شنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۸:۳۱
تأملاتی در باب زیارت ناحیه مقدسه/ دل دادگی حضرت مهدی(عج) به امام حسین(ع)

حوزه/ عضو هیئت علمی مرکز تخصصی مهدویت در سخنانی به تشریح ابعاد مختلف زیارت ناحیه مقدسه پرداخت.

حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا فوادیان عضو هیئت علمی مرکز تخصصی مهدویت در گفت وگو با خبرگزاری حوزه، گفت: زیارت «ناحیه مقدسه» سوگ نامه تأثّرانگیز و مرثیه سوزناک امام مهدی(علیه السلام)برای امام حسین(علیه السلام) در روز عاشوراست که عاشقان و شیفتگان اهل بیت(علیهم السلام) در روز عاشورا و غیر عاشورا آن را زمزمه می کنند.
وی افزود: امام زمان(علیه السلام)، زائر و مرثیه سرا و وارث حسین(علیه السلام) است؛ کسی که زمان در تحت اختیار او و تمام صحنه ها و لحظه ها هر روز در مقابل نگاه او است. با نگاهی نافذ جای جای دشت بلا و لحظه به لحظه حماسه عاشورا و سختی و تلخی واقعه طف را مشاهده و سوز عطش و سوزش سیلی و تازیانه را بر پیکر عاشورائیان لمس می کند.
این محقق حوزوی گفت: زیارت شونده هر کسی است که نامش رباینده دل ها و صحن و سرایش آتش افروز جان ها و حرمش، آرامگاه قلب ها و تماشاگه رازهاست.هیچ زیارتی همانند این زیارت، عمق فاجعه کربلا را بیان نکرده است. در حقیقت این زیارت آموزه هایی از عشق، معرفت، عرفان، سوز، حماسه و توسل است. در عین حال که مرثیه است، مسئولیت آفرین و حرکت ساز هم می باشد و بر سفیران هدایت عاشورایی شایسته و بایسته است که با عنایت بیشتری به این زیارت توجّه کنند و جایگاه والای این زیارت را در مجالس حسینی متذکر شوند.

سیمای زیارت
این زیارت شامل ده بخش کلّی است:

نخست:

سلام

این نام الهی و زمزمه بهشتیان، رمز گشایش و سلامتی است. سلام در نوردیدن فاصله ها و نشانه نبودن فاصله است. راستی در طلیعه کدام زیارت «سلام» نیست؟ اما این زیارت از اکثر قریب به اتفاق آنها بیشتر سلام دارد که مجموع آنها در چهار محور بیان شده است:

سلام بر انبیا(علیهم السلام)

در ابتدای این زیارت نام ۲۳ تن از انبیای الهی(علیهم السلام) ذکر شده است که سلام بر آنها و اعتراف به مقامات و فضایل آنان، زائر را به جایگاه توحید و نبوت رهنمون می سازد. در این رابطه دقت به دو نکته بسیار ضروری است:
یکم. معدن تمام این حسن ها و جلالت ها، ذات اقدس الهی است و «نبوّت» رشته پیوند خلق و خالق است و استحکام آن به امر «ولایت» می باشد که در دنبال به آن اشاره شده است.
دوّم. اغلب صفات ذکر شده انبیا(علیهم السلام) یادآور رنج و محنت هاست؛ مانند صبر ایوب و زکریا، شهادت یحیی و... که قابل مقایسه با مصایب کربلا نیست.

سلام بر اولیای دین(علیهم السلام)

امام زمان(علیه السلام) در سه جای این زیارت برای زائر درس و پیام امام شناسی دارد: یکم. در اوایل زیارت بعد از سلام بر پیامبران آمده است: «السلام علی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب المخصوص باخوته. السلام علی فاطمة الزهرا ابنته، السلام علی ابی محمد الحسن وصّی ابیه و خلیفته، السلام علی الحسین الذی سمحت نفْسهُ بمُهجتِهِ». در این قسمت نام چهار تن از اصحاب کسا(علیهم السلام) با ذکر برخی از خصوصیات بیان شده است: سلام بر امیر مؤمنان امام علی(علیه السلام) که تنها او شایستگی و افتخار برادری با رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را داشت. سلام بر فاطمه(علیها السلام) که دختر و پاره تن رسول خداست. سلام بر امام حسن مجتبی(علیه السلام) که جانشین پدر بزرگوار خود بود. سلام بر حسین(علیه السلام) که خونش را هدیه به اسلام کرد.

دوم. در قسمت دعا و در خواست امام زمان(علیه السلام) می آموزاند که امام شناسی به هنگام توسل، تنها راه است. لذا زائر، خداوند ـ تبارک و تعالی ـ را به انوار طیبه معصومین(علیهم السلام) قسم می دهد و نام امامان نور را ـ از امام علی(علیه السلام) تا امام حسن عسگری(علیه السلام) ـ ذکر کرده، سپس درخواستش را عرضه می دارد. سوم. در دعای قنوت دوباره یاد ائمه(علیهم السلام) شکوفا می شود و ویژگی های پنج تن آل عبا در این قسمت بسیار حائز اهمیت می باشد.

سلام بر روح زیارت، امام حسین(علیه السلام)
سلام بر سالار شهیدان در زیارت های دیگر یک جا و به صورت کلی آمده است؛ ولی در این زیارت سلام، گاهی با ذکر نام و فضایل و عملکرد ایشان و گاهی بر اعضا و جوارح بیان شده است.
سلام بر اعضا و مصیبت جان سوز آنها: «السلام علی الشیب الخضیب»؛ «سلام بر محاسن به خون خضاب شده». «السلام علی الخد التّریب»؛ «سلام بر گونه خاک آلود». «السلام علی الثغر المقروع بالقضیب»؛ «سلام بر لبی که با نی زده شد». «السلام علی الرأس المرفوع»؛ «سلام بر سری که بالای نیزه شد». «السلام علی الاجساد العاریة فی الفلوات»؛ «سلام بر اجسادی که برهنه در بیابان رها شد».نکته قابل دقّت در این فرازها، اشاره به نوع مصیبت ها است، که عمق فاجعه یزیدیان و مظلومیت اهل بیت را روشن می سازد. و شمشیر منتقم خون امام حسین(علیه السلام) در روز ظهور، به راستی پاسخ مناسب با این ظلم ها است.

ذکر فضایل و مناقب حضرت سیدالشهدا(علیه السلام)
در بخشی از سلام ها به نمونه ای از فضایل و کرامات امام حسین(علیه السلام)، اشاره شده است؛ مانند: «السلام علی ابن خاتم الانبیاء»؛ «سلام بر فرزند خاتم پیامبران». «السلام علی من بکته ملائکةُ السماء»؛ «سلام بر کسی که ملائکه آسمان بر او گریه کردند». «السلام علی من اطاع الله فی سره و علانیته»؛ «سلام بر کسی که در آشکار و نهان اطاعت خدا کرد». «السلام علی من جعل .ک

دل دادگی حضرت مهدی(عج) به امام حسین(علیه السلام)

خدمت در محضر امام حسین(علیه السلام) و توفیق یاری حضرت و شمشیر زدن در رکاب او، از بزرگ ترین توفیقات الهی بود که نصیب برخی از خواص عصر امام حسین(علیه السلام) شد. امام زمان(علیه السلام) نیز عاشق جد بزرگوار خود و مشتاق خدمت به او است و به ما نیز می آموزاند که باید این چنین بود. او(عج) می فرماید: «ولئن اخرتنی الدهور و عاقنی عن نصرک المقدور لانّدبنّک صباحاً و مساءً و لأبکیّن لک ]علیک[ بدل الدموع دماً»؛ «اگر روزگار مرا به تأخیر انداخت و مقدّرات از یاری و نصرت تو در روز عاشورا باز داشت، هر آینه من صبح و شام بر تو ندبه می کنم و به جای قطرات اشک برتو خون می گریم».

اوصاف، ویژگی ها و سیرت امام حسین(علیه السلام)
امام زمان(علیه السلام) در این رابطه می فرماید: امام حسین(علیه السلام) دارای حسب و نسب شریف و ارزشمند (شریف النسب و منیف الحسب) و منقبت های فراوان (کثیر المناقب) و سوابق درخشان (عظیم السوابق) و متخلق به اخلاق نیکو (کریم الخلائق، رضی الشیم) است. به نمونه هایی از این فضایل در چهار بخش اشاره می شود:

فعالیت های اجتماعی

یوسف زهرا(علیها السلام) در این خصوص خطاب به جد بزرگوارشان می فرماید:
«اشهد انک قد اقمت الصلاة و اتیت الزکاة و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر و العدوان»؛ «ای حسین! گواهی می دهم که نماز را بر پا داشته و...». «و سننتَ السنن واطفأت الفتن و دعوتَ الی الرشاد و اوضحْتَ سبل السّداد»؛ «سنت ها را انجام داده و آشوب ها را فرو نشاندی، به پاکی و راستی خوانده و راه های صلاح را روشن و مبین ساختی». «ولعماد الدین رافعا و للطغیان قامعا و للطغاة مقارعا و للامة ناصحا»؛ «بر پا دارنده پایه و اساس دین، و در هم کوبنده طغیان و سرکشی، سخت گیر و کوبنده بر آشوبگران و طغیان گران و نصیحت گر امت بودی». «تَحوط الهُدی و تنصره و تبسط العدل و تنشره و تنصرالدین و تظْهره، و تَکفّ العابِثَ و تَزْجره و تأخذ للدّنیّ من الشریف، و تساوی فی الحکم بین القوی والضعیف»؛ «نگاهبان هدایت و یاور دین، گستراننده عدالت و یاریگر و نمایانگر دین بودی، بازیچه دین را از کارش باز داشته و او را منع نمودی، حق زیر دستان را از موالیشان گرفته، و بین قوی و ضعیف در قضاوت به مساوات رفتار کردی».

مطیع بودن

این قسمت جلوه ای خاص دارد و به زائر می آموزاند: باید مطیع مولای زمان بود: «و کنتَ للّه طائعاً و لجدک محمد(صلی الله علیه وآله) تابعاً و لقول ابیک سامعا و الی وصیة اخیک مسارعا»؛ «شما! همواره نسبت به خدا فرمانبردار و نسبت به جدت محمد(صلی الله علیه وآله)پیرو و نسبت به فرموده پدرتان، مطیع و شنوا بودی و وصیت و سفارش برادر را به انجام رساندی».

یوسف زهرا(علیها السلام) در این خصوص خطاب به جد بزرگوارشان می فرماید:
«اشهد انک قد اقمت الصلاة و اتیت الزکاة و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر و العدوان»؛ «ای حسین! گواهی می دهم که نماز را بر پا داشته و...». «و سننتَ السنن واطفأت الفتن و دعوتَ الی الرشاد و اوضحْتَ سبل السّداد»؛ «سنت ها را انجام داده و آشوب ها را فرو نشاندی، به پاکی و راستی خوانده و راه های صلاح را روشن و مبین ساختی». «ولعماد الدین رافعا و للطغیان قامعا و للطغاة مقارعا و للامة ناصحا»؛ «بر پا دارنده پایه و اساس دین، و در هم کوبنده طغیان و سرکشی، سخت گیر و کوبنده بر آشوبگران و طغیان گران و نصیحت گر امت بودی». «تَحوط الهُدی و تنصره و تبسط العدل و تنشره و تنصرالدین و تظْهره، و تَکفّ العابِثَ و تَزْجره و تأخذ للدّنیّ من الشریف، و تساوی فی الحکم بین القوی والضعیف»؛ «نگاهبان هدایت و یاور دین، گستراننده عدالت و یاریگر و نمایانگر دین بودی، بازیچه دین را از کارش باز داشته و او را منع نمودی، حق زیر دستان را از موالیشان گرفته، و بین قوی و ضعیف در قضاوت به مساوات رفتار کردی».

مطیع بودن

این قسمت جلوه ای خاص دارد و به زائر می آموزاند: باید مطیع مولای زمان بود: «و کنتَ للّه طائعاً و لجدک محمد(صلی الله علیه وآله) تابعاً و لقول ابیک سامعا و الی وصیة اخیک مسارعا»؛ «شما! همواره نسبت به خدا فرمانبردار و نسبت به جدت محمد(صلی الله علیه وآله)پیرو و نسبت به فرموده پدرتان، مطیع و شنوا بودی و وصیت و سفارش برادر را به انجام رساندی».

امام زمان(علیه السلام) در این عبارتِ بسیار جالب و جامع، جد بزرگوار خود امام حسین(علیه السلام) را با ده عنوان وصف کرده است که به نحو مستقیم یا غیرمستقیم، عبودیت حضرتش را بازگو می کند: امام حسین فرزند رسول خدا است.او سند و پشتوانه قرآن (روح قرآن) است. توان اسلام، امامت است و امام حسین(علیه السلام) بازوی پر توان امت و دین اسلام در همه اعصار است. در راه اطاعت پروردگار سخت کوش و تلاشگر بود. آن بزرگوار نگه دار عهد و میثاق است و با خدا و خلق او در عهد و پیمان، استوار و با وفا است.آن حضرت از راه و روش فاسقان روی گردان بود و از راه مسامحه و مداهنه وارد نمی شد.آه امام حسین(علیه السلام) دردمندانه بود؛ مانند کسی که بار سنگینی از غصه در دل دارد و درد سینه اش جراحتی التیام ناپذیر است. آن حضرت رکوع و سجده های طولانی داشت. سید الشهدا(علیه السلام) نسبت به دنیا زاهد و بی علاقه بود. نظر او به دنیا، نظر وحشت زدگان بود و آنجایی که نظر دیگران به دنیا نظر عاشقانه و دل پسندانه بود، نظر آن حضرت به دنیا، مانند انسان وحشت زده بود.

طرح نهضت و زمینه های قیام

هر واقعه و انقلابی که در جهان به وقوع می پیوندد، نتیجه علل و عواملی است که در به وجود آمدن آن، نقش به سزایی دارد. پیدایش پدیده عاشورا نیز مرهون علل و عواملی است که رهبر این قیام، امام حسین(علیه السلام) این علل را بازگو فرموده است. علت هایی مانند: فساد دستگاه خلافت و رهبری، ظهور بدعت ها، انحطاط اخلاقی و خطر بازگشت به جاهلیت، بی عدالتی و گسترش ظلم و منکرات۱۰ و... از جمله عوامل قیام سالار شهیدان است.
وی گفت: امام زمان(علیه السلام) دراین خصوص خطاب به جد بزرگوارش می فرماید: «حتّی اذا الجور مَدَّ باعَهُ، واسفر الظلمُ قِناعه و دَعَا الغیُّ اَتباعه، و انت فی حرم جدّک قاطن و للظالمین مباین، جلیس البیت والمحراب، معتزل عن اللذّات و الشهوات، تنکر المنکر بقلبک و لسانک علی حسب طاقتک و امکانک»؛ «تا آن گاه که ظلم و بیداد دست از آستین بیرون آورد و با سلاح به میدان آمد و گمراهان در ضلالت خود غرق شدند؛ در حالی که تو در حرم جدت ساکن، و از ستمگران دوری گزیده بودی، در خانه و محراب به سر برده، و از امیال و شهوات بر کنار و با قلب و زبان به مقدار توان زشتی را زشت می شمردی». «ثم اقتضاکَ العِلْم للانکار، و لِزَمکَ ان تجاهد الفجار، فَسِرْتَ فی اولادک و اهالیکَ و شیعتک و موالیک، و صَدَعْتَ بالحق و البینة و دعوْتَ الی الله بالحکمة و الموعظة الحسنة وامرتَ باقامة الحدود و الطّاعة للمعبود و نهیتَ عن الخبائث و الطغیان وَ واجهوکَ بالظلم والعدوان»؛ «آن گاه که موقعیت مقتضی گردید، پرچم مخالفت برداشته، و با مخالفان کارزار کردی، با فرزندان و خاندان و پیروان و دوستان به راه افتاده، و با حکمت و پند و اندرزهای نیکو به سوی خداوند خوانده، و به بر پا داشتن حدود و فرمانبری از معبود امر نمودی و از پلیدی و سرکشی باز داشته و با ظلم و ستم مقابله کردی».

توصیف صحنه کربلا

این بخش نقطه اوج این مرثیه جانسوز است و هر انسانی که توصیف این صحنه ها را می شنود، آبشار اشک و طوفان غم و اندوه، امان او را می بُرد. امام زمان(علیه السلام) در این قسمت می فرماید: «فَجاهدتَهُمْ بعد الاْیعازِ لهم، و تأکید الحجّة علیهم، فنکثوا ذِمامَکَ و بیعتک، واسخطوا ربّک و جدّک، و بدؤوک بالحرب»؛ «پس از آنکه آنان را از کار خود باز داشته و حجت و دلیل را برایشان تأکید نمودی؛ بیعتت را شکسته و بر پروردگار و جدّت خشم نموده و با تو جنگیدند. وامراللعینُ جنودَه، فمنعوکَ الماء و ورودَه... ورشقوکَ بالسهام والنبالِ، وبسطوا الیک اَکُفَّ الاِصْطلام»؛ «و آن شخص ملعون به لشکریانش دستور حمله داد، ترا از آب و وارد شدن به آن باز داشته... تیرها و سنگها را به طرف تو پرتاب کرده و دستهای جنایتکارشان را برای نابودیت گشودند. «فأحدقوا بک من کلّ الجهات، و أثخنوکَ بالجراح... حتّی نکسوک عن جوادک فهویتَ الی الارض جریحاً، تطؤُک الخیولُ بحوا فرها، او تعلوک طغاة ببواترها»؛ «پس از هر سو تو را محاصره کرده و زخم های عمیق بر تو وارد ساختند... تا اینکه تو را از اسبت انداخته و مجروح بر زمین افتادی، اسب ها با سم هایشان بر تو تازیدند و ستمگران شمشیرهای برانشان را بر تو فرود آوردند...». «والشمر جالس علی صدرک، و مولغٌ سیفه علی نحرک، قابض علی شیبک بیده، ذابح لکِ بمُهَنَّدِهِ»؛ «در حالی که شمر بر روی سینه ات نشسته و شمشیرش را بر گودی زیر گلوی تو فرو برده و محاسنت را با دستش گرفته بود، سرت را با شمشیر خود برید».

مرثیه و مصیبت بعد از عاشورا

ظلم و ستم یزیدیان ـ علیهم اللعنة ـ با کشتن فرزند رسول خدا(صلی الله علیه وآله)پایان نپذیرفت و کینه های خود را ادامه دادند. امام زمان(علیه السلام) در این رابطه می فرماید: «و رُفع علی القناة رأسُکَ و سُبی اهلُکَ کالعبید، وصُفدوا فی الحدید، فوق اَقتابِ المطیّاتِ، تلفحُ وجوهُهُم حرّالهاجرات، یُساقون فی البراری والفلوات، ایدیهم مغلولة الی الاعناقِ، یُطافُ بهم فی الاسواق»؛ «سرت بر بالای نیزه قرار داشت و خانواده ات همچون بندگان اسیر و در غل و زنجیر قرار گرفتند. در فراز پالان های چهارپایان، چهره شان از گرمای ظهر تابستان می سوخت و در بیابان ها و دشتهای پهناور پیش برده می شدند، دست هایشان به گردن هایشان آویخته و در بازارها آنان را می گرداندند».

بازتاب این جنایات
در جایی که: «اذا مات العالم ثلم فی الاسلام ثلمة لا یسدها شیء»؛ با شهادت امام حسین(علیه السلام) عالم چطور خواهد بود؟ امام زمان(علیه السلام) این ضایعه عظمی را مساوی با کشتن اسلام و... بیان می فرماید: «فالویل للعصاة الفساق، لقد قتلوا بقتلک الاسلام، و عطّلوا الصلاةَ والصیامَ ونقضوا السُّنن والاحکام وهدموا قواعد الایمان وحرّفوا آیات القرآن و هملجوا فی البغی والعدوان... و عاد کتاب الله عزّوجلّ مهجورا، و غودر الحقُّ اذ قهرت مقهورا»؛ «پس وای بر سرکشان گنه کار، به کشتنت اسلام را کشتند و نماز و روزه را بیهوده و مهمل گذاشتند. سنت ها و احکام را شکسته و پایه های ایمان را نابود کردند. آیات قرآن را تحریف و در فساد و دشمنی سخت تلاش نمودند... و کتاب خدا رها شده و به حق خیانت گردید». «وفقد بفقدک التکبیر والتهلیلُ والتحریم والتحلیلُ والتنزیل والتأویلُ وظهر بعدک التغییر والتبدیلُ والالحاد والتعطیلُ والاهواء والاضالیلُ والفتن والاباطیل»؛ «با رفتن تو، تکبیر، تهلیل، تحریم، تحلیل، تنزیل و تأویل از میان رفت. پس از تو تغییر، تبدیل، بی دینی، کفر، خواهش های نفسانی، گمراهی ها، آشوب ها، بیهودگی ها و باطل ها آشکار شد».

