پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ |۱۹ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 21, 2024
کد خبر: 1092755
۲۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۱۱
حجت الاسلام پارسانیا

حوزه/ در تبیین نسبت دین و فناوری، از نسبتی که دین با فرهنگ و نیز فرهنگ با فناوری دارد، می‌توان استفاده کرد؛ یعنی نسبت دین و فناوری به وساطت فرهنگ روشن و آشکار می‌شود. وساطت فرهنگ برای تبیین نسبت دین و فناوری در صورتی به انجام می‌رسد که نسبت بین دین و فرهنگ نیز روشن شده باشد، به همین دلیل در این گفتار ابتدا از نسبت دین و فرهنگ سخن گفته می‌شود.

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین حمید پارسانیا در صفحه مجازی خود به نسبت دین، فرهنگ و فناوری پرداخته و اینگونه نوشته است:

در این پرسش هر یک از نسبت‌های دوگانه دین و فرهنگ، فرهنگ و فناوری و دین و فناوری محل سؤال قرار می‌گیرند. حضور دین در سطح حیات و زندگی انسان‌ها، منحصر به زیست فردی و انسان‌ها نمی‌شود. هر کس در قلمرو حیات فردی و اجتماعی خود، روش، مسیر و شیوه‌ای دارد و این روش، مسیر و شیوه، دین اوست.

فرهنگ با نوع و سطح عقلانیتی که در آن حضور دارد و با ارزش‌ها و آرمان‌هایی که دارد، از دو طریق – بیرونی و درونی – در فناوری اثرگذار است. نسبت فرهنگ و فناوری، به ما در شناخت نسبت بین دین و فناوری یاری می‌رساند و این کمک به سبب نوع نسبتی است که بین دین و فرهنگ وجود دارد.

بنابراین در تبیین نسبت دین و فناوری، از نسبتی که دین با فرهنگ و نیز فرهنگ با فناوری دارد، می‌توان استفاده کرد؛ یعنی نسبت دین و فناوری به وساطت فرهنگ روشن و آشکار می‌شود. وساطت فرهنگ برای تبیین نسبت دین و فناوری در صورتی به انجام می‌رسد که نسبت بین دین و فرهنگ نیز روشن شده باشد، به همین دلیل در این گفتار ابتدا از نسبت دین و فرهنگ سخن گفته می‌شود.

دین و آیین در این تعریف، اولاً معنای بسیار عام دارد و ثانیاً این معنا، نشان می‌دهد که جایگاه تحقق دین، عالم طبیعت، عالم ذهن یا عالم فوق طبیعت نیست، بلکه جایگاه تحقق دین، متن، معرفت، اراده و عمل آدمیان است.

در اصطلاح منطقی، دین به حمل شایع، در متن زیست و زندگی انسان موجود می‌شود، همان گونه که پدیده‌های طبیعی و جغرافیایی مثل کوه‌ها و دریاها در عالم طبیعت، محقق می‌شوند و یا توهمات و پندارها در موطن ذهن آدمیان موجود می‌شوند یا آن فرشتگان و عقول فراتر از طبیعت، واقعیت پیدا می‌کنند.

فرهنگ هر جامعه مشتمل بر باورها و اعتقادات آن جامعه است و شامل دین به معنای اعم می‌شود و در هر حال هویتی دارد و دین در حکم روح، روان و جان هر جامعه است. اغلب دین در معنای خاص خود به کار می‌رود و در این صورت، فرهنگ‌های دنیوی که فاقد اعتقاد به امر قدسی و معنوی باشد، فرهنگ‌های غیردینی شمرده می‌شوند و اگر در معنای اخص به کار روند، فرهنگ‌هایی که بر باورها و رفتارهای غیرتوحیدی باشند، فرهنگ غیردینی یا مشترک – مشرکانه – و مانند آن شمرده می‌شوند.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • رضا IR ۱۴:۲۵ - ۱۴۰۲/۰۳/۲۸
    0 1
    اگر به تاریخ کشورمان دقت کنیم ، همیشه علما با فناوری مخالف بوده اند از دوش حمام گرفته تا اینترنت و غیره
    • موضوع شناسی IR ۱۱:۱۴ - ۱۴۰۲/۰۳/۲۹
      0 0
      علما با فناوری مخالف نبوده اند، با سوء استفاده از آنها مخالف بوده اند، ممکن در مقاطعی آغازین به جهت ناشناس بودن و عدم معلومیت سودمندی، مخالفت کرده باشند اما پس از شناخت موضوع نه تنها مخالفت نمی شد بلکه استفاده هم می کردند و می کنند
    • رضا IR ۱۶:۰۶ - ۱۴۰۲/۰۳/۲۹
      0 0
      اصولا فناوری خنثی است و حکم چاقو را دارد چه بهتر به جای مخالفت با آن، یاد بگیریم که از آن درست استفاده کنبم فی المثل الان تمام نسخه های پزشکان نیاز به تائید اینترنتی دارد اما پهنای باند را چنان محدود کرده اند که یا سامانه قطع است و یا باید مدت مدیدی منظر بمانی
  • علی IR ۱۱:۱۲ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    0 0
    آیا ما از فناوری انتظاری جز خدمت به بشر داریم.برترین و بالاترین فناوری به معنی حقیقی آن در دین متجلی می شود. از آنجا که نقشه راه زیست سالم بشری از بدو تولد تا هنگام مرگ و پس از آن ادامه حیات ابدی اخروی او را به صورت کاملا شفاف و روشن بیان می کند. اما با این همه ما آنرا عمدا نادیده می گیریم.روزی فرا خواهد رسید که مدعیان زیادی برای ارائه فناوری زندگی قد علم کنند در حالی که دستان همه آنها خالی است. آیا نشنیده اید که خداوند در قرآن کریم فرموده است اتقوالله، یعلمکم الله ، والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا ، واصنع الفلک باعییننا و وحینا ، واعدوا مااستطعتم من قوه و ..... ما به ندای قرآن پاسخ نمی دهیم در نتیجه تلاش و کوشش هم نمی کنیم و بعد کلی هم بهانه و ایراد می گیریم. در حالی که اگر کمی توجه می کردیم اکنون در سایه فرهنگ متعالی اسلام با ارائه و نمایش یک فناوری دلپذیر دینی ، نمونه عالی یک جامعه مترقی را در معرض دید عموم قرار می دادیم. اما افسوس که کارشکنی عمال داخلی در همراهی و هماهنگی با دشمنان بیگانه و عدم وحدت فراگیر نیروهای خودی این فرصتها را تضییع می کند. خدا کند که بیدار شویم.