به گزارش خبرگزاری حوزه، مرکز پژوهشی دایرةالمعارف علوم عقلی اسلامی بیش از ۲۰ سال پیش به عنوان یک کار پژوهشی عظیم در مؤسسه آموزشی و پژوهشی حضرت امام خمینی(ره) تحت اشراف علمی آیت الله محمدتقی مصباح یزدی شروع به فعالیت در عرصه علوم اسلامی کرد. برای آشنایی بیشتر و بهتر با این مرکز پژوهشی ، گفتوگو کردیم با حجتالاسلام و المسلمین احمد ابوترابی، رئیس مرکز پژوهشی دایرةالمعارف علوم عقلی اسلامی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، که مشروح این گفتوگوی خبرگزاری حوزه را بخوانید ؛
حوزه نیوز: به عنوان اولین سوال تاریخچه ای از تأسیس این مرکز پژوهشی بیان بفرمائید:
ابتدا جا دارد از خبرگزاری حوزههای علمیه برای فرصتی که برای معرفی این مرکز فراهم آورده است صمیمانه تشکر کنم. این کار پژوهشی بزرگی که در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، تحت اشراف مرحوم آیتالله مصباح رضوان الله تعالی علیه شروع شد و ادامه دارد و ان شاءالله با اطلاعرسانی سازنده معرفی و زمینه استفاده از محصولات آن فراهم شود، بیش از ۲۰ سال سابقه فعالیت دارد و از ابتدا به عنوان یک پروژه بسیار بزرگ و طولانی با راهنمایی و حمایت های آیت الله مصباح برنامه خود را آغاز کرد.
اینکه عرض میکنم بسیار بزرگ، بخاطر این است که این کار وقتی با کارهای بزرگ مراکز دیگری که در داخل و خارج کشور در این خصوص فعال هستند مقایسه می شوند، میبینیم از نظر انواع فعالیت، کیفیت و خروجی، گستردگی، عمق و دقت قابل قیاس نیستند، که این اقدام، بسیار بزرگ، گسترده و طولانی مدّت است که از سوی مؤسسه در حال انجام میباشد. مرحوم آیتالله مصباح معتقد بود این بخش یک کار خاصی است که نباید فکر محصول کوتاه مدت برای آن باشید، می فرمودند پروژهای ۵۰ تا ۱۰۰ ساله است. البته اینطور نیست که خروجی ها و عرضه محصولات آن نیاز به زمان بسیار داشته باشند منظور کل پروژه است ما تقریبا هر دو سال یکبار مراسم رونمایی از محصولات برگزار میکنیم و در هر رونمایی آثار زیادی رونمایی میشود. البته برخی محصولاتی که در سالهای اخیر رونمایی شده حاصل کار بیست سالِ با همکاری حدود بیست پژوهشگر بوده است
بحمدالله امروز با حضور دهها استاد خُبره و صاحب نظر در قالب گروههای علمی حدود ۲۲ سال از عمر این مرکز را شاهد هستیم که خود دارای آثار و برکات ارزشمندی به علم و جامعه علمی کشور و جهان اسلام کرده است.
حوزه نیوز: عمده فعالیت و رسالت این مرکز در بدنه مؤسسه چیست؟ تفاوت کار شما با مراکز مشابه کدام است؟
این مرکز پژوهشی دارای یک هدف نهایی، اصلی است و آن تدوین دایرةالمعارف برای هر یک از رشتههای علوم عقلی اسلامی است یعنی این رشته ها با توجه به شرایط مشخص میشوند در حال حاضر مجموعهای از رشتههایی که پایه علوم عقلی اسلامیاند مانند؛ معرفتشناسی، منطق، فلسفه، کلام، عرفان و زیرشاخههایی از انها در دستور کار است مثلا برای منطق منطق رواقی ـ مگاری، منطق جدید در حد ضرورت برای مقایسه با منطق سنتی و منطق مسلمانان و منطق ارسطو. در فلسفه علاوه بر فلسفه مشائ و حکمت متعالیه که اصل منطق اشراقی لذا آن پایهای که در این مرکز ریخته شده و ریزساختهایی که تدارک دیده شده برای تهیه چنین دایرةالمعارفهایی در این موضوعات است. علاوه بر این موضوعات زیرشاخههای مرتبط با علوم عقلی وجود دارد که باز برای ما دارای اهمیت هستند، مثلا زیر شاخههای فلسفه که شامل فلسفههای مضاف که به نوعی امتداد علوم عقلی اسلامی هستند، می باشد. به عنوان نمونه می توان به فلسفه دین، فلسفه اخلاق، فلسفه حقوق، فلسفه سیاست که مورد نیاز محققین و پژوهشگران است و در پایهگذاری علوم انسانی اسلامی بسیار مؤثر می باشند، اشاره کرد. برای هر یک از این زیرشاخه ها قرار است دایرةالمعارفی جامع نوشته شود.
یکی از رسالتهای ما مهندسی علوم است/۲۰ سال علوم اسلامی و انسانی را مهندسی کردهایم
تفاوت اساسی که این مرکز با مراکز مشابه که در فعالیت های دایرةالمعارف نویسی اقدام می کنند، این است که ما دارای یک اهداف متوسط، میانی و بلند مدت هستیم که برای این کار تعریف شده است. اهدافی که خودشان به تنهایی آنچنان دارای اهمیت هستند که میتوانند هدف مؤسسات مستقل دیگر باشند. به عبارت دیگر، اهداف متوسط ما از یک طرف زمینه کار بزرگ بعدی را فراهم میکند واز طرفی دیگر خودش یک مجموعه بسیار قابل استفادهای برای علوم عقلی اسلامی است.
اگر بخواهیم اهداف متوسط مرکز را تحت یک عنوان بیان کنیم، در واقع فراهم آوردن زمینه تحقیق و زیرساختهایی علمی و ابزاری برای پژوهش در علوم عقلی است. این زیرساختها عمدتاً خودشان مجموعهای از تولیدات علمیاند یعنی تولید علماند. یکی از بزرگترین اهداف متوسط ما که در همه رشتهها در حال انجام است و عمدتاً هم به پایان رسیده و ما را به هدف دوممان نزدیک میکند، «مهندسی علوم» است. یعنی نقشه هریک از این علوم ترسیم میشود تا پژوهشگران براساس آن نقشه بتوانند موضوعات خودشان را دنبال کنند. تقریباً ۲۰ سال مشغول این مهندسی بودهایم.
حوزه نیوز – شیوه کار علمی، ارائه مقالات و نگارش دایرةالمعارف در مرکز به چه سبکی است؟
اصطلاحنامهها، اقدامی برای بهتر شناختن علوم
معمولاً مراکز دایرةالمعارفنویسی از همان سالهای اول یا از همان سال اول نوشتن مقالات را آغاز میکنند و شاید بعد از ۳-۲ سال یک جلد دایرهالمعارف را مثلاً عرضه میکنند اما در این مرکز فرآیند نگارش مقالات و تایید آن همچنین تدوین دایرةالمعارف اینگونه نیست. اگر بخواهیم یک دایرةالمعارف مطابق با استانداردها و معیارهای مطلوب در حد قابل قبول ویا ایدهآل برای کارهای بزرگتر فراهم کنیم، ابتدا باید این علوم را به خوبی بشناسیم و نقشه این علوم را بدانیم و جایگاه هر موضوع را در این علوم بدانیم و بتوانیم آنرا معرفی کنیم.
برای این موضوع، مهمترین کاری که در این مجموعه انجام شده است، نگارش اصطلاحنامه برای هر یک از این علوم است. اصطلاحنامه یعنی اینکه مجموعه اصطلاحات این علم از همه کتابهای مهم این علم در طول تاریخ استخراج و جایگاه هراصطلاح با هرموضوع در کل علم مشخص میشود. مثلاً فرض کنید، منطقهای را بخواهیم نسبتش را با کل دنیا مشخص کنیم که در کجای دنیا واقع شده، همسایههایش چه کسانی هستند، با چه شهرها و استانها مرتبط است، ارتباطش با کشورهای دیگر چگونه است، با قارههای دیگر چه نسبتی دارد. لذا در خصوص اصطلاحنامه هم چنین نگاهی است، نسبت به هر اصطلاحی، هر موضوعی در این علم جایگاه این اصطلاح را باید در کل این مجموعه تعیین کنیم، راهش این است که تمام اصطلاحات را از تمام کتابها استخراج کنیم و تکتک این موضوعات را در جایگاه خودش قرار بدهیم، این اقدام یک کار سادهای نبود، مجموعهای از برجستهترین افراد حوزه و گاه دانشگاهی در هر یک از این علوم، دعوت شدند، شوراهای علمی تخصصی از افراد برجسته تشکیل شد تا برای تک تک این اصطلاحات مدتها وقت بگذارند و متون، کتابها، تعریفها، موضوعات و سوالات راجع به اصطلاحات را بیرون بکشند تا جایگاه آن را مشخص کنند.
تدوین اصطلاح نامهها اقدام و ابتکار بسیارارزشمندی است که ابتدا جایگاه این موضوع را در یک رده علمی، بعد در کل این علم، سپس نسبت به علوم دیگری که به او نزدیک هستند، دنبال کردهاند، سپس نسبتش را به کل علوم عقلی دیگر مورد بررسی قرار داده اند. این درحالیست که این فرایند را در کل علوم عقلی مورد توجه قرار دادهایم. این طرح عظیم، یک کار سنگینی بود که در بعضی از رشته ها شاهد گسترش زیادی بودیم و زمان بیشتری از ما گرفت ولی کار کاملاً بیسابقهای بود. البته روش دیگری هم بود که به صورت مختصر و با بهره گیری از سرفصل های کتاب ها می شد انجام داد ولی آنچه می خواستیم جامع اصطلاح نامه ها در طول تاریخ باشد، همین بود که توسط گروه های علمی مرکز به ثمر نشست. و در برخی رشته ها اصلا چنین زمینه ای وجود نداشت
ما اگر بخواهیم از فلسفه شروع کنیم در وهله نخست میتوانیم از کتاب نهایة الحکمه مرحوم علامه طباطبایی که از دوره معاصر است یا قبل از آن به دوره صدرالمتألهین مراجعه کنیم و آنجا را ببینیم، قبل از آن دوران شیخ اشراق را بررسی کنیم، ولی اگر بخواهیم ادعا کنیم که هریک از مقالات ما جایگاه این موضوع را از ابتدای تاریخش تا به امروز را معرفی میکند. این همان برنامه ای است که ما طی این سالها در پیش گرفتهایم. در این مسیر می بایست حداقل از کتابهای افلاطون و ارسطو را شروع میکردیم که این اصطلاح جایگاهش در کتاب ارسطو چه بود؟ ارسطو خودش نسبت مثلاً به سوفسطائیان زمان خودش، نسبت به استادش، نسبت به شاگردانش چگونه بوده است تا امروز به دست ما رسیده و در چه جایگاهی قرار دارد؟
تاکنون موفق به تهیه ۱۲ اصطلاحنامه علمی شدهایم
در این مسیر سخت و دشوار از برجستگان رشته علوم عقلی بهره بردهایم، مثلاً در فلسفه از شخصیت علمی همچون استاد فیاضی که برترین اساتید معاصر فلسفه ما هستند و دیگر عزیزان دعوت به همکاری کرده ایم. بسیاری از این اساتید در طول بیش از مدت ۲۰ سال در جلساتی که هفتهای یکبار، دوبار تشکیل می شد، به بحث و تحقیق نشسته اند، پیش از این نشست ها، محققانی مشغول به بیرون کشیدن مواد علمی از منابع معاصر و کهن بوده اند، اینطور نبود که بدون محتوا و مواد علمی تشکیل جلسه دهیم. با همه این مشقت ها و سختی ها ما موفق شدیم در طول این ۲۰ سال در اکثر رشتههای علوم عقلی اصطلاح نامههای جامعی را تدوین ونهایی کنیم.
بحمدالله با کمک گروههای علمی ۱۲ اصطلاح نامه منحصر به فرد را در رشته های مختلف علوم عقلی اسلامی تهیه کرده ایم که اگر به لحاظ اولویت بخواهم از آنها نام ببرم اصطلاحنامه علم منطق است. ما در منطق علاوه بر منطق اسلامی به ۲ منطق نیاز داریم که مرتبط با منطق اسلامی است، اما مسلمانها از آن بحث مستقیمی نکردند، منطق رواقی- مگاری است که در برخی موارد مقابل منطق ارسطو قرار داشته است زمانی که ما در این مباحث ورود کردیم هیچ متخصصی در کشور برای این موضوع نداشتیم و به ناچار از صفر کار را آغاز کردیم، البته چند کتاب خارجی را که می گفتند مرجع است، مورد توجه قرار دادیم چرا که رواقیون کسانی نبودند که کتاب مستقیمی نوشته باشند، اما آثار و پیامدهای دیدگاهایشان در منطق مسلمانان و دیگر منطق ها مشهود بود، گاهی خود منطق ارسطو به نوعی در مقابل او قرار داشت، گاهی متأثر از او و گاهی همراه آن بود، اگر ما این ظرافت ها و نکات را شناسایی و مشخص نمیکردیم، قطعا کار ما ناقص میشد. منطق ارسطو، خودش یک مجموعه سنگینی است، اگر کسی با منطق مسلمانها آشنا باشد این را خوب میفهمد که فهم منطق ارسطو کار سادهای نیست.
تدوین نقشه منطق مگاری برای اولین بار
بعدها در شرحهایی که برای آن نوشته شد مثل شرح فارابی، شرح ابنرشد، آثار منطقی ابنسینا که شرح منطق ارسطو تا حدی در آن ساده شده است را مورد توجه قرار دادیم، ولی چون بنای ما استفاده مستقیم از منابع بود، لذا کتابهای منطق ارسطو را مورد توجه قرار داده ایم. در این مسیر نیز نیروی انسانی متخصص و ممحض را تربیت کردیم تا منطق ارسطو را از متن آثار خود بیرون بکشند همانگونه که عرض شد رواقیون و مگاریون را از صفر شروع کرده و نقشه منطقنگاری را برای اولین بار ترسیم کردیم. اینکه این منطق به چه موضوعاتی میپرداختند، از کجا شروع و به کجا ختم شده است، شاید اگر منطقدانان مسلمان با منطق رواقی یعنی آنهایی که در دوران معاصر می باشند، آشنا بودند، بعضی از دیدگاههایشان متفاوت میشد، چون منطق رواقی به نوعی مهجور است و مستقیماً کتابی ننوشته اند، اما برای اینکه بتوانیم منطق مسلمانان را معرفی کنیم، ناچار بودیم منطق رواقیون و مگاریون را بشناسیم تا بدانیم در کجاها ما متأثر از منطق رواقی و نگاری بودهایم. و در چه موارد منطق مسلمانان ناظر به آنهاست
حوزه نیوز – آیا این نوع نگاه و تفحص در سایر علوم هم بود؟
بله – سیر فعالیت های علمی و پژوهشی مرکز به همین سبک و سیاق بوده است و این وجه تمایز فعالیت های ما نسبت به مجموعه های همسو و همکار است. در ادامه مبحث منطق باید بگویم ما نیاز داریم به مقایسه منطق ریاضی با منطق مسلمان ها که از سنخ منطق سنتی و ارسطویی است البته منطق مسلمانها خیلی متأثر از منطق ارسطویی است، البته ابتکارات بسیار گستردهای در منطق مسلمانان توسط شخصیتهایی همچون فارابی و ابنسینا صورت گرفته است، اما نسبت منطقهای جدیدی با منطق سنتی و ارسطویی و بالتبع منطق مسلمانان چیست یکی از کارهای نشده در دنیای امروز است که هم مورد ابتلاست گرچه اینکار انجام شده اما واقعا انچیزی نیست که شایسته این هدف است به قول آقای دکتر محمد لگنهاوزن: «کارهایی که تاکنون در دنیا در این موضوع انجام شده یا کارهای ضعیف ناشی از عدم تسلط به هر دو منطق یا یکی از این دو منطق بوده یا کاری تجاری و بازاری، یا کار غیرمنصفانه بوده که هدف غیر علمی دگری داشته مثلا برخی با اهداف سیاسی و فرهنگی غربی به نوعی خواستهاند منطق ارسطویی واقع نمایی عقل در آن برجسته است تضعیف کننئ چون گرایش هایی در غرب و غربیها امروز نمیخواهند با عقل کنار بیایند، خواستند آن را تضعیف و تحقیر کنند» لذا من یک نفر را در کل دنیا سراغ ندارم که یک مقایسه بیطرفانه و عالمانهای بین منطق ارسطویی و منطقهای جدید کرده باشد»
این کار از یک سو تبحر در منطق قدیم و از سوی دیگر تبحر در منطقهای جدید میخواهد. علاقةمندانی به این موضوع در حوزه و دانشگاههای خود ما هم هستند و کارهای خوبی هم کرده ند اما تا رسیدن به آن هدف والا ـ یعنی مقایسه دقیق و تطبیق احتمالی بصورت عالمانه و بیطرفانه و جامع ـ راه زیادی مانده است بنای ما این است که در مقالات مرتبط دائره المعارف منطق اینکار انجام شود. البته مدتی پیش اینکار شروع و به خاطر محدودیت ها رها شد اما اخیرا دوبار این کار را شروع کرده ایم.
در مابقی فعالیت های علمی در بخش های دیگر به نتایج ارزشمندی رسیده ایم که منجر به چاپ و عرضه الکترونیک محصولات فراوانی شده است. ما کارمان در زمینه مقالات منطقی که در حال نگارش هستیم ناقص است،
من با بیان این نکات، سختی و گستردگی کار را ترسیم کردم، اینکه یک مجموعه ای وارد منطق شود، بخواهد تمام اینها را درنظر بگیرد این فکر بلند و همت بلند مرحوم آیتالله مصباح(ره) بود و معتقد بودند اگر می خواهید منطق مسلمانان را معرفی کنید باید چنین مسیری را عالمانه طی کنید، معرفی منطق خود ما بدون شناخت منطق رواقی، مگاری و ریاضی و بدون توجه کامل و دقیقی به اثار ارسطو بصورت کامل انجام نمیشود، باید این مجموعه را با هم پیش ببریم، منطقهای نوین باید مورد توجه قرار بگیرند تا این مقایسه به درستی انجام شود تا جدیدترین و مفیدترین محصولات را در این مجموعه داشته باشیم.
حوزه نیوز – آیا درباره فلسفه هم کاری صورت گرفته است؟
بله - رشته دیگر ما فلسفه است. در فلسفه نیز ما فلسفه اشراق را داریم. فلسفه اشراق مبانی متفاوتی با فلسفه مشاء داشته و نسبت متفاوت با حکمت متعالیه صدرایی دارد. لذا با توجه به تاثیرگذاری که داشته است باید جداگانه مورد بررسی قرار گیرد.
شیخ اشراق از جمله مؤثرترین شخصیتهای مسلمان در فلسفه است، خودش بیاستفاده از مشاء نبوده، منطق او هم براساس فلسفه مشاء همراه با نوآوریهای و نقدهایی در منطق بوده که در فلسفه هم تاثیر داشته است بوده است و فلسفه او زمینه حکمت متعالیه را در ملاصدرا فراهم میکند، در واقع او زمینه ارتباط بین فلسفه و عرفان اسلامی را برقرار میکند او این مطلب را برجسته میسازد که ما راه معرفتی مان برای رسیدن به حقایق فلسفی هم منحصر به راه عقل نیست، چراکه راههای شهودی هم برای معرفت داریم، ولی باید به زبان عقل که زبان عمومی است آن را بیان کنیم، والا اگر زبان عقل نباشد قابل انتقال نیست. اگر زبان عقل و تببین عقلی نباشد نمیتوانیم به دیگران منتقل کنیم و منحصر میشود به آن عارفی که خودش شهود کرده است، باید حتماً یک تبیین عقلی داشته باشیم و شیخ اشراق از کسانی است که افتخار این موضوع را دارد و بعد از او میرداماد می باشد که استاد صدرالمتألهین است که هم در شیوه وهم در اصول مبنای کار ملاصدرا فراهم میکند.
در این پژوهش اطلاعات منطق اشراق را جداگانه استخراج نکردیم، چون قابل اشراب در بقیه منطق بود چون دارای اصطلاحات مستقلی نیست اما فلسفه اشراق هم نظام وهم محتوایی متفاوت دارد، هم در روش متفاوت است و هم اصطلاحات کاملاً متفاوتی با فلسفه مشاء و حکمت متعالیه دارد، لذا این کار بصورت مستقل انجام شو و نظام فلسفه اشرق محصول مستقل در مرکز دارد. داریم.
حکمت متعالیه را جدا نمیکنیم چراکه تجلی نهایی فلسفه اسلامی همان فلسف صدرایی است که که یکی از اساسیترین کارهای ما هم بر آثار ملاصدراست
حوزه نیوز: گزارشی از روند فعالیت های مرکز درخصوص دیگر علوم ارائه می فرمایید؟
علم کلام، علمی متآثر از فلسفه اسلامی
علم دیگری که ما نسبت به آن اقدام علمی و پژوهشی انجام داده ایم، علم کلام اسلامی بود. خواجه نصیرالدین طوسی این افتخار را داشت که توانست ارتباط کلام و فلسفه اسلامی را برقرار کند. ما علم کلام را به دو شیوه مورد بررسی قرارداده ایم، به لحاظ منابع کلامی و تبیین کلامی برای موضوعات عقلی و هم ارتباطش با فلسفه اسلامی، مثلا تفسیر متکلمین از قاعده علیت متفاوت است این تفاوت را نمیشود ندیده گرفت و گاهی نظام موضوعات انها حتی در بخش عقلی کلام هم متفاوت است این تفاوت ها در کار ما لحاظ شده است. لذا بر اساس نقشه راهی که داریم، مهندسی اصطلاحات و موضوعات کلام تهیه شد و هم اکنون اصطلاحنامه کلام اسلامی منتشر شده است. اما تدوین خود دائره المعارف در اولویت کار ما نیست؛ چون موسسه امام صادق علیه السلام که زیر نظر حضرت آیت الله سبحانی مدظله العالی است در حال تدوین دائره المعارف کلام است. گرچه شیوة کار و محتوای آن با شیوه نامه ما متفاوت است اما حداقل این است این کار با توجه به گستردگی کارهای مرکز و محدودیت هایی که داریم، در اولویت مر کز نیست.
عرفان اسلامی و دشواری کار
رشته دیگر عرفان بود. در عرفان ما با کار سختی مواجه شدیم، اولا متخصص و پژوهشگر نداشیم و در حوزه و دانشگاه بسیار کم بود؛ ثانیا یعنی یک نظام کاملاً مشخص و از قبل تعیین شده مورد قبولی برای خود متخصصان عرفان ما نبود. در حالی که در فلسفه اینگونه نبود، هم متخصص زیاد داشت و هم نظام مورد قبولی اولیهای داشت. برای مثال، نهایه الحکمه مرحوم علامه طباطبایی که براساس اسفار حکمت ملاصدراست و از افکار ملاصدرا متأثر است دارای یک نظامی در فلسفه است. فلسفه ملاصدرا به نوعی از فلسفه اشراق و فلسفه مشاء درس گرفته و متأثر از آنهاست و نظام علمیاش را با توجه به این دو تعیین کرده است.
انتشار اصطلاحنامه عرفان اسلامی در ۵ جلد
اما عرفان اسلامی، خود دارای یک نظام مورد قبولی نبوده است. اولا چند دورة درسی تربیت محقق عرفان برگزار کردیم که هر دو دوره حداقل در حد دکترای پیوسته بود و متخصصین قوی، علاقهمند و صاحبنظر تربیت شدند و نه تنها به خود ما، بلکه به همة حوزه قم و گاهی خارج از حوزه کمک میدهند و به نوعی کل حوزة علمیه از این دورههای درسی متأثر شد این کار کار بیسابقه ای بود متخصصینی آشنا با مبانی فلسفی عرفان، متخصص در عرفان نظری، و آشنا یا متخصص در عرفان عملی و عرفان ادبی و مباحث عرفان و شریعت و تطبیقی با عرفانهای شرقی و غربی و حتی با برخی عرفان های ساختگی و بیمبنا.
ما با ارادهای استوار وارد شدیم و با زحمت فراوان در این موضوع مواجه شدیم. برای استحکام کار از ظرفیت علمی و دانشی بلکه از نظارت و تدبیر ارزنده استاد آیتالله یزدانپناه که از اساتید برجسته عرفان حوزه هستند، بهرهمند شدیم. در یک مرحله از همة اساتید برجسته عرفان در حوزه که میشناختیم دعوت شد تا دیدگاههای مختلف مطرح شود، و بتوانیم یک نقشهراه دقیقی را ترسیم کنیم و همه زوایا را مورد توجه قرار دهیم. در طول ۲۰ سال با همکاری بیش از ۲۰ نفر و برگزاری جلسات تخصصی هفتگی و در تابستانها گاهی تا روزی ۴ یا ۵ جلسه حدود دو ساعته، نقشه موضوعات عرفان تهیه شد و اصطلاحنامه عرفان نظری اسلامی تهیه و در ۵ جلد قطور که هر کدام بیش از ۷۰۰ صفحه است منتشر گردید.
از کنار اصطلاحنامه عرفان نظری چند اصطلاحنامه دیگر استخراج شد، یکی معرفتشناسی عرفان اسلامی است معرفتشناسی عرفان اسلامی موضوعی جداگانه در کتابهای عرفانی نیست، ولی از لابلای کتابهای عرفان نظری مطالبی پیدا میشد که جز در معرفتشناسی عرفان اسلامی جایی نداشت، بعضی از آنها در موضوع فلسفه عرفان میگنجید که البته بین معرفتشناسی عرفان و عرفان و فلسفه عرفان اسلامی باز روابطی هست. اصطلاح نامه معرفت شناسی عرفان نیز مراحل اخر را میگذراند.
نگاه علمی و پژوهشی به فلسفة دین و عرفان
حوزه نیوز: با توجه به پژوهشهای صورت گرفته، آیا عرفان اسلامی از متن دین گرفته شده است؟
در کنار این مباحث، موضوع جدیدی را شروع کردیم که بُنمایههای آن در دین و عرفان بود و سوالی که همیشه مطرح است که آیا عرفان اسلامی از متن دین گرفته شده یا عُرفا، چیزهایی را از شهودات خود گرفتند؟ این کاری بود که یادم میآید وقتی که خدمت مرحوم آیتالله مصباح(ره) عرض کردم که موضوع عرفان و شریعت و اینکه عرفان ما چقدر از درون شریعت است، فرمودند؛ «موضوع بسیار مهمی است و من در صدد بودم که به شما بگویم در کنار عرفان نطری حتما به این هم بپردازید». لذا یکی از موضوعاتی است که در دستور کار قرار گرفت و دارای محصول ارزشمندی خواهد بود بحث عرفان و شریعت است که امید داریم اوایل سال ۱۴۰۳ عرضه شود. معرفتشناسی عرفان را امیداواریم تا اواخر سال ۱۴۰۲ به اتمام برسد، لذا تا یکی دو سال آینده جامعترین اصطلاحنامه عرفان اسلامی به منظور بهره مندی علاقهمندان نهایی و چاپ خواهد شد.
پایان بخش اول
۳۱۳/۱۷