پنجشنبه ۷ مهر ۱۴۰۱ - ۱۰:۱۳
چرا بعد از شنیدن نام امام و رهبری صلوات می فرستیم؟!

حوزه/ رسول خدا "صلّی الله علیه و آله و سلّم" می فرمایند: " اِسمَعُوا وَ اَطیعُوا لِمَن ولَّاه اللهُ الامرَ فاِنَّه نظامُ الاسلام " (۶) بشنوید و اطاعت کنید از کسی که بر شما ولایت پیدا می کند و خدا او را تأیید کرده است، چون او نظام دهنده اسلام و باعث قدرت اسلام است.

خبرگزاری حوزه | یکی از مسائلی که ممکن است به ذهن خطور کرده و موجب سوال شود آنست که:

چه وجهی دارد که پس از شنیدن نام امام راحل عظیم‌الشأن "قدّس سرّه" و خلف صالحشان، مقام معظم رهبری "حفظه الله" صلوات فرستاده شده و ابراز ارادت می شود؟

از آنجا که این مطلب به خلاف نگاه اوّلیه که ممکن است چنین تصور شود، اهمیّت چندانی ندارد! از مباحث مهم و دارای رجحان است _که پس از مطالعه مطالب ذیل، جایگاه و اهمیت بحث روشن تر خواهد شد ان شاءالله_ سزاوار است به آن (همراه با مقدّماتی) پرداخته شود:

خدای متعال که خالق انسان است، می دانند که این مخلوق عظیم، هنگامی رشد و تکامل پیدا می‌کند که در سایه نظام و حکومتی موافق با فطرت خویش و الهی باشد و الّا تربیت های فردی و واحد، آن تأثیری را که یک نظام صالح و سالم می تواند داشته باشد، به طور قطع، دارا نیست.

رهبری معظم انقلاب "حفظه الله" در بیاناتی می فرمایند: ( نظامی که در آن اصل و همه چیز، عبودیّت خداست، نظام متناسبِ با انسان است. آن نظامی که، آن آب و هوای محیطی که می‌تواند این نهال را که نامش انسان است، رشد بدهد، جز نظام الهی، جز نظام توحیدی، جز نظام علوی، چیز دیگری نیست. آن کسی که انسان را آفریده است و سِرشته است و از همه چیز وجود انسان با خبر است، سازنده و پردازنده انسان، آنی که غرایز انسان، آن نقایص وجود انسان، آن تمایلات عجیب، آن احساسات، آن نقص‌ها، آن نیازها، آن کمبودها را از همه کس می داند؛ او می‌داند که این موجود با همه موجودی اش، با همه نقصش، با همه ضعفش، با همه نقاط قوتش، با همه ذخیره‌های نهانش، با همه امکاناتی که در وجود او مقدّر است، این موجود _که اسمش انسان است_ در آن وقتی می تواند رشد کند، به ثمر برسد، میوه شیرین بدهد، کامل بشود، متعالی گردد، که در محیط اسلامی و الهی و توحیدی زیست کند. همه محیط های دیگر غلط است. همه نظام‌های دیگر برای انسان نامناسب است.) (۱)

لازمه تشکیل چنین نظام صالح و سالمی، وجود یک جمع متّحد، با ایمان راسخ و با گام‌های استوار است؛ باید جمعیت متحدی باشد که از داخل پیوستگی تمام و از مکاتب و نظام ها و فرقه های غیر، گسستگی کامل داشته باشد تا همچون مشت آهنی در مقابل آماج حملات باشند. این اصل ولایت قرآنی است که قرآن کریم چنین به ما می آموزد (۲) لکن این نوع ولایت، فردی و مربوط به مومنان است. اما جامعه نیز دارای ولایت است و این نکته، بسیار حائز اهمیت می باشد.

رهبری معظم انقلاب "حفظه الله" در بیاناتی ولایت جامعه را چنین معرفی می دارند: ( ولایت یک جامعه به اینست که ولیّ در آن جامعه، اولاً مشخص باشد، بدانند که این است ولیّ، این یک؛ ثانیاً منشأ و الهام بخش همه نیروها، نشاط ها، فعّالیت‌های آن جامعه باشد. قطبی باشد که همه جوی ها و سرچشمه ها از او سرازیر می‌شود. مرکزی باشد که همه فرمان ها را او می دهد و همه قانون ها را او اجرا می‌کند. نقطه ای باشد که همه رشته ها و نخ ها به آنجا برگردد، همه به او نگاه کنند، همه دنبال او بروند. موتور زندگی را او روشن بکند در این جامعه، راننده و پیش قراول کاروان زندگی در جامعه، او باشد. این جامعه، جامعه دارای ولایت است. ) (۳)

اهمیت ولیّ و سرپرست جامعه و نظام اسلامی را می‌توان در این روایت شریف از امام باقر "علیه السّلام" یافت:

" قَالَ اَللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَأُعَذِّبَنَّ کُلَّ رَعِیَّةٍ فِی اَلْإِسْلاَمِ دَانَتْ بِوَلاَیَةِ کُلِّ إِمَامٍ جَائِرٍ لَیْسَ مِنَ اَللَّهِ وَ إِنْ کَانَتِ اَلرَّعِیَّةُ فِی أَعْمَالِهَا بَرَّةً تَقِیَّةً وَ لَأَعْفُوَنَّ عَنْ کُلِّ رَعِیَّةٍ فِی اَلْإِسْلاَمِ دَانَتْ بِوَلاَیَةِ کُلِّ إِمَامٍ عَادِلٍ مِنَ اَللَّهِ وَ إِنْ کَانَتِ اَلرَّعِیَّةُ فِی أَنْفُسِهَا ظَالِمَةً مُسِیئَةً " (۴)

حفظ پیوستگی های داخلی و نفی وابستگی های خارجی برای یک جامعه اسلامی، و به تعبیر روان وحدت در جامعه اسلامی که از مؤلّفه های قطعی برای پیروزی و موفقیّت جامعه و نظام اسلامی است، همگی مرهون یک قدرت و مرکزیّتی در جامعه است که او تنها منشأ اثر باشد که به آن شخص ولیّ گوئیم. لکن در پاسخ به این سوال که ولیّ چه کسی است؟ قرآن کریم قاطعانه ولیّ حقیقی را خدای متعال معرفی می نماید (۵) و حاکم جامعه اسلامی را تنها خدای متعال معرفی کرده و علاوه بر ولایت تکوینی، ولایت تشریعی را نیز برای ذات اقدس حق ثابت می دارد؛ اما خدای متعال که با بشر روبرو نمی شود، بلکه آن کسی که بناست قوانین را در جامعه پیاده کرده و عملاً ولایت را در دست بگیرد، به تعبیر قرآن کریم، فرستاده و پیامبر خداست و پس از وفات پیامبر، اوصیای به حق او. در زمان غیبت نیز افرادی که به نحو عام از طرف ائمه هداة "علیهم السّلام" و والیان امر به این جایگاه منصوب گشته اند، می‌توانند ولایت و سرپرستی نظام اسلامی را به دست بگیرند که از آن تعبیر به "ولایت فقیه" می‌شود.

بنابراین آنچه در اینجا اصل است، آنست که در نظام الهی و اسلامی، حاکم باید من قِبَل الله باشد یا به نحو خاص یا به نحو عام!

آن حاکم اسلامی و الهی است که می تواند منشأ خیر در جامعه اسلامی بوده و جامعه مسلمین را از گذرگاه‌های سهمگین عبور دهد؛ لذا ولیّ یک جامعه با اتّحادی که میان مسلمین برقرار می سازد ضمن تقویت آنها و اقتدار بخشی به آنها، امور را نیز تسهیل می دهد.

رسول خدا "صلّی الله علیه و آله و سلّم" می فرمایند: " اِسمَعُوا وَ اَطیعُوا لِمَن ولَّاه اللهُ الامرَ فاِنَّه نظامُ الاسلام " (۶) بشنوید و اطاعت کنید از کسی که بر شما ولایت پیدا می کند و خدا او را تایید کرده است، چون او نظام دهنده اسلام و باعث قدرت اسلام است.

