به شکل تلفیقی و هم‌زمان هم به فعالیت اندیشه‌ای و نظری اهتمام داشته باشند و هم به عملیات میدانی.

توجه داریم که حل نظری مسائل جز با ارتباط وثیق و صمیمی با واقع خارجی و میدان عمل رخ نمی‌دهد و اقدام و عمل نیز نیاز به فکر و تدبیر و بررسی عالمانه دارد؛ اما صبغه‌ی غالب و صورت کلان کارگروه‌ها ممکن است یکی از این دو باشد؛ مثلاً گروه‌های جهادی که به هدف خدمات عمرانی در مناطق محروم تشکیل می‌شوند بیشتر صبغه‌ی عملی دارند هرچند از فکر و عقلانیت و تدبیر تهی نیستند؛ در حالی که گروه‌های مرتبط با اسلامی‌سازی علوم انسانی بیشتر صبغه‌ی پژوهشی و نظری دارند هرچند آنها هم باید باید در مرحله‌ای از کار با میدان عمل درگیر شوند.

به تفصیل بیشتر می‌توان کارگروه‌ها را بر اساس نوع فعالیت یا قالب اثرگذاری مشتمل بر این انواع دانست:

۱) کارگروه‌های مطالعاتی همچون آسیب‌شناسی، مسئله‌شناسی، حل مسئله و سیاست‌پژوهی؛

۲) کارگروه آزاداندیشی؛

۳) کارگروه تولید محتوا؛

۴) کارگروه آموزشی؛

۵) کارگروه تبلیغی ترویجی؛

۶) کارگروه رسانه و تأمین محتوای هنری؛

۷) کارگروه مطالبه‌گری.

و) بر اساس موضوع و در مدل پلکانی

بی‌شک نمی‌توان فهرست کاملی از موضوعات کارگروه‌ها بیان کرد. بسیاری از این موضوعات، نوپدید و خلاقانه هستند و باید توسط خود کارگروه‌ها تشخیص داده و انتخاب شوند. با این حال بیان سیاهه‌ای از تجارب و انواع موضوعاتی که قابلیت دارند محور فعالیت‌های مردمی قرار گیرند تصویر این بحث را روشن‌تر می‌سازد و حضور مردمی را بیشتر می‌نمایاند. به همین جهت و از باب نمونه برخی از مصادیق بیان می‌شوند تا ذهن مدیران، معاونان مدارس و طلاب حوزه‌های علمیه با نمونه‌های زیادی درگیر شود و قدرت اقتباس و ترکیب و خلاقیت پیدا کند. همین‌جا با تأکید نیز تذکر می‌دهیم که نه همه‌ی این موارد در همه‌ی مدارس قابل اجراست و نه این نمونه‌ها مصادیق منحصر تلقی می‌شوند. چه بسا موضوعات بسیار دیگری نیز وجود داشته باشد که بر حسب نیازهای منطقه‌ای و به تشخیص طلاب به این فهرست اضافه شوند.

پیش‌تر گفته شد «کارگروه» به جمعی از مؤمنان اطلاق می‌شود که با احساس مسئولیت و دغدغه‌ی اجتماعی و با یک هدف متعالی فعالیتی انجام می‌دهند؛ این هدف متعالی چهار سطح دارد: فعالیت‌های درون‌مدرسه‌ای، فعالیت‌های برون‌مدرسه‌ای، فعالیت‌های بین‌مدرسه‌ای و فعالیت‌های ناظر به نیازهای انقلاب و افق تمدن‌سازی اسلامی. به نظر می‌رسد فعالیت‌های طلاب جوان در یک مدل پلکانی و مدرّج باید از سطح اول شروع شود تا آرام‌آرام با مشق احساس مسئولیت و به دست آوردن مهارت‌های لازم در فعالیت‌های اجتماعی به سطح دوم یعنی فعالیت‌های برون مدرسه‌ای برسند و پس از آن آمادگی لازم برای حضور در فعالیت‌های کلان‌تر را پیدا کنند.

ـ فعالیت‌های درون‌مدرسه‌ای

مراد از فعالیت‌های درون‌مدرسه‌ای مشارکت خودانگیخته و جمعی طلاب (به عنوان همیاران تهذیب و تربیت) در فعالیت‌هایی است که به ارتقای معنوی و تربیتیِ خود مدرسه‌ی علمیه و طلاب آن یاری می‌کند. برخی از نمونه‌های آن عبارت است از:

· بسیج برای فعالیت‌های بصیرتی و انقلابی؛

· هیئت برای برگزاری پرشور مراسم مذهبی و مناسبتی؛

· دارالقرآن و العتره برای توسعه‌ی فرهنگ قرآن و حدیث؛

· واحد دفاع مقدس و سیره‌ی شهدا برای نشر فرهنگ ایثار و حماسه و شهادت؛

· کارگروه نشر سیره‌ی بزرگان و دیدار با علمای شهر؛

· کارگروه هویت صنفی برای ایجاد خودشناسی و خودباوری در طلاب و معرفت‌افزایی نسبت به وظایف طلبگی؛

· همیاران علمی برای ارتقای سطح علمی مدرسه‌ی علمیه و یاری به طلاب ضعیف؛

· شورای طلاب برای پی‌گیری مسائل جاری مدرسه؛

· واحد هنر و رسانه برای اطلاع‌رسانی و تولید محتوای مجازی؛

· واحد برنامه‌ریزی راهبردی

مدیر یا معاون تهذیب مدرسه می‌توانند برای گره‌گشایی از مسائل جاری، کارگروه‌های فعالی از طلاب جوان متعهد تشکیل دهند و بررسی و حلّ آن مسائل را به آنان سپارند؛ مثلاً

· کارگروه فضاسازی و تبلیغات محیطی مدرسه؛

· کارگروه تهجد برای نشر فرهنگ نماز شب؛

· کارگروه ترویج مطالعه آثار شهید مطهری و اندیشمندان اسلامی؛

· کارگروه بررسی و تدوین قوانین خوابگاه؛

· کارگروه حل مشکل موبایل و فضای مجازی؛

· کارگروه تبیین و مطالبه‌ی رهنمودهای رهبر انقلاب؛

· کارگروه معیشت طلاب؛

· کارگروه استعدادیابی؛

· کارگروه تعالی نماز جماعت؛

· کارگروه تعالی دروس اخلاق

· کارگروه ورزش و نشاط

با توجه به اینکه مدیر مدرسه‌ی علمیه دغدغه‌مند اشراب اصول تربیتی در همه‌ی شئون حوزه است، می‌توان کارگروه‌هایی برای پی‌گیری رویکرد تربیتی در دیگر ساحت‌ها خصوصاً ساحت علمی و آموزشی در نظر گرفت که البته سطح بالاتری نسبت به موارد پیش دارد و چه بسا مناسب باشد به اساتید مدرسه یا طلاب قدیمی‌تر واسپاری شود. مانند:

· کارگروه ارتقای تهذیب و تربیت در قوانین و فرایندهای مدرسه

· کارگروه رسیدگی تربیتی به برنامه‌های آموزشی همچون آزمون و ارزیابی

· کارگروه احیای نقش تربیتی اساتید در کلاس

· کارگروه تدریس شاگردپرور

· کارگروه ترویج آزاداندیشی معیار

· کارگروه شاخص‌های اخلاقی مباحثه و رسیدگی تربیتی به مباحثه طلاب

· کارگروه ترویج شاخص‌های تربیتی یک کار تیمی

· کارگروه اخلاق علمی طلبه تراز انقلاب

· کارگروه ارتقای تربیتی تعاملات و مناسبات طلاب

اینها برخی از عناوین و موضوعاتی است که مستقیماً مسئله‌ی درون مدرسه یا مدیر آن محسوب می‌شود.

ـ فعالیت‌های برون‌مدرسه‌ای

طلاب جوان علاوه بر مسئولیتی که نسبت به اندرون مدرسه‌ی علمیه و محیط زیست داخلی حوزه دارند نسبت به محله و شهر خود نیز مسئول‌اند؛ زیرا مدرسه‌ی علمیه باید در محیط پیرامون خود پرتوافشانی و نقش‌آفرینی کند و محور معرفت و معنویت دینی در محله و شهر باشد. ارتباط با کسبه‌ی محل، مساجد محل، مدارس محل و ادارات محل، مدرسه‌ی علمیه را به یک موجود زنده و اثرگذار و کانون فعال و پویا در منطقه تبدیل می‌کند؛ البته مناسب است این فعالیت‌ها مسبوق به فعالیت‌های درون‌مدرسه‌ای باشد و طلاب جوان پس از آنکه مهارت اجتماعی لازم را در فعالیت‌های درون‌مدرسه‌ای و در مقیاس کوچک آموختند به عرصه‌ی فعالیت‌های گسترده‌تر در خارج از چاردیواری مدرسه ورود کنند. اگر طلبه در سال‌های اول و دوم درون مدرسه فعال باشد، در سال‌های بعد می‌تواند فعالیت در فضای بازتر را تجربه کند. در این بخش از باب نمونه به فعالیت‌های زیر اشاره می‌کنیم و مجدد تذکر می‌دهیم که این موارد صرفاً به عنوان مثال ذکر شده و انحصاری در آن وجود ندارد. ضمن اینکه همه‌ی این موارد در همه‌ی مدارس قابل فعال‌سازی نیست:

· کارگروه ارتباطات بیرونی مدرسه‌ی علمیه و ارتقای جایگاه حوزه در شهر؛

· کارگروه جذب و پذیرش طلبه به هدف دعوت از جوانان به حوزه و افزایش تعداد طلبه؛

· واحد خیریه و کمک به مستمندان محل؛

· کارگروه جذب منابع مردمی برای فعالیت‌های فرهنگی؛

· کارگروه آموزش علوم حوزوی به اهالی شهر؛

· کارگروه تبلیغ در محل (مساجد، کسبه، پارک‌ها، ورزشگاه‌ها و ...)؛

· تشکیل کانون‌های فرهنگی در سطح شهر؛

· برگزاری همایش و رویداد در مراکز شهر.

ـ فعالیت‌های بین‌مدرسه‌ای

شایسته است طلاب هر حوزه‌ی علمیه، فعالیت‌های مشترکی با طلاب سایر مدارس علمیه نیز داشته باشند و «تعاون بر برّ و تقوی» را در محیط بزرگ‌تر طلبگی نیز تمرین کنند. ارتباط طلاب با همدیگر در مقیاس مدارس علمیه شهر و حتی سایر شهرها و بلکه سایر کشورها، به هم‌افزایی و شبکه‌سازی ظرفیت‌ها می‌انجامد و زمینه‌ای برای مشق فعالیت جمعی در مقیاس کلان می‌گردد. طلبه در این ارتباط گسترده، همراهان، رقبا، منتقدان و اساتید بزرگ‌تری را تجربه می‌کند و به مرور بزرگ می‌شود. «اتحادیه‌ی انجمن‌های اسلامی» نمونه‌ی مشابهی برای این ارتباط در فضای دانشگاهی است.

پیش‌تر گفته شد «کارگروه» به جمعی از مؤمنان اطلاق می‌شود که با احساس مسئولیت و دغدغه‌ی اجتماعی و با یک هدف متعالی فعالیتی انجام می‌دهند؛ این هدف متعالی چهار سطح دارد: فعالیت‌های درون‌مدرسه‌ای، فعالیت‌های برون‌مدرسه‌ای، فعالیت‌های بین‌مدرسه‌ای و فعالیت‌های ناظر به نیازهای انقلاب و افق تمدن‌سازی اسلامی. به نظر می‌رسد فعالیت‌های طلاب جوان در یک مدل پلکانی و مدرّج باید از سطح اول شروع شود تا آرام‌آرام با مشق احساس مسئولیت و به دست آوردن مهارت‌های لازم در فعالیت‌های اجتماعی به سطح دوم یعنی فعالیت‌های برون مدرسه‌ای برسند و پس از آن آمادگی لازم برای حضور در فعالیت‌های کلان‌تر را پیدا کنند.

فعالیت‌های درون‌مدرسه‌ای، فعالیت‌های برون‌مدرسه‌ای و فعالیت‌های بین‌مدرسه‌ای را در نوبت پیش بیان کردیم. اکنون به سطح چهارم می‌پردازیم:

ـ فعالیت‌های کلان ناظر به نیاز انقلاب اسلامی و افق تمدن اسلامی

می‌توان کارگروه‌هایی در نظر گرفت که فراتر از مدرسه یا مدارس علمیه و بزرگ‌تر از محله و شهر به مسائل کلان نظام و انقلاب می‌پردازند. ارائه‌ی شماری از موضوعاتی که دغدغه‌ی جامعه و مسئله‌ی انقلاب اسلامی است، به جوانان انقلابی کمک می‌کند تا نیازهای دستیابی به افق تمدن اسلامی را به خوبی ببینند و در راستای تحقق آن تلاش‌های شایسته‌ای داشته باشند؛ البته با همان تذکر که این موارد، استقرایی ذکر می‌شود نه انحصاری.

محور فعالیت کارگروه‌های مورد نظر رهبری معظم نیز در گام دوم انقلاب به شکل خلاصه «دغدغه‌ها و مسئله‌های انقلاب اسلامی» است. ایشان در سخنرانی خود (۱/ ۳/ ۱۳۹۸) به هشت مورد تصریح کردند: ۱. کارگروه‌های فرهنگی، ۲. کارگروه‌های سیاسی، ۳. میزگردها و کرسی‌های آزاداندیشی، ۴. کارگروه‌های نهضتی، ۵. کارگروه‌های علمی، ۶. کارگروه‌های اقتصادی، ۷. کارگروه‌های خدمات جهادی، ۸. کارگروه اطلاعاتی امنیتی.

و سپس فرمودند: «از این قبیل پنجاه تا راهکار می‌شود پیدا کرد». رهبر بزرگوار در ادامه‌ی سخن به «گروه جهادی، هیئت دانشجویی، مجموعه‌های خدماتی و کار نشریّاتی» به عنوان مصداق اشاره کرده‌اند. ما در اینجا موضوعات دیگری را هم فهرست می‌کنیم تا ذهن مخاطب با انواع نیازها و مسئله‌های نظام و انقلاب و تمدن اسلامی آشنا شود:

· هویت طلبگی و دانشجویی در عصر حاکمیت اسلام

· رسالت اجتماعی

· تمدن‌سازی اسلامی

· رسانه و فضای مجازی

· اخلاق و معنویت عصر امام خمینی

· خانواده و سبک زندگی اسلامی

· برنامه‌ی جامع تربیتی

· نظام جامع اندیشه اسلامی

· اندیشه‌ی امامین انقلاب

· آینده‌پژوهی

· حوزه‌ی انقلابی

· تربیت سیاسی اجتماعی و تمدنی

· کارآفرینی

· مدیریت و مهندسی فرهنگی

· نهضت تمدن‌سازی اسلامی

· غرب‌شناسی

· تحلیل سیاسی (مبانی و روش‌ها)

· حکومت اسلامی و ولایت فقیه

· زنان و خانواده

· فرهنگ انقلاب

· صدور انقلاب و هسته‌های مقاومت

· تاریخ انقلاب و جهان

· تمدن مهدوی

· هنر در نهضت اسلامی.[۱۴]

ز) تنوع الگوهای نقش‌آفرینی در کارگروه‌ها

در یک گروه کاری هر یک از افراد می‌تواند نقش خاصی را ایفا کند. برخی از این نقش‌ها عبارت‌اند از:

۱) نقش راهبری گروه؛ یعنی توان سازماندهی و مدیریت حرکت جمعی؛[۱۵]

۲) نقش فکری و حل مسئله؛

۳) نقش علمی و مطالعاتی؛

۴) نقش ترویجی و تبلیغی؛

۵) نقش تأمین و تولید محتوای هنری و چندرسانه‌ای؛

۶) نقش اجرایی و عملیاتی؛

۷) نقش ارتباط و تعامل با مجموعه‌های بیرونی؛

۸) نقش دبیری و تدوین مباحث و پی‌گیری امور؛

۹) نقش نظارت و ارزیابی عملکرد.

بنابراین مردمی‌سازی و واسپاری در همه‌ی این نقش‌ها، ممکن و مطلوب است و طلاب جوان می‌توانند نسبت به همه‌ی این شئون (فهم نظام مسائل، ایده‌پردازی، گفتمان‌سازی، طراحی و برنامه‌ریزی، مدیریت و راهبری، اجرا و عملیات) احساس مسئولیت کنند.


[۱] این کلیدواژه‌ها را درباره‌ی کارهای جمعی باید به خاطر داشت: حلقات ایمانی، معنویت و تعالی جمعی، گروه‌های خودجوش جهادی، هسته‌های مقاومت، اجتماع القلوب، جمع مؤمنین.

[۲] محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی، ج‏۶، ص۵۳۴ و ۵۳۳.

[۳] همان. در وصیت پیامبر خدا به امیر مؤمنان علی۷ آمده است: «یَا عَلِیُّ لَا تَخْرُجْ فِی سَفَرٍ وَحْدَکَ؛ فَإِنَّ الشَّیْطَانَ مَعَ الْوَاحِدِ وَ هُوَ مِنَ الِاثْنَیْنِ أَبْعَدُ یَا عَلِیُّ إِنَّ الرَّجُلَ إِذَا سَافَرَ وَحْدَهُ فَهُوَ غَاوٍ وَ الِاثْنَانِ غَاوِیَانِ وَ الثَّلَاثَةُ نَفَرٌ» (احمد بن محمد برقی، المحاسن، ج۲، ص۳۵۶). قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: «أَ لا أُنَبِّئُکُمْ بِشَرِّ النَّاسِ؟ قَالُوا: بَلَی یَا رَسُولَ اللَّهِ. فَقَالَ: مَنْ سَافَرَ وَحْدَهُ وَ مَنَعَ رِفْدَهُ وَ ضَرَبَ عَبْدَهُ (همان).

[۴] أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ لَعَنَ ثَلَاثَةً؛ آکِلَ زَادِهِ وَحْدَهُ وَ رَاکِبَ الْفَلَاةِ وَحْدَهُ وَ النَّائِمَ فِی بَیْتٍ وَحْدَهُ؛ پیامبر خدا سه گروه را از رحمت خدا دور دانستند: کسی که به تنهایی زاد و توشه خود را می‌خورد، کسی که به تنهایی در خانه‌ای می‌خوابد و کسی که به تنهایی در بیابانی حرکت می‌کند (الفقه المنسوب الی الامام الرضا۷، ص۳۵۵).

[۵] نهج‌البلاغه، خطبه ۱۲۷.

[۶] محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی، ج۲، ص۴۹۹. اصْحَبِ الْخَلْوَةَ بِالذِّکْرِ؛ در خلوت همواره ذاکر باش (عبدالواحد تمیمی آمدی؛ غرر الحکم و درر الکلم، حدیث ۱۵۰)، سَبَبُ الْفُجُورِ الْخَلْوَةُ؛ سبب گناه خلوت است (همان؛ حدیث ۳۹۶).

[۷] احمد بن محمد برقی، المحاسن، ج۲، ص۳۵۷. در توصیه‌های پیامبر اکرم۶ علاوه بر اصل همراهی و پرهیز از تنهایی در سفر، انتخاب یک نفر به عنوان راهبر گروه و ایجاد یک تشکل هماهنگ نیز دیده می‌شود: «إِذَا خَرَجَ ثَلَاثَةٌ فِی سَفَرٍ فَلْیُؤَمِّرُوا أَحَدَهُم‏؛ هر گاه سه نفر به مسافرت رفتند یک نفر را امیر و سالار خود گردانند» (سنن ابی‌داوود، ج۳َ، ۱۱۲۹).

[۸] سوره آل‌عمران، آیه ۱۰۳.

[۹] سوره مائده، آیه ۲.

[۱۰] نصر بن مزاحم؛ وقعه صفین، ص۱۱۴.

[۱۱] شریف رضی؛ نهج‌البلاغه، خطبه‌ی ۲۵.

[۱۲] احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۹۹.

[۱۳] سوره سبأ، آیه ۴۶.

[۱۴] در همه موضوعات بالا و البته در موضوعات بسیار دیگری می‌توان کارگروه‌های علمی پژوهشی تشکیل داد. برادر ارجمند حجت‌الاسلام والمسلمین حسین ایزدی در این باره نوشته است:

حل مسئله‌ها و نیازهای چندلایه انقلاب اسلامی به تربیت افراد صاحب‌نظر و نیروهای مسلط در عرصه‌های مختلف فکری احتیاج دارد؛ اما عدم وجود رشته‌های متناظر با این نیازها، برجسته نشدن و مستقل دیده نشدن برخی از این مسئله‌ها و متولی روشن نداشتن برخی عرصه‌ها و ورودهای غیرتخصصی افراد، ایجاب می‌کند رشته‌هایی خارج از نهادهای آموزش رسمی و با ساختاری سهل‌الوصول راه‌اندازی شود تا هم نیازها را پاسخ دهد و هم دشواری‌ها و موانع آموزش عالی را نداشته باشد. از این پایگاه اندیشه‌ورزی می‌توان به قرارگاه اندیشه انقلاب یاد کرد که در آن عده‌ای با انگیزه‌ی انقلابی و بدون دلبستگی به مدرک و عنوان و... در حال فعالیت دقیق و عمیق علمی با همه لوازم آن و بلکه بسیار فراتر از فعالیت‌های مرسوم در نهادهای علمی هستند. فعالیتی که از پیوست نخبگانی نیز برخوردار است.

