به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، حجت الاسلام و المسلمین رضا غلامی طی سخنانی در مراسم نخستین سالگرد درگذشت دکتر عماد افروغ که در صحن حاج آقا مصطفی خمینیِ حرم حضرت امام (ره) برگزار شد، با اشاره به این که مرحوم دکتر افروغ به معنای واقعی کلمه آزاداندیش بود، گفت: ایشان به هیچ وجه دچار تحجر و دگماتیسم فکری نبود، بلکه تابع عقل و عقلانیت بود؛ لذا هر کجا منطق و دلایل عقلی اقتضا میکرد انعطافپذیر بود و هر کجا منطق و دلایل عقلی اقتضا میکرد، بر مواضع خود میایستاد.
وی افزود: در کار علمی میتوانست همه گرایشات سیاسی را یکجا کنار بگذارد. به خاطر رفاقت سیاسی یا به جهت همکاری سیاسی با اشخاص، قضاوت علمی خود را از بی طرفی خارج نمیکرد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی همچنین با اشاره به این که دکتر افروغ در همکاریهای خود اهل خط کشیهای کاذب سیاسی نبود، گفت: او با کسانی که از جهت فکری یا از جهت سیاسی با دکتر افروغ تفاوت جدی داشتند، حاضر به همکاری و تعامل علمی و فکری بود. به همین دلیل خیلیها از طیفهای فکری گوناگون و به رغم اختلاف فکری و سیاسی با مرحوم افروغ مجذوب و علاقمند او بودند.
وی بیان داشت: دکتر افروغ در کنار دیدگاههای علمی متنوع که اغلب از پشت عینک افروغ بوی تازگی پیدا کرده بود، بازخوان و بسط دهنده نظریه رئالیسم انتقادی بود در ساحت جامعه شناسی، فلسفه سیاسی و فلسفه علم بود. رئالیسم انتقادی علاوه بر اینکه برای شرایط ایران، از مزایای فراوانی برخوردار است، با طرز فکر و مشی مرحوم دکتر افروغ به عنوان یک روشنفکر انقلابی هم سازگار بود. مرحوم دکتر افروغ به حقانیت انقلاب و رسالت تاریخی آن در بسط آزادی، عدالت و معنویت باور داشت اما در مواجهه با حرکت انقلاب اسلامی، منتقدی، عالم، دلسوز و منصف بود.
وی افزود: مرحوم افروغ آرمانها و ارزشهای انقلاب را عقلکاوی کرده و سپس آنها را به دکترینها، نظریهها و مدلهای قابل دفاع و البته زنده و پویا تبدیل کند. همچنین با رصد دائمی حرکتهای کلان و جزئی اما مهم انقلاب، انحرافات را به موقع و دقیق تشخیص دهد و جسورانه به رفع آلودگیها و ناخالصیها از انقلاب اهتمام کند. به بیان دیگر، دکتر افروغ هر کجا لازم دید برای صیانت از اصالتهای انقلاب اسلامی فریاد کشید و هزینههای آن را هم شجاعانه پرداخت کرد. همچنین واقع بینی صحیح را با آرمانگرایی صحیح پیوند بزند و اجازه ندهد آرمان گرایی بر واقع گرایی و واقع گرایی بر آرمانگرایی غلبه کند.
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: با آینده پژوهی مستمر، هم موقعیت حرکت انقلاب در آینده را معرفی کند و هم راه درست را در مواجهه با آینده به همگان نشان دهد. قوه عقلی و گزینشی لازم برای فهم و بهرهگیری از دستاوردهای جهانی و حتی ارتباط و تعامل با جهان در جهت اهداف و آرمانهای مشترک را در اختیار جریان انقلاب قرار دهد. مثلاً به جای سیاه و سفید دیدن غرب و مدرنیته، تصویر واقعگرایی از آنرا به مخاطب خود ارائه کند.
وی از جمله حساسیتهای مرحوم دکتر افروغ، پشتوانه مردمی انقلاب و لزوم باز نگهداشتن درهای نظام برای مشارکت حداکثری مردم دانست و گفت: این سخنانی که بعضیها با تقسیم بندی مردم به خوب و بد مطرح میکنند و محدودسازی مشارکت سیاسی را به اسم دین، توجیه میکنند، چیزی نبود که با اندیشه امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری و چارچوب فکری دکتر افروغ درباره انقلاب اسلامی جور درآید. دکتر افروغ با هر رویکردی به سیاستی به نام انقلاب اسلامی که از دل آن درجهای از تمامیت خواهی و استبداد بیرون بیاید به جدّ مخالف بود. از منظر افروغ، این انقلاب و نظام با حمایت و مشارکت اکثریت مردم به پیروزی رسید و تثبیت شد، و تداوم حیات انقلاب هم در گروه حفظ همین حمایت و مشارکت است.
وی یادآور شد: از سوی دیگر مرحوم دکتر افروغ یک متدین بود و به دینداری خود مباهات میکرد. افروغ از آن جنس دانشگاهیانی نبود که برای روشنفکر نشان دادن خود، بین خود و دینداری در فکر و عمل فاصله ایجاد کند. رویکرد مرحوم دکتر افروغ به اسلام، یک رویکرد سطحی، کم عمق و کاریکاتوری نبود. او دینداری قشریزده و خالی از معنا را قبول نداشت. تفکر عمیق در امر الهی را به مثابه یک امر عظیم که یکساعت آن برابر هفتاد سال عبادت است، جدی میگرفت.
حجت الاسلام و المسلمین غلامی با بیان این که خط دکتر افروغ در حوزه فکر دینی، خط علامه طباطبایی(ره) و استاد شهید مرتضی مطهری بود، اظهار داشت مرحوم افروغ از طرح پرسشها، مسائل و شبهات دینی هراسی نداشت و این مسائل و شبهات و مواجهه صحیح با آنها را عامل تقویت دین و دینداری تلقی میکرد. تحمیل فرهنگ و اندیشه دینی به کسی را بر نمیتابید و معتقد به اقناعگری و جذب عقلی بود. از مناظرههای علمی در حوزه فکر دینی با شخصیتهای علمی استقبال میکرد و مباحثه جدی و علمی با صاحبان افکار متنوع و حتی مخالفان فکر دینی را سازنده تلقی میکرد. به تحرّک و به پویایی فکر دینی باور داشت و فلسفه صدرایی که پیوندی روشمند میان قرآن، برهان و عرفان برقرار کرده بود را در این جهت، یک تکیهگاه مهم تلقی میکرد.
وی با اشاره به این که گذشته از ساحت فکر و نظر، مرحوم دکتر افروغ در عرصه عمل نیز در حدّ توان عامل به دین بود، گفت: او یک دیندار آخرتگرا و ابد اندیش بود و آرزوی عاقبت بخیری داشت. اخلاق برایش مهم بود. صدق به عنوان گوهر اخلاق برایش مهم بود. هم اخلاق فردی و هم اخلاق اجتماعی. حق الناس برایش مهم بود. هم حق الناس فردی و هم حق الناس اجتماعی. ابایی نداشت که چنانچه در گفتار و رفتارش ناخواسته کسی را آزرده کرد، از او خالصانه عذرخواهی کند.