خبرگزاری حوزه | جمهوری اسلامی حاصل اندیشه بنیان گذار انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) است که بر پایه نظام ولایت فقیه شکل گرفته است. ولایت فقیه به عنوان یکی از ارکان حکومت اسلامی توانسته انقلاب را در تلاطمات گوناگون حفظ نماید این مسئله آنچنان تأثیرگذار است که اندیشمندان اسلامی، در مباحث خود از زوایای مختلف آن را بررسی کرده‌اند. در مقابل دشمن به این نتیجه رسیده است که برای کنار زدن آرمانهای انقلاب، ساقط کردن جمهوری اسلامی، و دست یابی به اهداف شوم خود چاره‌ای جز تخریب جایگاه ولایت فقیه ندارد.

دشمن سالهاست تلاش دارد به شکل های مختلف جایگاه ولایت فقیه را تضعیف کند از تشکیک در شخص رهبری تا جایگاه ولایت فقیه. امروزه شبکه‌های معاند خارجی و برخی به اصطلاح روشنفکران داخلی با جوسازی، التهاب آفرینی ، شایعه سازی و اهانت به دنبال تخریب چهره مقام معظم رهبری و جایگاه ولایت فقیه این میراث گرانبهای امام راحل می باشند. یکی از مسیرهای جدی که دشمن برای براندازی انقلاب دنبال می کند تخریب جایگاه ولایت فقیه می باشد و می‌توان گفت این مهمترین خطری است که آینده انقلاب را تهدید می‌کند.

تحریف مکتب و اندیشه امام راحل از خطراتی است که رهبر معظم انقلاب بارها در سخنرانی‌های خویش توجه داده‌اند شاید بتوان گفت خطرناک ترین مرحله تحریف اندیشه امام کنار زدن اندیشه ولایت فقیه می باشد. القای تعارض وجود نهاد ولایت فقیه با منافع ملی، حقوق عامه و مردم سالاری دینی به شکل جدی در دستور کار رسانه‌های معاند بوده است‌. در این میان نهاد ولایت فقیه به عنوان شاهرگ حیاتی نظام جمهوری اسلامی همواره هدف هجمه‌های رسانه‌های معاند قرار گرفته است. تحریف اندیشه و مکتب امام خمینی به خصوص نظام ولایت فقیه از کارویژه های اصلی جریان تحریف می باشد.

ولی فقیه در عرصه‌های مختلف برای حفظ و پیشبرد انقلاب اسلامی نقش جدی ایفا می کند یکی از این عرصه‌ها ایجاد و تقویت همبستگی اجتماعی می باشد. همبستگی یا انسجام اجتماعی یکی از مؤلفه‌های اساسی حفظ حیات سیاسی جامعه می‌باشد. در کشور ایران که اقوام مختلف پتانسیل بالایی در جدایی از حکومت مرکزی دارند و انقلاب اسلامی که شاهد منازعات سیاسی و اختلافات قومی بسیاری بوده است برای حفظ جامعه و پیش برد اهداف آن مسئله همبستگی اجتماعی نقش مهمی دارد و اگر در حاکمیت، یک نهاد انسجام بخش وجود نداشته باشد جامعه از هم خواهد پاشید.

ولی فقیه در ایجاد همبستگی اجتماعی نقش بی بدیلی ایفا می‌کند. تاریخ پر فراز و نشیب تشیع و قداست جایگاه علمای دین به عنوان جانشینان ائمه اطهار خود محور همبستگی اجتماعی در جامعه است. دوره صفویه به سبب حضور علما در مناصب مختلف حکومتی پایه ریز ارتباط عمیق مردم با علما در مناسبات حکومتی بوده است در این دوره حضور در جایگاه شیخ الاسلامی، صدر عامه، قاضی عسگر و ... که علما و روحانیون به ترویج و اجرای شریعت اسلام می پرداختند باعث شد رابطه مردم با علما از صرف احکام گفتن خارج شود همین امر سبب شد در ۲۵۰ سال گذشته یعنی از پایان صفویه تا کنون هیچ واقعه سیاسی در ایران رخ نداده مگر اینکه رهبری اصلی آن با یک مجتهد شیعه بوده است و عنصر اصلی در این رهبری ولایت می باشد حال یا ولایت به معنای اهل بیت و یا ولایت به معنای ولایت فقیه که باز هم نیابت از امام معصوم را به همراه دارد. این تاریخ جایگاه ویژه‌ای برای ولی فقیه ایجاد کرده که به عنوان نائب امام زمان مایه انسجام جامعه شده است.

جایگاه معنوی ولی فقیه

یکی از مؤلّفه های انسجام بخش در نهاد ولایت فقیه، جایگاه مقدس آن در شرع می‌باشد.

ولی فقیه به عنوان نایـب امام معصـوم در عصر غیبت، از چنان قداستی برخوردار است کـه فرامین او را بالاتر از دستورات سـایر مقامـات اجرایـی قـرار مـیدهـد. دستور قرآن کریم مبنی بر اطاعـت از اولـی الأمـر:« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ»[۱] «ای اهل ایمان، فرمان خدا و رسول و فرمانداران (از طرف خدا و رسول) که از خود شما هستند اطاعت کنید» و توقیـع شـریف منصـوب بـه امـام زمان(عج) در عصر غیبت که مردم را جهت حل مسائلشان به رجوع به فقیه جامع الشـرائط امر می کنند: «اَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَارْجِعوُا فیها اِلی رُواةِ حَدیثِنا، فَاِنَّهُمْ حُجَّتی عَلَیْکُمْ وَاَنَا حُجَّةُ اللّهِ عَلَیْهِمْ»[۲] «امّا در رویدادهای زمانه، به راویان حدیث ما رجوع کنید. آنان، حجت من بر شمایند و من، حجّت خدا بر آنانم». در این حدیث شریف، حضرت وظیفه شیعیان در عصر غیبت را مشخص کرده اند. شیعیان در زمان غیبت برای فهمیدن احکام شرعی و حل مسائل اجتماعی، باید به راویان احادیث، یعنی فقهای شیعه رجوع کنند. این حدیث در کنار بسیاری از ادله نقلی دیگـر،حاکم اسلامی در عصـر غیبـت را بـه عنـوان نایـب امـام عصر (عج) در جایگاه تالی تلو معصوم قرار داده است.

امام خمینی(ره) نیز می فرمایند:«حکومت که شعبه‌ای از ولایت مطلقه ی رسول الله است، یکی از احکام اولیّه ی اسلام و مقدّم بر تمام احکام فرعیّه، حتّی نماز و روزه و حج است.»[۳]

جایگاه قانونی رهبری علاوه بر جایگاه معنوی ولی فقیه سبب می شود مردم بـه جهـت قداست مقام و منصب الهی وی به عنوان خلیفه و جانشین خدا و رسول خدا راحت تر فرامین او را بپذیرند و از او اطاعات کنند. این جایگاه معنوی باعث ایجاد اتحاد و انسجام عمومی در مردم می‌شود.

آنچه انقلاب اسلامی مردم ایران را از سایر حرکت های جهان متمایز می کند توجه به بعد معنوی انسان است که به تبعیت از حرکت اصلاح گرایانه انبیاء در کنار سعادت دنیوی به دنبال تعالی معنوی انسان نیز می باشد. همانطور که انبیاء هرگز به دنبال مطرح کردن خویش نبودند و مردم را به سمت سعادت دنیوی و اخروی دعوت می‌کردند انقلاب اسلامی نیز از مرحله مادی گرایی و دنیا گرایی صرف عبور کرده بود و دعوت به حق می کرد. این ویژگی ها در کنار جایگاه معنوی ولی فقیه که به عنوان نائب امام زمان مورد قبول جامعه مذهبی ایران بود همگی باعث شد مردم معتقد ایران گرداگرد امام خمینی (ره) جمع شوند و بنیانهای ظلم و فساد جامعه را از بین ببرند.

در تاریخ معاصر ایران افراد مختلفی به دنبال مقابله با استبداد بودند از محمد نخشب و سوسیالیست‌های خدا پرست تا مصدق، نهضت ملی و نهضت آزادی اما هیچگاه به توفیق چندانی دست نیافتند چرا که مورد استقبال عموم جامعه ایران قرار نمی‌گرفتند. نهضت امام خمینی(ره) در سال ۱۳۴۲ بر خلاف جریانات دیگر با استقبال مردم مواجه شد تا جایی که سایر جریانات به حاشیه رفتند. علاوه بر ویژگی‌های شخصیتی و جاذبه بی نظیری که در امام وجود داشت جایگاه معنوی یک مرجع دینی باعث اقبال مردم به ایشان شده بود امتیازی که سایر افراد و جریانات انقلابی از آن بی بهره بودند. جایگاه مرجع دینی به سبب اتصال به خاندان رسالت ومعنویتی که از باب نائب امام زمان دریافت می کرد مردم را به سوی خود جذب می کرد و باعث ایجاد وفاق ملی برای مقابله با استبداد و در نهایت فروپاشی ۲۵۰۰ سال نظام سلطنتی شد.

معنویت و قداستی که مردم برای مرجع دینی قائل هستند یکی از مهمترین رازهای تاب آوری نظام جمهوری اسلامی در مقابل فتنه های گوناگون است. مردم در دفاع مقدس، فتنه ۱۳۷۸، فتنه ۱۳۸۸، تحریمهای ظالمانه و توطئه های دشمنان که هر کدام به تنهایی می تواند یک انقلاب را از پای درآورد ایستادگی کردند. اتحاد و همدلی که به برکت حضور ولی فقیه بوجود آمده است در تمام این مسائل مانع از فروپاشی انقلاب شده است.

پیوند ذاتی امام و امت همبستگی ایجاد می کند

مردم همواره جهت نیل به سعادت دنیوی و اخروی نیاز به رهبر دارند و بدون رهبری عادل حرکت به سمت سعادت محقق نخواهد شد. از این رو خداوند انبیا و امامان را خلفای خود در زمین معین کرده است تا مردم با پیروی از ایشان به سمت سعادت حرکت کنند. از سوی دیگر امام و ولی جامعه زمانی می تواند وظایف خود را به خوبی اجرا کند که از پشتوانه مردمی برخوردار باشد. در واقع باید بین ولی و مردم یک ارتباط محکم برقرار شود قطع این ارتباط مانند قطع شدن درخت از ریشه است که موجب از بین رفتن درخت خواهد شد. رمز اصلی توفیق و پیشرفت جامعه در هم افق شدن امت و ولی جامعه در باور و عمل نهفته است. هر گاه در تاریخ معاصر ایران اتحاد امت و امام شکل گرفت در مقابل قدرتهای بزرگ ایستادگی کرده و به پیروزی رسیدند همچون انقلاب اسلامی اما هر زمان امت معیارهای حق و باطل را گم کردند و نسبت به منویات و رهنمودهای امام جامعه بی توجهی کردند دچار شکست شدند.

ولی و حاکم جامعه، محور جامعه است که سایرین به دور او می‌چرخند و اگر این محور نباشد جامعه دچار تزلزل می شود چنانکه حضرت امیر المؤمنین علیه السلام می‌فرمایند:

«إِنَّمَا أَنَا قُطْبُ الرَّحَی تَدُورُ عَلَیَّ وَ أَنَا بِمَکانِی فَإِذَا فَارَقْتُهُ اسْتَحَارَ مَدَارُهَا وَ اضْطَرَبَ ثِفَالُهَا» من چون محور آسیاب هستم که آسیاب دور من می گردد و من به جای خود ثابتم، و چون از جای خود جدا شوم آسیاب از مدار خود خارج می شود و همه امور به هم می ریزد.[۴]

ولی فقیه به عنوان حاکم جامعه محور اجتماع مردم است حاکمیت فقیه در کنار مشروعیت‌ الهی باعث می‌شود امت بر محور او جمع شوند. دشمنان داخلی و خارجی با تخریب جایگاه ولایت فقیه یکی از ارکان مهم همبستگی اجتماعی کشور را نابود می کنند که نتیجه‌ای جز تجزیه و گسست ملی را به دنبال نخواهد داشت.

تمام تلاش دشمنان و رسانه‌های معاند این است که جایگاه و اساس ولایت فقیه را متزلزل کنند چون انقلاب به این اصل تکیه دارد. در واقع ناکارآمد نشان دادن انقلابی که زعامت آن به دست ولایت فقیه است می‌تواند همزمان هم نظام و هم ولی فقیه را تخریب کند. امروزه برخی روشنفکران و سیاستمدارن اصلاح طلب نیز همگام با جریان معاند با ایجاد تشکیک در نظرات ولی فقیه به دنبال تخریب این جایگاه می باشند. تمام این فعالیها را می‌توان در پازل تحریف مکتب امام دنبال کرد.

و در پایان باید این سخن امام را یادآوری کنیم :« من به همه ملت، به همه قوای انتظامی، اطمینان می‌دهم که امر دولت اسلامی، اگر با نظارت فقیه و ولایت فقیه باشد، آسیبی بر این مملکت نخواهد وارد شد.»[۵] همینطور بزرگترین خطری که ممکن است انقلاب اسلامی را تهدید کند تحریف امام خمینی به خصوص تئوری نظام ولایت فقیه می باشد که به جد باید با آن مقابله کرد.