به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حضرت آیت الله سبحانی شامگاه چهارشنبه در اجلاسیه اساتید سطوح عالی، خارج و مراکز تخصصی حوزه علمیه قم که در سالن همایشهای مدرسه علمیه امام کاظم(ع) برگزار شد، اظهار کردند: قرآن کریم در آیات متعدد به وحدت امر میکند.
ایشان با اشاره به اینکه در برخی از آیات تفرق به عنوان یکی از عذابهای الهی یاد شده است، مطرح کردند: جمعیت متفرق از انسانهایی که در چاه گرفتار شده است تشکیل شده است.
این مرجع تقلید با بیان اینکه اگر بخواهیم به پیشرفت برسیم نیز نیازمند وحدت هستیم، عنوان کردند: حوزه در دوران بعد از انقلاب اسلامی پیشرفتهای بسیاری داشته و کسی نمیتواند این پیشرفتها را نادیده بگیرد.
ایشان با اشاره به اینکه در این دوران تفسیرهای متعددی نگارش شده است، خاطرنشان کردند: این تفسیرها کامل و به بهترین شکل نگارش شدهاند.
حضرت آیت الله سبحانی با بیان اینکه در حوزه علوم قرآنی نیز پیشرفتهای بسیاری را شاهد هستیم، تصریح کردند: در حوزه کلام نیز تخصص ایجاد شده و کتابهای خوبی از جمله دانشنامه کلام اسلامی نگارش شده است.
ایشان با اشاره به اینکه مجله تخصصی کلام نشانگر تکامل حوزه است، یادآور شدند: در حقیقت حوزه علمیه حوزه فقهی و اصولی است. امروز حوزویان در موضوعات نوظهور نیز ورود پیدا کرده و زحمات بسیاری در این راستا کشیدهاند.
ایشان با بیان اینکه نکاتی نیز باید در حوزه رعایت شود، ابراز کردند: در درجه نخست باید فرهنگ و سنتهای حوزه را حفظ کنیم.
حضرت آیت الله سبحانی با اشاره به اینکه فرهنگ و سنت آیت الله حائری باید به تمام معنا حفظ شود، بیان کردند: تعبیرهایی که در حوزه بکار میرود همان حجت الاسلام، حجت الاسلام والمسلمین، آیت الله و ... است و نباید از کلمات خارج در این راستا استفاده شود.
ایشان با بیان اینکه استاد در حوزه در گذشته انتخابی بوده است، اظهار داشتند: یکی از محاسن حوزه نسبت به دانشگاه در گذشته انتخابی بودن اساتید بوده است درحالی که در دانشگاه اساتید انتصاب میشوند.
این مرجع تقلید افزودند: امروز نیز باید تلاش کنیم این موضوع رعایت شود و یا حداقل در کنار انتصاب اساتید، راه انتخاب استاد را نیز برای طلاب باز بگذاریم.
ایشان با اشاره به اینکه باید برای تدریسها متخصص انتخاب کنیم، مطرح کردند: شیوه امتحانات باید تغییر کند،امتحان ما باید امتحان قوه باشد نه سنجش حافظه .
حضرت آیت الله سبحانی اضافه کردند: ارزیابی طلبه با امتحان کتبی و شفاهی محقق میشود نه با امتحانهای تستی، در نتیجه باید در این موضوع شاهد تجدید نظر باشیم.
ایشان با بیان اینکه مبلّغهای خوبی داریم ولی این مبلّغها کافی نیستند، عنوان کردند: برای تربیت مبلّغ نیز باید کوششهای بسیاری انجام شود تا بتوانیم در عرصه ملی و بین المللی حرفی برای گفتن داشته باشیم.
این مرجع تقلید با اشاره به اینکه نیازمند مجله بین المللی فقهی هستیم، خاطرنشان کردند: این مجله باید شامل افکار نو برای تمام مسلمین باشد.
متن کامل سخنرانی آیت الله سبحانی
الحمد لله رب العالمین والصلاة والسلام علی خیر خلقه وآله الطاهرین اما بعد فقد قال الحکیم فی محکم کتابه الکریم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم {وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا}.
از همه اساتید و عزیزان محترم که در این محفل محترم شرف حضور دارند سپاسگزارم و از اینکه قبول زحمت نموده عرائض بنده را استماع میفرمایند سپاس مضاعف دارم.