می‌توان ذیل رشته‌های علمی و یا بدون توجه به ساختارهای مرسوم تنها از زاویه نیازسنجی انقلاب مواردی را به عنوان حوزه‌های تخصصی معرفی کرد که بمثابه یک رشته یا یک فعالیت مطالعاتی عمیق طراحی و عرضه می‌شود، از جمله:

۱. مطالعات پیشرفت، ۲. مطالعات عدالت، ۳. مطالعات چشم‌اندازنگاری، ۴. مطالعات تمدن‌پژوهی، ۵. مطالعات غرب‌شناسی، ۶. مطالعات جریان‌شناسی فکری، ۷. مطالعات جریان‌شناسی سیاسی، ۸. مطالعات جریان‌شناسی علمی، ۹. مطالعات علم دینی و اسلامی‌سازی، ۱۰. مطالعات انقلاب اسلامی با گرایش آسیب‌شناسی، آرمان‌پژوهی، شاخص‌پژوهی انقلاب و مکتب امام و رهبری و... ، ۱۱. مطالعات تحول در حوزه، ۱۲. مطالعات فعالیت تربیتی با گرایش تأسیس مدرسه، تأسیس دفتر مشاوره، تأسیس حوزه علمیه و...، ۱۳. مطالعات فقه نظام، ۱۴. مطالعات فقه حکومتی، ۱۵. مطالعات گرایش‌ها و رهبران جهان اسلام، ۱۶. مطالعات صدور انقلاب، ۱۷. مطالعات وحدت حوزه و دانشگاه، ۱۸. مطالعات کلام و اندیشه رهبری، ۱۹. مطالعات انتخابات.

روشن است که برای بسیاری از موارد فوق اساساً سرفصل و ساختار و منبع نداریم و همین موجب تکاپو و نوزایی علمی بر اساس یک منطق و مبنای مقبول می‌شود.

روش پردازش و ارائه

· شناسایی افراد صاحب نظر در هر حوزه و طراحی لجنه و هیئت علمی

· طراحی سیرهای مطالعاتی

· طراحی لوازم و پیش‌نیازهای علمی

· طراحی مقاطع مطالعات عمومی، نیمه‌تخصصی و تخصصی

· طراحی حوزه‌های متناظر با رشته در ابواب فقهی، فلسفی و کلامی به منظور تعمیق و تحقیق

· طراحی سازه‌کار ورود، تحصیل و تخصص

دستاوردها و ظرفیت‌ها

· ایجاد یک بستر اندیشه‌ورزی پویا، زنده و به‌روز برای نیازهای عینی انقلاب

· ایجاد یک جریان جدید فکری انقلابی در حوزه و کشور

· خارج کردن بسباری از دغدغه‌مندان از حالت بلاتکلیفی و بی‌هویتی

· تغییر سامانه و چینش‌های رایج در سازمان علمی حوزه و دانشگاه و زمینه‌سازی برای تحول

· داشتن سامانه‌ای پویا متناظر با ورودها و مطالبات رهبری

فضای اجرا

· طلبه یا دانشجو در این قرارگاه اولاً با نیازهای متنوعی آشنا می‌شود. سپس یک حوزه را به عنوان حوزه تخصصی انتخاب می‌کند و با لجنه علمی آن حوزه مرتبط می‌شود.

· سیر مطالعاتی در آن حوزه دریافت می‌کند.

· بر نحوه، شیوه و مدل مطالعات وی نظارت وجود دارد. یک استاد راهنما دارد که مسیر را زیر نظر او طی می‌کند.

· طلبه، درس خارج فقه، کلام یا فلسفه متناظر با این تخصص را شرکت می‌کند.

· با حوزه‌های متناظر دانشگاهی آشنا می‌شود.

· با فعالیت‌های عینی صورت گرفته در آن زمینه آشنا می‌شود.

· مکلف به ارتباط با صحنه و متن عینیت در آن زمینه می‌شود.

· الزام به آشنا شدن با مطالعات در آن حوزه در جهان غرب دارد و اینکه در غرب اکنون چه می‌گذرد.

· به گفتمان‌سازی در این حوزه می‌پردازد و آثار ترویجی تولید می‌کند.

[۱۵] این نقش بسیار مهم است؛ برای اینکه قطار مردمی‌سازی حرکت کند باید لکوموتیوهای آن یعنی همین افراد بیش‌فعال راهبر به شکل ویژه تقویت شوند. در این زمینه یکی از وظایف اصلی مدیران و مسئولان، تسهیل حرکت و رفع مانع از پیش روی چنین افرادی است.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha