به گزارش خبرگزاری حوزه، فعالیت انجمنهای علمی در حوزه علمیه یکی از ظرفیتهای مهم علمی و پژوهشی را فراروی طلاب و فضلا قرار داد، با توجه به تحولات در این حوزه و به مناسبت روز روانشناسی، گفتوگویی با رئیس انجمن علم روانشناسی اسلامی حوزه در خصوص انجمن علمی روانشناسی اسلامی انجام دادهایم که مشروح گفتوگوی حجتالاسلام مهدی هادی، رئیس انجمن علمی روانشناسی اسلامی حوزه مرور میشود.
حوزه نیوز_ به عنوان اولین سوال اشاره ای به تاریخچه انجمنهای علمی داشته باشید.
حدود دو دهه است که این فکر در حوزه علمیه بهوجود آمده که راهاندازی انجمنهای علمی میتواند جهشی در جهتدهیها، راهبردها و تعیین استراتژیهای اصلی داشته باشد؛ بهدنبال این فکر نیز انجمنهای متعددی بهوجود آمد.
حوزه نیوز_ انجمن روانشناسی اسلامی حوزههای علمیه با چه رویکردی شکل گرفت؟
انجمن روانشناسی اسلامی حوزههای علمیه، همزمان با این تفکر شکل گرفت و پیشگامان این رشته تلاش کردند که با جمعکردن دانشآموختگان روانشناسی، یعنی طلاب دانشآموخته روانشناسی که اکثر آنها از دوستان «مؤسسه امام خمینی(ره)» بودند و بعد از آن، «پژوهشگاه حوزه و دانشگاه»، به انجمن رونق بدهند.
حوزه نیوز_این انجمن چه دستاوردهایی داشته است؟
هرچه که انجمن پیشتر آمد، به موازاتش اتفاقات خوبی در حوزههای علمیه افتاد. مراکزی که به راهاندازی رشتههای مرتبط با روانشناسی، البته با رعایت آن گرایش اسلامی و پایه اسلامی تمایل داشتند، زیاد شد؛ از جمله «المصطفی» که این کار را کرد و در کنارش، خود حوزههای علمیه سطح ۳ مشاوره اسلامی را راهاندازی کردند. مؤسس اخلاق و تربیت بنا گذاشته شد و وارد این عرصه شد. در حال حاضر در گوشه و کنار، شاهد مراکز متعددی هستیم و گروهی از دوستان طلبه نیز جذب مراکز آموزش عالی، مثل دانشگاه آزاد شدهاند.
حوزه نیوز_این انجمن چه تعداد طلبه را جذب کرده است؟
امروز به جرأت میتوانیم بگوییم که بالای دوهزار دانشآموختهٔ طلبه، دانشآموختهٔ روانشناسی و مشاوره با رویکرد اسلامی داریم؛ شرایطی که باعث شده در انجمن احساس پشتوانه قوی داشته باشیم. البته افرادی که قرار است عضو پیوسته و اصلی انجمن به حساب بیایند (در حال حاضر نیز نزدیک دویست نفر عضو پیوسته و اصلی داریم)، حتماً باید فوقلیسانس و دکترایی در فضای روانشناسی داشته باشند. اگر کسی تحصیلات روانشناسی یا تحصیلات مرتبط داشته باشد، اما هنوز دکتری یا فوقلیسانسش را نگرفته باشد، بهعنوان عضو وابسته به ما ملحق میشود.
حوزه نیوز_این انجمن چه خدماتی ارائه می دهد و چه رویکردهایی دارد؟
ما سعی میکنیم خدماتی که به اعضای پیوسته میدهیم، به اعضای وابسته هم بدهیم؛ فقط فرقشان این است که در رأیگیریهای رسمی برای انتخاب هیئت مدیره، تصویب بودجه و کارهایی از این قبیل که جنبه حقوقی و قانونی دارد، اعضای وابسته حق رأی ندارند. این اعضا بیشتر در جریان کارها هستند.
