حجت الاسلام محمدجواد قائمی، مدیر حوزه علمیه خواهران مازندران در سخنانی با عنوان «خواص و سرنوشت امت اسلامی» گفت: سخنرانی مقام معظم رهبری، در جمع مسئولین و اقشار مختلف سیاسی، اجتماعی و نظامی، در مقاطع زمانی مختلف، حاوی نکات مهم و راهگشایی است که بر تکتک کنشگران سیاسی-اجتماعی جامعه اسلامی و امت اسلامی استماع، تحلیل و تولید راهبردهای متناسب با آن، دارای اهمیت است و غفلت از این مهم میتواند آسیبهای فراوانی بهخصوص به جامعه نخبگانی در پیشبری تحولات جامعه اسلامی در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی-ایرانی بهدنبال داشته باشد و منجر گردد تا نقش پیشران فرهنگی از جامعه نخبگی به جامعه سلبریتی انتقال یابد.
اما دراین میان سخنرانی ایشان در دیدار با فرماندهان، افسران و کادر نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، به مناسبت بیعت همافران در ۱۹ بهمن سال ۵۷ که به رسم هرساله در ۱۹ بهمن برگزار میشده ولی امسال بهجهت تقارن با عید مبعث در ۱۶ بهمن برگزار شد؛ رویکردی خاص را بهدنبال داشته که اولا برخلاف مباحث قبلی خود درخصوص انقلاب، تمرکز مباحث ایشان بر جامعه نخبگی و نقش آنان برای ایجاد شور انتخاباتی در هدایت افکار عمومی بهعنوان عامل شتابزا در پیشبرد تحولات سیاسی-اجتماعی بودهاست؛ چنانچه بیعت همان در مسیر شکست رژیم پهلوی در دهه فجر سال ۵۷ عهدهدار این نقش بود که حسن این نقشآفرینی، ثمرهای همچون حاکمیت الله در انقلاب اسلامی بوده.
ثانیاً هشدار نسبتبه نقشه خاص دشمنان برای نخبگان و خواص جامعه جهت کاهش و عدم کارآمدی آنان در تحولات اجتماعی بودهاست و لذا سه محور را در مباحث خویش مورد اشاره قرار میدهند، جبهه دشمن برای خواص برنامه دارد، «وظیفه خواص سنگین است» «نتیجه غفلت خواص از وظیفه خود، ضربههای سنگین تاریخی به ملت است» و توجه به این سه محور گویای این خواهد بود که در عین توجه لشکر سایبری دشمنان به افکار عمومی و توده مردم، هرگز از جامعه نخبگانی و تأثیرگذار غفلت نکرده، به طوریکه اگر نتوانست آنان را در چرخه رفتاری خویش به میدان کارزار بفرست، حداقل نسبتبه سکوت و بیتحرکی آنان در زمان حادثه، برنامهریزی و محاسبه نموده است و لذا در صحنهی تحلیل میدانی هرگز نمیتوانیم برای سکوت و عدم حرکت نخبگان، در تحولات سیاسی-اجتماعی بیطرفی و بیتأثیری را ترسیم کنیم و عمق بیتفاوتی، عقب داشت تاریخی امت و ملت خواهد بود.
به یقین باید گفت این توجه و انذار مبتنی بر یک تجربه تاریخی در تحلیل صفحات کتب تاریخی خواهد بود که در این نوشتار سعی میشود به بخشی از این تجارب تاریخی و در نهایت عقب داشت تاریخی است، اشاره شود و آنچه کنشگر تحولات امت اسلامی باید نگران آن باشد، نقش این عقب داشتها در تأخیر دولت موعود است؛ چراکه بهیقین تشکیل جامعه تمدنی که میتواند زمینهساز ظهور دولت موعود باشد؛ در این پیچ تمدنی بسیار مهم و تأثیرگذار خواهد بود
اما آنچه را که میتوان در بستر تاریخ از عقب داشت امت و ملت متأثر از حداقل سکوت و بیتحرکی نخبگان و متأسفانه گاهی تحرکات اشتباه برشمرد، عبارتند از:
- سکوت جامعه نخبگانی مدینه در برابر تحولات سیاسی مدینه متأثر از سقیفه که خطبه فدکیه حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها)، سندی گویا و شفاف بر این واقعیت است و نتیجه این سکوت انحراف نظام و جامعه اسلامی در بستر انحراف مدل سیاسی اسلام از امامت به خلافت و سلطنت است تا سکوت و بیتحرکی نخبگان جامعه عراق در تحریک جامعه برضد شامیان در دعوتهای آشکار و پنهان علی(علیه السلام) و حسنبنعلی(علیه السلام)،
- سکوت جامعه نخبگانی کوفه در حمایت از سفیر کربلا به ادعای بیطرفی در جنگ برادرکشی که ثمره آن شهادت امام حسین(علیه السلام) و بالتبع شهادت جمعی از شیفتگان اهلبیت(علیهم السلام) در مصافهای مبتنی براساس گناه و درنتیجه موجب سوءاستفاده دشمنان اهلبیت(علیهمالسلام) یعنی بنی العباس و زبیری از این فضا برای کسب قدرت با برکناری بنیامیه شده است.