در قرآن مجید موضوع وحدت کلمه، اهمیت شایانی دارد. تا آنجا که در برخی آیات اختلاف کلمه را جزء عذاب الهی میشمارد و میفرماید: {أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعًا وَیُذِیقَ بَعْضَکُم بَأْسَ بَعْضٍ}« یا بصورت دستههای پراکنده شما را با هم بیامیزد؛ و طعم جنگ (و اختلاف) را به هر یک از شما بوسیله دیگری بچشاند ».
و در آیه مبارکه دستور میدهد که به «حبل الله» چنگ بزنیم مقصود از «حبل» چیست؟
چرا به جای چنگ به حبل، اعتصام به قرآن یا اسلام را مطرح نمیکند مثلاً بفرمایید (واعتصموا بالقرآن أو الاسلام)؛ نکته این مطلب چیست؟ آنچه به نظر میرسد - العلم عند الله - این است که آیه نکته لطیفی را یادآور میشود و آنکه جمع متفرق بسان کسی است که در قعر چاه قرار گیرد و راه نجات او این است که طنابی به درون چاه بفرستند تا او به طناب چنگ بزند و از چاه بیرون آید اگر نکته به کارگیری حبل این باشد میتوان گفت که جامعه متفرق و دو دل بسان کسی است که در قعر چاه قرار گرفته و سرنوشتی جز مرگ ندارد مگر اینکه به ریسمان وحدت چنگ بزند و اختلاف سلیقه را کنار بگذارد و مصلحت جامعه را در نظر بگیرد و همگان بر آن، اتفاق نظر و عمل داشته باشند و گواه این نکته این است که میفرماید: {وَلَا تَفَرَّقُوا}.
اجتماع اساتید محترم در مدرسه امام کاظم علیه السلام تجسم بخش آیه مبارکه است که می فرماید: {وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ} و همگان دور هم گرد آمده اند تا درباره امور مهم حوزه علمیه رایزنی کنند. این اجتماع و اجتماع پیشین در مسجد امام حسن عسکری ۷ همگی هدف واحدی را تعقیب میکنند و اینکه درباره این امانت الهی کاری انجام بگیرد که از پیشرفت باز نماند و آن را به صورت کامل به نسل آینده تحویل دهند.
روز گذشته روز میلاد امام رئوف حضرت رضا علیه السلام بود حضرتش در زمان خویش مورد تجلیل علماء و محدثان و متکلمان خود بود و در میان امامان ملقب به «عالم» است، در حالی که همگان علماء و فضلاء هستند این به خاطر است که مأمون الرشید فضا را باز کرد تا در یک گردهمایی در مرو، سران مذاهب مختلف با حضرتش مناظره کنند و مناظره طول کشید و سرانجام عظمت علمی حضرت و پیروزی او بر همه گروهها ثابت و روشن گردید.خوشبختانه صورت مناظرهها در کتاب احتجاج ثبت شده است.
ابن حبّان یکی از رجالیون اهل سنت میباشد و در سال ۳۸۱ در گذشته است و درست با صدوق معاصر میباشد او در جلد ثقات الرواة نام حضرت رضا را در باب علی آورده و خیلی تجلیل کرده است و میگوید هر موقع برای من مشکلی پیش آید به زیارت مرقد او میروم و دو رکعت نماز میگزارم و از خدا حاجات خود را می طلبم در این موقع مشکل من برطرف میشود و اضافه میکند «و انی جرّبته مراراً» من کراراً این را امتحان کردم.
برگردیم به موضوع جلسه در اینکه بعد از انقلاب پیشرفت هایی در انواع علوم اسلامی در حوزه انجام گرفته است جای سخن نیست.
درباره تفسیر خوشبختانه تفسیرهای جامع و تام منتشر شده است. مانند تفسیر نمونه، تفسیر امثل، تفسیر تسنیم، تفسیر منیة الطالبین و تفسیر نور، گذشته بر این، تفسیرهای مربوط به یک سوره و چند سوره نیز منتشر شده است.
درباره آیات الاحکام کتابهای متعددی نوشته شده که هر کدام یک دوره تفسیر کامل بر چنین آیات است.
درباره علوم قرآنی اثر ارزشمندی به نام (التمهید) از مرحوم آیت الله معرفت منتشر شده است آن هم در ۷ جلد و انصافاً توانسته است در موضوع نوآوریهایی داشته باشد.
درباره علوم عقلی خوشبختانه پیشرفتهای خوبی انجام گرفته و دو مرکز به نامهای مؤسسه امام خمینی+ و مؤسسه امام صادق علیه السلام در این موضوع انجام وظیفه میکنند تا آنجا که درباره کلام اسلامی دانشنامهای در چند جلد منتشر شده و بقیه در حال تألیف است.
در مورد رجال آثار ارزشمدی کوچک و بزرگ منتشر شده که مجال بازگویی اسامی آنها نیست و حوزه علمیه در مورد رجال وامدار مرحوم آیت الله بروجردی است که روش او در حوزه علمیه نجف نیز اثر گذار شد بخش اسانید کتب اربعه از ایشان منتشر شده که برای تشخیص موقعیت رواة مؤثر است. اما طبقات الرواة هنوز در محاق خطی است که اگر منتشر شود خیلی راهگشا است بالاخص از شناختن نقص سند و یا کمال آن.
در مورد فقه که بیت القصید حوزه است گذشته بر کتابهای بزرگ در ابواب مختلف دو دانشنامه فقهی طبق حروف ابجد در حال تألیف است یکی مربوط به آیت الله هاشمی و دیگری مربوط به مؤسسه ذخائر الفکر الاسلامی است.
اینجانب اجزائی از موسوعه نخست را به مؤسسه موسوعة الفقه الاسلامی در کویت ارسال نمودم و مورد اعجاب مدیر ایشان به نام عبید لی قرار گرفت و درخواست ارسال دوره دیگری نیز کرد.
اخیراً آثاری از فقه معاصر به همت جمعی از فضلا تحت اشراف آقای اعرافی منتشر شده که بسیار ارزشمند است زیرا توانسته اند راههای نکوییده را طی کنند و مشکلات مسائل نو را مطرح و چاره جویی نمایند.
موضوع شناسی در استنباط حکم شرعی بسیار با اهمیت است تا موضوع روشن نشود حکم شرعی پا بر جا نخواهد بود. اکنون جمعی در حوزه مشغول تبیین موضوعات فقهی هستنند شکرالله مساعیهم. پیشنهاد میشود درباره «مدّ» تحقیق میدانی کنند؛ زیرا اکثریت مراجع در گذشته و حال بر این هستند که ۷۵۰ گرم است ولی برخی از بزرگان آن را ۹۰۰ گرم میدانند.
من در اینجا دامن سخن را کوتاه میکنم و از اینکه از آثار دیگران نام نبردم پوزش میطلبم.
کمال مطلوب در راه است
اما هیچ مؤسسه ای نمیتواند برای پیشرفت خود به کاستیها توجه نکند توجه به کاستیها نشانه قوت علمی و فکری مؤسسه است ولذا اموری را تذکر میدهم:
۱. همگی باید کوشش کنیم فرهنگ حوزه علمیه را حفظ کنیم و از فرهنگ دیگر مراکز دوری جوییم حتی برای ارزشیابی علمی از همان عناوین رسمی حوزه مانند حجة الاسلام و غیره بهره بگیریم. البته معادل سازی اشکال ندارد اما نباید در متن قرار بگیرد تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
۲. در گذشته شاید ۵۰ سال قبل مقالهای درباره مزایای حوزه علمیه منتشر شده بود که در آن مقاله یکی از مزایای نظام حوزوی را انتخابی بودن استاد نه انتصابی بودن آن، شمرده شده بود یعنی هر کسی میتواند از هر استادی که بیان او برای او مفیدتر است بهره بگیرد و مقید به استاد خاصی نباشد.
الآن در حوزه علمیه انتصابی بودن استاد پر رنگتر است و فرهنگ انتخابی تا حدی کمرنگ شده است. درخواست میشود با حفظ شیوه انتصابی مجال را برای اساتید دیگر باز بگذارید زیرا گروهی بر اثر انتصابی بودن استاد از تدریس محروم شده در حالی که شایستگی تدریس دارند.
۳. علماء و فقهاء واساتید با علم و دانش سر و کار دارند اما تماس آنان با جامعه کمتر است تنها گویندگان و مبلغان و امامان مساجد با مردم سر و کار دارند. آنچه میتواند در جامعه اثر گذار باشد و از مفاسد بکاهد و به فضائل دعوت کند منبریها و مبلغان هستند که متأسفانه تعداد آنها کم است ایران عزیز سی استان و ۹۰۰ شهر دارد اکنون باید دید در مقابل این نیاز چه مقدار مبلغ وارسته و جامع الجهات داریم. مسلماً برنامه علمی مبلغان غیر از برنامه فقیه و یا مفسر است. باید برای این گروه برنامه خاصی ریخته شود همگی میدانیم امثال مرحوم فلسفی و راشد و محقق و دیگران بسیار نادر و کمیاب است.
۴. مقام علمی و فقهی در حوزه علمیه ایجاب میکند که مجله جامع فقهی که دیگر مذاهب اسلامی از آن بهره ببرند منتشر شود و در اختیار افکار بلند فقه امامی در آن مجله منعکس، که به صورت سه ماهه و یا شش ماه منتشر و در اختیار مجامع قانونگذاری قرار گیرد. در حالی که برخی از کشورهای اسلامی دارای چنین مجلهای هستند.
۵. کوشش کنیم برای تدریس کتابهای مادر مانند مکاسب و رسائل اسناد متخصص تربیت کنیم چنانچه در گذشته چنین بود. مرحوم حجت الاسلام میرزا محمد علی تهرانی در زمان مرحوم آیت الله حائری ادبیات را از مغنی و مطول بر عهده داشت برخی از بزرگان مانند آیت الله گلپایگانی سالها کفایة الاصول را تدریس میکرد و هر سال یک جلد را. بنابراین باید برای چنین کتابها، متخصص تربیت کرد تدریس چنین افراد راه را برای شاگرد آسانتر میسازد.
۶. کوشش شود مرکزیت مدرسه فیضیه و مسجد اعظم برای تدریس و اجتماعات محفوظ بماند، اکنون مدرسه حالت خلوت به خود گرفته و آن رونق سابق را ندارد. درخواست میشود کسانی که درس آزاد بر عهده دارند تدریس خود را به مدرسه و اطراف حرم منتقل کنند. حجرهها مدرسه هر کدام مدرس مستقلی میتواند باشد.
۷. اصرار بر صعود از تدریس سطوح به تدریس خارج مقرون به مصلحت نیست، زیرا تدریس سطوح عالی نیازمند متخصص است و اساس آن، تدریس سطوح به صورت ممتد است و اگر مدرسان سطوح عالی نظرات خاصی دارند میتوانند سطوح را به صورت ملفق با خارج تدریس کنند.
۸. در حوزه افراد با استعداد فراوان است اما نابغه طبیعتاً کم است گروه نخست باید با دیگر افراد همراه باشند تا نوعی توازن به دست آید اما حساب نابغهها چیز دیگری است در هر هزار یک و یا دو نابغه پیدا میشوند باید این افراد شناسائی شوند و برنامه خاصی برای آنها تنظیم نمود.
در سالهای ۹۸۵ به بالا دو نوجوان نابغه از لبنان وارد حوزه علمیه نجف شدند که ریاست تامه آن با مرحوم محقق اردبیلی بود وی روزهای نخست این دو نفر را با دیگر طلبه ها در یک صف قرار داد ولی احساس کرد که این دو شخصیت از نبوغ بالایی برخوردارند ولذا برای آنها درس مستقلی در نظر گرفت و در اندک زمانی هر دو، نبوغ خود را نشان دادند که یکی از آنها شیخ حسن صاحب المعالم فرزند شهید دوم و دیگر سید محمد صاحب المدارک نوه شهید بودهاند.
۹. در تعطیلات حوزه باید بازنگری کرد افزایش تعطیلات پس از انقلاب سبب شده است که روزهای تحصیلی به زحمت به ۱۳۰ برسد این بازنگری باید با دقت همراه و با مصالح انقلاب انجام گیرد.
۱۰. شیوه امتحان باید امتحان قوه باشد نه امتحان حافظه، تا قدرت علمی و فکری طرف را نشان دهد نه توان حافظه را.
بر این اساس باید امتحان به صورت شفاهی و یا کتبی انجام گیرد و فرهنگ دیرینه حوزه حفظ شود و از شیوه (تستی) خودداری گردد.
در پایان یاد آور میشوم که تذکرات اخلاقی در آخرین روز هفته چیز خوبی است اما تحولی در طرف ایجاد نمیکند باید اخلاق به صورت تک مادهای تدریس شود.
به خاطر دارم یکی از شاگردان حضرت امام از ایشان درخواست کرد که پیش از تدریس قدری مسائل اخلاقی مطرح کنند. ایشان در جواب فرمودند: فلانی آنچه شما میگویید اخلاق نمیشود ولی صحیحه زراره هم خراب میشود.
در اینجا از همه عزیزان و مدرسان محترم تشکر میشود که به من اجازه دادند که مطالبی را به عرضشان برسانم، البته خرد جمعی می طلبد که پیشنهادها را بررسی فرمایند تا با جرح و تعدیل به نتیجه برسید.
نظر شما