من گذشتهٔ انجمن را که حدود بیست سال است، میتوانم اول در قالب تلاش برای تعامل با سایر مراکز علمی بیان کنم. ما الحمدلله امروزه مقبولیت خوبی در بخشی از بدنهٔ علم روانشناسی کشور داریم. این بدنه میتواند پلی باشد برای رسیدن ما به بخشی از اهداف علمی. بعد در کنار این برقراری ارتباط، تلاش برای انجام وظیفهٔ ستادی. در دو دهه گذشته، انجمن با حضور آدمهای موجه و معتبر تلاش کرده است در سیاستهای کلیای که در مراکز حوزوی مرتبط با روانشناسی دارد اتفاق میافتد، اثرگذار باشد؛ اما ما سه مانع اصلی داریم.
حوزه نیوز_این موانع کداماند و چه آسیبهایی به همراه دارند؟
مانع اول اینکه، هنوز روانشناسی آن جایگاهی که باید، در حوزه علمیه پیدا نکرده است. ما هنوز آدمهای متعدد و موجهی را داریم که به واسطه دلنگرانیهایشان (البته دلنگرانیهای کاملاً قابلاحترامی است)، نسبت به روانشناسی موضع دفاعی و عدم پذیرش دارند. آنچه اینها از روانشناسی شنیدهاند، مواردی بوده که در رقابت با دین بوده است. نمیدانم اطلاع دارید یا خیر؛ برخی تلاش میکنند به جای اینکه دین کار آرامشدهی به افراد را انجام بدهد، تلاش میکنند آموزههای روانشناسی را جایگزین چنین اتفاقی بکنند. حتی بعضی از این عرفانهای کاذبی که به قول معروف، پا به عرصه جهان گذاشته است، ریشهٔ مستقیم در بعضی از مکاتب روانشناسی دارد.
این باعث شده که تعدادی از آدمهای بزرگ و موجه در حوزه، دید خوبی به روانشناسی نداشته باشند و تصریحاً از ما میخواهند که مراقب باشیم ابزاری برای گسترش آموزههای غلط بهسمت طلاب نباشد. این مانع اول ماست که انجمن باید فعالیتهایی دراینزمینه انجام بدهد؛ بعداً بیشتر به آن اشاره خواهیم کرد.
مانع دوم، وجود افرادی در بیرون از حوزه است که بهدلایل مختلفی، با گسترش روانشناسی در حوزه مخالفت میکنند:
اولین دلیلشان این است که نگران ازدستدادن مرجعیت خودشان هستند. در هر حیطهای، یک گروه، گروه مرجع حساب میشود و این احساس به بعضی از روانشناسان دست داده است؛ البته تأکید میکنم که این دلنگرانی برای بعضی از روانشناسان پیش آمده است که اگر روانشناسی در حوزه گسترش پیدا کند، با توجه به آن حالت موجهبودن طلبهها بین مردم، آرامآرام مرجعیت روانشناسی از دست آنها دربیاید و به دست حوزویها بیفتد.
یکی دیگر از دلایلشان این است که به اعتقاد آنها، وقتی روانشناسی در حوزه خوانده شود، چون حوزه خواهناخواه رنگوبوی مسائل عقلانی و فلسفی جدی دارد، روانشناسی از آن حالت تجربی خودش فاصله بگیرد و نوعی بازگشت به فلسفه پیدا کند؛ چون همانطور که میدانید، اصلاً روانشناسی علمی در ۱۸۷۹ م با این شعار بنیانگذاری شد: «ما از فلسفه جدا میشویم و میخواهیم به یک علم تجربی تبدیل بشویم». الآن این افراد این دلنگرانی را اعلام میکنند که خواندن روانشناسی در حوزههای علمیه، بهنوعی برگرداندن روانشناسی به فلسفه و نگاههای فلسفی است.
ما بهصورت جدی توجه داریم که هرچند رویکردهای فلسفی خواهناخواه اثر عمیقی روی جهتگیریهای نظری و عملی ایجاد خواهد کرد؛ اما واقعیت مطلب اینکه، هیچکس قصد ندارد روانشناسی را چه در حوزه و چه بیرون از حوزه، به دامان فلسفه برگرداند. روانشناسی ذاتاً یک علم کاربردی تجربی است و برگرداندن به آن فضا، قاعدتاً محرومکردن مردم از آموزههای مفید و بهدردخور است.
