به گزارش خبرنگار حوزه در تهران، بهانه حضور، یادواره شهدای دانش آموز بود... دخترانی که منتظر فرصتی برای باز کردن بعضهای نوجوانی خود بودند، به مراسم یادواره شهدای دانش آموز منطقه ۱۴ تهران آمدند تا سبکبال شوند از غم دورانِ این روزگارِ غریب...
مراسم معطر شده بود با نام و یاد شهدا... مادر شهید معماریان که به عنوان راوی این مجلس شهدایی بود، چند دقیقه ای پیرامون فرزند شهیدش و اینکه چطور باید دِین شهید را ادا کرد؛ برای دختران نوجوان سخن گفت و اشک را بر چشمان آنها جاری کرد.
اما اشک های دختران کارِ خودش را کرد...
مجلس شهدایی دختران منطقه ۱۴ تهران که در مجتمع ایوان ری برگزار شد ناگاه و بدون برنامهریزی قبلی میزبان یک شهید مدافع حرم شد... شهید رضا اکبری
وقتی تابوت شهید وارد سالن اجتماعات شد، بغض دختران وا شد و مجلس یکباره در غم هشت ساله شهید آه و بغضِشکسته شد...
باید بودی و می دیدی دخترانی که به اصطلاح برخی ها نسل زد خوانده می شود، چگونه به پهنای صورت اشک میریختند.
و اینگونه شد که در دنیای پر زرق و برق مجازی، شهید دست خود را از زیر تلوار تلوار خاک بالا آورد و گفت من هنوز هستم...