خبرگزاری حوزه | یکی از اساتید ما میگفت: سفرنامهها دنیای ناشناخته را پیش روی ما باز میکند، مخصوصا اگر از دید یک خارجی نوشته شدهباشد. زیرا بسیاری از توصیفات را مسلمانان حتی اگر ببینند بیان نمیکنند، مثلا نوع پوشش بانوان و یا آداب و رسوم مختلف حرمسراها و... برای همین سفرنامهای مثل شاردن از اهمیت ویژهای برخوردار است.
امروز من هم مثل شاردن بودم در سرزمین ناشناخته، امروز من پایم به حرمسرای یک آرایشگاه باز شد. روایتهای تلخ و ناگواری دیدم که به حَسب مسلمان بودنم از گفتن آنها عذر دارم، اما به حَسب نامتجانس بودنم با آن مکان، بسان شاردن قرن ده هجری، برخی اتفاقات این چند ساعته را بیان میکنم.
من اگر جای شاردن بودم در مواجهه با مشاطه خانهها مینوشتم:
امروز با ظریف طبعانی مواجه شدم که ماهجبین بودن، اما خود را به شکل همترازان اروپایی خود در میآوردند، وقتها بود که هدر میرفت، دردها بود که جان نازکشان تحمیل میشد، برای اندک بهای شباهت، صد افسوس از آنچه از دست میدادند و دو صد افسوس برای آنچه کسب میکردند، بازار شنیدن حرفهای ناصواب رونقی گرفتهبود، الفاظی محبت آمیز بیان میشد که انگار تصنعی است و بر طبق عادت گفته میشود، الفاظی که با وجود محبت آمیز بودن محبتی را منتقل نمیکرد.
در این میان زنگهایی بود که به صدا در میآمد برای فراخواندن مادر به آغوش فرزند. صدایی که چون پژواک کوه، دوباره برمیگشت. مشاطههایی که ساعتها وقت خود را صرف مشاطه کردن زنان دیگر میکردند اما از مادر شدن یا دوباره مادرشدن خود به دلیل کمی وقت بیم داشتند.
من در کمال ناباوری از سخنان مطرح شده توسط بانوان، گمان میکردم در مکتبخانه ملاباجی هم درس و کتابت نکردهاند، حال که در مکانهایی به نام دانشگاه، بهترین مدارک را اتخاذ کرده بودند.
سخنانی به گوشم میرسید که در دیانت آنان شک میکردم، حال آنکه نگران پوشش مراسم دعای اول ماه بودند.
سخنی دارم با اهل ظرافت و معنا، چه کسی وظیفه رسیدگی به آرایشگاههای سرزمین اسلامی را داراست؟ جایی که بهترین مکان برای تجمع طیف زیادی از بانوان است که میتوانند بهترین موتور محرک حکومت اسلامی باشند، در حرکت به سوی اتفاقات تمدن اسلامی. قطعا باید توجهای ویژه به تزریق محتوای فکری درست به این اماکن شود.
اگر شاردن بود مینوشت: داعیه حکومت شیعی از صفوی تاکنون از کمک بانوان بینیاز نبوده و هنوز هم نیازمند زنان مقتدر و بابینش است. حال خود دانید من که سفرنامهام را مینویسم و میگذرم.
فاطمه میری طایفه فرد