سومین گروه مخالف، گروهی هستند که کلاً با دین و دینداری مخالفت دارند. تعداد این افراد کم است؛ اما به هر حال، تلاش خودشان را میکنند.
مانع سومی که در راه است و باعث میشود روانشناسی در حوزه، آن جایگاه حقیقی خود را نداشته باشد، این است: نخبگان حوزه بهاندازه کافی در مناظرههای علمی و یاریرسانی به نخبگان روانشناسی اسلامی وارد نمیشوند و کمک نمیکنند. این را نمیتوان عیب حساب کرد؛ به هر حال، هر کسی برای خودش وظایفی دارد و نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که ما را در اولویت قرار بدهد. آنها هم برای خودشان اولویتی دارند و فقط ما یک تأکید جدی و اساسی داریم که نخبگان ورودکننده به فضای روانشناسی، مُمَحض بشوند و بخت جدیتری برای روانشناسی بگذارند.
حوزه نیوز_به نظر شما چه مواردی روانشناسی اسلامی را تهدید می کند؟
الآن یکی از آفتهای مهمی که پایههای نظری روانشناسی اسلامی را تهدید میکند، شرایط کنونی موجود در جامعه است. بهصورت دقیق، منظورم این است که ما نیازی جدی به روانشناسان متدین داریم. وقتی طلبهای روانشناسی میخواند، بهخاطر اطمینان مردم به این آدم که ضد دین رفتار نمیکند، به او پناه میآورند و این نخبه بهسبب خدماترسانی به مؤمنین، فرصت نظریهپردازی را از دست میدهد.
از یک جهت، چارهای نیست! به هر حال متدینین نیاز به خدمات دارند؛ اما از یک جهت، آدمی که روزی هشت ساعت بهدنبال کار برگزاری کارگاه، کلاس و ارائه خدمات مشاورهای میرود، قاعدتاً ذهنش آمادگی و فراغت لازم برای پرداخت به نظریهپردازیهای بنیادین را از دست میدهد.
انتظار ما این است که با گسترش تعداد افراد مشغول به روانشناسی اسلامی، بتوانیم کاری کنیم که نیازهای روزمره مؤمنین را پاسخ بدهیم
حوزه نیوز_ در این راستا شما چه گامهایی برمیدارید؟
برای همین، انتظار ما این است که با گسترش تعداد افراد مشغول به روانشناسی اسلامی، بتوانیم کاری کنیم که هم نیازهای روزمره مؤمنین را پاسخ بدهیم، هم تعدادی از نخبگانمان بهصورت کاملاً مُمَحض به نظریهپردازی بپردازند. البته تسامعی هم در این «کاملاً مُمَحض» هست؛ چون آدمی که در فضای عملی و عملیاتی وارد نباشد، مراجع نبیند و کلاس و کارگاه برگزار نکند، قاعدتاً نمیتواند نظر بدهد و نظریهپرداز باشد. با این حال، خوب است افرادی باشند که وقت اصلی خودشان را به نظریهپردازی و ارائه نگاههای بنیادین در زمینه روانشناسی اسلامی اختصاص میدهند.
حوزه نیوز _در انجمن چه اهدافی را دنبال میکنید؟
در واقع، ما در انجمن روانشناسی اسلامی یک شعار مهم داریم؛ آن شعار مهم این است: «معطلماندن ثروتهای اخلاقی و رفتاری، ظلم به آموزههای اسلامی است». ما حتی در فلسفه، فقه و بهصورت واضحتر، در اخلاق و سایر آموزههای اسلامی، در زمینه رفتارها، منشها، نگرشها و کلاً آنچه به روان و رفتار ربط دارد، بسیاربسیار نکته، مطلب و آموزه داریم. متأسفانه این آموزهها معطل ماندهاند و میتوانیم این گلهمندی را داشته باشیم که فلان روانشناسی غربی از چند اتفاق ساده در زندگی شخصی خودش، به یک رویکرد، یک مکتب و یک نظریه مهم رسید و لااقل ده نکته راهبردی و اساسی را وارد فضای روانشناسی کرد. من یک مثال ساده بزنم: همه ما در طول زندگیمان با اتفاقات ناگوار مواجه شدهایم؛ ولی این اتفاق ناگوار را تحمل کردهایم و نهایتاً درباره آن چند خاطره داریم. اما روانشناسی در حدود چهارپنجسالگی برادرش را بهخاطر بیماری از دست میدهد و خودش هم ضعفهای بدنی داشته است. مجموع این دو اتفاق، تحولی در این آدم ایجاد میکند و این آدم بعداً درباره احساس حقارت و این احساس کهتری و ضعیفبودن نظریهپردازی میکند. بعد اعلام میکند که اصلاً همه مردم دنیا با این احساس حقارت بهدنیا میآیند. اگر بر این احساس حقارت غلبه کنند و انرژی ناشی از این احساس حقارت را در مسیر درستی بیندازند، از کهتری به مهتری و به یک شخصیت سالم میرسند.
سرمایه این آدم چه بوده است؟ دو اتفاق بد در زندگیاش: مشکلات و ضعفهای جسمانی خودش و فوت برادرش. سؤال من این است: آیا ما در آموزههای اسلام چنین چیزهایی نداریم؟ طلبهها کتابهای «مسکنالفؤاد» شهید ثانی را میشناسند؛ معروف و مشهور است که شهید ثانی این کتاب را پس از ازدستدادن فرزند عزیزش نوشته. وقتی این کتاب را مرور میکنیم، میبینیم بهراحتی آمادگی این را دارد که به یک پروتکل جامع مقابله با سوگ تبدیل بشود. این گلهمندی وجود دارد که چرا ما این ثروت را معطل گذاشتهایم؟
حوزه نیوز_در این باره بیشتر توضیح دهید.
البته یادمان باشد که در کنار این «معطلگذاشتن ثروت»، دو نکته دیگر هم داریم:
بعضی از دوستان بهسراغ این معطلماندهها رفتهاند؛ اما چون شیوهها را خوب رعایت نکردهاند، محصولشان قوام لازم را نداشته است و چون قوام لازم را نداشته، باعث شده که به مصرف بازار نرسد.
همچنین مشکل ما بهجز معطلگذاشتن ثروتها و برخورد ضعیف با ثروتها، نداشتن معرفی مطلوب است. شما با فضای علمی آشنا هستید؛ وقتی به پایاننامه دکتری دانشپژوهی نمره بیست میدهند، آنهم داورانی که مشهور به سختگیری هستند و حوزوی هم نیستند! از بیرون حوزه آمدهاند و دارند این اثر حوزوی را داوری میکنند، وقتی به پایاننامهای نمره بیست یا ۱۹.۷۵ میدهند؛ یعنی این پایاننامه توانسته است یک اتفاق مهم را رقم بزند. وقتی جشنواره در زمینه روانشناسی اسلامی برگزار میشود و اثرات متعددی از دوستان طلبه ما رتبههای ممتاز و برتر را بهدست میآورد و کاملاً مورد تشویق واقع میشود، یعنی چه؟ یعنی موفقیت بهدست آمده؛ اما جالب این است که این موفقیت بهدستآمده به یک نرخ رایج بازار روانشناسی تبدیل نشده! پس اینجا ما یک ضعف داریم.
حوزه نیوز_در انجمن چه کمیتههایی تشکیل شده است؟
حالا با توجه به این سه مشکل، ما در فضای انجمن روانشناسی اسلامی حوزه پنج کمیته را بنا گذاشتهایم و در دور دهم (تقریباً پنجاه روز از آغازش میگذرد) تصمیم جدی داریم که با کمک این پنج کمیته، این مسائل را برطرف کنیم:
اولین کمیته ما «کمیته طرح و برنامه» است که وظیفه دارد بهسراغ راهبردهای اصلی، طرحهای قابلعملیاتیشدن و قابلاجرا برود که یک ریلگذاری جدی برای فضای روانشناسی اسلامی بکند.
کمیته دوم «کمیته پژوهش» است. پژوهش موظف شده که با دریافت یک امتیاز برای یک مجله، مستقیماً وارد بازار تولید علم بشود، اعضا را به تولید علم تشویق کرده و آنها را در قالب گزارشهای پژوهشی و مقالات علمی - پژوهشی به سمع و نظر دیگران برساند. شما میدانید که مجله درواقع دروازه ورود به یک علم حساب میشود و اگر واقعاً این مجله بتواند از عهده مسئولیت خودش بربیاید، حتماً نتیجه خارقالعادهای بهجا میگذارد؛ علاوه بر آن، این کمیته موظف شده است که با برگزاری همایش و کرسیهای نظریهها، به تولید علم در فضای روانشناسی اسلامی کمک بکند. آخرین کاری که ما از کمیته پژوهش انتظار داریم، این است که روح پژوهش و پژوهشگری را به قول معروف، در اعضا احیا بکند و ارتقا بدهد.
من همینجا در پرانتز نکتهای را عرض کنم. یکموقع، یکی از مسئولین پژوهش حوزه نکتهای را گفتند مبنی بر اینکه، در بدترین شرایط با سرمایهای که الآن در حوزههای علمیه وجود دارد، بهراحتی میشود هر ماه سیصد مجله علمی - پژوهشی را تغذیه کرد؛ آنهم بدون اینکه کوچکترین نگرانیای داشته باشیم! اما شرطش این است که روحیه پژوهشی و مهارت پژوهش را در افراد نهادینه کنیم.
بعد از آن، ما کمیتهای تحت عنوان «کمیته آموزش» داریم. کمیته آموزش با ریلگذاریهای کمیته «طرح و برنامه» و با استفاده از دستاوردهای کمیته «پژوهش»، موظف است گفتمان روانشناسی اسلامی را گسترش بدهد. به چه شکل؟ با راهاندازی کلاسهای آموزشی حضوری و مجازی، آنلاین و آفلاین و تشویق افراد به شرکت در این کلاسها. ما اگر بتوانیم یک جمعیت حدود دههزارنفری حوزوی و غیرحوزوی را آموزش بدهیم، به این اطمینان و اعتماد میرسیم که گفتمان روانشناسی اسلامی جهش جدی پیدا کرده است. ما این هدفگذاری را در دو سال پیشرو که فرصت دوره هیئت مدیره دهم است، گذاشتیم و خوشبین هستیم که بتوانیم از عهده این کار بربیاییم.
کمیته چهارم، «کمیته گسترش» نام دارد و قرار است مشاوره و رواندرمانی با رویکرد اسلامی را نهادینه کند. این کمیته تقریباً با عموم افراد کار ندارد و قرار است بهسراغ متخصصین برود و با کارگاهها و بازآموزیهایی که برگزار میکند، فضای بهرهمندی از تولیدات روانشناسی اسلامی را در مرحله عمل و رساندن به مخاطبین و مراجعین ایفا کند.
حالا این چهار کمیته اتفاق افتاد، کفایت نمیکند؛ چون ما بخشی از مشکلمان این بود که کسی ما را نمیشناخت و اطلاعات نمیرسید؛ برای همین، کمیته پنجم، یعنی «روابط عمومی» قرار است این وظیفه را انجام بدهد.
این ناشناختهبودن ضعف بزرگی در حوزه است
حوزه نیوز_شما چه نقاطی را بهعنوان ضعف برمیشمارید؟
این ناشناختهبودن ضعف بزرگی در حوزه است. من یکموقع در تاکسی از همین بلوار جمهوری رد میشدم، راننده تاکسی از من پرسید: شما مؤسسه امام خمینی را میشناسید؟ گفتم: من دانشآموخته مؤسسه امام خمینی هستم و این ساختمان و بنیانگذارش علامه مصباح(ره) را بخشی از هویت خودم میدانم. اگر روزی اسم علامه مصباح نباشد، من در هویت خودم دچار سردرگمی میشوم. من مستقیماً شاگرد ایشان نبودهام؛ ولی الحمدلله از مجموعهای بهرهمند شدم که ایشان بنا گذاشته است. این مقدمهای بود که این جمله را بگویم؛ راننده تاکسی گفت: حاجآقا! من سه روز است که فهمیدهام اینجا کجاست. سالهاست در قم رانندگی میکنم و بارها از جلوی این ساختمان رد شدهام، سه روز پیش وقتی مسافر من به این ساختمان رسید، جملاتی با صدای بلند در مورد آیت الله مصباح گفت و فاتحهای خواند. من کنجکاو شدم و از ایشان پرسیدم که چرا چنین عکسالعملی نشان دادید؛ آن شخص توضیح داد که آیت الله مصباح کیست و اینجا چه کارهایی انجام داده است.
با اینکه شما میدانید که مؤسسه امام خمینی، یکی از مشهورترین بخشهای حوزه است؛ حالا شما حساب بکنید اینجا که یکی از معروفترین بخشهای حوزه است، در قم مظلوم است و ناشناخته! لااقل نصف مردم نمیدانند چه خبر است و بعد شما همین را در کشور و جهان ضرب بکنید. بعضی از دوستان این را بهعنوان مظلومیت حوزه نام میبرند که حوزه شناختهشده نیست! من اجازه میخواهم که جسارت بکنم و اسمش را «کمکاری» و «ظلم» بگذارم؛ ما کمکاری کردهایم که مردم ما را نمیشناسند؛ ما به داراییها و داشتههایمان ظلم کردهایم که همین علوم باشد و همین افراد.
الآن افرادی در اعضای پیوستهمان داریم که چند سال متعدد بهعنوان پژوهشگران موفق و داشتن کتابهای خوب جایزه دریافت کردهاند و جالب اینکه بعضی از دیگر اعضای ما، این عضو را نمیشناسند و نمیدانند آقای فلانی، مثلاً پنج بار تا الآن موفق شده است بهعنوان شایسته تقدیر، کتاب سال حوزه جایزه دریافت بکند. من وقتی بهعنوان ریاست هیئت مدیره انتخاب شدم، به دوستانم اینطور عرض کردم که مهمترین کمیته از نگاه من، کمیته روابط عمومی است. اگر همین داشتههای کنونیمان را هم معرفی بکنیم، کار شاق و خارقالعادهای انجام دادهایم. البته سایر کمیتهها ثابت خواهند کرد که آنها هم ویژگی و اهمیت بالایی دارند.
حوزه_در این مسیر چه دغدغههایی وجود دارد؟
محدودیتی برای ما قائل شدهاند که دوست داشتیم این محدودیت را بهنوعی بشکنیم و تغییر ایجاد کنیم؛ آن محدودیت این است: در اساسنامه ما، شرطِ طلبهبودن است و بعد دانشآموختهٔ روانشناسی بودن است. البته ما در اعضای وابستهمان تعداد بسیار زیادی از عزیزان دانشگاهی را داریم و میتوانم اینجا به شما عرض بکنم که اگر خوب تبلیغ بکنیم، میتوانیم به جرئت بالای دوهزار نفر عضو جدید از علاقهمندان به روانشناسی اسلامی را در دانشگاهها جذب بکنیم.
البته یادمان نرود که وقتی فرد صرفاً ناظر یک مجموعه است و از برخی خدماتش استفاده میکند، اما اجازه اظهارنظر رسمی و حقوقی ندارد، انگیزهاش برای عضویت پایین میآید. من همین الآن بالای بیست استاد شناختهشده روانشناسی کشور را میشناسم که متقاضی عضویت در انجمن ما هستند؛ اما شرطشان، حالا اصطلاح شرط را بهکار نبرم، آن چیزی که انگیزه نهایی را در آنها ایجاد میکند، این است که عضو پیوسته باشند و بتوانند اظهارنظر حقوقی رسمی کنند و لااقل رأیشان بهحساب بیاید.
حوزه نیوز_آیا در این باره راهکاری دارید؟
این یک مورد است که ما در تلاش هستیم و پیگیری میکنیم و دو راهکار هم داریم:
راهکار اول اینکه، خود همین انجمن بتواند با تغییری در اساسنامه، آنها را بهعنوان عضو پیوسته بپذیرد.
راهکار دیگر، تأسیس یک انجمن جدید در کنار این انجمن است که گفتوگوهای اولیه با برخی از عزیزان در بیرون از حوزه هم شده؛ ممکن است در یکیدو سال آیند شاهد تأسیس انجمنی با عنوان «انجمن روانشناسی اسلامی ایرانیان» باشیم و دیگر پسوند «حوزه» جای خود را به کلمه «ایرانیان» بدهد. همینطوری که انجمن روانشناسی اسلامی حوزه به حیات خودش ادامه میدهد، آن انجمن هم جمعکننده تحصیلکردگان دانشگاهی و حوزوی باشد.
دیگر اینها چیزهایی است که باید بعداً در موردش دقیقتر فکر کنیم و الآن به قول این نقاشها، اتود اولیهاش زده شده و هنوز خام است؛ ما امیدواریم که بتوانیم. اینکه گفتم در یکیدو سال آینده، بهخاطر این است که میخواستیم فرصت داشته باشیم که این طرح را طرح کاملاً پختهای بکنیم تا بعداً در اجرا با چالشهای اساسی مواجه نشویم.
حوزه نیوز_ چه برنامههایی را برای آینده دارید؟
همانطوری که در صحبتهایم اشاره کردم، مجله دروازه خیلی مهمی برای ورود به یک علم است. برای همین، یکی از کارهای زمینمانده انجمن، گرفتن امتیاز یک مجله است. این را در دستور کار جدیدمان قرار دادهایم و میخواهیم با جدیت دنبال کنیم تا انشاءالله این امتیاز را بگیریم؛ اما کمیته پژوهش ما واسطه بین تولید مقاله توسط اعضا و رساندن آن به دست مجلات است که برای این هم راهبردهایی درنظر گرفتهایم و انشاءالله بهزودی عملیاتی خواهد شد.
حوزه نیوز_ به نظر شما چه مشکلاتی بهطور جدی در تحقق اهداف وجود دارد؟
مرسوم نیست که آدم در مصاحبههای این شکلی گله بکند؛ اما دوست دارم بهعنوان یک گله یا یک درددل این را عرض بکنم: ایجاد نهادهای موازی در مجموعه حوزه، در بسیاری از موارد باعث اتلاف انرژی میشود! همزمان که ما در انجمن هستیم، جاهای متعددی هم به موازات ما همین کار را انجام میدهند. البته تلاش ما بر این است و سیاستی هم دراینباره گذاشتهایم؛ بخصوص دیشب هم جلسهای با دوستانمان در معاونت تهذیب گذاشتیم و قرار است کارهای مشترکی انجام بدهیم. ما تلاش میکنیم که از موازیکاری و اتلاف انرژی جلوگیری بکنیم؛ اما ای کاش از بالا این اتفاق میافتاد! مثلاً الآن ما در حوزه علمیه کمیسیون روانشناسی اسلامی هم داریم؛ یعنی هم انجمن روانشناسی اسلامی داریم و هم کمیسیون روانشناسی اسلامی.
قاعدتاً ما این تلاش را خواهیم کرد که اولاً بفهمیم بنیانگذاران و کارگزاران اصلی حوزه چرا به این نهادهای موازی روی آوردهاند و به قول معروف، کاری کنیم که اساسنامهها بهگونهای باشد که تداخل و موازیکاری از بین برود. دوماً تلاش کنیم که با همکاری و همافزایی خودمان، نقشی در این پیشگیری از موازیکاری و اتلاف انرژی داشته باشیم. تصمیم ما بر این است که انشاءالله محضر حضرت آیتالله اعرافی و معاونین محترمشان برسیم و نظراتمان را اعلام بکنیم؛ انشاءالله هم توضیحات آنها باعث روشنگری ما بشود و بفهمیم که دقیقاً چه اهدافی مدنظر است؛ هم نظرات ما باعث بشود که آن عزیزان در برنامهریزیها و بهکارگیری نیروها دقیقتر عمل کنند.
من اینطور عرض بکنم که ما برای راهاندازی هیئت مدیرهٔ دوره دهم، برخلاف دورههای قبل، ائتلافی راهاندازی کردیم و شش نفر از دوستان تحت عنوان «ائتلاف تحول» و با شعار «دوره دهم، نقطه عطف در تاریخ انجمن روانشناسی حوزه» دور هم جمع شدیم. جالب اینکه الآن هر شش نفرمان عضو هیئت مدیره هستیم و این نشان میدهد که اعضای پیوسته به ما اطمینان کردهاند. البته بعد از این اطمینان، انتظار تحول هم دارند و نفر هفتم ما هم الحمدلله فرد قوی، محکم و همراهی است. چینش ما هفت نفر خیلی خوب شده است؛ یعنی ما هم از «المصطفی» که دروازهای بهسمت انجمن روانشناسی بینالمللی اسلامی است، هم از «معاونت تهذیب» که نهاد بالادستی سماح و مجموعه مشاوره اسلامی حوزه حساب میشود، هم «دانشگاه معارف»، هم «مؤسسه حضرت امام» و هم جاهای دیگر حوزه بهنوعی نمایندگی داریم. حتی یکی از مسئولین روانشناسی در حوزهٔ خواهران هم عضو ماست! الآن چینش ما هفت نفر بهگونهای است که تقریباً به همهجا دسترسی داریم و بهنظرم، یکی از مواردی که ما را به آینده خوشبین و امیدوار میکند، همین چینش است که الآن در هیئت مدیره بهوجود آمده.
ریاست دوره نهم با حجتالاسلام والمسلمین رضا مهکام بود. در واقع، ایشان پرچمدار این حرکت بسیار مبارک و با ارزش بود و در سطح کشور، این حرکت در ارزیابیها بهعنوان یک حرکت بسیار خوب، ممتاز و ماندگار ارزیابی شد. نظام روانشناسی مشاوره تحت عنوان ریاست انجمن روانشناسی به آقای مهکام تقدیرنامهای هم تقدیم کردند. بنابراین، بدنه اصلی ستادی آن حرکت اندیشههای ریاست دوره نهم انجمن بود. البته نیروهایی که اجرا کردند، خیلی فراتر از انتظار بود. الآن یکی از تقاضاهایی که هم خودمان داریم و هم آدمهای مطلع دارند، این است که آن حرکت در قالب تشکیلاتی حفظ بشود.
به هر حال امیدواریم که دیگر اتفاقهای بد با دعای خیر مردم و عنایت ویژه و وساطت امام زمان(عج) برطرف بشود؛ اما روزگار قاعدتاً شرایطی را فراهم خواهد کرد که به این اتفاق نیاز شود. به این اتفاق شاید اشاره به این مطلب که جناب آقای مهکام تجربهشان را در زلزله اخیرِ ترکیه در اختیار بعضی از طلاب ترکیه، بخصوص آنهایی قرار داد که با روانشناسی آشنایی داشتند. ایشان در سفری که داشت، کلاسها و دورههایی برگزار کردند ؛ اما به هر حال، این تجربه و پیشینه برای حوزه و انجمن روانشناسی اسلامی حوزه است و قطعاً ما در حفظ و گسترش این تجربه تلاش خواهیم کرد.
و کلام پایانی؟
اجازه بفرمایید که تشکر کنم از شما و همه عزیزانی که واسطه خیر بودند و این جلسه برگزار شد؛ پیشاپیش تشکر کنم از انتشار این مصاحبه که قطعاً به آن هدف ما، یعنی معرفی درون حوزوی و برون حوزوی انجمن روانشناسی اسلامی کمک خواهد کرد؛ خواهش میکنم به ما اجازه بدهید که این تعاملات بیشتر باشد. به هر حال، ما برای رسیدن به آن هدفمان در روابط عمومی نیازمندیم که از امکانات بسیار خوبی که در مجموعه شما فراهم شده است، بهرهمند شویم. اگر تجربهتان در زمینه مسائل مرتبط با روابط عمومی را در اختیار ما بگذارید، این تشکر ما حتماً بیشتر و بیشتر خواهد شد.
ما انتظار داریم که در پایان این دو سال پیشرو که پنجاه روزش گذشته است، لااقل اعضای انجمن به سه برابر برسد؛ یعنی در انتهای این دو سال، هم در بخش پیوسته انتظار داریم حدود پانصدششصد نفر عضو را داشته باشیم و هم در قسمت وابسته، ما بهدنبال عددهای چندهزار نفر هستیم.
انجمن سایتی دارد و ما از طریق سایت انجمن این اطلاعرسانی را خواهیم کرد. دبیر انجمن روانشناسی اسلامی هم در دسترس است که دوستان بهصورت تلفنی یا از طریق شبکههای مجازی میتوانند با ایشان در ارتباط باشند و مراحل ثبتنام را طی بکنند.
گفت وگو از اکبر پوستچیان