بازتاب این مصیبت در کائنات و موجودات

عظمت این مصیبت به نحوی است که سرتاسر هستی، عزادار و به ماتم و سوز و ندبه نشستند. امام زمان(علیه السلام) در این رابطه می فرماید: «فَانْزعجَ الرسول، وبکی قلبُهُ المهولُ، و عزّاهُ بک الملائکةُ والانبیاءُ و فُجعَتْ بک اُمُّکَ الزهراءُ واختُلِفَتْ جنودُ الملائکة المقربینَ، تعزّی اباکَ امیرالمؤمنینَ واُقیمت لک المآتمُ فی اعلی علّیّینَ و...»؛ «پیامبر(صلی الله علیه وآله) آشفته خاطر شد و قلب گریانش گریست و به خاطر تو فرشتگان و پیامبران به او تسلیت گفتند و به خاطر تو مادرت زهرا سوگوار و مصیبت زده شد فرشتگان مقرب برای سوگواری و تسلیت گفتن به پدرت امیرمؤمنان نزد او می رفتند و برایت در اعلی علّیین مجلس عزا و ماتم بر پا شد و...». «وبکت السماءُ و سکّانها والجنانُ و خُزّانُها والهِضابُ واقطارُها والبحارُ وحیتانُها والجنانُ و ولدانها والبیتُ والمقامُ والمشعرُ الحرامُ والحلُّ والاحرامُ»؛ «آسمان و ساکنانش، بهشت و خزانه دارانش، و کوه های گسترده بر روی زمین و کرانه هایش، و دریاها و ماهیانش، و جنیان و فرزندانشان و خانه خدا و مقام ابراهیم و مشعر الحرام و حل و احرام برای تو گریستند».
چه زیبا و پر بهاست که عرض ارادت به ساحت مقدس سالار شهیدان را وسیله ای برای ارتباط و انس با خداوند متعال قرار داد. «دعا» سبب بینش و معرفت عمیق، موجب آرامش و سکون نفس و تشخیص رذایل از فضایل، محرک به سوی خوبی ها، باز دارنده از کژی ها، سازنده روح و روان و ایجاد کننده روح تعهدات اجتماعی است. انگاره های یاد شده در این بخش از این زیارت مقدس، موج می زند. علاوه بر آنکه امام زمان(علیه السلام) ضمن دعاها به ما می آموزد که در این هنگام، توسل به ائمه اطهار(علیهم السلام) تنها راه است و با سیر در این دعا می آموزیم که محور دعاها چه باشد و چگونه دعا کنیم.

نماز زیارت

کارشناس برجسته حوزه مهدویت یاد آورشد: شایان توجّه است که مکمل این زیارت ـ خصوصاً قسمت اخیر آن ـ نماز خاص زیارت است که با سوره های انبیا و حشر خوانده می شود و دارای یک دعای بسیار عالی در قنوت است.
دو پرسش مهم

چرا زیارت ناحیه در مفاتیح نیامده است؟
هر مؤلفی با دید خاصی به تدوین کتاب می پردازد؛ مثلا سید رضی ـ که سخنان حضرت علی(علیه السلام) را جمع آوری نموده ـ توجّهش بیشتر در ادبیات و فصاحت و بلاغت بوده؛ لذا برخی از سخنان حضرت را نیاورده است. حتی مفاتیح الجنان از ۵۴ دعای صحیفه سجادیه، فقط دعای «مکارم الاخلاق» را ذکر نموده است. البته محدث عالی مقام شیخ عباس قمی(ره) در کتاب نفس المهموم به فرازی از این زیارت استناد و اشاره کرده است. بنابراین شاید به خاطر طولانی بودن این زیارت و ذکر کردن «زیارت عاشورا» در مفاتیح الجنان، ایشان ذکر آن را لازم ندانسته است.

آیا زیارت ناحیه مستند است؟

بله، این زیارت از طریق یکی از نایبان خاص امام زمان(علیه السلام) به دست برخی از اساتید شیخ مفید و سپس به شیخ مفید و سید مرتضی و ابن مشهدی رسیده است. «زیارت ناحیه» دارای سندهای مختلف و معتبر بوده و در کتاب های این سه بزرگوار ثبت و ضبط گردیده است. متأخرین از سید بن طاووس تا زمان حال نیز آن را نقل و صریحاً تأیید کرده اند. ضمن آنکه مضامین این زیارت همسو با روایات و سایر زیارت ها است و عبارات گویا و معانی عمیق و دقیقش، شاهد صدقی است که این زیارت از ناحیه معصوم صادر شده است. ابن مشهدی در کتاب «المزار الکبیر» این زیارت را نقل نموده و در مقدمه کتابش نیز فرموده است: «فقط احادیث مستند و صحیح را در این کتاب می آورم».

انتهای پیام

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha