به گزارش خبرگزاری حوزه، در این نشست که با حضور چند تن از خطبای حوزوی برگزار شد این عملیات غرور آفرین نیروهای مسلح کشورمان با رویکرد و روایت دینی بررسی شد که مشروح سخنان هر یک از شرکت کنندگان در این نشست در زیر آمده است.
ببینید:
حجت الاسلام صادق حیدری:
وعده صادق طلیعه فتح های بعدی خواهد بود
خداوند متعال در آیه ۳۶ سوره زمر این تعبیر را دارند که اهل گمراهی و اهل دنیا، مؤمنین را از غیر خدا میترسانند، در حالی که خدا برای بندهاش کافی است به نظر میرسد که این آیه در بامداد ۲۶ فروردین دوباره محقق شد و تفسیر تازهای پیدا کرد.
از زمان شهادت سرداران ایرانی، دو هفته بود که تهدیدهای آمریکایی ها و اسرائیلی ها به زبانهای مختلف به نظام جمهوری اسلامی ایران و در رأس آن به مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) منتقل میشد؛ همه وزرای خارجه با زبانهای چینی، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و عربی با ایران تماس گرفتند و تخویف، تهدید، تطمیع و وعده و وعیدی که کار همیشگی کفار است، را انجام دادند. اما شجاعت الهی مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) در نظام تصمیمگیری تزریق شد و آن را به حرکت درآورد و این فشار در مقیاس جهانی را پس زد.
این سطح شجاعت خودش یک حرکت در مقیاس جهانی و ظهوری از ابرقدرتی جمهوری اسلامی ایران است که یک فشار جهانی را پس زد. اینجا یک فشار جهانی و یک تخویفِ «یُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِنْ دُونِهِ» انجام شد، اما با آن صلابت و یقین پولادین مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) که نظام تصمیمگیری ما را تحتتأثیر قرار داد این حرکت انجام شد؛ لذا صادرات قدرت ایمانی و شجاعت روحی به جهان اسلام محقق شده و سطحی از ابرقدرتیِ ایران به جهان اسلام صادرات جرئت روحی کرده است و این آثار خودش را در آینده نشان خواهد داد.
نکته بعدی ابرقدرتی در نحوه اقدام (و به تعبیری تاکتیک) است. در آیه ۲۴۹ سوره بقره همان تعبیر معروف را دوباره محققشده در مقابل چشمانمان دیدیم که «کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ» چه گروههای کمتعدادی بودهاند که بهخواست خدا، بر گروههای پرتعداد پیروز شدهاند. جمهوری اسلامی از ائتلاف پدافندی آمریکا، فرانسه، اسرائیل و نوکران منطقهایشان توانست عبور کند؛ در واقع در اینجا کثیره مغلوبِ در قلیله شد. این یک اتفاق خیلی بزرگ بود!
در شأن نزول سوره مبارکه عادیات آمده است که خداوند متعال از طریق حضرت جبرئیل به پیامبر خود خبر داد که بنیسلیم میخواهند به مسلمین حملهور بشوند. این یک فرصت عالی برای غافلگیری مسلمانان بود. حضرت بنا به مصالحی بعضی از اصحاب را روانه آنها کرد و آنها دیدند که تعداد دشمن بیش از مسلمانان است. بنیسلیم هم گفتند که ما فقط با کار داریم و شما برگردید. بنابراین، عنصر غافلگیری را نابود کردند.
کلیپ | گزارشی از نشست "روایت دینی از عملیات وعده صادق"
سپس پیامبر اکرم(ص)، امیرالمؤمنین(ع) را به طرف آنها فرستادند. امیرالمؤمنین(ع) از یک راه بسیار خطرناکی سپاه را عبور دادند؛ بهگونهای که اصحاب میگفتند: «درندهها هم از اینجا رد بشوند میمیرند، چرا ما را از اینجا آوردهای؟!» و «این مرد جوانی است که هیچ شناختی از مسیر ندارد!»آنها ترسیدند که اسبهایشان هلاک شوند و نتوانند از این مسیر عبور کنند. ولی امیرالمؤمنین(علیهالسلام) با این تاکتیک خاصی که در جنگ با قبیله بنیسلیم به کار بردند، عنصر غافلگیری را دوباره برگرداندند.
در واقع آن وقت بود که آیات «وَ الْعَادِیَاتِ ضَبْحًا * فَالْمُورِیَاتِ قَدْحًا * فَالْمُغِیرَاتِ صُبْحًا» نازل شد؛ که بنا به این شأن نزول بعید نیست که آن فشاری که به اسبها آمد، از سنگلاخ عبور کردند که جرقه میزد و نفس نفسی که اینها میزدند به خاطر این بود که امیرالمؤمنین(علیهالسلام) آنها را از یک طریق غیر متداول برده بود. این تاکتیک جنگی موجب شد که هنوز آخرین نفر سپاه اسلام وارد اردوگاه بنیسلیم نشده بود که همۀ مردانشان اسیر و یا کشته شده بودند.
نحوه کار مؤمنین هم متفاوت میشود. ما در مقابل لبه فناوریِ پدافند اسرائیل و آمریکا قرار داشتیم. مخصوصاً این پدافند اگر چند لایه و با هم هماهنگ بشود، لبه فناوری و تکنولوژی برتر است. ما فاقد این تکنولوژی برتر بودیم، ولی مزیتهای ایمانی و بومیمان را با یک تکنولوژی متوسط و ارزان (ترکیب پهپادها و بالستیکهای ارزان) ادغام کردیم و این از لبه فناوری آنها عبور کرد.
در واقع ایمان ما فقط یک حالت قلبی نیست، میتواند با ابزارهایی که کفار از آنها استفاده میکنند و آنها را تحقیر میکنند ترکیب بشود، ولی نقطه ضعف جدیدی در دشمن ایجاد کند و آبروی هایتک را که به آن تفاخر میکنند و به وسیلۀ آن ملتها را تحقیر و استخفاف میکنند، ببرد. این نحوه اقدام که یک تاکتیک متفاوت بتواند از آن چیزی که منشأ تفاخر و تحقیر بقیه ملتها توسط آنها است عبور بکند، نیز یک معنای ابرقدرتی داشت. چون هایتک از آن ابرقدرتها است و اینها فقط به این دلخوش بودند؛ و ما توانستیم با ترکیب قدرت ایمانی و تکنولوژی متوسط و ارزان از این عبور کنیم.
ایران جلوی لبه فناوری چند لایه قرار داشت. حالت عادیاش این بود که یک تکنولوژی برتر پیدا کند تا بتواند از تکنولوژی آنها عبور کند؛ ولی این کار را انجام نداد. درحالیکه تمام شرکتهای دفاعی امنیتی جهان بهدنبال این هستند که اف۳ها یا پدافندهای آمریکا و اسرائیل را بخرند. بنابراین، خیال دشمن جمع بود که ایران از این چند لایه نمیتواند عبور کند؛ ولی طبق بیان خودشان یک میلیارد و سیصد میلیون دلار خرج موشکهای پدافند شد و ایران یک دهمش را هم خرج نکرد. بنابراین، این ایمان است که نحوه اقدام را از حالتهای متداول تغییر میدهد و موجب پیروزی میشود.
مجموعه اینها یک ظهور و بروز جدیدی از ابرقدرتی جمهوری اسلامی را در مقیاس جهانی رقم زد. خدا را باید بر این نعمت شاکر باشیم و إنشاءالله این طلیعه فتحهای بعدی و حرکتهای جمعی بعدی در مسلمین خواهد بود.
حجت الاسلام والمسلمین عباسی:
پرهیز از غرور و حفظ حالت توکل
در رابطه با حماسه ۲۶ فروردین، یکی از سؤالات رایجی که پرسیده میشود و لازم است نسبت به آن تذکر داده شود این است که اگر مقابلهای با اسرائیل نداشته باشیم و اقدام نکنیم، چه میشود؟ چون سخن برخی از افراد این بود که الان که شرایط اقتصادیمان بد است و... نباید هیچگونه اقدامی صورت بگیرد.
برای پاسخ به این سؤال لازم است که یک نمونه تاریخی اسلامی را بررسی کنیم. در جریان قیام سیدالشهدا(علیهالسلام) و شهادت ایشان در سال ۶۱ هجری، مردم از امام معصوم وقت تبعیت نکردند و با او همراهی نکردند. ولی در سال بعد، در مقابل یزید به فرماندهی عبدالله فرزند حنظله غسیلالملائکه یک قیامی اتفاق میافتد که با شکست و قتلعام گسترده همراه میشود و واقعه حره و شهادت ۷۰۰ نفر از حافظان قرآن رخ میدهد. در آن سه روزی که مال و جان و ناموس مردم به دستور یزید بر لشکریانش حلال شده بود، هزار زن بدون داشتن همسر، فرزنددار میشوند و تا سالیان سال هیچکس نمیتوانست بپرسد که این فرزند حلالزاده و یا غیرحلالزاده است.
مستند تاریخی این قضیه در تاریخ الاسلام ذهبی آمده است: «لَمَّا وَثَبَ أَهْلُ الْحَرَّةِ، وَ أَخْرَجُوا بَنِیأُمَیَّةَ عَنِ الْمَدِینَةِ، وَ اجْتَمَعُوا عَلَی عَبْدِاللَّهِبْنِحَنْظَلَةَ، وَ بَایَعَهُمْ عَلَی الْمَوْتِ قَالَ: یَا قَوْمُ اتَّقُوا الله، فو الله مَا خَرَجْنَا عَلَی یَزِیدَ حَتَّی خِفْنَا أَنْ نُرْمَی بِالْحِجَارَةِ مِنَ السَّمَاءِ، إِنَّهُ رَجُلٌ یَنْکِحُ أُمَّهَاتِ الْأَوْلَادِ وَ الْبَنَاتِ وَ الْأَخَوَاتِ، وَ یَشْرَبُ الْخَلَّ وَ یَدَعُ الصَّلَاةَ»که عبارت آقای عبداللهبنحنظله غسیلالملائکه این است که ما که قیام کردیم، قیام نکردیم تا اینکه به این نتیجه رسیدیم که اگر قیام نکنیم سنگ بر ما نازل میشود. لذا اگر قیام و مقابله با ظالم در زمان صحیح و درست خود اتفاق میافتاد، جلوی این کشتار و این جنایتهای وسیع گرفته میشد؛ و اگر اینها در کربلا کمک کرده بودند، اینگونه به تاراج رفتن مردم مدینه اتفاق نمیافتاد.
لذا این را برحذر داریم که اگر امروز ما یک هزینهای متحمل شدیم، حتی این هزینه اگر یک وقتی به شهادت افراد زیاد منجر بشود؛ یعنی ما اگر الان این کار را انجام نمیدادیم باز اتفاقات بعدی میافتاد؛ چون ما حمله نکردیم، بلکه دفاع کردیم. پس با این انجام به وظیفۀ قیام ولو اینکه هزینه داشته باشد، دچار عواقب و پیامدهای بعدی نخواهیم شد.
مسئلۀ بعدی پرهیز از غرور است. بین دو موضوع قرار گرفتهایم؛ مورد اول اینکه به مردم بگوییم ما قوی هستیم و مردم هم به این قدرت پی ببرند، و مورد دوم اینکه این آگاهی موجب غرور نشود و مردم بگویند که چرا ۵ ساعت زدید، شما ۱۰ دقیقهای باید کار را تمام میکردید! این تصور غرور است که میتوانیم هر طور خواستیم عمل کنیم.
مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) از آیه ۲۵ سوره توبه در صحبتهایشان استفاده کردند «لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللهُ فی مَواطِنَ کَثیرَةٍ وَ یَوْمَ حُنَیْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْکُمْ شَیْئاً وَ ضاقَتْ عَلَیْکُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ» این آیه در مورد جریان جنگ حنین است که سپاهی متشکل از ۱۲۰۰۰ نفر مسلمان بودند که پس از فتح مکه با توکل به خدا خیلی راحت میجنگیدند.
توکل به خدا و توسل به اهل بیت در شب ۲۶ فروردین یک مقداری کمرنگ بود و مردم بهدنبال ذکر و توسل نبودند؛ با خیال راحت پای تلویزیون نشسته بودند و تخمه میشکستند و چای میخوردند و میگفتند إنشاءالله سپاه میزند و تمام است. حالت تضرع همواره باید باشد! مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) در دیدار با مسئولان نظام در سال ۱۴۰۱ اشاره به همین آیه فرمودند و چند بار تکرار کردند که مغرور نشوید، این غرور اگر پیدا شد طلیعه شکست است، طلیعه سقوط انسان است. انسان وقتی چنین غروری پیدا کند هم در درون خود ساقط میشود هم در اجتماع.
تجربیات موجود در جنگهای پیامبر و امیرالمؤمنین(علیهالسلام) باید منتقل شود که یک نمونه از این تجربیات جنگ حنین است تا ما تصور نکنیم که چون این امکانات را داریم پس پیروزی حتمی با ما است حتی اگر ما به جای اینکه توسل و توجه و... پیدا کنیم فقط شروع کنیم کرکری خواندن و شادی کردن.
سوره نصر جزو سورههایی است که در این شرایط کاربرد زیادی دارد. شأن نزول آن این است که پیمانشکنی مشرکین بعد از صلح حدیبیه باعث شد که پیغمبر اکرم با یک صلابت و اقتدار ویژهای وارد مکه بشوند. ابوسفیان که برای سرکشی اطراف مکه بیرون میآید و با سپاه اسلام که چند کیلومتری قبل از مکه اردوگاهی زده بودند مواجه میشود، بههمراه عباس عموی پیغمبر، محضر پیغمبر اکرم میرود. پیغمبر اکرم به ایشان امان میدهد و این امان دادن به سرکرده مشرکین، جبهه مشرکین را بههم میزند. بعد از مشاهده لشکریان اسلام، خود ابوسفیان مبلغ میشود و به مردم مکه میگوید پیامبر اکرم با تجهیزات و نیروی عظیمی وارد شده است و شما توان مقابله با پیغمبر را ندارید. و این یکی ازعواملی است که باعث میشود که پیامبر بدون خونریزی مکه را فتح کنند و شعار زیبای «لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ أَنْجَزَ وَعْدَهُ وَ نَصَرَ عَبْدَهُ»محقق شود. آیات سوره نصر بعد از این فضای فتح مکه نازل میشود «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ. إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ»؛ وقتی نصر و فتح الهی برای شما آمد.
نصر و فتح الهی چه زمانی محقق میشود؟ خداوند متعال میفرماید اولاً نصرت فقط از آنِ خداوند است «وَ مَا النَّصرُ إِلّا مِن عِندِ اللّهِ»و هیچکسی در این عالم نمیتواند دیگری را نصرت کند؛ پس گدایی نصرت از کسی نکنید. نکته بعد اینکه خداوند در سوره مبارکه محمد میفرماید اگر شما خدا را نصرت بکنید خدا هم شما را نصرت خواهد کردو این یک سنت و قاعده است.
نصرت الهی به چه صورت است؟ در دو آیه از سوره آل عمران و سوره صف به این سؤال پاسخ داده شده است. خداوند متعال در سوره آل عمران جریان حضرت مسیح را بیان میکنند. وقتی که فضای حمله کفار (یهودی) به جریان مسیحیت ایجاد شد، حضرت عیسی(علیهالسلام) فرمودند چه کسی به من نصرت میکند؟ حواریون گفتند: «نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ».نکته اساسی این است که آنها نگفتند: «نَحْنُ أَنْصارُک الی اللَّهِ»، بلکه گفتند: «نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ»؛ یعنی نصرت ولی جامعه نصرت خداوند متعال است.
خداوند دقیقاً همین فهم و برداشت را در سوره صف تأیید میکند و میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ کَمَا قَالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوَارِیِّینَ مَنْ أَنْصَارِی إِلَی اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ» چرا خداوند این نقل قول «کَمَا قَالَ» را میآورد؟ بهخاطر اینکه فهمی که حواریون نسبت به نصرت داشتند را مسلمانها باید پیدا کنند که وقتی ولی جامعه فرمود چه کسی من را در راه حفظ دین خدا یاری میکند، حواریون جواب دادند ما یاوران دین خداییم و نصرت خدا میدهیم. نصرت ولی جامعه نصرت خداوند متعال است؛ لذا وقتی این نصرت در ولی جامعه اتفاق بیفتد «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم» محقق میشود. زمانی که فهم مردم نسبت به ولایت تقویت شد و مردم پای ولی جامعه صبر و استقامت کردند، نصرت الهی نازل میشود. یکی از موارد جهاد تبیین همین است که مردمی که با امام و ولی جامعهشان همراهی میکنند، قطعاً فاتح هستند و نصرت پیدا میکنند.
«وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا»اینکه فلان عامه شیعه شد و یا عموم مردم دنیا جشن میگیرند، شاید الان به ظاهر مسلمان نیستند، اما آنها وارد جبهه حق و دین خدا شدهاند. این دین در قرآن بهمعنای حکومت و حاکمیت است و بر اساس آیه ۷۶ سوره یوسف که میفرماید: «ما کانَ لِیَأْخُذَ أَخاهُ فِی دِینِ الْمَلِکِ» الان عموم مردم دارند وارد در حاکمیت الهی میشوند.
خداوند متعال سه دستور بیان میکند: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ» که اگر این سه کار را انجام دهید نصرت شما پایدار میشود و شکستی پشت سرش نیست و شکستی که پس از جنگ احد رخ داد برای شما تکرار نخواهد شد.
«سَبَحَ» بهمعنای سیر و حرکت سریع است «إِنَّ لَکَ فِی اَلنَّهَارِ سَبْحاً طَوِیلاً»، عرب به سیر و حرکت سریع «سَبْح» میگوید، حرکتی که بیهدف نباشد و در راستای رسیدن به یک قلهای باشد. «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ» یعنی قله را مشخص کن و بهسمت آن سریع حرکت کن. یکی از دستورات لازم برای جامعه تبیین این است که کاهلی را کنار بگذارید. ما به فتح بزرگی رسیدهایم و اگر مقداری خلل و فرج در کارمان باشد سریع زمین میخوریم؛ لذا حرکت عملیاتهای اقتصادی و فرهنگی باید با سرعت انجام شود و دیگر جای دست دست کردن و شک و تردید نیست.
«بِحَمْدِ» حمد یعنی فهم اینکه هر اتفاقی که در عالم میافتد از خداست؛ معنای حمد این جمله است: «اللَّهُمَّ مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْکَ» سریعاً باید تبلیغات بکنیم که هر اتفاقی افتاد از طرف خدا بود؛ این پهبادها، تکنولوژی ایران و... نبود، این کاملاً دست خدا بود که اینها را به هدف رساند. در اخبار اعلام کردند که ۸ رادارِ موشکزدن و پدافندی در عالم وجود دارد که ما یکی از آنها که در اسرائیل بود را زدیم. این خیلی کار بزرگی است! فکر نکنیم اینها حاصل محاسبات و مهندسین ایرانی، محاسبات ایرانی و... است؛ بلکه حقیقت این است که اینهایی که به هدف خورد و این گنبد که سوراخ شد، فقط دست خداوند متعال بود. این معنای حمد را باید در جامعه تقویت بکنیم که موفقیت فقط از خدا است.
نکته سوم استغفار است. ۲۳۴ بار ماده غَفَرَ در قرآن آمده، ولی هنوز در جامعه ما فرهنگ استغفار جا نیفتاده است. اگر مردم مفهوم استغفار را درک کنند، هیچگاه آن را رها نمیکنند. اصل استغفار این است که عرب برای اینکه مشکلی در گردن مرکبهایشان ایجاد نشود، به گردن شترهایشان غیر یا نفت میمالیدند و برای اینکه پاچۀ شلوار سوارکار سیاه و کثیف نشود، سپری میگذاشتند که به آن غَفَرَ و غفران میگفتند. استغفار طلب آن سپر است.
