خبرگزاری حوزه | بعثت انبیا الهی و مبعث رسول مهربانی ها صلی الله علیه و آله و سلم، مصاف حق و باطل است که ناگزیر از چنین مصافی هستیم و خدای متعال هم مقدر کرده است که جبهه ی حق در این مصاف پیروز گردد.
در این مقاله، نویسنده به دنبال بررسی اجمالی سه حادثه بزرگ در تاریخ بشری یعنی واقعه ی بعثت پیامبر گرامی اسلامی صلی الله علیه و آله و سلم، پدیده انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی رحمه الله علیه و واقعه ی بزرگ ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی و فرجه الشریف می باشد.
در پاسخ به مسئله ی اصلی تحقیق به دنبال آن می باشیم که سختی ها و موانع زیادی در به ثمر رسیدن این سه حادثه بزرگ وجود داشته است اما در نهایت پیروزی از آن جبهه ی حق می باشد و این سنت الهی است که خداوند متعال می فرماید" و لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا"(سوره نساء/آیه ۱۴۱) که خدای متعال هرگز هیچ راه سلطه ای به سود کافران بر ضد مومنان قرار نداده است.
روش ما در جمع آوری داده های مقاله، استفاده از روش کتابخانه ای بوده و سعی شده با رجوع به کتاب های پیرامون موضوع به گردآوری مطلب بپردازیم.
سختی ها و موانع بعثت پیامبر مهربانی ها صلی الله علیه و آله و سلم
اکثر پیامبران بر حکومت یا قومی مبعوث می شدند که سرکش و طغیانگر بودند. موسی بر حکومت فرعون که مردمانش را به بردگی گرفته بود، ابراهیم بر نمرود، هود بر قوم عاد و ثمود که در رفاه و آسایش بودند و نوح و لوط نیز همین طور!
اما قصه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرق می کند، هیچ حکومتی از دو حکومت آن دوران(روم و ایران) بر مردمان عرب حکومت نمی کرد چرا که آن بیابان خشک و بی آب و علف برای هیچ حکومتی منفعتی نداشت و خود پیامبر نیز اهل قوم برتر آن سرزمین بود بنام قریش.
در مسیر تولد و رشد هر پدیده ای ممکن است آسیب ها و آفت هایی بروز کند و از تحقق یا استمرار آن و یا حرکت تکاملی و رو به توسعه جلوگیری نماید. آفات و آسیب ها در میراث ارزشمند نبوی از روی عدم توجه عمیق و سطحی نگری، بی ایمانی، بی ارزش شدن ارزش های بعثت و متروک ساختن آن به وجود می آید. و نیز تن ندادن مردم به دست آورد بعثت، محیط، دنیاگرایی و فرهنگ های آن زمان از جمله مشکلات فراروی بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می باشد.(مسلمی،۱۳۹۵، ص۱۴۶).
یکی از موانع برای بعثت و رسالت رسول مهربانی ها، اشراف قریش بودند چرا که با دین جدید، تمامی نظام های ارزشی، اجتماعی و حتی اعتقادی آنان از بین می رفت. پیامبر بر خلاف سایر انبیا الهی معجزه اش از جنس کلام، تفکر و اندیشه بود. و اما چرا دشمنی؟ مخالفان اسلام دو گروه بودند: اول؛ رهبران ( که در قرآن ملأ تعبیر می شود) دوم؛ پیروان ملأ و توده. این مخالفت ها به دلایل عوامل اجتماعی و فکری بودند: اشراف به دلیل موقعیت اقتصادی و اجتماعی خود برتری طلب بودند و گمان می کردند نسبت به سایران برتری دارند و قدرت خاص و ویژه ای برای خود قائل بودند، علاوه بر آن نظام ارزشی آنان که بت پرستی بود، برایشان شأن و منزلتی خاص ایجاد نموده بود.
افزون بر این ها، مشرکان با انسان بودن پیامبر مشکل داشتند و گمان می کردند باید فرستاده خدا از جنسی دیگر باشد. اشراف، برای مبارزه با پیامبر او را مجنون، ساحر و کاهن می خواندند و با بیان قصه های کهن ایرانی کلام او را مورد استهزاء قرار می دادند. هم چنین کلام او را شعر، سحر و جادو می دانستند در حالی که خود می دانستند که هیچ شاعر زبردست عرب نخواهد توانست آیه ایی مانند آن را بیاورد.
علاوه بر آن، مسلمانان را بسیار مورد آزار قرار می دادند، سمیه،یاسر پدر و مادر عمار در زیر همین شکنجه ها به شهادت رسیدند. دشمنان سرسخت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم عبارتند بودند از: ابوجهل، ابولهب، امیه بن خلف و ابوسفیان و غیرهم.
روش های دشمنی قریش با پیامبر مهربانی ها
اول؛ سیاست فشار قبیله ایی؛ اولین اهرم قریش برای مقابله با تبلیغ رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فشار از سوی قبیله و به طور طبیعی رئیس قوم، یعنی ابوطالب علیه السلام بود. آنان به طور دسته جمعی نزد او رفتند و گفتند: برادرزاده ات خدایان ما را ناسزا می گوید و آیین ما را به زشتی یاد می کند و به افکار ما می خندد و پدران ما را گمراه می داند. یا از او بخواه دست از ما بردارد یا او را در اختیار ما بگذار و حمایت خود را از او سلب کن.
حضرت ابوطالب علیه السلام هم در جواب آنها گفتند: بخدا قسم دست از حمایت خود از محمد صلی الله علیه و آله بر نمی دارم تا ماموریتش به پایان برسد.
دوم؛ دورسازی حامیان؛ قریش دیگر تحمل وجود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را نداشتند لذا درصدد قطع حمایت های سیاسی و اجتماعی ابوطالب از وی برآمدند و چون می دانستند که حمایت ابوطالب علیه السلام از محمد صلی الله علیه و آله به خاطر این است که او را به فرزندی برگزیده است، پس زیباترین جوان قریش بنام ولید بن مغیره را نزد او بردند و گفتند: که او را به فرزندی قبول کنند و در عوض دست از حمایت پیامبر صلی الله علیه و آله بردارد که ابوطالب علیه السلام بشدت برافروخته شد و گفت: من فرزند شما را در دامن خود تربیت کنم و شما فرزند مرا بکشید. به خدا قسم این کار نشدنی است.
سوم؛ روش سوم قریش برای متوقف کردن تبلیغ رسول خدا صلی الله علیه و آله، تطمیع بود. آنان تصمیم گرفتند پیامبر را با پیشنهاد منصب، ثروت و تقدیم هدایا و زنان زیبا تطمیع کنند، که شاید از دعوت خود دست بردارد لذا با هم به خانه ابوطالب علیه السلام آمدند و پیشنهادهای خود را در خدمت حضرت ابوطالب علیه السلام مطرح کردند و ابوطالب رو به پیامبر مهربانی ها کرد و پرسید: چه می گویی؟ حضرت فرمودند: من از آن ها چیزی نمی خواهم تنها در مقابل پیشنهادهای آن ها، یک سخن از من بپذیرند تا در پرتو آن بر عرب حکومت کنند و غیر عرب را پیرو خود کنند. و تنها سخن من این است که به یگانگی خدا اعتراف کنید که این سخن، آنان را چنان در بهت و حیرت فرو برد که از ناامیدی گفتند: سیصد و شصت خدای خود را ترک کنیم و خدای یگانه ایی را بپرستیم؟!
چهارم؛ استهزاء؛ چون مشرکان قریش از روش های قبلی خود ناامید شدند، به ابزارهای روانی جدید رو آوردند که عبارت بود از اینکه با تمسخر و استهزاء تلاش کردند شخصیت پیامبر صلی الله علیه و آله را منزوی سازند و نزد مردم تحقیر کنند بلکه از تعداد پیروانش کاسته شود.
پنجم؛ ناسزاگویی؛ در این میدان نیز ابوجهل پیش قدم بود.
ششم؛ آزار جسمی؛ وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله مردم را به یگانگی خدا دعوت می کرد، ابولهب در پی حضرت می رفت و سنگ به سوی او می انداخت و می گفت : ای مردم اطاعت نکنید.
هفتم؛ توهین و نسبت های ناروا؛ مشرکین با واژه هایی چون دروغگو، دیوانه، جن زده، شاعر و ... تلاش کردند قداست پیامبر مهربانی ها را بشکنند. که البته خداوند متعال باز با آیات الهی به کمک پیامبر صلی الله علیه و آله آمد " بدین سان بر آن هایی که پیش از این بودند، رسولی مبعوث نشد جز آن که گفتند جادوگر یا دیوانه ای است. آیا بدین کار یکدیگر را توجیه کرده بودند؟ نه، خود مردمی طاغی بودند. پس از آن ها روی گردان شو. کسی تو را ملامت نخواهد کرد(الذاریات/۵۳-۵۵)
هشتم؛ شکنجه ی یاران پیامبر صلی الله علیه و آله؛ بلال حبشی، عمار یاسر و پدر و مادر او، عبدالله بن مسعود، ابوذر و ... از جمله یاران پیامبرند که آزار زیادی از قریش دیدند.
نهم؛ اقدامات فکری؛ مشرکان در هر صورت ولو با استفاده از یهودیان درصدد برآمدند با انکار وحی بودن آنچه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می رسید، اساس نبوت او را زیر سوال ببرند. آنان ادعا می کردند آنچه پیامبر می گوید: وحی نیست بلکه مطالبی است که اهل کتاب به او یاد داده اند. قرآن کریم که خود تحدی می کند در پاسخ به این شبهه پراکنی پاسخی علمی می دهد و می گوید: " زبان کسی که به او نسبت می دهند عجمی است ولی این قرآن به زبان عربی روشن است"(نحل/۱۰۳)(عابدی،۱۳۷۹).
قیام امام خمینی رحمه الله علیه و پدیده بزرگی به نام انقلاب اسلامی
در بین روایات دینی، به روایاتی بر می خوریم که شرایط و وقایع ظهور را توصیف کرده اند. یکی از این وقایع، قیام مردی از قم می باشد که در عصر ظهور، مردم را به حق دعوت می کند و با حمایت آنان و استعانت از خدای متعال، نهضت عظیمی را بر پا می دارد که هیچ دشمنی یارای نابودی آن را ندارد.
در این باره از امام موسی کاظم علیه السلام نقل شده است که فرمودند:" مردی از قم، مردم را به حق دعوت می کند، افرادی پیرامون او گرد آیند که قلب هایشان همچون پاره های آهن استوار است. بادهای تند حوادث آنان را نلغزاند، از جنگ خسته نشده و نترسند، اعتمادشان بر خدا است و سرانجام کار از آن پرهیزکاران است"(کورانی عاملی، ۱۳۸۵،صص ۲۲۲-۲۲۳). به گواهی تاریخ، این مرد شریف اهل قم، امام خمینی رحمه الله است چرا ایشان که سالها در قم به تحصیل و تدریس می پرداختند، بعد از ملاحظه خیانتهای بزرگ محمدرضا شاه، مردم را به حق و حقیقت دعوت کردند و آنان را به مقابله با ظلم زمان فرا خواندند.
سرآغاز این قیام بزرگ، سال ۱۳۴۲ بود که در طی آن امام خمینی رحمه الله جملات شدیداللحنی را علیه محمدرضا شاه ایراد کردند که این امر به دستگیری ایشان در ۱۵ خرداد ماه سال ۱۳۴۲ انجامید و خود زمینه ساز قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ گشت. قیام پانزده خرداد سال ۱۳۴۲ اگر چه به خون و خاک کشیده شد و در ظاهر به نتیجه نرسید اما سال ها بعد به ثمر نشست و حکومت جمهوری اسلامی ایران را برای جهانیان به ارمغان آورد، حکومتی که طبق روایات یکی از زمینه سازان مهم قیام حضرت مهدی عج الله تعالی و فرجه الشریف خواهد بود(موسوی داودی،۱۳۷۹).
اما روایاتی که پیرامون امام خمینی رحمه الله بیان شده اند، محدود به روایت فوق نمی باشند. به اولین روایت که از کتاب بحارالانوار اقتباس شده است توجه فرمایید: " از احمد بن سالم، از محمد بن یحیی بن ضریس، از محمد بن جعفر، از نصر بن مزاحم و ابن ابی حماد، از ابی داود از عبدالله بن شریک از ابی جعفر علیه السلام که فرمود: ابوبکر و عمر و زبیر و عبدالرحمن بن عوف به درگاه رسول الله صلی الله علیه و آله نزدیک شدند و نشستند، پس پیامبر بر آن ها وارد شد، کنارشان نشست، دمپایی اش گسیخته شد و با دمپایی اش اشاره وار به حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام زد، سپس فرمود: همانا از سمت راست خداوند عزوجل-یا از سمت راست عرش- قومی از ما برخاستند که بر منابری از نورند، صورت هایشان نورانی است و لباسهایشان نورانی است، صورت هایشان بر چشم ناظرین دیگر پرده می اندازد.
ابوبکر گفت: ای پیامبر خدا، آن ها کیستند؟ پس ایشان سکوت کردند. زبیر گفت: ای پیامبر خدا، آن ها کیستند؟ پس ایشان سکوت کردند. عبدالرحمن بن عوف گفت: ای پیامبر خدا، آن ها کیستند؟ پس ایشان سکوت کردند. سپس حضرت علی علیه السلام فرمودند: ای پیامبر خدا، آن ها چه کسانی هستند؟ پس ایشان فرمودند: آن ها قومی هستند که به واسطه ی روح الله به یکدیگر محبت می ورزند، در حالی که هیچ نسب یا اموال مشترکی ندارند، آن ها شیعه ی تو هستند و تو امام شان هستی ای علی."(بحارالانوار، ج۶۵، ص۱۳۹).
همان گونه که در حدیث بالا ملاحظه کردید، پیامبر صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه السلام بشارت دادند که گروهی از شیعیان ایشان به واسطه ی روح الله دل هایشان به هم نزدیک می شود و متحد می گردند، در حالی که دلیل اتحاد آن ها اموال و نسب مشترک نمی باشد. افراد این قوم از چنان منزلتی برخوردارند که چهره ی نورانی آن ها چهره های سایر مردم و حتی مسلمانان دیگر را نیز تحت تاثیر قرار می دهد(موسوی داودی،۱۳۷۹).
قیام امام خمینی رحمه الله، حلقه ی وصل بعثت تا ظهور
از مهم ترین و آشکارترین دستاوردهای قیام امام خمینی رحمه الله زنده کردن اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم بود که با بعثت پیامبر خدا آغاز شد و زدودن غبار تحریف و جمود و تحجر و هر چیزی که موجب غربت اسلام شده بود می باشد.
هم چنین نهضت امام خمینی رحمه الله خط امام معصوم علیهم السلام که حافظ اصیل و نمایانگر راه اهل بیت علیهم السلام است، همان اسلام نابی که مهدی موعود علیه السلام ترسیم می کند و پرچم آن را به دوش می کشد و حکومت جهانی اسلام را بر اساس آن برپا می کند و به طور مسلم زنده کردن این راه اصیل، تاثیر بسیار زیادی در زمینه سازی قیام بزرگ مهدوی دارد(محمود، ۱۳۷۷).
امام در بخش هایی از سخنان خود به مناسبت ولادت امام مهدی علیه السلام می فرمایند: مسوولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست، انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت ارواحنا فداه است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهاد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار داد ... باید دولت جمهوری اسلامی ایران تمامی سعی و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنماید، ولی این به آن معنا نیست که آن ها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند(صحیفه نور،ج۲۱، صص ۱۰۷-۱۰۸).
امام خمینی رحمه الله به عنوان مرجع دینی و اسلامی که جانشین امام مهدی علیه السلام در زمان غیبت و عدم امکان رجوع علنی به آن حضرت می باشد، نهضت خود را رهبری کرد و رهبری چنین نهضت گسترده ای زمینه سازی برای انقلاب مهدوی به حساب می آید؛ زیرا هویت مصلح بزرگ را بر جهان اسلام و همه کره خاکی معرفی می کند و آثار این امر را در زیاد شدن پرسش ها در میان مسلمانان و غیر مسلمانان از هویت امام مهدی علیه السلام و تلاش برای شناختن او و انتظار ظهور او و آغاز انقلاب او بعد از دیدن دستاوردهای انقلاب نایبشان می بینیم. هم چنین احادیث شریفه ای که بعد از خبر دادن از حرکت زمینه سازان، به این امر اشاره می کنند: "فعند ذلک یتمنی الناس المهدی و یطلبونه" در آن هنگام مردم مهدی را آرزو و طلب می کنند(محمود،۱۳۷۷).
ظهور امام خوبی ها ...
از بسیاری از آیات کریمه قرآن مانند آیه ۸۳ از سوره مبارکه نمل و روایات چنین بر می آید که مقداری پیش از ظهورحضرت ولی عصر علیه السلام و هنگام ظهور عده ای از نیکان و برخی از اشرار به این دنیا باز می گردند و دوران باشکوه و دیدنی و پر اسراری در پیش روی بشر خواهد بود. عاقبت کار به دست متقین خواهد افتاد و زمین خداوند را بندگان شایسته او به ارث خواهند برد و این حقیقت در آیاتی از قرآن کریم بیان شده است: "إن الأرض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبه للمتقین" (اعراف/۱۲۸) به درستی که زمین از آن خداست که به هر که از بندگانش بخواهد به ارث می دهد و پایان کار برای متقین خواهد بود". " و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر أن الأرض یرثها عبادی الصالحون" (انبیأ/۱۰۵) به تحقیق در زبور بعد از ذکر نوشتیم که زمین را بندگان صالح من به ارث خواهند برد.".
آری آن آرمان و آرزوی بشر روزی ظهور خواهد فرمود و برای یاران او از آسمان شمشیرهایی نازل می شود که بر آن ها اسم شخص و پدرش نگاشته شده است. آن عزیز رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و نشان اعجاز الهی بر پشت ابرها سوار خواهد شد و منادی از آسمان به نام او صدا خواهد زد که همه اهل زمین می شنوند.
روزی که مهلت ابلیس به آخر می رسد و آن جرثومه فساد در کام مرگ نابود می شود. و زمین گنج های خود را برای آن حضرت هویدا خواهد کرد. وسید اهل آسمان ها حضرت جبرئیل علیه السلام اولین کسی است که با آن حضرت بیعت خواهد نمود. در آن ایام آسمان قطرات خویش را بذل خواهد کرد و درختان، ثمرات خود را و زمین، گیاهان خویش را اعطا می کنند. مردم از نور خورشید بی نیاز می گردند. حضرت عیسی علیه السلام از آسمان فرود می آید و پشت سر آن پیشوای عالمیان نماز می گذارد. سال های ظهور ده برابر سال های پیش از ظهور خواهد شد. امن و امان بر سراسر گیتی سایه خواهد افکند و خلاصه، صفحه ی روزگار و عرصه ی زمین به عرصه ی دیگری مبدل می شود و زمین مرده دوباره حیات و زندگانی پیدا خواهد کرد(شاه رجبیان،۱۴۰۰،صص ۱۹۰-۲۰۰).
موانع ظهور امام خوبی ها
علیرضا حدائق، مدیر بنیاد امام مهدی موعود علیه السلام در پاسخ به اینکه موانع ظهور چیست و برای رفع آن چه باید کرد، اشاره می کند آنچه که از روایات ما استفاده می شود، یکی از موانع جدی ظهور حضرت، عدم آمادگی انسان هاست و تاکنون هم که امر ظهور اتفاق نیفتاده به این خاطر بوده که آمادگی شکل نگرفته است.
وی می گوید: در سخنی از امام صادق علیه السلام آمده است که حضرت، شیعیان را به رعایت دو اصل کلی توصیه می فرمایند که باید عمومیت پیدا کند و همه باید یکدیگر را در رسیدن به این دو ویژگی ارزشمند کمک کنند. حضرت می فرماید: " من سرّه أن یکون من أصحاب القائم فلینتظر؛ هر کسی که علاقمند است که از یاران امام زمان علیه السلام قرار بگیرد، باید منتظر باشد که این امر به انتظار، در خیلی از روایاتی که از معصومین علیهم السلام ذکر شده است.
مدیر بنیاد مهدی موعود علیه السلام در ادامه به حدیثی از امام علی علیه السلام در این رابطه اشاره دارد و می گوید: مولای متقیان علی علیه السلام می فرمایند: " انتظروا الفرج و لا تیأسوا من روح الله...؛ از رحمت الهی و گشایش الهی مأیوس نشوید، "فإن أحبّ الأعمال عند الله انتظار الفرج؛ شایسته ترین کارها نزد پروردگار متعال، انتظار فرج حضرت صاحب الزمان علیه السلام است و با عبارات دیگری نیز بیان شده که انتظار را "أفضل العباده"، "أفضل الأعمال" یاد کرده اند.
وی ادامه داد: امام صادق علیه السلام در ادامه می فرماید: که " ولیعمل بالورع و محاسن الأخلاق" منتظران راستین امام مهدی علیه السلام، اول باید پارسا و پاک باشند و از آنچه خداوند متعال نمی پسندد، فاصله بگیرند. ورع یعنی دوری از گناه. گناه، یکی از موانع ظهور حضرت ولی عصر علیه السلام است. از ویژگی های دیگری که مانع ظهور می شود، بداخلاقی ها است. سوء خلق، اخلاق ناپسند، تکبر، غرور، حسد، حرص و این ها جزء رذایل اخلاقی است که در حقیقت مانع تراشی برای امر ظهور امام خوبی ها می کند. پس طبق فرمایش امام صادق علیه السلام پاک زندگی کنیم و با اخلاقی شایسته در این مسیر، هم خودمان و هم دیگران را دعوت به خوبی و شایستگی ها کنیم(حدائق،۱۴۰۱).
جمع بندی
هر پدیده و اتفاقی در مسیر پیشرفت خود ناچار از مواجه شدن با موانع و سختی های زیادی خواهد بود. و پدیده های چون بعثت پیامبر مهربانی صلی الله علیه و آله و سلم، انقلاب اسلامی ایران و ظهور امام خوبی ها عجل الله تعالی و فرجه الشریف هم از این قبیل اتفاقات به شمار می روند. اما در نهایت پیروزی در این نبردها همواره با جبهه ی حق بوده است.
خداوند متعال در آیه شریفه می فرمایند:"هو الذی أرسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون"(توبه/آیه ۳۳)؛ او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیین ها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند". طبق این آیه ی شریفه و آیات متعدد متوجه می شویم که وعده ی پیروزی وتشکیل حکومت صالحان که خداوند متعال فرموده اند قطعی است و پیروزی در این سه واقعه ی بزرگ تاریخی و اسلامی که در این مقاله آن ها را تبیین کردیم دلالت بر تحقق حتمی وعده ی الهی دارند.
هم چنین خداوند متعال در سوره مبارکه صف می فرماید:"یریدون لیطفئوا نور الله بأفواههم و الله متم نوره و لو کره الکافرون"(سوره صف/آیه ۲۸)؛ می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و حال آنکه خدا گر چه کافران را ناخوش افتد نور خود را کامل خواهد گردانید". بنابراین آنچه در نهایت پس از این وقایع عظیم می بینیم این است که نور خدا توسط این سه حادثه ی بزرگ نورافشانی می کنند و زمانه ی خود و آیندگان را تا برپایی محکمه ی بزرگ الهی که عبارت باشد از معاد و رستاخیز روشن و امیدوار نگاه می دارند.
نکته ی مهم دیگر، اینکه انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی رحمه الله علیه، به عنوان حلقه ی میانی و وصل بین واقعه ی مبعث پیامبر مهربانی صلی الله علیه و آله و سلم تا ظهور امام خوبی ها عجل الله تعالی و فرجه الشریف و جزء عوامل تسریع کننده و تحرک زا در تحقق اهداف نهایی انبیاء الهی و ائمه معصومین علیهم السلام که عبارت باشد از "أرسل رسوله بالهدی " که هدف شان هدایت انسان ها از ظلمت به سمت نور بود اگر چه کافران ناخوش بدارند که هدایت انسان ها از ظلمت ها به نور با ظهور آخرین فرستاده ی الهی حضرت مهدی عجل الله تعالی و فرجه الشریف به ثمر خواهد نشست.
به قلم: محمدتقی امیرپور - طلبه ی سطوح عالی حوزه علمیه قم
منابع تحقیق
حدائق، علیرضا، آدرس: https://fars.iqna.ir/fa/news/۴۱۰۵۵۸۵/
شاه رجبیان، حسن، حقایق ایمان، نشر موسسه آموزش عالی حوزوی خاتم النبیین صلی الله علیه و آله و سلم، چاپ اول، ۱۴۰۰.
صحیفه نور،ج۲۱، ، چاپ اول، صص ۱۰۷-۱۰۸.
عابدی، محمد ، رنج های پیامبر در مسیر تبلیغ ، مجله مبلغان، اردیبهشت ۱۳۷۹، شماره ۴.
کورانی عاملی، علی، عصر ظهور، ترجمه مهدی حقی، نشر چاپ و امور بین الملل وابسته به انتشارات امیرکبیر، چاپ چهارم، ۱۳۸۵.
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۵، ص۱۳۹
محمود، عرفان،(مترجم: رحمت الله خالقی)، نهضت امام خمینی زمینه ساز ظهور دولت حضرت مهدی عج، مجله معرفت، زمستان ۱۳۷۷، شماره ۲۶.
مسلمی، بشیر(۱۳۹۵)،" بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در نهج البلاغه"، رساله علمی سطح سوم، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم.
موسوی داودی، سید امیرحسین، حدیث رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و امام کاظم علیه السلام در مورد امام خمینی رحمه الله،۱۳۷۹،آدرس: http://mousavi۳۷۹.blogfa.com/post/۷
آیات قرآن
سوره نساء/آیه ۱۴۱
سوره ذاریات/آیه ۵۵-۵۳
سوره نحل/آیه ۱۰۳
سوره اعراف/ آیه ۱۲۸
سوره انبیاء/آیه ۱۰۵
سوره توبه/آیه۳۳
سوره صف/آیه ۲۸