جمعه ۲۱ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۱:۰۲
تشریح «مدرسه فصلی شبهه پژوهی حجاب»/ حجاب، لباس رسمی زن در جامعه است

حوزه/ حجاب یک پوشش و لباس رسمی حضور زن در جامعه است. اسلام برای این که بخش بزرگی از نیروی انسانی جامعه بی کارکرد نباشد و بتوان با کمک این نیروی بزرگ به تعالی در عرصه های گوناگون رسید، حجاب را تشریح می کند. حجاب لباس حضور فعال و غیر جنسی شده زن در عرصه اجتماعی است.

خبرگزاری حوزه | بسیاری از شبهات که در موضوعات مختلف در جامعه اسلامی دست به دست می شود، به دلیل کم توجهی به آموزه های دینی است که با بررسی منابع این آموزه ها، می توان پاسخ هایی کامل و جامع برای آن ارائه نمود. بخشی از این شبهات، شبهات عرصه عفاف و حجاب است و مبلغان دینی تلاش می کنند در هر فرصتی پاسخگویی مناسبی برای آنها داشته باشند. مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات دینی (حوزه های علمیه) نیز در راستای رسالت خود به روش های مختلف، شبهات را بررسی کرده و پاسخ می دهد. برای آشنایی با فعالیت های این مرکز در عرصه پاسخ به این گروه از شبهات، گفت و گویی انجام داده ایم با حجت الاسلام عبدالمهدی گشول، دبیر مدرسه شبهه پژوهی حجاب مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات دینی حوزه های علمیه که تقدیم خوانندگان می گردد:

یکی از برنامه های میز تخصصی عفاف و حجاب که در مواجهه به شبهات ناظر به حجاب و عفاف، میز تخصصی آن توسط مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات دینی(حوزه های علمیه) تشکیل شد، برگزاری مدرسه فصلی شبهه پژوهی حجاب بود. در این مدرسه هفت تن از اساتید در راستای موضوع انتخاب شده به ارائه مباحثی پرداختند و رویکرد این مدرسه دفع شبهه بود. یعنی، در این مدرسه سعی شد ریشه های شبهات مورد توجه قرار گیرد، چراکه وقتی به این ریشه ها پرداخته شود، مخاطبان ما بر اساس اطلاعاتی که به دست می آورند، قادر خواهند بود خودشان به شبهات پاسخ دهند.

از جمله این ریشه ها بحث عرفی یا شرعی بودن حجاب بود. در این زمینه اساتید با استفاده از ادله ای که داشتند، به این نتیجه رسیده بودند که حجاب یک مسئله عرفی نیست. یعنی امضاء یک امر عرفی توسط شرع نیست، بلکه تأسیسی است. به تعبیر دیگر با توجه به این که در ادیان الهی گذشته هم حجاب بوده، دین اسلام ضمن تایید این احکام سابق، مقداری آن را بسط داد و آن را ضابطه مند و پوشش کاملتری را برای زنان واجب کرده است.

در آیه ۳۱ سوره نور می خوانیم: «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ .. وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی‏ جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ...»؛ «و به زنان باایمان بگو ... و باید روسری های خود را بر روی گریبان ها بیاندازند، و زیبایی های خود را بر کسی آشکار نسازند جز بر ...»

* حجاب مسئله ای شرعی است، نه عرفی

همان گونه که اساتید محترم در مدرسه یاد شده گفته اند: وقتی متن آیه را می خوانیم متوجه می شویم که حجاب عنوانی شرعی است که شارع بر آن نظر و تأکید داشته است. زیرا، در این آیه گفته شده آنچه با آن موهای سرشان را می پوشاندند، بیشتر کنند که روی یقه و قفسه سینه آنها بیاید و آنها را بپوشاند. این یعنی حجاب و پوشش پیشین که متعارف بوده است کافی نیست و شارع حجاب نوینی را برای بانوان لازم دانسته است.