حضرت فاطمه زهرا "سلام الله علیها" می‌فرمایند: " طاعتنا نظاماً للملَّه و امامتنا اماناً للفُرقه " (۷)

پس ولیّ جامعه اسلامی نقش بسزایی در پیشرفت حرکت اسلام و جامعه اسلامی داشته و هنگامی می تواند منشأ اثر باشد که جایگاه او حفظ و معظّم شمرده شود؛ همانند جوی آب و سرچشمه که اگر در بالای قلّه قرار گرفت، برکات و نعَمات و خیرات او شامل همه کوه پایه ها و ... می‌شود و لکن اگر در قلّه قرار نگیرد، هرچند که خود نیز دارای آب زلال باشد، باز عدّه کثیری از وجود پر برکت او محروم خواهند بود؛ لذا قرآن کریم به مومنان سه اقدام اساسی و سه دستور مهم را برای تقویت ولایت در جامعه مطرح می‌نماید:

" الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِندَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِیلِ یَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَائِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنزِلَ مَعَهُ أُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ " (۸)

کسانی که به پیامبر ایمان آوردند باید سه کار انجام دهند؛ برای تقویت ولایت در جامعه لازم است و وظیفه مسلمین است که درباره ولیّ جامعه اسلامی این سه کار را انجام دهند؛ اوّل (عزَّرُوه) یعنی باید احترام امام جامعه را بالا ببرند. امام جامعه احترام خاصّی دارد و باید تعظیم شود؛ (عزَّرُوه) یعنی احترام توأم با تواضع؛ اول احترام او را حفظ کنند. کار دوم (نَصَرُوه) است، یعنی ولیّ خدا را یاری کنید. کار سوم ( اتَّبَعُوه) است، یعنی از او اطاعت و تبعیّت کنید.

درباره ولایت فقیه نیز بحث چنین است. امام راحل "قدّس‌سّره" فرمودند: ولایت فقیه ادامه کار انبیا و میراث‌دار پیامبر است. لذا همان وظیفه‌ای که قرآن کریم برای تقویت ولایت در جامعه مطرح می‌نماید، اکنون نیز برقرار و عمل به آن برای مسلمین لازم است. اولین دستوری که قرآن کریم برای تقویت ولایت به مسلمین می‌دهد و مقدّمه مهمّی برای دو دستور بعدی می باشد، تعظیم، حفظ شأن و تقویت جایگاه ولیّ در جامعه اسلامی است. برخی اصلاً تمایل ندارند که ولیّ جامعه در جامعه علَم شود تا کار جامعه اسلامی و نظام اسلامی با قدرت هر چه بیشتر پیش برود و مردم را نیز قدرتمند کند و حال آنکه این خلاف مکتب و منطق اسلام است؛ برای مثال برخی افراد در جامعه اسلامی، خلاف منافع ملی کار می کنند، لکن اصلی‌ترین عامل منافع ملی در کشور را که ولایت فقیه است، تضعیف می‌کنند!

هر دعا و ذکری آرام گفته می‌شود لکن صلوات را به ما دستور داده اند که بلند بفرستیم _چرا که با این کار نفاق از بین می رود_ " اِرفَعُوا اَصواتَکم بالصَّلاهِ علَیَّ فَاِنَّها تذهَبُ بالنِّفاق" (۹) همه باید با صدای بلند درود بفرستند، چون هنگام فرستادن صلوات در واقع مناجاتی صورت نگرفته بلکه یک کار سیاسی انجام داده ایم؛ احترام به ولیّ جامعه گذاشته و او را در جامعه تعظیم کرده ایم تا مایه قدرت و عزّت جامعه مسلمین باشد. صلواتی را نیز که هنگام شنیدن نام بنیانگذار کبیر انقلاب مرحوم امام خمینی "قدّس‌سّره" و خلف صالح ایشان، مقام معظم رهبری "حفظه الله" می فرستیم، از بابت تعظیم و تقویت جایگاه ایشان است. و نکته قوّت مطلب هم اینجاست که اتفاقاً با بیان صلوات، علّت حمایت و تقویت نیز بیان می‌شود و آن اینکه چون ولیّ جامعه اسلامی شخصی است که منصوب (بالعام) از طرف والیان حقیقی جامعه است و ادامه دهنده و پشتیبان و حامی آن مکتب است، مورد تجلیل و تعظیم ماست.

اما در مقابل عده‌ای برای آنکه بتوانند به مقاصد و مطامع خویش دسترسی پیدا کرده و با استفاده از عدم اتّحاد مسلمین در جامعه به مطامع دنیایی خود برسند، تلاش کرده و همچنان تلاش می کنند که احترام نگذاشتن به ولیّ فقیه را در کشور جا بیاندازند!

اهمیّت ولایت و نقش مؤثر ولیّ جامعه اسلامی در پیشرفت مسلمین و نظام اسلامی از جمله مسائلی نیست که لازم باشد شخص، اعتقاد اسلامی داشته تا به فهم آن برسد؛ بلکه یک مدل و طرح اجتماعی برای قدرتمند شدن ضُعفاست. این ولایت است که با داوری صحیح خود، قدرت را به درستی توزیع نموده و مسلمین را قدرتمند می سازد؛ لذا امام راحل "قدّس‌سّره" فرمودند: ولایت فقیه، ضدّ دیکتاتوری است.

اما برخی از همان ابتدای انقلاب تاکنون در صدد تضعیف جایگاه و نقش ولایت بوده اند، به گونه‌ای که رئیس جمهور نظام اسلامی در سخنرانی خود می‌گوید: (ما شاه را برداشتیم که باز با دست خودمان شاه بتراشیم؟!) و منظور او ولیّ فقیه باشد!. (۱۰)

اهمیّت جایگاه ولیّ جامعه اسلامی و نقش به سزای او را در توصیه رهبری معظم انقلاب در ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ می‌توان یافت که به همگان توصیه کردند: (نگذارید یاد امام در جامعه کمرنگ و تحریف شود )

لذا وظیفه اول مسلمین در جامعه اسلامی، تقویت ولیّ جامعه اسلامی در جامعه است و سپس وظایف دیگر؛ لذا هرگونه اقدام راجح و نیکویی که سبب تقویت و حفظ جایگاه مهم ولیّ فقیه در جامعه شود، در زمره دستور قرآنی (عزَّرُوه) قرار می‌گیرد.

این که چنین به ذهن آید: وقتی که هنگام شنیدن نام مبارک ائمه هداة "سلام الله علیهم" صلوات نمی فرستیم و در مقابل شنیدن نام آن بزرگواران چنین نمی کنیم؛ پس ضرورتی ندارد که برای ولیّ فقیه و رهبری جامعه اسلامی نیز اکنون چنین اقدامی صورت بگیرد!؛ در پاسخ باید گفت: اگر چه اظهار ارادت به مقام الهی و والای ائمه هداة "علیهم السّلام" امری نیکو و پسندیده است، لکن به طور قطع می توان گفت: تقویت و حفظ جایگاه ولیِّ منصوب (بالعام) از طرف آن انوار الهی؛ قطعاً مورد رضایت آن ائمه هداة "علیهم السّلام" بوده و موجب پیشرفت جامعه اسلامی _که از اهداف اصلی آن هادیان حقیقی امّت است_ می باشد.

بنابراین از وظایف مسلمانان در جامعه اسلامی آن است که ولایت(و ولیّ جامعه‌ اسلامی) را با سه اقدام و وظیفه مهم (تعظیم، نصرت و اطاعت) تقویت نمایند تا جامعه اسلامی با قدرت هرچه بیشتر و اتّحاد و انسجام بالاتر بتواند به اهداف مبارک خود نائل آمده و زمینه ساز برای تمدن نوین اسلامی و ظهور منجی عالم بشریت باشد ان شاءالله.

پی نوشت ها:

۱) ترجمه تفصیلی آیه الکرسی؛ صفحه ۱۹و۱۸

۲) برای تفصیل مطلب: کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن؛ بحث "ولایت"

۳) کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن؛ صفحه ۴۵۱

۴) ( خدای تبارک و تعالی فرموده است: به تحقیق عذاب می کنم هر رعیتی را که در اسلام با پیروی پیشوای ستمگری که از جانب خدا نیست، دین‌داری کند، اگرچه آن رعیت نسبت به اعمال خود نیکوکارِ پرهیزگار باشد؛ و به تحقیق عفو می‌کنم از هر رعیتی که در اسلام با پیروی از پیشوای عادلی از جانب خدا دین‌داری کند، اگرچه آن رعیت نسبت به خود ستمگرِ بد کردار باشد. ) کافی، کتاب الحجّه، باب فی من دان الله عزوجل بغیر امام من الله، حدیث۴

رهبری معظم انقلاب "حفظه الله" در دیدار با فرماندهان نیروی زمینی ارتش در تاریخ ۰۳/۰۲/۱۳۹۱ ذیل حدیث شریف می فرمایند: ( مضمون حدیث این است: اگر سر رشته‌ی نظام یک جامعه به دست انسان های فاسد و ناباب و ستمگر و منحرف باشد، حرکات مؤمنانه‌ی افرادی که در این جامعه هستند، به جائی نمیرسد؛ و اگر در آنچنان جامعه‌ای کسانی تسلیم باشند و از آن ستمگران اطاعت کنند، خدا آنها را هم عذاب میکند. البته در همین حدیث، عکسش هم هست: «و لأعفونّ عن کلّ رعیّة فی الاسلام اطاعت اماما هادیا من اللّه عزّ و جلّ و ان کانت الرّعیّة فی اعمالها ظالمة مسیئة» که حالا اینها شرح دارد، نمی‌شود با همین ظاهر اکتفاء کرد.

خلاصه‌ی مطلب و جان مطلب این است که اگر چنانچه در یک نظامی، در یک مجموعه‌ای، در یک کشوری، در یک جامعه‌ای، حاکمیت و نظام، نظام الهی است، نظام عادلانه است، آن کسانی که اطاعت از این نظام میکنند، مورد عفو الهی هستند؛ ولو خطاهائی هم داشته باشند. شما می توانید این را در مقیاس یک کشور، در مقیاس یک امت، در مقیاس یک جامعه محاسبه کنید؛ در مقیاس یک سازمان، مثل سازمان ارتش هم میتوانید این را ملاحظه و محاسبه کنید. )

۵) سوره مائده؛ آیه۵۵

۶) امالی شیخ مفید؛ صفحه۱۴

۷) احتجاج طبرسی، جلد۱، صفحه۹۹

۸) سوره اعراف، آیه ۱۵۷

۹) کافی، جلد۲، صفحه۴۹۳

۱۰) سخنان بنی صدر در اجتماع مشهد؛ به نقل از حسن رحیم پور ازغدی، کتاب راز قطعنامه صفحه۱۵۷و۱۵۶

به قلم: علی گلستانی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • منتشرشده: ۲
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۱
  • ... IR ۱۵:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۸
    سلامتی خلف صالح امام خمینی و نائب بر حق امام زمان-عج- صلوات..
  • صالح IR ۱۰:۰۴ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۱
    سلام علیکم با عرض خسته نباشید خدمت نویسنده محترم و البته این که قبول باشه انشاءالله .... این جزوه شما را با دقت مطالعه کردم به نظر بنده در مبحث مقایسه صلوات بر ائمه معصومین و امام خمینی و خلف صالح ایشان امام خامنه ای احساس کردم که خیلی جزئی برخورد شده و چقدر زیبا بود که بیشتر به این مسئله می پرداختید و دلایل مستحکم برای زمانی که ما((( اسم ائمه معصومین علیه السلام را میشنویم و صلوات نمی فرستیم و لذا لازم نیست بر ولی فقیه هم صلوات بفرستیم )))دلایلی می آوردید