و بسیاری دیگر از مواردی که شاهد شکست و حتی سوءاستفاده از احساسات جامعه اسلامی در تعالی خواهی اجتماعی و ایمانی ازسوی دشمنان امت اسلامی درطول قرون مختلف اسلامی بودهایم؛ چنانچه در عرصه ملی و ملت ایران اسلامی از همین نمونه میتوان از:
- شکست قیام سید محمد بن علی طباطبایی معروف به سید مجاهد یا صاحب مناهل از علمای شیعه قرن ۱۳و ۱۲ بر ضد دست درازی روسیه تزاری برضد سرزمینهای ایران اسلامی در منطقه قفقاز یادکرد. زمانیکه ایشان بعد از انعقاد عهدنامه گلستان در عصر قجری شاهد ظلم به مردم سرزمین و شیعیان منطقه بودند، در ابتدای فتوای جهاد دادند و درنهایت با مهاجرت از عراق به سوی ایران بههمراه جمعی از طلاب و روحانیون تراز اول، موجی از قیام عمومی در حمایت از ارتش عباس میرزا ایجاد نمود که در ابتدا شاهد فتوحاتی بودهایم که متأسفانه با خیانت دربار و عدم حمایت نخبگان، محکوم به شکست و درنتیجه تحمیل عهدنامه ترکمنچای بر ملت و امت مسلمان ایران و منطقه قفقاز شد؛
- یا آنچه را که در سکوت نخبگان و عدم حمایت از جریان مشروطهخواهی مجتهد شهید شیخ فضلالله نوری در قیام مشروطه شاهد بودهایم که نتیجه آن شکست جریان عدالتخواهی مردم و بالتبع تحمیل کودتای ۱۲۹۰ انگلیسی و حاکمیت نکبتبار پهلوی به سرزمین کهن و اسلامی ایران عزیز شد و نتیجه آن، ورود رسمی ایران به حوزه استعماری شد و این سرنوشت جامعهای بوده که هرگز سابقه مستعمره بودن را در تاریخ به خود ندیده بود و از هر فرصتی ولو حمله اجانب همچون مغول برای بسط فرهنگ خود استفاده میکرد، ولی سکوت و بیحرکتی خواص، مستعمره شدن را بر ایشان به ارمغان آورد، به طوریکه دیگر حتی شهید جنگل، میرزا کوچک خان هم نتوانست این سکوت و بی تحرکی را درمان کند و جامعه را از مسیر سقوط نجات دهد.
- چنانچه همین سکوت خواص و عدم حمایت از مرحوم کاشانی در مقابل دسیسه آمریکایی در جریان نهضت نفت، سبب شکست اولین اقدام ایرانیان در تشکیل دولت ملی شود؛
- و میتوان این نمونههای تاریخی را حتی بهعنوان یک مطالبه اجتماعی از برخی خواص در پیچهای سخت ایران اسلامی در فتنههای ۷۸-۸۸ ماجرای بنزین و جریان زن زندگی آزادی، پرسید که هر یک بهتنهایی در صورت فقدان رهبری آگاه و مردمی بصیر میتوانست بهتنهایی سرنوشت یک نظام سیاسی را تغییر دهد؛
اما در مقابل هرکجا خواص توانستند در کنار هم و متحد به هدایتگری جامعه و تحریک افکار عمومی بپردازند، گام های مهم همچون،
- شکست حاکمیت قجر در تقابل با مردم در جنبش توتون و تنباکو
- شکل دهی جریان عدالتخواهی و جریان مشروطه خواهی
- شکل گیری استعمارزدائی از طریق ملی سازی منابع ملی
- آمریکا ستیزی بعد از جریان ۱۵ خرداد ۴۲
- ۸ سال دفاع مقدس
و حتی جریان فکری حمایت از آرمانهای فلسطین و غزه بهخصوص بعد از جریان طوفان الاقصی و بسیاری دیگر از اقدامات جامعه چه خبره در پیچهای سخت و حرکت به سوی تمدن نوین اسلامی-ایرانی که انشاءالله بار دیگر در جریان انتخابات در تحقق شوری اجتماعی در ذیل گفتمان حاکم بر بیانیه گام دوم انقلاب، شاهد حضور فعال خواص در مسیر هدایت گری و پیشرانی تحولات اجتماعی باشیم.
انتهای پیام ۳۱۳/۴۸