به گزارش خبرگزاری حوزه از مشهد، آرزو فروغی، مادر طلبه شهید آرمان علیوردی در جمع معتکفین رمضانیه حوزه علمیه خراسان، پیرامون خصوصیات اخلاقی این شهید والامقام گفت: آرمان خیلی بی ریا بود. دوست نداشت ریا در کارهایش باشد. قبل از شهادت کارهای خیری کرده بود که هیچکس نمی دانست. حتی من مادرش هم نمیدانستم. همیشه به همه کمک میکرد. در کار خیر پیش قدم بود. حتی از پول تو جیبی اش برای این امور استفاده می کرد، اخلاص و در راه خدا کار کردن ویژگی بارزش بود. کسی که همه کارش برای خدا باشد و بی منت کار کند، خدا او را خوب میخرد.
وی ادامه داد: پسرم همیشه میگفت: مامان! من در جنگ تحمیلی و دفاع از سوریه نبودم. اگر روزی خطری کشور را تهدید کند، من اولین نفر هستم که میروم.
مادر شهید علیوردی بیان داشت: پسرم در زمان اغتشاشات ۱۴۰۱ هم بخاطر مردم کشورش و رهبر عزیزمان تا آخرین نفس ایستاد. دوستانش درباره شب حادثه میگفتند: «آن شب برخی از افراد از بالکن و پنجره خانههای اکباتان آجر و سنگ سر بسیجیها و نیروهای امنیتی پرتاب میکردند. آرمان میخواست نماز اول وقت بخواند، به ما گفت بیایید برویم نماز. به او گفتیم الان نمیتوانیم برویم. اما آرمان از گروه جدا شد ورفت و نمازش را خواند؛ دیگر او را ندیدیم»
وی در خصوص انتخاب طلبگی شهید آرمان علیوردی گفت: انتخاب خودش بود. دانشجوی مهندسی عمران بود. چند نفر از دوستان بچگی اش که با آن ها زیاد در ارتباط بود، طلبه بودند. وقتی با آنان رفت و آمد می کرد و صحبت هایشان را گوش می داد کم کم به تحصیل در حوزه علمیه رغبت پیدا کرد و به آن سمت کشیده شد. بعد به من گفت چیزی که من می خواهم را نمی توانم در دانشگاه پیدا کنم. گفت اگر راضی هستید می خواهم طلبه بشوم. ما هم نه اینکه مخالفت کنیم، اما به خاطر آینده شغلی اش گفتیم تو اول دانشگاه را تمام کن بعد به حوزه برو. آرمان هم گفت: «نه اگر از همین حالا به حوزه بروم، می توانم بهتر به مردم خدمت کنم.» من و پدرش هم موافقت کردیم. وقتی دیدیم خیلی خوشحال است و با شوق و ذوق این مسیر طلبگی را انتخاب کرده و می رود گفتیم چرا مانعش باشیم.
مادر شهید علیوردی در پاسخ به سوال خبرنگار حوزه که راهکارش درباره تربیت شهید آرمان علیوردی چه بوده، توضیح داد: به همه می گفتم برای جوانان مان وقت بگذاریم. برای جوانان مان گوش شنوا داشته باشیم. من خودم همیشه برای آرمان اینطور بودم. وقتی از مدرسه می آمد صحبت می کردم و می گفتم چه کار کردی؟ برای من توضیح می داد و من از توضیحات و صحبت هایش میفهمیدم چه دوستانی دارد و با چه کسانی معاشرت می کند. یکسری نکات را غیرمستقیم به او می گفتم که چطور در جامعه باید حضور داشته باشد و بگردد.
تنهای پیام/313/25