به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، محمّد صادق الهاشمی مدیر مرکز مطالعات عراق در آستانه روز جهانی قدس طی یادداشتی به تحلیل اهمیت روز جهانی قدس و استفاده از این فرصت برای جهاد تبیین پرداخت.

متن یادداشت به شرح ذیل است:

در آستانۀ سالگرد روز جهانی قدس قرار داریم که امام خمینی(ره) آن را در آخرین جمعۀ ماه رمضان به عنوان مناسبتی برای پیروزی قرار داد و همان‌گونه که امام خامنه‌ای(حفظه اللّه) اشاره کردند این مناسبت «فرصتی برای جهاد تبیین است تا امّت اسلامی موجودیّت و هویّت خویش را اظهار و از مسئلۀ اسلامی خود، یعنی قضیّۀ فلسطین دفاع کند.»

امسال، این مناسبت به واسطۀ حادثۀ مهمّی، با سال‌ها و مناسبت‌های دیگر متمایز و متفاوت شده است. این حادثۀ مهمّ، پیروزی سراسری مقاومت و پیروزی آن به صورت خاصّ، در غزّه بر دشمن صهیونیستی در نبرد «طوفان الاقصی» است.

در اینجا به شماری از نکات مهمّ در این زمینه اشاره می‌شود:

۱. دشمنان تلاش کرده‌اند تا چالش‌هایی را برای تضعیف محور مقاومت ایجاد کنند و با وجود این، مقاومت، قدرت خویش را بر تحقّق پیروزی به اثبات رسانیده است. لازم است که با صدای بلند دربارۀ این پیروزی‌های مقاومت اسلامی و هم‌زمان دربارۀ شکست‌های دشمنان صحبت شود.

۲. مقاومت ثابت کرده که تنها محورش «وحدت هدف، با وجود تعدّد میدان‌ها»ست. بر این اساس، باید گفت که سِرّ قدرت مقاومت، وحدت هدف آن و همبستگی‌اش و تعدّد و چندگانگی نقش‌های آن است که موجب شده تا دشمن بفهمد که در برابر جغرافیای متعدّد، پیچیده و آمادۀ مقاومت قرار دارد: محوری در گذرگاه‌های بین‌المللی در دریای سرخ و مدیترانه، محور دیگری در الجزایر و محورهایی در شام، لبنان، عراق و ایران. دشمن، این واقعیّت جدید را نیز، فهمیده که نقشۀ منطقه به نفع محور اسلامی تغییر یافته که موجودیّت و سلطه و قدرت خود را بر مهمّ‌ترین منطقۀ غرب آسیا تحمیل کرده است.

۳. بی‌تردید و بدون ابهام، دشمن امروز از رویارویی با مقاومت ناتوان مانده و نمی‌تواند اراده، قدرت و همبستگی آن را از بین ببرد. این واقعیّت، با ناتوانی قدرت‌های بزرگ در پیشگیری از حمله به خطّ تجارت بین‌المللی، تدارکات خارجی و کمک‌ها به رژیم صهیونیستی از سوی مقاومت خودش را آشکار کرده است. الحمدللّه، دشمن امروز از سوی مقاومتی محاصره شده که با گسترش پهنۀ جغرافیایی، گسترده‌تر می‌شود و در بزرگ‌ترین پهنه‌های تقابل و رویارویی ادامه یافته است. این، مهمّ‌ترین خطری است که دشمن شروع به توجّه به آن و بررسی‌اش کرده و آن را شوک و چالشی عمیق برای خود قلمداد می‌کند.

۴. الآن، اهداف محقّق‌شدۀ مقاومت در لبنان و عراق تبدیل به اهداف استراتژیک و راهبردی شده که به اعماق رژیم صهیونیستی می‌رسد و اثبات کرده که مقاومت در یک واقعیّتِ در حال تحوّل و مستمرّ و پیوسته‌ای با اراده‌ای تزلزل‌ناپذیر قرار دارد.

۵. روشن شده که پرچم والای شرافت و جهاد واقعی از محور مقاومت برافراشته شده، نه از محور سازش و کُرنشی که باعث شده تا کشورهای عربی تماشاگر قتل عامّ کودکان و ویرانی همۀ محلّه‌های نوار غزّه باشند و توانِ صدور حتّی یک بیانیّه را برای یاری ملّت فلسطینی نداشته باشند که از گرسنگی، ترس و نبودِ غذا و دارو رنج می‌برند، تا با بیانیّۀ خود فریبکاری و بُطلان داعشی‌ها و دیگران را برملا کنند.

۶. مقاومت، پوچی و نادرستی ادّعاهای غربی‌ها مبنی بر «احترام به حقوق بشر» را برملا کرده است. قتل عامّ‌ها و نسل‌کشی‌های انجام‌شده به دست رژیم صهیونیستی با کمک آمریکا و اروپا نیز، دیگر زمینه‌ای را برای پذیرش این ادّعاهای دروغین و رفتارهای ددمنشانه، از سوی افکار عمومی ملّت‌های جهان عرب و جهان اسلام و جهان غرب باقی نگذاشته و آنان با قدرت، واقعیّت جنایتکارانۀ دولت‌های خون‌آشام غربی را تشخیص می‌دهند. شاهد بر این تشخیص درست، راهپیمایی‌هایی است که علاوه بر جوامع عربی و اسلامی، جوامع و مردمان اروپا و آمریکا نیز، بر ضدّ استکبار جهانی به راه می‌اندازند و بر ضدّش شعار می‌دهند؛ در نتیجه، امروز جهان به دو گروه تقسیم شده است: گروهی همراه و همگام با عزّت: غزّه و مقاومت و گروهی همگام و همراه با استکبار: جبهۀ مقابل غزّه و مقاومت.

طوفان الاقصی ثمره طبیعی انقلاب و راه امام خمینی(ره) است

۷. «طوفان الاقصی»، طوفان ملّت‌های مسلمان و اسلام بر ضدّ برنامه‌های غربی و سازشکاری عربی و کشورهای عربیِ عادی‌سازِ روابط با اسرائیل است. این نبرد، ثمرۀ طبیعی انقلاب و راه امام خمینی(ره) است که شعارهای قومیّت‌گرایان عرب را ساقط کرد و آن‌ها در حمایت از اشغالگری صهیونیست‌ها فراتر رفتند و بیشتر در کنارشان قرار گرفتند.

۸. رژیم غاصب صهیونیستی معادلاتِ داخلی و خارجی خود را تغییر داده و امروز، به دنبال فرصتی برای باقی ماندن و نفس کشیدن می‌گردد تا جلوی فروپاشی و زوال خودش را بگیرد.

نظام غربی تا حدودی دچار تشتّت و اختلاف در شیوه‌های برخورد با «طوفان الاقصی» شده است؛ زیرا غرب و رژیم صهیونیستی، همگی در برابر معجزۀ مقاومت اسلامی ناتوان مانده‌اند؛ از این‌رو، پس از آنکه اسرائیل تلاش می‌کرد تا امّت اسلامی را به زانو در آورد تا منطقۀ خود را «از نهر تا بحر» تشکیل دهد، امروز در برابر قدرت مسلمانانِ برپاخاسته و انقلابی، زانو زده تا جلوی فروپاشیِ پیش رویِ خود را بگیرد.

۹. «طوفان الاقصی» اثبات کرد که جهاد مقاومت بر ضدّ رژیم غاصب صهیونیستی، بی‌پشتوانه، بی‌منطق و بی‌خاستگاه نیست، بلکه از موضع شریعت اسلامی سرچشمه گرفته که فتاوای مراجع در وجوب دفاع از ملّت فلسطین مَظهَر و مُظهِر آن است. خاستگاه دیگر این جهاد مقاومت، مواضع حوزۀ علمیّۀ نجف اشرف و قم است که امروز نیز، این عقیدۀ دفاع را با تمام توان و تأکید و بدون ذرّه‌ای عقب‌نشینی دارند.

۱۰. مسئلۀ فلسطین و حقّ تعیین سرنوشت، پیش از «طوفان الاقصی»، همان‌گونه که دشمن برای آن برنامه‌ریزی کرده بود، در زوایای تاریکی قرار داشت و محدود در دست سازمان‌های دست‌نشانده و مزدوری بود که محصول تلاش‌های آن‌ها، پیمان‌های «کمپ دیوید»، «اسلو» و «وادی عربه» «پیمان صلح میان اسرائیل و اردن» بود؛ امّا امروز، تصمیم در این باره، دوباره به دستان ملّت فلسطین و ملّت‌های مسلمان باز گشته و مسئلۀ فلسطین، بیشتر فعّال شده و به مسئلۀ افکار عمومی جهان تبدیل گشته و همچون آتشفشانی واقعی در میان ملّت‌های جهان فوران کرده و آنان بارها و در مناسبت‌های مختلف و در بیش از یک کشور یاری رساندن به حقّ فلسطینیان را اعلام کرده‌اند و بر این اساس، سازمان‌ها و گروه‌های غربی و عربی در برابر خیزش و خروش ملّت‌های مسلمان و بلکه، همۀ ملّت‌ها قرار گرفته‌اند.

۱۱. امروز، به برکت نبرد «طوفان الاقصی» ملّت فلسطین در غزّه و کرانۀ باختری به ملّتی مقاوم و انقلابی تبدیل شده‌اند که دیگر راه حلّ‌هایِ نصفه و نیمه را نمی‌پذیرند و از مرحلۀ سرخوردگی و عقب‌نشینی گذشته‌اند و هم‌اکنون، دارای روحیّۀ بالایی هستند و بر دستیابی خود به حقوق کاملشان تأکید و اصرار زیاد و عزم بالایی دارند.

۱۲. پیروزیِ به‌دست‌آمدۀ طوفان الاقصی، پیروزی محلّی محور مقاومت است و بس! و نقش‌آفرینی محور مقاومت برای ترسیم قواعد جدید در سطح جهانی در مدیریّت نظم جهانی افزایش خواهد یافت به گونه‌ای که محور اسلامی مقاومت قادر خواهد بود که نظم جدیدی را ترسیم کنند که مسلمانان در آن نقش رهبری و راهبری خود را خواهند داشت.

به برکت طوفان الاقصی و متأثّر از آن و پایمردی مقاومت، این حقیقت خودش را تحمیل می‌کند که گفته شود: «غرب آسیا الآن، در کنترل و سلطۀ ارادۀ مقاومت اسلامی، شامل ملّت‌ها، عقیده، گذرگاه‌ها، نفوذها و ثروت‌ها قرار دارد».