خبرگزاری حوزه - تهران / قرار است دستاندرکاران کنگره شهدای استان قم با رهبر انقلاب دیدار کنند. خیلیها دو سه ساعت مانده به ملاقات، خودشان را به محل دیدار یعنی حسینیه امام خمینی(ره) در تهران رساندهاند.
آرام آرام صندلیها پر میشود و خوش و بشهای کم سروصدا اما بانشاط را از دیدگان افراد میشود حس کرد و دید.
ردیفهای اول صرفا اختصاص به مسئولین ندارد، برخی شعرا و چهرههای فرهنگی استان هم در همان ردیفهای جلو دیده میشوند؛ حتی آقای موحد دبیر کنگره هم که یکجورایی خودش را میزبان میداند بعضی از رزمندههای قدیمی را با اصرار به جلو میبرد.
خبرنگار و تیم خبری صداوسیما هم که از قم آمده، در حال آماده کردن سؤالها و کادربندی و لوکیشن و پیدا کردن سوژههاست تا گزارش خود را دنبال کند؛ مدتی است که دفتر رهبری به نوبت از صداوسیمای مراکز استانها و خبرنگاران رسانهها دعوت میکند تا خودشان متن و حاشیه دیدارهای آقا را روایت کنند؛ ابتکار و تصمیم پسندیدهای است.
هنوز یکساعت تا شروع دیدار مانده و خیلیها از فرصت استفاده میکنند تا با بقیه میهمانان سلام و علیک کنند اما لحظه لحظه بر نفرات افزوده میشود و این خیلی مهم است که صندلی خود را از دست ندهی! این اهمیت برای افرادی که نزدیکترند بیشتر است.
حضور جانبازان دفاع مقدس در دیدار و افرادی که مدتهاست به محوریت شهید و شهادت و کنگره شهدا با یکدیگر همکاری داشتهاند کاملا حال و هوای جلسه را با موضوع شهدا گره زده است. روایتی از رسول گرامی اسلام هم با این مضمون در حسینیه امام خمینی(ره) نقش بسته که شهید، اولین کسی است که وارد بهشت میشود.
برخی مسئولین کشوری هم به جمع حاضرین افزوده میشوند. از آقای رحیم صفوی و سردار جلالی گرفته تا وزیر اطلاعات و امیر موسوی و تعدادی دیگر که از قضا بعضیهایشان قمی یا ساکن قم بودهاند.
هنوز تا دیدار مانده، حاج علی مالکی که مداح اهلبیت علیهمالسلام و رزمنده دوران دفاع مقدس است پشت بلندگو میرود. از مخاطبین خودش به «رفقا و همسنگرها» یاد میکند و تاکید میکند که همه به دعوت شهدا اینجا هستیم. میگوید: اگر در امتحانهایی که برایمان پیش میآید کم بیاوریم نمیتوانیم جلوی رفقای شهیدمان سرمان را بالا بیاوریم. در اشعارش از امام عصر(عج) میخواند و به وقایع شیراز و شهدای شاهچراغ(ع) هم اشاره میکند و با روضه حضرت زهراء(س) اشک همه را در میآورد.
بعد از او حاج حسن مالکی دیگر مداح اهلبیت(ع) میآید و چند شعر را با همه حاضران تکرار میکند و علاقهمندی حاضران برای دیدار با سیدنا القائد یکصدا در حسینیه امام خمینی(ره) فریاد میشود. خلاصه اینکه امروز روز «مالکی»هاست! حاج حسن مالکی البته نقش مجری را هم ایفا میکند و از طرف مسئولین دفتر تاکید میکند که همه ماسک داشته باشند.
سکوت خاصی بر جلسه حکفرما شده و همه منتظرند... خبری از سردار موحد که یکساعت قبل اینطرف و آنطرف میرفت و با همه خوش و بش میکرد نیست. شنیده میشود که نمایشگاهی از فعالیتهای کنگره آماده شده و در نزدیکی محل دیدار در حال ارائه گزارش به رهبری است.
حالا سردار موحد میآید، عکاسها بیشتر میشوند، انگار خبرهایی هست... همه در حالت سکوت و انتظارند که یکدفعه یکپارچه نور، کالجبل الراسخ وارد میشود. الان ذوق و شوق را یکجا میشود دید و حس کرد. همه از شوق میایستند. شعار میدهند: صل علی محمد نایب مهدی آمد، ما ملتی بصیریم ذلت نمیپذیریم، هیهات منا الذله...
جلسه با تلاوت آیاتی از قرآن آغاز میشود؛ قاری قرآن از آیات شهادت و «فوز عظیم» تلاوت میکند. بعد از او یک به یک، سه نفر قبل از آقا صحبت میکنند؛ اول از همه آقای سعیدی از ائمه جمعه قم و تولیت حرم حضرت معصومه(س) است که به تاریخ قم و هجرت علما و بازتاسیس حوزه علمیه قم و نهضت امام رحمتالله علیه و همچنین مردم باایمان، بصیر، شجاع و پیشگام مردم قم در عرصههای رزم، حماسه، فکر و فرهنگ اشاره میکند. بعد از او آقای شاهچراغی استاندار قم به نقش قم در شکلگیری انقلاب و همینطور دوران دفاع مقدس و نیز محرومیت زدایی اشاره میکند و در پایان از مهدی زاهدلویی شهید همین چند هفته اخیر که مظلومانه در اغتشاشات به شهادت رسید نام میبرد.
اما آقای موحد فرمانده سپاه استان گزارش مفصلی از فعالیتهایی که در راستای برپایی کنگره ملی شهدای قم انجام گرفته ارائه میدهد.
بعد از صحبتهای نسبتا طولانی ایشان آقا به نفرات بعدی اشاره میکنند و میگویند: آقایان فرمایش ندارند؟!
همین سوال آقا بعد از صحبتهای نسبتا طولانی نفر قبلی با لبخند و خنده حضار همراه میشود.
همه منتظرند تا سخنرانی رهبر انقلاب آغاز شود. آقا همان ابتدا به گزارشهای مفصلِ ارائه شده اشاره میکنند و میگویند که اقدامات انجام گرفته همهاش خوب است اما اگر این اقدامات منجر به زنده شدن یاد شهدا و انتقال پیام شهدا نباشد فایده ندارد و ضمن تاکید بر ضرورت آشنایی نسل نو با وقایع گذشته اشاره میکنند که این مهم با زبان هنر قابل تحقق است.
آقا تعبیر ممتاز و جدیدی را هم برای قم به کار میبرند. از نوجوانی و حتی در کتب درسی شنیده بودیم که از قم به شهر «خون و قیام» یاد میشد اما سیدنا القائد در این دیدار اشاره کردند که قم نه تنها شهر «قیام» که شهر «اقامه» نیز هست؛ یعنی کشور را به حرکت و قیام واداشت و در همین راستا خاطراتی هم از درس حضرت امام و بازاریهای قم که خواستار حرکت انقلابی شده بودند نقل میکنند.
آقا لابهلای فرمایشات خود که از قبولی قمیها در امتحانات بعد از انقلاب تمجید میکنند این نکته را هم بیان میکنند که این نوع «امتحانات» پی در پی برای ملت ما وجود دارد؛ نکتهای که برای بسیاری از حاضران و افراد نکتهسنج محل دقت و تامل است.
حضرت آقا از شهید زینالدین، شهید احمدلو، یک گروه سرود نوجوان و تعدادی از بانوان قمی که در مراسم روضه به شهادت رسیدند به طور خاص یاد میکنند.
از نکات قابل توجه در این دیدار این است که حداقل 3 بار بر ضرورت استفاده از قالب هنر برای انتقال پیام شهدا و کارهای فرهنگی از این دست تاکید میشود؛ حتی آقا سوژههایی از رویدادهای قم را برای کار مستند پیشنهاد میدهند و بخشی از سناریو را هم بیان میکنند که مثلا میتوان مستندی درباره گروهی از نوجوانان گروه سرود در قم که به شهادت رسیدند تولید کرد.
یکجای فرمایشات خود تاکید میکنند که با تاریخ و کتاب و مانند آن مخالف نیستند اما شاید «صدی نود» احتیاج به زبان هنر باشد.
آقا از «شهید» به عنوان یک «کتاب» دارای مجموعهای از معارف دینی، ملی و مکارم اخلاقی یاد میکنند و شهدا را بخشی از نخ تسبیحی میدانند که کشور ما را با مجموعهای از قومیتها و زبانهای مختلف به هم متصل کرده است.
آخرین دقایق سخنرانی آقا با توصیههای ایشان در زمینه توجه به شرححالهایی که درباره شهدا هست و همینطور گرامیداشت یاد شهدای واقعه تروریستی شاهچراغ شیراز به پایان میرسد.
در پایان سخنرانی، حضرت آقا با احترام از جمع خداحافظی میکنند و شعارهای قمیها در اعلام وفاداری به رهبر انقلاب، بدرقه سیدنا القائد میشود.
گویی دیدار حضرت ماه، یک انرژی خاصی به همگان داده است و حاضران انگار مدتهاست هم را ندیدهاند و همینطور خوش و بش میکنند و عکس یادگاری هم میگیرند.
گزارشگر: حمیدرضا عارف