در آیه ۵۹ احزاب نیز خداوند می فرماید: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً»؛ ای پیامبر، به همسران و دخترانت و زن های مؤمنان بگو روسری ها و چادرهای خود را بر خویش بیفکنند (که گردن و سینه و بازوان و ساق ها پوشیده شود) این (کار) نزدیکتر است به آنکه ( به حجاب و عفت ) شناخته شوند تا مورد تعرض و آزار (فاجران) قرار نگیرند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است. همین جا باید تذکر داد که کلمه نساء در آیه یادشده به معنای مطلق جنس زن است؛ اعم از آنکه ازدواج کرده باشد یا خیر. نظیر این نوع استعمال در آیات دیگری هم وجود دارد. چنانکه در آیه مباهله نسائنا به معنای دختر پیامبر است و در آیه اول سوره نساء، کلمه رجال به معنای جنس مذکر و نساء به معنای جنس مونث است خواه ازدواج کرده باشد یا خیر، بنابر این بر خلاف تلقی برخی افراد نمی توان قاطعانه گفت نساء به معنای زنان شوهر دار است.

در هر حال تأمل در این آیه نشان می دهد در گذشته پوششی وجود داشته و مانع از این نبوده است که زنان مؤمنه مورد آزار قرار نگیرند؛ از این رو دین اسلام ابزار جدیدی به کار می برد و از حجاب شرعی استفاده می کند که زمینه ها را از میان برداشته و به این واسطه آزار و اذیت را کمتر کند. این حجابی که شرع مقدس اسلام مطرح می کند، با حجابی که در عرف آن زمان بوده، متفاوت است و کارکرد این حجاب این بوده که زنان مؤمن کمتر در معرض نگاه سوء و رفتار بد افراد قرار گیرند. یعنی یک ایمنی بخشی برای زنان مؤمنه در نظر داشته است که با تغییر در حجاب عرفی آن زمان و توسعه مقدار پوشش تامین می شود.

پس مسئله حجاب و پوشش از سوی شارع به اندازه کافی تأکید شده و نشان می دهد که امری عرفی نیست و عرف آن زمان نبود و نمی شود گفت که مربوط به آن منطقه بوده است. در هوای گرم عربستان شارع توصیه می کند که حجاب بیشتر شود، در حالی که حجاب در شرایط هوای گرم عربستان به مراتب دشوارتر است؛ پس با این حال، در جاهایی که هوای خنک تری دارند، نمی توانند بگویند که عرف آن زمان یا آن مکان بوده و امروز نباید بر حجاب صدر اسلام تاکید کرد و آن را واجب دانست.

* استناد به متنی بریده شده از روایتی ضعیف السند

لازم به ذکر است که در این مدرسه برخی از اساتید ما به استدلالات افرادی که برای اثبات عرفی بودن حجاب مطرح شده پاسخ دادند. در این فرصت به برخی از این استدلال ها و پاسخ آن می پردازیم تا ضعف استدلال این افراد روشن شود.

مثلا افرادی به روایتی از واقعه جسارت به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها و بستن دست های حضرت علی علیه السلام برای بیعت کردن با خلیفه اول استناد می کنند. وقتی این روایت را بررسی می کنیم، دو نکته مورد توجه است. نخست این که این روایت از سوی این افراد دقیق و کامل نقل نشده و ثانیاً این روایت آن قدرها از نظر سندی محکم نیست. ثالثاً همین روایتی که به آن استناد می کنند، با خواندن کامل آن، متوجه می شویم که روایت یاد شده بر خلاف ادعای این افراد است و اتفاقا دلالت بر این دارد که حجاب امری مؤکد و مهم است و رعایتش اهمیت زیادی دارد و عدم رعایت آن گناه نابخشودنی است.