ما یک سری رفتارهایی انجام میدهیم که آن رفتارها امتداد دارند و دائماً آثار این رفتارها به ما اصابت میکند. ما از خدا درخواست میکنیم که خدایا کمکمان کن آثار عملمان به ما نخورد و ما را آلوده نکند. اینکه خداوند متعال در ابتدای سوره فتح این موضوع را بیان میکند: «لِّیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ»منظور این است که درست است که پیغمبر اکرم در برابر مشرکین ایستاده بود و کار غلطی انجام نداده بود، اما این ایستادگی در برابر مشرکین باعث میشود مشرکین دست و پا بزنند و یکسری اتفاقاتی را برای پیغمبر رقم بزند. خداوند متعال به پیغمبر فرمودند که من یک سپری برایت قرار دادهام که آثار دست و پا زدن مشرکین در برابر آن عملیاتی که انجام دادی، به تو نمیخورد.
بنابراین، دقیقاً بعد از این عملیات ما باید اهل استغفار بشویم. ما کار اشتباهی انجام ندادیم، کار ما درست بود اما نظام عالم را به هم زدیم. الان چین، روسیه و خیلی از ابرقدرتهای مادی از ما طرفداری میکنند و اجماع جهان کفر بههم خورده است. وقتی این اتفاق افتاده، قطعاً اسرائیل و آمریکا در این ضعف بهشدت دست و پا میزنند. بدون شک آنها آخرین قدرت خودشان را در بحث تهاجم فرهنگی و... به کار میگیرند و ما باید استغفار کنیم تا در این دست و پا زدن، کثافتهایی که آنها در عالم ایجاد میکنند به ما اصابت نکند و بتوانیم از این صحنه بهخوبی بیرون بیاییم.
حجت الاسلام محمدرضا بابایی:
وعده صادق با عنایت الهی به ثمر رسید
از این جهت که لازم است که بهواسطۀ حضور خداوند در این حمله از خدا تشکر کنیم و حمد و سپاس خدا را به جا آوریم، به تأسی از «مَنْ لَمْ یَشْکُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ» از انجامدهندگان این امر هم باید تشکر کرد. اما واقع این است که همانطور که امام فرمودند خرمشهر را خدا آزاد کرد، این حمله را هم خدا طراحی و تدوین کرد اما بهوسیلۀ بزرگوارانی که در هوافضای سپاه پاسداران حضور دارند.
در سال ۹۰ وقتی که رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالی) فرمودند وضع آرایش سیاسی دنیا در حال یک تغییر اساسی است و یک کار بزرگی در دنیا انجام میگیرد، کمتر کسی به ذهنش خطور میکرد که قرار است چه تغییری اتفاق بیفتد! در سال ۹۴ ایشان مقداری این مبحث را روشنتر بیان میکنند و میفرمایند: «جمهوری اسلامی نظام ظالمانه و غیرعادلانه مبتنی بر ظلم و جور و تزویر را به چالش کشید و این علت مخالفت با جمهوری اسلامی است.»رهبر در سال ۱۴۰۰ در پیام به نشست اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا اینگونه میفرمایند: «رویدادهای سیاسی و نظامی در این روزها تشکیلدهنده بخشی از همان پیچ تاریخی است که گمان آن رفته بود.» در سال ۱۴۰۱ حضرت آقا مطلب را صریحاً بیان میکنند و میفرمایند: «امروز جهان در آستانه یک نظم جدید است»، در مقابل نظم دو قطبی (بحث شوروی و آمریکا) که قبلاً بیان شده بود.
نخبگان و زبدگان ملت در این جنگ، حامل دو مسئولیت هستند، این دو مسئولیت چیست؟ یک مسئولیت کوتاهمدت که شناخت جبههبندیها و صفآراییها و انتخاب موضع درست است. وظیفه میانمدت، نقشآفرینی در تحولات به سود جبهه حق است. ما باید به این دقت کنیم و آن را رعایت کنیم. ایدهای که ما داریم هم در بُعد اول و هم در بُعد دوم است. برای انتخاب موضع درست هم از طرف خواص و هم از طرف عوام نیازمند یک جامعه شفاف آرام هستیم، نه جامعهای که در آن جنگ و دعوا و بلبشو است. دشمن از اختلافپراکنی، نفاق و دورویی استفاده میکند، اما ما از جامعهای که صاف باشد، جامعهای که نیاز به این نباشد که حتماً آبش را گلآلود کنیم؛ دشمن از آب گلآلود ماهی میگیرد اما ما از آب صاف و سالم میخواهیم ماهی بگیریم. این را خداوند متعال هم دوست دارد.
«إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیَانٌ مَرْصُوصٌ» بنیان مرصوص و بنای آهنین در جامعه از درهمتنیدگی افرادش اتفاق میافتد، نه ازهمگسیختگی. لذا هر چه جلوتر میرویم نقش مردم در جامعه اسلامی پررنگتر میشود. وقتی که نقش مردم پررنگتر میشود، بهتبع نقش خواص هم باید در اینجا پررنگتر شود. حضرت آقا میفرماید: «اختلاف سیاسی مانعی ندارد، اختلاف نظر مانعی ندارد، اما خراب کردن یکدیگر، خراب کردن چهره کشور، خراب کردن ذهن مردم و چهره مسئولین دلسوز اشکال دارد؛ با وحدت و یکپارچگی در مقابل دشمن باید ایستاد.» و «تبیین خوب است، اما تبیین نباید سبب از بین بردن وحدت بشود.» جبهه درست کردن، دو قطبی درست کردن و دوگانه درست کردن بین روحانیت و مردم، بین سپاهی و مردم، بین سپاهی و طلبه، بین بسیجی و مردم. این دوگانهها به ضرر اسلام است و ما باید جمع این دوگانهها را انجام بدهیم.
پس ما (خواص و عوام) موضع درست را چه زمانی میتوانیم انتخاب کنیم؟ هنگامی که یک جامعه شفاف سالم و صالح داشته باشیم و این یعنی از نفاق، درگیری و دو قطبیها باید دور شد و بهسمت وحدت کلمه رفت که آقا هم اخیراً به آن اشاره فرمودهاند.
برای نقشآفرینی باید راهکار داشته باشیم و راهکار آن شناخت میدان است. ما مشکلات زیادی در جامعه جهانی و در جامعه خودمان داریم، اما اصلیترین مشکلمان بیعدالتی است که در جامعه اسلامی خودمان هنوز نتوانستهایم به عدالت برسیم. برای اینکه به این عدالتِ ترسیمشده برسیم مردم به حالت اضطرار میآیند. در روایت هم ما داریم که قرار نیست همه مؤمن و مسلمان بشوند، بلکه برای حضور منجی اضطرار لازم است.
این اضطرار توسط شروران عالم اتفاق افتاده و برای رسیدن به این انتظار و فرهنگی که عمل کردن است، برای ما از طرف فرماندهان میدان راهبرد تعریف شده است. راهبرد امام خمینی این بود که رژیم غاصب صهیونیستی باید از صحنه دنیا محو بشود. جانشین خلف ایشان امام خامنهای(مدظلهالعالی) فرمودند که فلسطین کلید رمزآلود ظهور است. در این موقعیت ما مجری این راهبرد هستیم. فرمانده میدان دستور داده، خواص بهعنوان افسران، و مردم بهعنوان بدنه این کار، باید این اتفاق را رقم بزنند.
خواص عوام را دنبال خودشان میکشند. سردار شهید سپهبد سلیمانی فرمودند خواص نه باید بلغزند، نه باید بلغزانند. حواسمان به این باشد که تا زمانی که دل خودمان قرص نشود نمیتوانیم دل دیگران را قرص کنیم. لذا اینجا بحث روایت دینی است و از خطبای محترم انتظار میرود که اتفاق را رقم بزنند.
آیه ۴ و ۵ سوره اسراء ناظر بر حملهای که شد، میفرماید در کتاب به فرزندان اسرائیل خبر دادیم که قطعاً دو بار در زمین فساد خواهید کرد و قطعاً به سرکشی بسیار بزرگی برخواهید خاست. پس آنگاه که وعده نخستین آن دو فرا رسد، بندگانی از خود را که سخت نیرومند هستند بر شما میگمارانیم تا میان خانهها به جستجو در آیند و این تهدید تحققیافتنی است. با عبارت «عِبَادًا لَنَا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ» در آیه ۵ سوره اسراء، خداوند متعال عملاً صفات آن افراد را مطرح میکنند. همین افراد را در سوره مائده و مجادله بهعنوان «حزب الله» معرفی میکند. ریشه حزب الله بهواسطۀ انقلاب مشخص شد و این انقلاب امروز دارد این کارها را انجام میدهد و ما باید پشت سر این انقلاب باشیم.
اما دو سؤال ممکن است شبهه باشد. سؤال اول این است که چرا خداوند اسرائیل را میخواهد نابود کند؟ سؤالی است که معمولاً در ذهن جوانهای ما است. در قرآن واژه فساد به شش قوم نسبت داده شده است: قوم یاجوج و ماجوج، ثمود، لوط، شعیب، فرعون و بنیاسرائیل. همه این اقوام نابود شدند و قوم کافر بنیاسرائیل مانده است. دو ویژگی که جنگافروزی و فساد این اقوام است، بهواسطۀ استمرارشان سبب نابودی آنها شده که وعده خداوند متعال است.
اما سؤال دوم این است که تکلیف گروهی که در قوم بنیاسرائیل هستند اما گناهی ندارند، و در قرآن بیان شده که رهبانیت هستند و کسانی هستند که به دین حضرت موسی(علیهالسلام) تبعیت کردند، چیست؟ خداوند متعال در آیه ۶۴ سوره مبارکه مائده با آوردن عبارت «کَثِیرًا مِنْهُمْ» از دو گروه شدن بنیاسرائیل خبر داده است و این یعنی تمام افراد این قوم دچار طغیان و کفر نمیشوند، بلکه عده زیادی از آنها هستند که طغیان میکنند؛ اما آن عدهای که طغیان نمیکنند جان سالم به در خواهند برد.
حجت الاسلام مهران شفیعی:
خطاب قرآن به کسانی که از جهاد می هرساند
خداوند متعال در آیه ۲۱۶ سوره بقره فرموده است جهاد بر شما واجب شده است، در حالی که شما ناپسند میشمارید و آن را ناخوشایند میدانید. گاهی چیزی را بد میدانید، به نفع شما است؛ و گاهی هم چیزی را خوب میدانید، در حالی که به ضرر شما است و شما نمیدانید و خدا میداند.این آیه خطاب به افرادی است که از مواجهه با دشمن میترسند.
آن دسته از افرادی که از مواجهه با دشمن هراس دارند، چه چیزی را نمیدانند؟ مثلاً یکی از مواردِ نیازمندِ تبیین این است که هزینه مقاومت بهمراتب از هزینه سازش کمتر است. شاید فکر میکنیم اگر با دشمن بجنگیم دچار هزینههای اقتصادی، انسانی و... میشویم و جامعه ضرر میکند؛ در حالی که جامعه از سازش ضرر میکند. در مواقف مختلف تاریخی که افرادی هستند در برابر دشمن سازش کردند و هزینهای بهمراتب بیشتر از هزینه مقاومت در برابر دشمن متحمل شدند؛ که نمونهاش جریان مختار و تسلیم شدن عده زیادی در برابر مصعببنزبیر بود که جانشان را با ذلت و با نکبت دادند؛ و همه اینها از تاریخ اسلام برای ما درس است.
پس هزینه مقاومت خیلی کمتر از هزینه سازش است. امروز دشمن به تعبیری سگ هار و یا گرگ است؛ شما اگر نزنید میگیرد، اگر بزنید هم میگیرد؛ پس باید در برابر این دشمن ایستاد و او را ساکت کرد، این دشمن را باید سرنگون کرد.
وقتی شیر یا ببر یا پلنگ گلوی حیوان را میگیرد، این حیوان دست و پا میزند. به این دست و پا زدن نباید اهمیت داد. شیر حواسش جمع است، گلو را آنقدر میگیرد تا این از دست و پا زدن میافتد. ما الان گلوی رژیم صهیونیستی را گرفتهایم. او در منطقه، در جهان، در سازمان ملل و در جاهای مختلف دست و پا بزند، این دست و پا زدنِ احتضار است، این دست و پا زدن منفعلانه است نه و پا زدن فعالانه. ما امروز گلوی رژیم صهیونیست را گرفتهایم. بنا بود ایران در محاصره قرار بگیرد، ولی امروز رژیم صهیونیستی از چند جهت در محاصره قرار گرفته و گلوی او بهشدت دارد فشرده میشود. اینکه گاهی بعضی از دوستانمان تندروی میکنند و فکر میکنند الان باید بزنند، جمهوری اسلامی مدبرانه عمل میکند؛ آنجایی که باید بزند میزند، آنجایی که باید سکوت کند و صبر استراتژیک انجام بدهد صبر استراتژیک انجام میدهد و همچنان گلوی دشمن را گرفته و بهزودی این دست و پا خاموش خواهد شد و دشمن از نفس خواهد افتاد.
حجت الاسلام محمد سعادتمند تشریح کرد:
عملیات وعده صادق با کدام آیه قرآن هم قرین است؟
خداوند متعال در آیه ۲۰ سوره فتح میفرماید ما به شما وعده دادیم که در یک موقعیتی استفادهها، بهرهها و فایدههای زیادی برای شما مسلمانان به ارمغان خواهد آمد.سپس در موضوع جنگ خیبر میفرماید: «فَعَجَّلَ لَکُمْ هَذِهِ» در جنگ با یهودیان کافر در این وعدهای که به شما داده بودیم تعجیل کردیم و به شما این استفادهها رسید. چه اتفاقی رقم خورد؟ «وَ کَفَّ أَیْدِیَ النَّاسِ عَنْکُمْ» این مردم میخواستند شما را اذیت کنند و به شما آسیب برسانند؛ ما با جنگ خیبر کاری کردیم که شما آسیب نپذیرید و آنها از تصمیمشان منصرف بشوند و به شما آسیب نرسانند.
مفسرین میگویند منظور از «النَّاسِ» در این آیه، قبیله بنیاسد و بنیغطفان است. اینها دو قبیله مشرک بودند و میخواستند به یهودیهای کافر کمک کنند. اما امداد غیبی رقم خورد و آنها منصرف شدند. واقدی در المغازی میگوید به آنها خبر رسید که اموال شما در حیفا در معرض نابودی است. وحشتی در دلشان از جنگیدن با مسلمانان ایجاد شد و منجر شد که از تصمیم خود بازگردند. و این قوه و قدرتی که همزمان قرار بود در کنار یهودیان کافر در خیبر قرار بگیرد، بهخاطر ترس از اینکه ممکن است اموالشان در سرزمینهای دیگر آسیب بپذیرد، از سر مسلمین برداشته شد.
حماسه ۲۶ فروردین نزدیک به این آیه قرآن است. این تعبیری که قرآن کریم چندین بار تکرار میکند «سَنُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ» یا در بعضی دیگر از تعابیر «قذف فی قلوبهم الرعب» در حماسه اخیر اتفاق افتاد. خداوند متعال میفرماید وقتی میخواهم شما را نصرت بدهم یکی از کارها این است که بر جان آنها ترس میاندازم. البته این ترس هم بالاخره یک موضوع مادی دارد و نوع شمشیر زدن و جنگیدن شما است که ترس ایجاد میکند، ولی بدانید وقتی من میگویم خدا نصرت میکند، یکی از ابزارهای نصرت خدا ترس است که در چنین اتفاقی در ذیل آیه ۲۰ سوره فتح رقم خورد.
لازم به ذکر است که بعد از این عملیات حماسهسازی که رقم خورد، کشورهای دیگری که میخواستند به اسرائیل کمک کنند و پشتیبان اسرائیل باشند، با نتانیاهو و دیگر سران اسرائیل تماس گرفتند که ما به کمکتان نمیآییم و هر کاری میخواهید باید خودتان انجام بدهید.
و در ادامه این آیه میفرماید: «وَ لِتَکُونَ آیَةً لِلْمُؤْمِنِینَ» ای پیغمبر! من تو را برای مؤمنین همه تاریخ آیه و نشانه قرار دادم؛ آیۀ اینکه کسی که با خدا باشد و بخواهد دین خدا را جلو ببرد و دین خدا را رعایت بکند، من او را یاری میکنم. ابنابیشیبه در جلد آخر مصنف که بحث غزوات پیغمبر اکرم را نقل میکند به غزوه خیبر که میرسد چند روایت از افراد مختلف، از کعببنمالک و ابنعباس و... نقل میکند که رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آنان را از کشتن کودکان و زنان نهی کرد.دین خدا را رعایت کردن یعنی این! پیغمبر خدا آمده است که دین خدای متعال را در عالم گسترش بدهد؛ اینگونه خدا او را برای مؤمنین در جنگ خیبر آیه کرده که لحظهای خشم از دشمنان یهودی سبب نمیشود حرکتی بر ضد دین خدا انجام دهد.
در حماسه ۲۶ فروردین نیز آیتالله سید علی خامنهای دقیقاً از همین تعبیر آیه ۲۰ سوره فتح الهام گرفتند و آن را اجرا کردند. او خشم انقلابی داشت و از اینکه صهیونیستها به سختی دارند کودککشی میکنند و مظلومها را از بین میبرند، خیلی ناراحت بود؛ اما وقتی میخواست آنها را به چالش دچار کند، از دین خدا عبور نکرد و به کودکان و فرزندان در این قضیه هیچ ظلمی رقم نخورد.
حجت الاسلام جواد فدایی:
پاسخ قرآن به آنها که دلشان از مبارزه با ظلم می لرزد
در رابطه با این حماسه زیبا و غرورآفرینی که رقم خورد، یک عده زیادی از افراد ته دلشان لرزید و ترسیدند. در عین اینکه خوشحال هستند، افتخار میکنند به اینکه در یک چنین برههای در دل بزرگترین دشمن رفتند و برای همه ما خیلی باعث مباهات و افتخار بود، ولی دلها لرزید و ترسید که حالا اقتصادمان چه میشود، نکند جنگ بشود و اگر این درگیری بخواهد شروع بشود، درگیری آخرالزمان میشود که نه فقط بین ایران و اسرائیل درگیری میشود، بلکه بزن بزن جهانی رخ میدهد و همه منطقه غرب آسیا درگیر این قصه میشود.
برای اینکه به این افراد دلگرمی از نوع قرآنی و دینی بدهیم، با یک احصای اجمالی در آیات قرآن میبینیم بیش از ۸۰۰ مورد در قرآن کریم در آیات راجع به این بحث شده است که: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ». یعنی فقط ایمان خالی کافی نیست و خداوند بلافاصله بعد از آن عمل صالح را میآورد! ولی معمولاً روی منبرهایمان عمل صالح را نماز، روزه، خمس، زکات، هیئت رفتن و امثال اینها مطرح کردهایم. عمل صالح فقط منحصر به این اعمال نیست؛ هجرت هم یک عمل صالح است، قصاص هم یک عمل صالح است «وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ» جهاد هم یک عمل صالح است، جهاد دری از درهای بهشت است که خداوند این باب جهاد را برای اولیای خاص خود فتح باب کرده است.ینها از جمله اعمال صالحی است که متأسفانه کمتر راجع به آن بحث شده است. شاید بسیاری از ما با اسلام رحمانی قطعاً مخالف هستیم، ولی منبرهایمان معمولاً اسلام رحمانیگونه است و داریم پیامبر رحمت، پیامبر مهربانیها، پیامبر ختمی مرتبت و پیامبر اینچنینی معرفی میکنیم و دین اینچنینی که فقط اهل نماز و روزه باشید، منبرهایمان همه مملو از فضایل اهلبیت(علیهمالسلام) شده است. اینها همه خوب است، ولی یکسویه رفتن و یکطرفه رفتن است. فقط به برخی ایمان داریم و بخشی را قبول نمیکنیم «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ» کُفر یعنی پوشاندن، ندیدن. ما فقط یک قسمت از دین را دیدهایم و داریم آن را بیان میکنیم.
وقتی عمل صالح و ایمان مطرح میشود، بلافاصله میبینیم خداوند چند آیه را میآورد و میفرماید عمل صالح، ایمان، و «استقامت» هم میخواهد. اینکه یک زمانی یک دفاع مقدسی بود، تمام شد؛ من خودم جانباز هستم، من خودم فرزند شهید هستم و... کافی نیست. استقامت میخواهد! در آیه ۱۳ سوره احقاف میفرماید وقتی استقامت آمد:«إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ»اگر ته دل من لرزیده، معلوم است در آن عمل صالحی هم که یک موقعی انجام دادهم استقامت نداشتم که الان خوف و ترس دارم و دلم لرزیده است. یا در آیه ۳۰ سوره مبارکه فصلت میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّاتَخَافُوا وَ لَاتَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ»استقامت خیلی مهم است! شروع یک کار خیلی سخت نیست، ولی مداومت، استقامت داشتن و ماندگاری در آن کار خیلی مهم است. اینکه یک زمانی حاج احمد متوسلیان و شهید همت برای مقابله با اسرائیل برنامهریزی کردند، بگوییم ما که برنامه داریم و مناسبتش برسد میرویم. نه الان باید برویم، الان فرصتش است، الان دوران زدن دشمن اصلیمان است! این استقامت الان معنا پیدا میکند، نه اینکه وقتی به مرزهای ایران رسید، تازه شروع کنیم.
نکته بعدی اینکه آنها یک قسمتی از ایران را در سوریه زدند، و اگر ما بزنیم ایران را میزنند و در خاک ما درگیری ایجاد میکنند. امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در حکمت ۳۱۴ میفرماید: «ردّوا الحجر من حیث جاء» از هر جایی که آن سنگ آمد به همان جا برگردانید. به تعبیر آیت الله جوادی آملی میفرمودند اگر برنگردانید، دوباره میزند، سهباره میزند؛ اگر کوتاه بیایی، او کوتاه نمیآید. یعنی اگر بترسیم از اینکه ما بزنیم او میزند، و نزنیم و کوتاه بیاییم، او بیشتر میزند و بیشتر جلو میآید. امیرالمؤمنین(علیهالسلام) میفرماید از همان جایی که میزند به همان جا برگردان، شرش را به خودش برگردان.
و نکته آخر، راجع به این خطبه امیرالمؤمنین(علیهالسلام) است. وقتی لشکریان وارد بصره شدند و به فرماندار و خزانهدار بیتالمال مسلمین و به مردم بصره حمله کردند، یک عده از آنها کوتاه آمدند و هیچ نگفتند و بیخیال شدند؛ و لشکریان آنها را کشتند و غارت کردند. امیرالمؤمنین(علیهالسلام) خیلی ناراحت شدند و در خطبه ۱۷۲ نهج البلاغه در انتقاد از قریش و بیعتشکنان اینگونه فرمودند که به خدا سوگند، اگر جز یک نفر بدون گناه کشته نمیشد، کشتن همه آنها بر من حلال بود! چون آنها دیدند و ساکت بودند، یعنی به فعل آن قوم رضایت داشتند.
به تعبیری ما انتقام کنسولگری خودمان را گرفتیم، ولی در اصل انتقام خیلی چیزهای دیگر با این حماسه گرفته شد.
إنشاءالله بتوانیم به تکتک دستورات اسلام عمل کنیم و مطابق میلمان آن را قسمتبندی نکنیم. عمل به وظیفه کنیم و بدانیم که مأموریتمان چیست و إنشاءالله طبق مأموریت خودمان عملیات را برنامهریزی کنیم و بتوانیم جزو اصحاب آخرالزمانی امام زمان باشیم که امام زمان آمد دلمان نلرزد که امام زمان میآید بلافاصله صلح نیست، بلافاصله حکومت جهانی رخ نمیدهد و اول جنگ میشود. در این جنگ «جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ»با زبان، جان، مال و... باید در رکاب امام زمان بجنگیم. اگر اینجا دلمان لرزید، آنجا هم دلمان میلرزد. إنشاءالله این اتفاق برای ما نیفتد، اینجا زمینهساز ظهور باشیم و بتوانیم جزو لشکریان عاشورایی امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) باشیم.
امین باقرزاده:
وعده صادق پاسخ بزرگی برای نظام سلطه بود
وقتی یک چنین اتفاقی همانند واقعه ۲۶ فروردین میافتد، یعنی تمام عوامل ظلم یک طرف میآیند و تمام عوامل مقابله با ظلم در طرف دیگر قرار میگیرند، ما نمیتوانیم دربارۀ ظلم و مستکبر صحبت کنیم ولی دربارۀ علمدار مقابله با ظلم صحبت نکنیم. علمدار مقابله با ظلم شخصیت اباعبدالله الحسین(علیهالسلام) است که تمام قوای ظلم یک طرف واقع شد و تمام قوای مقابله با ظلم در طرف دیگر. نمیشود از این تراژدی کربلا الگوگیری نکرد و از آن در قصه ۲۶ فروردین استفاده نکنیم.
یکی از دیالوگهای نظام کفر در قصه کربلا این است که گفت دیدید چطور شما را به ذلت کشاندیم، سردمدار حقیقت را چطور ذبح کردیم! به تعبیر الان، دیدید چطور ۳۰ هزار نفر مسلمان را کشتیم، دیدید چطور به بیمارستان حمله و تجاوز کردیم، دیدید کار را به جایی رساندیم که جامعه اسلامی و زن و بچه مؤمنین کارشان به این میافتد که گیاه بخورند و از علوفه تغذیه کنند! و... !
نماد مقاومت میخواهد جواب این شخص را بدهد؛ چه جوابی میدهد؟ این جواب اینقدر قداست دارد و مقدس است که این را باید ملکه کار خودمان بکنیم که: صدای چه کسی بالای مأذنهها است؟ اسم جد چه کسی بالای مأذنهها میآید؟ (شاید مأذنههای فعلی همان رسانههای فعلی باشد، فضای مجازی، مأذنههای بینالمللی.) چه کسی التماس میکند دیگر نزنید؟ چه کسی التماس میکند جنگ را توسعه ندهید؟ چه کسی التماس میکند مبادا این جنگ ادامهدار بشود؟
بیایید از تعبیر دیگری استفاده کنیم و از آن تعبیر وام بگیریم، جمله حضرت زینب کبری(سلاماللهعلیها) که چیزی جز زیبایی رؤیت نکردم،با اینکه شما ظلم کردید. چه میشود که حضرت زینب کبری(سلاماللهعلیها) شاگرد مکتب اباعبدالله الحسین(علیهالسلام) به این جمله میرسند و معادله کربلا را کاملاً عوض میکنند؟ پاسخ این است که عوامل مقاومت را خیلی خوب میشناسد و این عوامل مقاومت در زمان حاضر مؤثر است و ما میتوانیم وامگیری کنیم که عوامل و موانع مقاومت از طریق جامعه نخبگانی به مردم آموزش داده بشود.
عوامل مقاومت چیست؟ اگر بخواهیم چند مورد از عوامل مقاومت که از آیات قرآن برداشت شده است را بیان کنیم، یکی از عوامل مقاومت، توحید و ایمان به خدا و امدادهای الهی است. در واقع، امداد الهی بود که کمک کرد موشکها از گنبدهای آهنین رد شد. بحث ایمان به معاد است، این اعتقاد من است، اعتقاد جامعه شیعی است که ما پای این عَلَم مقاومت ایستادهایم، و طبق آیه ۱۵۳ تا ۱۵۶ سوره بقره اعتقاد داریم که ایمان به مقاومت و ایمان به معاد کمک میکند که ما انسانهای مقاومی باشیم و پای مکتب اباعبدالله الحسین(علیهالسلام) بمانیم. خداوند متعال در سوره نساء آیه ۱۰۴پیروزی را نزدیک دانستن و امید به پیروزی را جزو عوامل مقاومت معرفی کرده است. ما باید اینها را نهادینه کنیم. همچنین، ما نمیتوانیم از دعا و توسل در جامعه دینی غافل بشویم، در واقع اینها از عوامل مقاومت است.
موانع مقاومت چیست؟ یکی از موانع مقاومت دنیاطلبی است. اگر بعضی از خواص زمزمههایی میکنند که کوتاه بیاییم، مبادا این عمل خیر ما تحتالشعاع قرار بگیرد، آنها مقاومت میکنند، اسرائیل میزند؛ ببینیم که آن فرد دنیاطلب هست یا نیست و هوای نفسانی که دارد تحتالشعاع قرار گرفته است یا خیر.
تأثیرپذیری از دشمن یکی دیگر از موانع مقاومت است. خداوند در آیه ۱۷۵ سوره آل عمران میفرماید که دشمن برعلیه مقاومت جهانی جنگ روانی به راه میاندازد. این جنگ روانی بیتأثیر نیست و جامعه نخبگانی وظیفهاش این است که اینها را تفهیم کند.
یکی دیگر از موانع مقاومت، تبعیت از افراد نادان است. نادان ممکن است یک روز بر لباس نخبگانی، یک روز بر لباس روحانیت و یک روز بر لباس مجلس ظاهر بشود. ما با این پارامترهای دینی که داریم، نباید این شخص نادان را بهعنوان الگوی خودمان قرار بدهیم و خدای ناکرده قصه مقاومت را ببازیم.
یکی از برداشتها از واقعه کربلا و اینکه حضرت زینب کبری(سلاماللهعلیها) و امام سجاد(علیهالسلام) توانستند این واقعه کربلا را به نحو احسن جلوه بدهند و ماندگار کنند، میتواند این باشد که این دو بزرگوار عوامل استقامت را خوب درک کرده و آموزش داده بودند؛ به همین دلیل بود که حضرت سکینه(سلاماللهعلیها) اینقدر با مقاومت خاص در کاخ یزید ظهور و بروز کردند. اینها نیاز است که به جامعه نخبگانی تفهیم بشود.
حجت الاسلام محمد سعادتمند تشریح کرد:
یهودیان و مومن و کافر چه رویه ای دارند؟
خداوند متعال در آیات ۱۱۳ تا ۱۱۵ آل عمران در مورد یهودیهای مؤمن سخن میگوید و میفرماید از اهل کتاب گروهی درستکار هستند، آیات خدا را در ساعاتی از شب میخوانند و به پیشگاه حق از روی تواضع و فروتنی سجده میکنند.این یهودیهای مؤمن چون اعتقاد دارند یهودیت دین آخر است، هر کار خیری انجام دهند ما آن را از بین نمیبریم و کار خوبشان را جواب میدهیم.
ولی اصل سخن این است که در آیه ۱۱۴ سوره مبارکه آل عمران این یهودیهای مؤمن را جزو صالحان خطاب میکند.در قرآن کلمه «الصَّالِحِینَ» یک کلید واژه است که کسانی که با بحثهای آیندهپژوهی قرآن آشنا باشند میدانند خداوند این واژه را کجا به کار میبرد، خداوند میفرماید که این زمین را بندگان صالح من به میراث خواهند بردو آیندهپژوهی جهان را بر دوش صالحین قرار میدهد.
بحث روایی این آیه این است که در روایت داریم امام زمان(عجالله تعالیفرجهالشریف) پس از ظهور، تورات و انجیل را از غاری در سرزمین انطاکیه بیرون میآورد و به وسیله آن کتابها با مسیحیان و یهودیان به استدلال میپردازد و سرانجام بسیاری از آنها اسلام میآورند.اینها همین یهودیان ذکرشده در این سه آیه هستند که شیعه امام زمان میشوند و در جریان حکومت امام زمان تعیینکننده و اثرگذار خواهند بود. بنابراین آیه ۱۱۳ تا ۱۱۵ آل عمران خط یهودیهای مؤمن را از یهودیهای کافر که مصداق آیه «بَلْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِکُفْرِهِمْ» و «لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ»هستند، کاملاً جدا میکند و میفرماید که یهودیهای مؤمن را باید از خودتان بدانید، چون اینها همانند برادران اهل سنت مستضعف هستند؛ همانگونه که شما نباید با آنها مثل وهابیت و افراد ناصبی برخورد کنید و چه بسا باید با این یهودیان مؤمن پیوند اجتماعی برقرار کنید. بنابراین، برای نابودی صهیونیستها باید با یهودیان عالم ارتباط بگیریم و نگاه نکنیم اینها یهودی هستند، بلکه اینها مستضعفینی هستند که در آینده از تعیینکنندهها و تأثیرگذاران خواهند بود.
انتهای پیام
نظر شما