به گزارش خبرگزاری حوزه، علیرضا محمدلو در مطلبی پیرامون حسینیه معلی اینگونه نوشته است:
این بررسی با نگاه بر نکات مثبت و وجوه راهبردی و اضلاع مهمی است که در این برنامه به بار نشسته و مدعی است که علی رغم برخی ضعفهای فرمی یا محتوایی یا اجرایی، بایستی دلالت های چنین برنامه ای را برداشت کرده و در موقعیت ها و فرم های متنوعی مدلسازی نمود تا مخاطب را در نسبت با دین و دینداری، آگاهتر و مشتاقتر نمود.
۱. ترکیب شادی و معنویت: شاید یکی از شبهات یا ذهنیات نسبت به دین و مناسک دینی، درونگرایی و برجسته کردن گریه ها و گرایش به غم و غصه بود که این برنامه با این ذهنیت رسوب یافته به تقابل جدی پرداخت و ترکیب نوع و لازمی را به جامعه ارائه داد که طبیعتا در تنظیم سرعت و کیفیت و برد بیشتر به مشورت نیاز دارد.
۲. شور مرکب با شعور: انتقال معرفت دینی و معرفی کتاب و رد و بدل اطلاعات مذهبی و اجتماعی و سیاسی و احترام به والدین و ادب برخورد با مردم و خانواده در حد و مدیوم یک برنامه رسانهای هم در نوع خودش جالب بود که گاها با روایت خوانی میثم مطیعی و خاطره گویی سیدمجید بنی فاطمه و تکمله های نجم الدین شریعتی صورت میگرفت. در برنامه های شاد معمولا عنصر توان بخشی معرفتی مغفول واقع می شود که در این برنامه دقت خوبی شده بود اما اینکه چه چیزی، را چه کسی، در چه زمانی و با چه بیانی ارائه میداد هم محل تاملات بیشتری است.
۳. صمیمیت و اخوت: در عصر فناوری و تفردیافتگی و انبوه تنها(Lonely Crowd) به تعبیر رایزمن، این احساس اخوت و صمیمیتی که از طرف داوران نسبت به همدیگر یا مجریان و حتی مهمانان و تماشاگران به تصویر کشیده شد، فرامتن معنوی ارتباطی قشنگ و بجایی در سطح افکارعمومی برجای میگذارد.
۴. توجه ویژه به نوجوان: در پیچیدگی های دنیای مدرن و بحبوحه پیدایش نسلی نو که به بومیان عصردیجیتال یا نسل نت و زِد، مشهور شده اند، جای خالی فاکتور ارزشمندی بنام "توجه" و تعریف نقش برای انتقال ۱.هویت، ۲.جهت و ۳.معنا موج میزند که در این برنامه در حد قابل قبولی به این مساله دقت شده بود که البته به ارتقاء ایده ها و فرم ها باید توجه ویژه داشت و یک افق بالاتری را برای چنین برنامه هایی به ثمر رساند.
۵. احترام به بانوان: شاید در تم شاد مذهبی با لوای هیات، تعریف نقش برای بانوان یک ریسک تلقی شود. این برنامه در حد دعوت و نقش دهی به تعدادی از تیم های اجرای بانو و اختصاص یک سمت کامل از تصویر برای بانوان با حفظ عدالت در تصویر و انتخاب زاویه دوربین نه دور نه نزدیک(مدیوم شات)، بنظر کار سختی را با نمره نسبتا خوبی به انجام رساند که البته جای اندیشه ورزی و تامل کیفی بیشتری دارد.
۶. توجه به آیین ها و سنت ها: در واقع با اصالت دادن و برجسته کردن آیین ها و سنت های محلی، گفتمان مدرن را در ساحت جامعه سازی یکدست، تک سایز، فاقد تفاوت و خلاقیت و البته قابل پیش بینی تحت عنوان پرطمطراق شهروند خوب و مدرن به نقد کشید.
۷. پُررنگ سازی وحدت اجتماعی: دعوت از اقصی نقاط کشور با زبان ها و آیین های مختلف و همچنین بها بخشی به اجرای اهل سنت با تم ترکمن یا بلوچ یا کرد و تشویق بی نظیر حضار و شوخی و صمیمیت و تبادل هدیه با ذاکرین جلسه، دلالت یکپارچگی اجتماعی(social entegration) را به مخاطب منتقل میکرد.
۸. امتداد و برد بینالمللی: دعوت از شیخ جلیل القدر نیجریه ابراهیم زکزاکی و بسیاری از شرکت کنندگان مسلمان از کشورهای همسایه و حتی آفریقا و نفس انتخاب نزار القطری در ردیف داوران برنامه، حکایت از یک نگاه فراگیر منطقه ای و بین المللی حاکم بر برنامه داشت که نکته لطیف راهبردی داشت.
۹. احترام صریح به ولایت و رهبر انقلاب: شکستن مارپیچ سکوت با زبان شعر و اجرا در قاب رسانه ملی از باب ابراز علاقه و محبت به رهبری هم قابل توجه بود. احترام و قداست یک راهبر فراموقعیت در قالب خاطره یا نقل قولی جالب یا حکم فقهی ویژه و متناسب از ایشان و ابراز احساسات حضار و مجریان و ایجاد فضای تولی هم جای تقدیر داشت. البته وجه هنری، غیرمستقیم گویی، ایده ناظر، جذابیت داستانی، موقعیت شناسی راوی ها، وزن محتواها و توجه به ظرافت هایی که مخاطب به اصطلاح خاکستری را هم با ماجرا همراه کند، بایستی تقویت شود.
۱۰. احترام به پیشکسوت ها و پدرهای جامعه: در قسمت های مختلف شاهد این اتفاق مبارک بودیم که یک دلالت راهبردی جدی دارد. تعارف که نداریم در عصر اطلاعات و جهان مدرن، نسبت ها بهم ریخته و سکوها و مرجعیتهای فکری و معنوی و تربیتی جامعه دستخوش تغییر و تکثر و تحقیر شده است. اساسا عصر مدرن، دوره عبور از پدرها و پدری هاست و یک ولنگاری و مصرفزدگی بدون کنترل و نظارت را دنبال میکند تا به یک مدیریت استاندارد جهانی با وساطتهای برساخته رسانه زده و بدون وساطت عناصر سنتی فرهنگ و لایه های مداخله گری چون خانواده و رهبران فکری و تربیتی ختم شود.