این روایت در منابع شیعه و اهل سنت مطرح شده است. در منابع شیعه ماجرا دقیق تر مطرح شده و در جلد هشتم کتاب کافی در صفحه ۲۳۷ آمده است: «... لَمَّا أُخْرِج‏ بعَلِیٍّ خَرَجَتْ فَاطِمَةُ وَاضِعَةً قَمِیصَ رَسُولِ الله عَلَی رَأْسهَا آخِذَةً بیَدَیِ ابْنَیْهَا فَقَالَتْ مَا لِی وَ مَا لَکَ یَا أَبَا بَکْرٍ تُرِیدُ أَنْ تُؤْتِمَ ابْنَیَّ وَ تُرْمِلَنِی مِنْ زَوْجِی‏ وَ اللهِ لَوْ لَا أَنْ‏ تَکُونَ‏ سَیِّئَةٌ لَنَشَرْتُ‏ شَعْرِی‏ وَ لَصَرَخْتُ‏ إِلَی‏ رَبِّی‏...»؛ هنگامی که علی(ع) را از خانه بیرون بردند، فاطمه(س) نیز در حالی که پیراهن پیامبر خدا(ص) را روی سرش گذاشته و دست حسنین(ع) را گرفته بود (به دنبال امیر المومنین) بیرون آمد و خطاب به ابوبکر فرمود: «مرا با تو چه کار؟! می‌خواهی بچه‌هایم را یتیم و مرا بی‌شوهر کنی ؟ به خدا سوگند! اگر گناه نبود، مویم را پریشان ‌کرده و به درگاه پروردگارم فریاد می‌زدم.»

در این روایت (که از نظر سندیت، ضعیف است) حضرت زهرا (س) جمله خود را با «لَوْ لَا» آغاز می کند؛ یعنی تعلیق به امر محال می‌کند که اگر گناه نابخشودنی نبود، مو افشان می کردم و در محضر پروردگار فریاد می زدم؛ یعنی، اگر کشف موی سر گناه نبود نفرین می کردم تا خدا بین ما داوری کند.
چنین تعبیر نشان می دهد کشف مو معصیت است. به این تعبیر حضرت زهرا سلام الله علیها واقعاً نمی خواست این کار را بکند و تهدید نمود و به همین خاطر هم کلام ایشان موثر واقع شد.

با این وجود بعضی ها به دلیل پیش داوری هایی که هست یا به خاطر تحت تأثیر واقع شدن در فضای شبهات، از روایت برداشتی می کنند که در روایت نیست، بلکه کاملا بر خلاف متن روایت است. همچنین روایت را بریده و ناقص طرح می کنند.

در روایات اهل سنت هم این ماجرا این گونه آمده است که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بیان می کند که می روم در کنار قبر پیامبر ( که در حجره ای که قبر مطهر ایشان قرار دارد و دور از چشم نامحرمان است) و مو پریشان می کنم... . در چنین شرایطی بر اساس این روایت برخی چنین ادعا می کنند که وقتی حضرت زهرا سلام الله علیها می گوید مو پریشان می کنم، نشان از کم اهمیت بودن حجاب است.

متأسفانه نه تنها تفسیری که از این روایت می کنند، به هیچ وجه با متن روایت سازگار نیست، بلکه با ادله قطعی ما نیز سازگار نیست.

همچنین شایان ذکر است که یکی از اساتید هم که درباره حجاب در ادیان ابراهیمی سخن می گفت، بر اساس اسناد تاریخی مطرح کرد که حجاب قبل از اسلام هم بوده در ادیان ابراهیمی و ادیان غیر الهی هم این مسئله به اشکالی وجود داشته و در اسلام تأکید بیشتری به آن شده و حجاب کاملتری را مطرح کرده است.

* حجاب یکی از مظاهر عفاف در ادیان الهی

به گفته یکی از اساتید گرامی، حجاب به عنوان یکی از مظاهر عفاف دین اسلام و ابزاری برای ترویج عفاف در جامعه و سمبلی برای عفاف مداری دینداران در ادیان مختلف به ویژه اسلام است. این مباحث نشان می دهد که حجاب سوای این که امری شرعی است با فطرت انسان هم سازگار است.

با توجه به این که در ادیان مختلف بر حجاب و پوشش تأکید شده، نشان می دهد اصل پوشش در انظار عمومی مسئله ای مشترک میان فرهنگ های مختلف در زمان های گوناگون است و همین امر قرینه ای بر فطری بودن اصل حجاب است و اسلام هم بر این اساس بر پوشش تاکید داشته و حجاب شرعی نوینی تاسیس کرده است.

مطلب دیگری که خوب است درباره آن صحبت شود، فلسفه حجاب است که در این مدرسه شبهه پژوهی مطرح شد. بر اساس سخنان یکی از اساتید گرامی، فلسفه و کارکرد اصلی حجاب همانطور که در آیه قرآن است، «أَدْنی‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فلا یؤذین» تا زنها در امنیت باشند و آزار نبینند. البته این بحث، کارکرد اولیه حجاب است و آثار فراوانی دارد از جمله اینکه باعث نهادینه شدن عفاف در جامعه خواهد بود و مانع ارتکاب برخی از گناهان می شود.

* حجاب، لباس رسمی زن در جامعه است

در این مدرسه مطرح شد که حجاب یک پوشش و لباس رسمی حضور زن در جامعه است. اسلام برای این که بخش بزرگی از نیروی انسان جامعه بی کارکرد نباشند و بتوان از آنها استفاده مفید کرد، حجاب را تشریح می کند. حجاب لباس حضور فعال و غیر جنسی شده زن در عرصه اجتماعی است؛ با وضع حکم حجاب، دو اتفاق می افتد، نخست نشان می دهد که اسلام با حضور زن در اجتماع مخالف نیست و دیگر اینکه زن تحت ضوابطی حضور مؤثری در اجتماع دارد، همانطور که حضرت زهرا و حضرت زینب سلام الله علیهما بالاترین نقش ها را در اجتماع ایفا کردند.

در ماجرای کربلا می بینیم که تلاش خاندان عصمت و طهارت بر این بود که تا در حد امکان از دیدگان نامحرمان محفوظ باشند و این مهم در گزارش رفتار و گفتار اسرای کربلا به خوبی نشان داده شده است. مثلا هزینه های زیادی صرف شد تا سرهای شهدا از کاروان زنان فاصله داشته باشد و دیده ها به آنها مشغول شوند و به این واسطه نگاه ها از اسرا به دور باشد. یا اینکه پیش از هر چیز اهل بیت ابی عبدالله بر پوشش مناسب خود تاکید دارند و یا اینکه به هنگام هجوم دشمن به خیام بی دفاع برای دور کردن دشمن خودشان زیور آلات را به آنها می دهند تا از تعرض ها مصون بمانند. با این وجود می بینیم که حضرت زینب سلام الله علیها در انظار عمومی شکوهمندانه ظاهر شده و خطبه هایی ایراد می کند تا هم حادثه کربلا را زنده نگه دارد و همچنین حضور فعال ایشان به حفظ جان امام سجاد علیه السلام کمک می کند.

در واقع در دین اسلام تلاش می شود که زن در عرصه اجتماع به شکلی ظاهر شود که جلوه های جنسی زن به حداقل برسد و نگاه های مغرضانه از او دور داشته شود. بر این اساس با این نحوه از حضور زن در جامعه، زنانگی زن انکار نمی‌ شود، در عین حال اغراض جنسی هم از او دور نگهداشته می شود. زیرا زن باید در کنار حضور فعال در عرصه های اجتماعی و ایفای نقش در کارهای غیر یدی، وظایف مادری و همسری خود را نیز به خوبی انجام دهد.

* ظلمی که به زن و مرد می شود

به گفته برخی اساتید ما در این مدرسه شبهه پژوهی، این کاربست این ابزار مهم حضور اجتماعی زن را با راهکارهای افکار و اندیشه هایی مقایسه می کنیم که در قرن های اخیر هم مقداری اوج گرفته و ظلم به زن هم هست، متوجه تفاوت نگاه به زن در اسلام و کرامت او در این دین می شویم. در این افکار و اندیشه های فمینیستی برای حمایت از زنان به زن جلوه ای مردانه می دهند و پوششی که در گذشته در اروپا بوده و در فرهنگ ادیان دیگر هم وجود داشته است، کمرنگ می کنند و زنانگی زن به نوعی انکار می شود؛ یعنی زن با نگاهی مردانه و به شکلی حضور می یابد که زنانگی اش انکار می شود و یا در حد و اندازۀ ابزاری برای جلب منافع اقتصادی تقلیل می یابد. این کار علاوه بر ظلم به زنان ظلم به تمامی انسانها مردان است و ظلمی هم به فرهنگ بشریت است.

با راهکار مترقی که اسلام دارد، علاوه به اینکه از این نیروی انسانی بزرگ استفاده می شود، آسیب های موجود در این عرصه نیز به حداقل می رسد. حجاب راهکاری برای حضور فعال زن است که بتوان با کمترین سوء استفاده از بانوان، تدبیر و اندیشه زن بیشترین کارآیی را داشته باشد..

همچنین یکی از اساتید در این مدرسه بیان داشت که اگر فلسفه اولیه و اصلی حجاب را که ایمنی و حفظ زن از نامحرمان و نگاه های پلید و پیشگیری از سوء استفاده ها بود، بیشتر تبیین می کردیم، وضعیت بهتری می داشتیم. باید به این مهم توجه داشته باشیم که وقتی در خانواده مذهبی می خواهیم حجاب را به فرزندان آموزش دهیم، از معارف اسلامی و فلسفه عمیق دینی حجاب سخن می گوییم و مخاطب هم به عنوان انسانی مؤمن به خوبی پذیرا خواهد بود. ولی وقتی در عرصه اجتماعی بخواهیم طرح موضوع حجاب را داشته باشیم، اگر به جای تبیین فلسفه اصلی حجاب کارکردهای ثانوی آن را بیان کنیم و به فلسفه اصلی آن نپردازیم، در انتقال پیام با مشکلاتی مواجه می شویم.

همچنین به این نکته توجه داده شده که ما امروز شاهدیم که وقتی یک غیر مسلمانان به عنوان توریست وارد کشور می شوند، حجاب را به عنوان قانون اجتماعی پذیرفته است و چه بسا پوشش آنها در ایران از برخی شهروندان ایرانی بیشتر است؛ با اینکه که آنان گاهی در کشور خود مجبور به رعایت پوشش خاصی در انظار عمومی نیستند. علت این امر آن است که چنین افرادی در کشور خود، از ابتدا با فرهنگ شهروندی و تبعیت از قانون رشد می کنند. اگر فرهنگ قانون مداری و احترام به قانون را از ابتدا در فرزندان خود نهادینه می کردیم امروز حجاب در انظار عمومی به این جهت که یک قانون است بهتر رعایت می شد. اگر تبیین درستی از حجاب می داشتیم و کارکرد حجاب را آن طور که باید به گوش مردم می رساندیم مثل اینکه مانند قوانین راهنمایی و رانندگی که موجب تامین امنیت انسان ها می شود حجاب هم برای امنیت زن در جامعه است، مردم نیز به این مسئله اهمیت می دادند و به آن توجه بیشتری داشتند. اگر این موضوع را از ابتدا به بچه های خود بیاموزیم، بعد هم که بزرگ می شود، مانند شهروند قانون مدار، وقتی در جامعه حاضر می شود، براساس قوانین اجتماعی عمل می کنند و به خیلی از شبهات گرفتار نمی شوند.

* تأملی در قانون حجاب

همچنین باید یادآور شد ما درباره حجاب قانونی داریم. اولا حجاب از ابتدای انقلاب مورد تأکید قرار گرفته است و مردم هم با آن همراهی کرده اند. وقتی امام خمینی (قدس) در جایگاه رهبری حکومت اسلامی قرار گرفتند، درباره پوشش بانوان تاکید فرمودند که باید اسلامی و دین مدارانه تر باشد. به تدریج هم پوشش و حجاب بانوان به صورت قانون در آمد. حجاب از گذشته سمبل دین مداری بود، رضا شاه هم برای از بین بردن دین با حجاب مخالفت کرد و همچنین حجاب نشانگر زنان مسلمان بود که مخالف کمونیسم و امپریالیسم بودند. به تعبیر دیگر بی حجابی به اندازه ای که برای وضع قانون لازم باشد قبح اجتماعی داشت. قانون گذار بر اساس ادله شرعی قانونی را وضع کرد و بعدها هم این قانون کمی تعدیل شد.

در ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده) آمده است: «هر کس علنا در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید، علاوه بر کیفر عمل به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا (۷۴)‌ ضربه شلاق محکوم می گردد و در صورتی که مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نمی‌باشد ولی عفت عمومی را جریحه‌دار نماید فقط به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا (۷۴) ضربه شلاق محکوم خواهد شد. چنانکه همه می دانند در ارتکاب اعمال حرام در عرصه اجتماعی شارع به حاکم جامعه اسلامی حق داده است که به مقداری که ضرورت دارد تعزیر کند. قانونگذار برای اینکه با اصل حقوقی قانونی بودن جرم و مجازات مخالفت نکرده باشد این مطلب را در ماده یاد شده صراحتا بیان کرده و محدوده تعزیر قابل اعمال را معین کرده است. با این حال در تبصره ماده یاد شده به جهت مصالحی در مورد حجاب مجازات تعزیری خفیفتری در نظر گرفته شد. و اخیرا هم اصلاحاتی در این تبصره انجام گرفت.

بر اساس تبصره این ماده «زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از ده روز تا دو ماه و یا از ۲ میلیون ریال تا ۱۰ میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.» به این ترتیب مجازات شلاق در برابر بی حجابی مطرح نبوده است.

همچنین باید گفت حبسی که در این تبصره آمده است، حبس درجه ۸ است که طبق قوانین، حتی این حبس هم قابل تبدیل به جزای نقدی است.

نکته ای که اخیرا دیده می شود مورد غفلت بسیاری از افراد واقع می شود آن است که قانونگذار چادر را الزام نکرده است. قانونگذار پوشش زن در عرصه عمومی را مورد تأکید قرار داده و نوع پوشش را تعیین نکرده است.

در هر حال اگر کسی این را قانون رعایت نکند، مجازات اسلامی برای آن قابل اجرا است. ولی خیلی وقت ها مجازات تعلیق می شود و خیلی وقت ها با تعهد این مجازات اعمال نمی شود. یعنی همین قانون از پیش تعیین شده هم به صلاحدید قاضی ممکن است اعمال نشود و این گونه نیست که هر بد حجاب یا بی حجابی فورا مجازات شود.

حالا اگر ضابط قانونی می آید و با زنی که بی حجاب ظاهر شده برخورد می کند و تذکر می دهد یا می خواهد که او را محترمانه جلب کند ، برای این است که قانون را رعایت شود و یا مرتکب از حضور انظار عمومی منع شود. گاهی از اوقات ممکن است مرتکب بعد از تذکر ضابط قضایی رفتار خلافی داشته باشد که نیاز به برخورد قهرآمیز باشد در این موارد هم باید با رعایت موازین قانونی و شرعی به حداقل ها اکتفا کرد. به این ترتیب ضابط قضایی حق بدرفتاری نخواهد داشت و اگر برخورد فیزیکی نادرستی با این زن داشته باشد، رفتار او را نمی توان به پای قانون و یا اسلام نوشت. هم به ضابطان عزیز و هم به بانوان محترم باید یادآور شد که خیلی از مواقع با تذکر لسانی و پذیرش این تذکر مسئله حل شده و نیازی به جلب و یا برخورد قهرآمیز نخواهد بود.

یادآور می شود که گاهی هم خبرنگاران خارجی و چه بسا داخلی، جلب بزهکاران زن و برخوردی که برای جلب آنان می شود را به اسم برخورد با بد حجابی جلوه می دهند. در این موارد برخورد فیزیکی به خاطر بی حجابی نیست، بلکه به خاطر بزهی است که انجام شده و به خاطر همان جلب صورت می گیرددر حال ضبط و بردن او است.

در مجموع در مدرسه شبهه پژوهی حجاب، مطالب ارزشمند مطرح شد که به مروجان احکام دینی و کسانی که ممکن است شبهاتی داشته باشند، کمک زیادی می کند. ان شاء الله این مطالب به زودی در اختیار علاقه مندان و عزیزانی که توفیق نداشتیم در این مدرسه پذیرای حضورشان باشیم قرار خواهد گرفت.

* مهمترین اقدامات در عرصه شبهات عفاف و حجاب

اولا ما باید خودمان فلسفه و مبانی و ادله حجاب را به درستی بدانیم و به آن مسلط باشیم؛ بر اساس آموزه های دینی، به خیلی از شبهات با ادله ای که در اختیار داریم می توان پاسخ گفت. بسیاری از شبهات به دلیل عدم تبیین درست ادله است. به عنوان مروج دین باید به این مسئله توجه داشته باشیم. باید مطالعه خود را بالا برده و مسائل را با نگاه به روزتر تبیین کنیم.

ثانیا باید متذکر شد خیلی ها ابراز می کنند که در عرصه حجاب، باید کار فرهنگی کرد ، این حرف تا حدود زیادی حرف درستی است، اگر کار فرهنگی درستی کرده بودم، خود به خود شبهات حل می شد. باید عرض کنم اگر به کسانی که با کم حجابی و بی حجابی ظاهر می شوند و یا مخالف حجاب هستند، مثل دختران و خواهران خود نگاه کنیم و در جهت اصلاح آنان اقدام کنیم، خیلی از مشکلات حل می شود. بر اساس برخی از روایات، در زمینه اقدام برای رعایت شدن موازین شرعی باید به گونه ای رفتار کنیم که گویی برای تأمین یکی از نیازهای خودمان اقدام می کنیم؛ یعنی، همان طور که به هنگام تلاش برای رفع حاجت های شخصی خود از ظرایف و لطافت ویژه ای برای رفع نیاز بهره می بریم، برای رعایت شدن احکام دینی نیز تلاش کنیم. مثلا ما اگر نیازمند وام گرفتن از دوستان و آشنایان باشیم، قبلا چاره اندیشی کرده و به بهترین شکل خواسته خود را به گونه ای مطرح می کنیم که جواب مثبت بگیریم و خواسته ما رد نشود در عرصه کارهای تبلیغی دینی هم باید به همین صورت دغدغه مند باشیم و با ظرافت و دقت لازم فعالیت کنیم.

همچنین باید توجه داشته باشیم که خود بانوان محترم و دختران جوان تا حدود زیادی متوجه نگاه های ناپاک افراد می شوند و در موارد بسیاری به خوبی تشخیص می دهند که عدم رعایت پوشش شرعی و متعارف موجب جلب نگاه های پلید می شود. اگر با زبان نرم و بیان صحیح و دلسوزانه کارکرد حجاب و عوارض بدحجابی بیان شود در قلبها نفوذ کرده و تاثیر خواهد گذاشت. نباید به گونه ای سخن بگوییم که فردی که وجدان بیدارش او را به رعایت حجاب فرا می خواند از سر لج بازی و مقابله با ما ندای درونی خود و ندای شرع را نادیده بگیرد و مروج بی حجابی بشود.

این امر نیاز به تلاش علمی و فعالیت گسترده فرهنگی دارد. البته نباید از این نکته غافل بود که که گاهی در عرصه عفاف و حجاب، شرایط دشوار می شود و چه بسا گاهی ضرورت داشته باشد از قوای قهریه کمک گرفته شود. البته باید به مقدار ضرورت اکتفا شود و نمی توان با سهل انگاری از زیر بار سنگین و طاقت فرسای فعالیت فرهنگی شانه خالی کرد و یک معضل فرهنگی را پیچیده تر کرد.

گفت و گو: علیرضا سهلانی

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha