به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، در سال های اخیر یکی از چالش های حیات بشر شیوع ویروسی تحت عنوان کووید ۱۹ به صورت یک پاندمی بوده است. این پاندمی هنوز هم به طور کامل از بین نرفته و افرادی را درگیر خود می نماید، بنا بر آمار سازمان جهانی بهداشت موجب جان باختن بیش از شش میلیون نفر از انسان ها شده است.
در کنار تأثیراتی که شیوع بیماری کرونا روی شاخص های اقتصادی در سطح جهانی داشته است، آثار آن در حوزه های فرهنگی و اعتقادی افراد در جوامع توحیدی و غیرتوحیدی نیز قابل بررسی می باشد. یکی از این آثار تولید شبهاتی در زمینه های مختلف اعتقادی همچون خداشناسی، خیرات و شرور، طب اسلامی و شفاخواهی و شفادهی بوده است.
مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه در راستای پرداخت علمی به چالش های دین پژوهی در مواجهه با بیماری کرونا به کوشش قاسم بابایی اقدام به تولید کتابی تحت عنوان «کرونا و دین» به قلم جمعی از نویسندگان نموده است.
کرونا، فرصتی برای اندیشیدن انسان ها
در مقدمه این اثر می خوانیم: یکی از مسائلی که در هنگام بروز پدیده های بزرگ از جمله بیماری عالم گیر کرونا، مورد توجه بسیاری از انسان ها قرار می گیرد جایگاه و نقش خدا، آموزه های دینی و کارکرد دین در مواجهه با چنین پدیده هایی است. کرونا با همه سختی ها و مرارت های مادی و روحی و روانی که برای انسان داشته است می توان از آن به عنوان فرصتی یاد کرد برای اندیشیدن انسان؛ برای آن که انسان با خود بیاندیشد که آیا می توان از این پدیده، رهیافت تازه و افق نویی برای زیستن بهتر در این عالم یافت؟ و اگر چنین است سازوکار و نقشه راه آن چیست؟ مطالبه بشر امروز برای تبیین نقش خدا در پدیده های علام، فرصت و زمینه مناسبی را برای عالم دین فراهم آورده است تا رسالت آگاهی بخشی و روشن گری خود را فهم بهتر رابطه انسان با خدا و دین به سرانجام برسانند.
کتاب «کرونا و دین» در چهار فصل با عناوین «کرونا و مسائل خداشناسی»، «کرونا و مسائل نظام آفرینش»، «نگاهی دینی به کارکردهای کرونا» و «رنج طلبی و شفاخواهی» تدوین شده است.
انگاره های رنگارنگ از وجود خدا
در نخستین گفتار از فصل اول این کتاب که به بازانگاری تلقی آدمی از خدا در مواجهه با کرونا می پردازد، پس از تشریح معناشناسانه انگاره و بازانگاری، «انگاره ما از خدا» ین گونه تشریح شده است: از خدا انگاره های رنگارنگی در عرف و ادیان وجود دارد؛ مانند: پدر، مادر، پادشاه، دوست، داور، معشوق و شبان. پشت پرده برخی دیدگاه های الهیاتی نیز انگاره هایی همچون ساعت ساز ناشی، معمار بازنشسته و رخنه پوش جهل ها نهفته است.
از نظر ملاصدرا، در نسبتی که ما را خداوند برقرار می کنیم، دو جنبه از خدا را می یابیم؛ اول: الله از آن جهت که الله است؛ دوم: الله در تصور مجعول ما. به تعبیر ملاصدرا جنبه دوم از خدا، بتی است که قوه وهم، قوه متصرفه و قوه عقل ما آن را ساخته است و از این جهت، تفاوتی میان بت خارجی و بت نفسانی نیست؛ زیرا هر دو ساخته بشر است.
خدا به مثابه الله، جامع همه اسما
می توان گفت انگاره خدا به مثابه بت به آن انگاره هایی برمی گردد که در آن، خدا باید به تمایلات ما پاسخ مثبت دهد و نباید جهان را به گونه ای طراحی کند که در آن شری به آدمی برسد. در غیر این صورت، خدا دست خوش انکار و رد قرار می گیرد؛ اما در تلقی خدا به مثابه الله، خدا جامع همه اسما است و میان این دو تلقی می توان تلقی دیگری مطرح کرد که در آن خدا فقط با برخی از اسما بر ما تجلی می کند و با جای گزین شدن این انگاره از خدا اگر خدا با اسمای دیگری تجلی کند، مورد انکار واقع می شود.
از منظر نگارنده، انگاره ما از خدا در ساحت های «باور، انکار و تردید»، «گزینش دلیل»، «مواجهه و تفسیر اوصاف خدا» و همچنین «تفسیر تجربه های دینی» مؤثر است.
کتاب «کرونا و دین» در ادامه دو چهره وجودی کرونا را تحت عنوان «کرونا به مثابه شرّ مهیب یا شرّ گزاف» و «کرونا به مثابه موقعیت مرزی» مورد بررسی قرار داده است. در شرح این دو چهره آمده است که کووید-۱۹ با تلقی شرّ گزاف و بی وجه یا شرّ مهیب می تواند انگاره خدا به مثابه قادر مطلق یا خدا به مثابه عالم مطلق، یا خدا به مثابه خیرخواه مطلق را سمت خدای فاقد این صفات یا به سوی انکار خدا سوق دهد. یا در پاره ای آدمیان که اهل تعقل و تأملات وجوددی هستند به تعمیق انگاره خدا به مثابه قادر مطلق یا عالم مطلق یا خوارخواه مطلق بیانجامد و برخی را به خدای ورای متقابلات و جامع اسما رهنمون شود.
رهایی در وادی الحاد
کووید-۱۹ با شیوع درازمدتش، بت های مفهومی ای را که سال ها در طیفی از آدمیان ریشه دوانده، در هم می کوبد و با این کارکرد، بهترین فرصت را فراروی متألهان عالم قرار می دهد تا با مجاهدت های ایمانی و علمی و هدایت گری، مقدمات شکل گیری انگاره های آبادگری از خدا را در انسان ها فراهم کنند. اگر این مجاهدت صورت نگیرد، از سویی انگاره های سست و بی پایه از خدا در برخی آدمیان، در طوفان کرونایی تخریب شده و از طرفی انگاره جدیدی از خدا در آن ها شکل نگرفته است. در نتیجه، این طیف از آدمیان، در وادی الحاد رها می شوند.
افزایش ۱۸ درصدی آمار افسردگی در جهان
در گفتار دوم فصل اول، قاسم بابایی «خدای حاضر در کرونا و پساکرونا» را مورد بررسی قرار می دهد و می نویسد: جهان غرب در عصر حاضر پس از دوره های کلاسیک و مدرن، در دوره پست مدرن قرار دارد. هسته مشترکی که می توان در هردو دوره مدرن و پست مدرن یافت خسوف و حذف خداوند متعال از متن زندگی است. نتیجه چنین نگرشی، سرگشتگی و وانهادگی انسان بود و آدمی از جهت آرامش روانی و سلامت روحی، دچار آسیب شد. سازمان جهانی بهداشت در گزارشی اعلام کرد که آمار مبتلایان به افسردگی از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ میلادی ۱۸ درصد افزایش یافته است. آمار سازمان جهانی بهداشت نشان می دهد که افسردگی، شایع ترین اختلال روانی است که بیش از ۳۰۰ میلیون نفر در سراسر جهان به آن مبتلا هستند و این یکی از پیامدهای دوری از خداست. خداوند متعال در چنین موقعیتی با فروفرستادن عذاب، انسان را به خود می آورد تا به حقیقت هستی خویش که امکان فقری و وجودی است، آگاهی یابد. قرآن
کریم می فرماید: «وَ لَقَد أرسَلنا إلی أمَمِ مِن قَبلِکَ فَاَخَذناهُم بِالبَأساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُم یَتَضَرَّعُونَ»، ما به سوی امت هایی که پیش از تو بودند (پیامبرانی) فرستادیم و (هنگامی که با این پیامبران به مخالفت برخاستند) آن ها را با شدت و رنج و ناراحتی مواجه ساختیم؛ شاید (بیدار شوند و در برابر حق) خضوع کنند و تسلیم گردند.
بیماری کرونا مصداق بأساء و ضراء است. بیماری فراگیری برای تمام بشریت تا انسان از مرکب غرور پیاده شود و به امکان فقری و نداری خویش آگاه گردد.
کرونا، ایجاد کننده چالش در روابط چهارگانه انسان با خود، با خدا، با طبیعت و با اجتماع
در اولین گفتار از فصل دوم کتاب «کرونا و دین» گفت و گویی با حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه با عنوان بیماری کرونا و چالش در ارتباطات چهارگانه آمده است.
استاد حوزه و دانشگاه در این گفت و گو به تشریح چالش های بیماری کرونا در ارتباطات چهارگانه انسان پرداخته و می گوید: کرونا بحران معنا را در رابطه انسان با خود، بحران بندگی را در رابطه با خدا، بحران محیط زیست را در رابطه با طبیعت و بحران روابط اجتماعی را در رابطه انسان با انسان های دیگر ایجاد کرده است.
وی در ادامه عوامل فروکش کردن اعتقاد به خدا در غرب را برشمرده و می گوید: عوامل متعددی در فروکش کردن اعتقاد به خدا در غرب نقش دارد که تبیین آن ها به سه دلیل، اهمیت دارد: ۱. مسئله شر که برخی فیلسوفان غرب طرح کردند و شرور طبیعی و اخلاقی را ناسازگار با وجود خداوند می دانند.
۲. مسئله آزادی بشر که در میان اگزیستانسیالیست ها مطرح است.
۳. جهان بینی مدرن که با اندیشه های مکتب پوزیتیویسم هیچ جایگاه طبیعی برای خدا قائل نیست.
حجت الاسلام والمسلمین خسروپناه سپس به پاسخ دهی در مقابل شبهات مطرح شده از سوی برخی اندیشمندان غرب همچون هیوم و جی.ال.مکی پرداخته است.
این استاد حوزه مدعی است پوزیتیوست ها سردمداران جهان بینی مدرن هستند؛ هرچند در عصر ما افول کردند. در اندیشه های آن ها هیچ جایگاهی طبیعی برای خدا نیست. پوزیتیویسم، اولین بار توسط فرانسیس بیکن، فیلسوف انگلیسی به کار رفت. وی بر این باور بود که ذهن، بدون هیچ گونه پیش فرض و مفاهیم ذهنی و قبلی، باید در جست و جوی کشف طبیعت باشد و نباید به استنتاج منطقی صرف، روی آورد. این اصطلاح بعدها توسط «آگوست کنت» نیز به کار رفت. او این واژه را بر آخرین مرحله تفکر، پس از مراحل دینی و فلسفی اطلاق کرد.
سنت های الهی و کرونا
محمد رشیدزاده در دومین گفتار از فصل دوم کتاب «کرونا و دین» به تشریح ارتباط سنت های الهی با بیماری کرونا پرداخته است. او می گوید: سنت در لغت به معنای راه، روش و طریق شناخته شده، آیین، قانون، شریعت و بیان کردن، به کار رفته است. سنت به هر امری که شناخته شده باشد اطلاق می گردد؛ خواه خیر باشد یا شر.
وی می نویسد: موضوع و متعلق سنت های الهی افعال و افکار انسان است. اگر افکار و رفتار انسان در راستای عبودیت و توحید الهی باشد، سنت هایی از سنخ نعمت، تحقق می یابد. در مقابل اگر افعال و اندیشه های بشر در مسیر الحاد و شرک باشد سنت های قهری و عذابی را در پی خواهد داشت. برخی آیات، بیانگر برخی سنت های ناظر به فعل و سرنوشت انسان هاست: «إنّ اللّهَ لا یُغیِّرُ ما بِقَومٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنفُسِهِم» خداوند سرنوشت هیچ قومی (و ملتی) را تغییر نمی دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند.
تغییرات جوامع، مرتبط با اعمال، رفتار و افکار آنان است
از این آیه دانسته می شود که تغییراتی که در یک قوم و جامعه رخ می دهد، رابطه مستقیمی با اعمال، رفتار و افکار آن ها دارد. اگر در مسیر حق باشد نتیجه اش خیر خواهد بود و اگر در مسیر شرک و کفر باشد شر و عذاب در پی آن است.
رشیدزاده در بخش نتیجه گیری این گفتار می نویسد: به طور کلی بین سنت های الهی و هر نوع گرفتاری، بلا و رنج و بیماری کرونا به طور خاص ارتباط وجود دارد.
کرونا، وسیله ای برای بیدار کردن اندیشه های خفته
مهدی میری در اولین گفتار از فصل سوم کتاب «کرونا و دین» به بررسی حقیقت بیماری و کارکرد آن از منظر دینی پرداخته است. او می نویسد: شیوع بیماری کووید-۱۹ در ایران و جهان، زمینه پیدایش برخی پرسش ها و اندیشه ها در مورد پدیده بیماری و درمان در سطح اجتماع شده است. اساساً هرچه در زندگی فردی یا اجتماعی، انسان را از حالات عادی و مأنوسات زندگی اش جدا کند، زمینه اندیشیدن در آن عرصه را فراهم می کند، چنان که حضرت ابراهیم علیه السلام پس از شکستن های بت های قوم، که شکستن عادت ها و رسوم رسوب کرده بود، لحظاتی، انواری از اندیشه های خفته را در وجود آنان بیدار کرد، گرچه پایدار نماید؛ «فَرَجَعُوا إلی أَنفُسِهِم ثُمَّ نُکِسُوا عَلی رُئُوسِهِم» بازگشت آنان به نفوس خود، باریافتن به اندیشه های نابی است که فروخفته بودند و نیاز به تلنگر داشتند تا حجت بر آن ها تمام شود؛ ولی به اختیار خود، بر سرهایشان واژگون گشتند. چرا که همان طور که سر، فرمانده و راهنمای مقصد حرکت بدن است، فهم حقیقی و شهودی نیز باید فرمانده حرکت نفوس باشد؛ مگر اینکه انسان به توجیه این فهم شهودی پرداخته و هوس رسیدن به منافع مادون، فرماندهی حرکت را به عهده گرفته و به جای سر بنشیند. در این صورت، فهم توجیه شده است که باید به دنبال او به درآید. این گونه است که انسان، دیگربار به همان مأنوسات سابق بازمی گردد؛ ولی سیر بیدارباش های تفکر بشری همچنان ادامه دارد.
کرونا، نقش سازندگی را هم ایفا کرد
نگارنده برای بیماری های بشری علاوه بر سختی ها و مشقت های آن، نقش سازندگی را هم قائل شده و در دو محور به بررسی نقش بیماری در تربیت نفس انسانی و تربیت دیگران پرداخته است.
محمد عابدی در کتاب «کرونا و دین» کارکردهای بیماری های فراگیر در تربیت بشر را مورد بررسی قرار داده و می نویسد: بیماری کرونا با خصوصیاتی که برای آن مطرح شده و با توجه به تفاوت هایش از نسل های سابق این بیماری، دست کم از منظر پیشینه پزشکی، نوپدید است و نمی توان انتظار داشت که قرآن کریم به صراحت به آن بپردازد؛ هرچند در مورد اصل بیماری مواردی در قرآن می توان یافت مثل آیه ۲۴۳ سوره بقره، آیه ۹۷ سوره طه و آیه ۳۳ سوره صاد و دیگر آیات.
عنایت به قرآن، پاسخ گوی مسائل بشر
آنچه مهم است این است که در بیماری های فراگیر مانند کرونا، همچون مسائل نوپدید، راه دستیابی به دیدگاه قرآن، استفاده از ظرفیتی است که قرآن را برای همیشه پاسخ گوی مسائل مورد نیاز بشر قرار داده است. یعنی عنایت به مبانی قرآنی که با تطبیق آن ها بر مصادیق خارجی، می توان به پاسخ هایی بر مدار قرآن دست یافت. بنابراین پاسخ قرآن مدار به پرسش تحقیق، در گرو پذیرش بنیان های مهم قرآنی است که مهم ترین آن ها معرفی می شود:
هدفمندی خلقت هستی و انسان؛
کمال انسان، هدف خلقت؛
تکامل بشر با ربوبیت الهی؛
مصائب بزرگ، مشکلات متنوعی را به دنبال دارند
کارکردهای فردی و اجتماعی دین در بیماری کرونا، سومین گفتار از فصل سوم کتاب «کرونا و دین» می باشد که به قلم وحید سهرابی فر مورد تشریح واقع شده است. او می نویسد: مصائب بزرگ، همواره با خود چالش های اساسی به همراه آورده اند. این چالش ها گاه در حیطه مباحث نظری بوده است؛ مانند آنکه نسبت شرور در جهان با خدای خیّر محض چگونه است و چطور می توان در عین اعتقاد به خدای مهربان، قادر و خبیر، این شرور را توجیه کرد. چالش هایی از این دست، بیشتر در زمره مسائل فلسفی و الهیاتی روی می دهد و از دیرباز مورد توجه علما بوده و در فضاهای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است.
با این حال، چالش های مصائب بزرگ به مشکلات الهیاتی و فلسفی محدود نمی شود؛ بلکه انبوهی از مشکلات فردی و اجتماعی را در پی دارد. مشکلاتی مانند احساس بی معنایی و رنج بیهودگی، ضرر و خسران در زندگی، از دست دادن عزیزان و... از جمله این مشکلات است.
معنویت، یاری گر درمان های متعارف است
تجربه نشان داده که بیمارانی که در کنار درمان های متعارف، از فرآیند معنوی درمان نیز برخوردار بوده اند، نتایج بهتری در مورد بهبودی بیماری یا تخفیف آن کسب کرده اند. بنابراین یکی از کارکردهای فردی مهم دین در زمان گسترش بلایای فراگیری چون کرونا، مشارکت جانبی در طی فرایند درمان است.
پزشکی، حرفه ای متصف به قدسیت
سید مصطفی محقق داماد در گفتاری دیگر از فصل سوم این کتاب می نویسد: حرفه پزشکی یکی از حرفه هایی است که به قدسیت متصف می گردد؛ قدسیت پزشکی به خاطر جهات عدیده ای است که به برخی از آن ها به اختصار اشاره می کنم.
اولین جهت قدسیت پزشکی آن است که یکی از اسمای فعلی حق تعالی که شافی است، به دست طبیب تحقق می یابد. در قرآن مجید، حق تعالی، از قول حضرت ابراهیم، چنین معرفی شده است: «وَ إذَا مَرِضتُ فَهُوَ یَشفِینِ» یعنی فعل شفای بیمار از افعالی است که بدون واسطه به دست حق تعالی است؛ بنابراین عملیات پزشکی اعم از دارو دادن و سایر تلاش های کادر پزشکی که به شفا و درمان منتهی می گردد، انجام مقدمات فعل الهی است.
رنج طلبی و شفاخواهی
فصل پنجم کتاب «کرونا و دین» که موضوع رنج طلبی و شفاخواهی اختصاص یافته، در دو گفتار به بررسی مسئله «رنج» از دیدگاه عرفان اسلامی و مسئله شفاخواهی و شفادهی در دوران کرونا می پردازد.
نگارنده می نویسد: رنج از یک منظر دو قسم است: رنج تکوینی و رنج تکاملی؛ رنج تکوینی، رنجی است که در سرشت وجودی انسان قرار داده شده و از انسان جدایی ناپذیر است. انسان از جماد به نبات، از نبات به حیوان و از حیوان به انسان تبدیل می گردد؛ در همه این مراحل، رنج با او همراه است.
رنج تکاملی به دو صورت، ممکن و قابل فهم است:
رنج رهانشدنی: رنجی که تکامل، بدون آن غیرقابل تصور است، بدین معنا که انسان در سیر درونی و سیر انفسی از «حیوان بالفعل» بودن به «انسان بالفعل» شدن یا «تکامل در انسانیت» با رنج و ریاضت آمیخته، با جهاد و مجاهدت قرین بوده و استکمال او رهین رنج است و این تکامل مبتنی بر آگاهی، اختیار، عمل و مسئولیت است.
رنج رهاشدنی: رنجی است که به تدریج به «راحتی» تبدیل و مقدمه مرحله بالاتر می شود تا انسان به مرحله شهود و وصول رسیده و از «رنج هجران» و «درد فراق» رهایی یابد. در این صیرورت و شدن، به واسطه «معرفت» و «محبت» است که رنج ها به راحتی، تکلیف به تشریف، بدل خواهد شد.
شفا چیست و از چه کسانی می توان آن را طلب کرد؟
حجت الاسلام والمسلمین محمدباقر پورامینی در آخرین گفتار این کتاب به مسئله شفاخواهی و شفادهی در دوران کرونا پرداخته و می نویسد: واژه «شفا» در لغت به معنای صحت و سلامت است و در مقابل بیماری، عیب و نقص می آید. با بررسی ابعاد مختلف انسان در می یابیم که هر فرد دو بعد جسمی و روحی دارد و هرکدام از این ابعاد ممکن است در معرض بیماری قرار گیرند.
وی در پاسخ به سؤال که «آیا شفاخواهی و تبرک جویی به اماکن خاص در روایات شیعه و سنی آمده است»، می نویسد: در آثار اندیشمندان شیعه و سنی، نمونه هایی از شفاخواهی و تبرک جویی به اشیا و اماکن خاص بیان شده است. تبرک به کعبه و پرده آن، اشیای منسوب به پیامبر صلی الله علیه و آله، آب زمزم، آب ناودان کعبه، غبار مدینه و تربت امام حسین علیه السلام نمونه هایی از آن است.
باید یادآور شد که این اماکن مقدس در کنار اقتضای شفای جسمی و علاج بیماری ها، کانونی برای شفای بیماری های روحی و اعتقادی است و اگر نسبت این بخش را با شفادادن های جسمی بسنجیم، درصد بالایی را به خود اختصاص می دهد.
قراردادن ایمان و دانش پزشکی در کنار هم و حتی تصویر تقابل میان آن دو، امری بیهوده است؛ علم و ایمان، متمم و مکمل یکدیگرند و هردو به انسان، امنیت می بخشند و از این رو نیاز انسان به دانش پزشکی و ایمان، توأمان مورد توجه است.
گفتنی است، کتاب «کرونا و دین» در یک جلد با قطع رقعی و ۲۷۴ صفحه در سال ۱۴۰۱، با پشتیبانی دبیرخانه حمایت از طرح های پژوهشی معاونت پژوهش حوزه های علمیه و توسط نشر حوزه در ۵۰۰ نسخه به چاپ رسیده است.