به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، دکتر علی خنیفرزاده در نشست «حوزه علمیه و ترجمه نهج البلاغه» از سلسله نشستهای یکصدمین سال بازتأسیس حوزه علمیه قم که به همت دبیرخانه یکصدمین سال بازتأسیس حوزه قم با همکاری معاونت پژوهش حوزههای علمیه برگزار شد، عنوان کرد: حوزه علمیه از گذشته توجه فراوانی به نهج البلاغه داشته است و شرحها، ترجمههای مختلف حوزویان نشان از اهمیت و جایگاه این کتاب در بین حوزویان دارد.
وی بیان کرد: تقریبا بیش از ۸۰ ترجمه فارسی از نهج البلاغه داریم که نیمی از این عناوین متعلق به کسانی است که وابسته به نهاد حوزه علمیه یا برآمده از حوزه علمیه بودند که این آمار نشان دهنده اهتمام حوزههای علمیه به نهج البلاغه است.
این پژوهشگر با بیان اینکه سیر تاریخی ترجمه نهج البلاغه به دو دوره گذشته های کهن و دوره معاصر تقسیم میشود، اظهار کرد: در دوره گذشتههای کهن شاهد آثاری از جلال الدین حسین اردبیلی، علی بن حسن زوارهای ، عزیزالله جوینی و... هستیم .
وی با بیان اینکه در دوره معاصر شاهد اقبال به نهج البلاغه هستیم، تصریح کرد: فراوانی ترجمه های این کتاب در سده گذشته مرهون عوامل متعددی از جمله گسترش صنعت چاپ و آسانی نشر، نوگرایی و ورود عالمان به عرصه سیاست، اقبال عمومی به نهج البلاغه، ظهور جنبشهای سیاسی و آزادی خواهانه در ایران، وجود مفاهیم و موضوعات سیاسی در نهج البلاغه (به خصوص در عهدنامه مالک اشتر) و موج بازگشت به متون دینی است. البته ترجمه های صورت گرفته همه دارای رتبه برابر نیستند.
خنیفرزاده بیان کرد: سید محمود طالقانی اولین کسی بود که در قرن حاضر نهج البلاغه را ترجمه کرد؛ البته این ترجمه کامل نبود و بعد از ایشان شاگردش محمد مهدی جعفری این ترجمه را تکمیل و ویرایش کرد و در سه جلد به چاپ رسید که از ویژگی های این ترجمه می توان به ترجمه ساده آن اشاره کرد.
وی اضافه کرد: مرحوم فیض الاسلام دومین روحانی عصر حاضر است که دست به ترجمه نهج البلاغه زد که نخستین ترجمه کامل حوزویان در عصر حاضر است که تأثیر زیادی در تاریخ معاصر نهج البلاغه دارد.
این پژوهشگر با بیان اینکه ترجمه ایشان یک رویداد تاریخی و نقطه عطف است و حلقه انتقال از ترجمه های کهن به دوران ترجمه های جدید محسوب میشود، افزود: تا پیش از او کتاب شریف نهج البلاغه فاقد شرح و ترجمه ای کامل و عمومی برای فارسی زبانان بود و ترجمه فیض الاسلام در میان عموم طبقات جا باز کرد. این اثر به لحاظ تاریخی از مهمترین اتفاقات در حوزه برگردان نهج البلاغه به فارسی در سده گذشته به شمار میرود.
وی بیان کرد: محمدعلی انصاری قمی نهج البلاغه را به نثر و نظم در پنج جلد ترجمه کرده است که این کار برای اولین بار در این قرن صورت گرفته است و نام این کتاب نهج البلاغه منظوم است.
خنیفرزاده با بیان اینکه سید محمود طالقانی، فیض الاسلام و محمد علی انصاری قمی پیشگامان ترجمه نهج البلاغه در عصر معاصر هستند، اظهار کرد: در دهه های میانی یعنی از سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۷۰ ترجمه های متعددی از نهج البلاغه توسط حوزویان و غیرحوزویان صورت گرفت.
وی در رابطه با ترجمه مرحوم دشتی بیان کرد: ترجمه محمد دشتی در دهه های اخیر از رایج ترین ترجمه های نهج البلاغه است و بارها به چاپ رسیده است.
این پژوهشگر عنوان گذاری های متعدد را از ویژگیهای ترجمه محمد دشتی دانست و تصریح کرد: تیترگذاری برای متنهای قدیمی باید با احتیاط انجام شود؛ زیرا تیتر زنی باعث برچسب زنی به متن میشود.
وی ادامه داد: متن حدیث حساس است و برای خودش، دلالتی دارد و اگر بخواهیم محتوا را تیتر زنی کنیم و در یک تیتر خلاصه کنیم کار آسانی نیست و باید با احتیاط انجام شود و افراط در تیترزنی آسیب هایی دارد.
خنیفرزاده اضافه کرد: در ترجمه مرحوم دشتی، ۱۵۰۰ عنوان در نام گذاری خطبهها، نامهها و حکمتها و ۲۷۳۰ در درون متن عنوان دهی شده است.
وی اظهار کرد: کیفیت خوب ترجمه یکی از دلایل اقبال عمومی است و عللی مانند قیمت پایین کتاب، توزیع گسترده، نثر روان و... در رواج و اقبال عمومی به یک کتاب مؤثر است.
این پژوهشگر ادامه داد: مرحوم فیض الاسلام مانند بسیاری از حوزوی های دیگر نثرشان تحت تأثیر قواعد دستوری زبان عربی هست اما در ترجمه مرحوم دشتی این امر را نمیبینیم و این ترجمه، دارای نثری است که راحت فهمیده میشود.
وی در رابطه با ترجمه حسین انصاری گفت: جنبه تبلیغی حسین انصاریان برجستهتر است؛ اما ایشان آثار متعددی در زمینه تحقیق، تألیف و ترجمه از جمله ترجمه قرآن و نهج البلاغه دارند.
خنیفرزاده با بیان اینکه ترجمه حسین انصاریان نسبت به دیگر ترجمهها کمترین میزان لغزش و سهو علمی را دارد، اضافه کرد: ترجمه وی توسط یک مترجم دیگر که از ناقدان و خبرگان فن هست ویرایش شده است.
وی اظهار کرد: صدرالدین بلاغی، عمران علیزاده، سید عبدالمطلب حسینی شیرازی، عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، محمد علی شرقی، علی شیروانی، عبدالمجید معادی، سید کاظم ارفع از دیگر حوزویانی هستند که دست به فارسی سازی و ترجمه نهج البلاغه زدند.
این پژوهشگر بیان کرد: مرحوم آیتی، فیض قمی، محمد جواد شریعت، شهیدی از شخصیت های حوزوی و دانشگاهی هستند که نهج البلاغه را ترجمه کردهاند. این افراد آموزش و تحصیلات اولیه شان را در حوزه علمیه و دورههای بعدی را در دانشگاه سپری کردند لذا انتصاب این ها را به حوزه علمیه نمیتوان نفی کرد.
وی با بیان اینکه در ترجمه نهج البلاغه، تلاش های فردی صورت گرفته است و کمتر شاهد ترجمه های گروهی هستیم، گفت: التزام به کلیت متن از ویژگی های ترجمه های حوزوی است و مترجمان حوزوی به متن و ساختاری که سید رضی چیده است، ملتزم هستند و چیزی به نام شرح و برداشت آزاد نداریم.
خنیفرزاده بیان کرد: مثلا در بعضی از مترجمین نهج البلاغه مثل جواد فاضل، ترجمه ای بسیار آزاد از نهج البلاغه به همراه نثری روان دارد اما از نظر متخصصین ترجمه اش در واقع ترجمه نیست؛ اما در مترجمین حوزوی این مدل ترجمه را نداریم و کاملا به متن ملتزم هستند.
وی ادامه داد: با توجه به ارتباط عالمان دینی با زبان عربی، ترجمه های آن ها نیز عربی گرایی افراطی دارد و تسلط و سیطره نحو زبان عربی مشاهده میشود که این امر نشأت گرفته از عربی دانی آنها و التزام به به متن نهج البلاغه است.
این پژوهشگر با بیان اینکه متن ترجمه فارسی خوشخوان را در غیرحوزویان شاهد هستیم، افزود: محسن فارسی، اسدالله مبشری، جواد فاضل و داریوش شاهین از ترجمههایی هستند که وقتی یک ایرانی آنها را میخواند لذت می برد و با آن ارتباط برقرار میکند.
وی اظهار کرد: ترجمه پویا و ارتباط محور به دنبال این است که پیام متن مبدا را به بهترین شکل در متن مقصد بازآفرینی شود و به خوبی ارتباط برقرارکند اما در ترجمه حوزوی نویسنده محوری را شاهد هستیم و خواننده محوری نمیبینیم.
خنیفرزاده با اشاره به نگاه غیر تخصصی به ترجمه بیان کرد: ترجمه فعالیت پیچیده، چند وجهی و آمیزهای از هنر، علم و تخصص هست و امروزه رشته های مطالعات ترجمه مطالعات ترجمه داریم؛ اما در حوزه علمیه نگاه به ترجمه یک نگاه ستنی است که گویی نیاز به تخصص ندارد به همین خاطر لذا به صورت فردی ترجمه میکنند.
انتهای پیام
نظر شما