جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ |۲۰ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 22, 2024
محمدعلی مجاهدی

حوزه/محمدعلی مجاهدی گفت: در شعر آیینی امروز، به آمیزه ای از قرائت های مختلف فرهنگ عاشورا که رگه هایی از حماسه، ماتم، توحید، اخلاق، فداکاری و ایثار را داشته باشد، نیاز داریم و این مجموعه نظرات ارزشمند می تواند مخاطب ما را قانع کند و ببیند ما چه می‌گوییم.

به گزارش خبرگزاری حوزه، اولین جلسه از سلسله نشست های آسیب شناسی شعر آیینی با عنوان «حریم شعر آیینی» با حضور محمدعلی مجاهدی و جمعی از شاعران آیینی استان قم در سالن غدیر اداره کل کتابخانه های عمومی استان قم برگزار شد.

محمدعلی مجاهدی در این نشست در حریم شعر آیینی گفت: قریب به نود درصد از کتب منظوم ما یعنی کتاب های شعر فارسی، به لحاظ محتوایی متاثر از متون متقن و حیاتی مثل قرآن کریم و منابع متین روایی و تاریخی درباره اسلام است و اگر شما این جهت را از شعر فارسی بگیرید، چیزی جز یک مشت مغازله های خیالی باقی نمی ماند که از نظر اخلاق و آداب اجتماعی و به طور کلی از نظر هنری دارای ارزش چندانی نیستند.

شعر عصر جاهلی به لحاظ محتوایی خلاصه می شد در این که هر قوم و هر طایفه و هر عشیره ای اگر شاعری داشت، افتخارات قومی و تعصبات عشیره ای خود را در آن اشعار به رشته نظم در می آورد و سعی می کرد در مقابل قبیله های دیگر از راه مفاخره و فخر فروشی خود را برتر بداند. رسم بر این بوده که نمونه ای از اشعار خود را بر دیوار کعبه آویزان کنند که هر کس به مکه می آید شعر را ببیند.

آن موقع مکه شهر پررفت و آمدی بود و افتخار فرهنگ عرب، شعر، شمشیر، زن و شراب بود. در چنین شرایطی پیامبر آمده است و در برابر این ها قرآن آورد؛ قرآنی که در بعضی آیات وزن عروضی دارد مثل: لا حول و لا قوه الا بالله، (یکی از آیات قرآن) که وزن اصلی رباعی است. در مورد پیامبر و قرآن گفتند این شعر تازه‌ای در عرب است که گاه وزن عروضی دارد و گاه وزن عروضی ندارد مثل شعر آزاد و نیمایی و به عنوان یک شعر برداشت می کردند و هدف زیرکانه ای داشتند که اگر این مطلب جا می‌افتاد که قرآن همان شعر است کار اسلام و قران تمام می شد و پیامبر با تدبیرهای خود جلوی این حرکت را گرفت.

عنصر اصلی شعر، قوه خیال است، خصوصا از پنجاه سال اخیر تاکنون یک رسالت دیگری هم برای شعر تعریف کردند؛ تا قبل از این گفته می شد شعر کلامی است موزون یعنی شعر کلامی برخاسته از خیال و وهم است. اما گفتن این کافی نیست، چون باید مخیل هم باشد. باید در ذهن مخاطب ایجاد خیال انگیزی کند. ذهن مخاطب را به تصویرپردازی وادار کند تا برداشتی ایجاد شود؛ هر چند با برداشت شاعر متفاوت باشد.

بیان شعر باید غیر مستقیم باشد و شعرای صدر اسلام در عصر جاهلیت این هدف را تعقیب می کردند که بگویند: قرآن شعر است و خیال است و بر این اساس، قرآن را از قداست و قاطعیت بیندازند؛ لذا در زمان پیامبر سه حرکت در برابر شعر شکل گرفت.

اول حرکت حذفی:

پیامبر که با شیوه رفتاری خود کاری کردند که شاعرانی که نمی‌خواستند اسلام را قبول کنند، اجازه نداشتند در حضور مسلمانان عرض اندام کنند.

دوم حرکت تنزیهی:

از آنجایی که به خود پیامبر نسبت شاعر بودن می دادند، پیامبر گفت مقام نبوت از شعر جداست و اصلا نمی تواند با شعر مقایسه شود.

سوم حرکت تشریحی:

پیامبر اکرم شعرا را تشویق می کردند به سرودن شعر و خیلی از آنها را مورد عنایت قرار می دادند.

ما کارهایی از پیامبر می بینیم که نشان می دهد ایشان به موازین ادبی اشراف دارند و شعر را نقد می کنند. همین کاری که ما امروز انجام می دهیم پیرو دستور پیامبر اسلام است؛ برای مثال ایشان گاهی اوقات برای تمثیل از شعرای عرب، مصراع دوم بیت و اجزای مصراع را جلو و عقب می بردند و عروضی می خواندند؛ چرا این کار را می کردند. امروز که پرده از حقیقت برداشته می شود، می بینیم کتاب العین از حسن فراحدی، معتبرترین و کهن ترین منبع عرب می گوید در عرب واحد شعر بیت است و کسی که یک مصراع می خواند شعر نخوانده است؛ چون واحد شعر بیت است و به یک مصرع شعر اطلاق نمی شود.

حسان بن ثابت اولین شاعر رسمی اسلام است که در زمان جاهلیت به سر برده و بعد در زمان پیامبر مسلمان شده و به عنوان شاعر رسمی پیامبر، به شاعر نبوی مشهور می شود؛ این شاعر مثلا شعری می خوانده و پیامبر تعریف از او می کردند؛ منتها تعریفی که پیامبر از حسان می کردند همیشه یک قیدی داشته که تا وقتی که با ما هستی، روح القدس کمکت می کند و من همیشه فکر می‌کردم که این قید برای چیست؛ تا اینکه متوجه شدم حسان کسی است که در روز غدیر نیز بوده و ماجرای غدیر را دیده، خطبه را شنیده و قصیده غرایی را به مناسبت غدیر سروده است که ما بزرگ ترین مدرکمان برای اثبات غدیر همین قصیده حسان است که اهل سنت نیز عموما در کتاب هایشان اورده اما بعد از رحلت پیامبر حاضر به شهادت در مورد غدیر نمی شود و با سقیفه همراه می شود و برق سکه های معاویه او را فرا می‌گیرد. این غربت امیرالمومنین را نشان می دهد و خوب است که ما این مسائل را برای خودمان تحلیل کنیم و از روی بصیرت و آگاهی برای این عزیزان عزاداری کنیم.

قرائت های مختلفی از فرهنگ عاشورا در شعر آیینی وجود دارد از جمله قرائت صرف ماتمی، قرائت حماسی، قرائت اسطوره سازی و اساطیری و ... اما اگر امروز ما آمیزه ای از قرائت های مختلف را قرار بدهیم، نمی توانیم قرائت ماتمی را از شعر عاشورا حذف کنیم؛ چون دغدغه معصومین(ع) این بوده که واقعه کربلا زنده بماند و برای نسل‌های آینده گفته شود و برای این زنده ماندن باید بیان بشود و هیچ رسانه ای رساتر، تاثیر گذارتر و ارزان تر از شعر وجود وجود ندارد.

امروز به آمیزه ای از این قرائت ها که رگه هایی از حماسه، ماتم، توحید، اخلاق، فداکاری و ایثار را داشته باشد نیاز داریم و این مجموعه نظرات ارزشمند می تواند مخاطب ما را قانع کند و ببیند ما چه می گوییم.

با وجود عزمتی که در این راه وجود دارد و رسالت خطیری که در این مسیر به عهده ما گذاشته شده، امیدوارم شاهد این باشیم که شهر قم، عش آل محمد واقعا به محلی برای تولید آثار آیینی بی حاشیه و فاخر تبدیل شود.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha