به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از ارومیه، حجت الاسلام علیرضا محمدلو در یادداشتی به تبیین ابعاد شخصیتی حجت الاسلام مصطفی حاجی حسینلو پرداخت:
او از جنس رویداد متفاوت و جذاب بود در میان روندهای مایوس کننده و خستگی آفرین روزمره. خلاف جریان آب هم شنا میکرد و ایستایی برایش بیرنگ و عاری از معنا بود.
هر کسی که یکبار هم تجربه معاشرت و گفتگو با مصطفی را داشته باشد بخوبی متوجه این ماجرا میشود که بمب انرژی و تحرک و ایده پردازی بود و مصداق بارز جریان آتش به اختیار در فرمایشات رهبر انقلاب. حیف است که در روایت های شخصی خلاصه شود و بایستی ساعت ها در توصیف و تحلیل فعالیت های فرهنگی ازین دست، گفتگو و تجربهنگاری صورت بگیرد و با نگاشت علمی و با توجه به قوت ها،فرصت سازیها، تاثیرها و دلالت هایش به یک مدل و مانیفست عملیاتی در جریان فرهنگی شهر تبدیل شود.
لازم دانستم که در حد قلم الکن و نارسایم در توصیف مدل کنشگری این عزیز فقید چند خطی بنویسم که او یک الگوی کم رقیب برای حلقه های میانی در شهر بود. در جای درستی ایستاده بود و با ادبیات ایثار و شهادت، زیست فرهنگی و سبک تعاملش، علامت سوالی بود بر پیشانی گفتمان های کت و شلواری اُتو کشیده و بروکراسیهای تنبلی که سالی یک یا چندبار و بصورت نمایشی یا کلیشهای، یادوارهای برای شهدا ترتیب میدادند و دِین خود را به دفاع مقدس ادا کرده و از خجالت شهدا هم در میآمدند!
اما مصطفی در جای درستی ایستاده بود و با منش شهدایی، کنش فرهنگی، آتش به اختیار و البته معقول و منضبط و نه آنارشیستی و بدون برنامه، عطر و بوی شهادت را از انتهای گلزار شهدا و بالای تپه شهدای شهرستان خوی با فناوری های شناخته شده ای چون مراسمات هیات، روضه خانگی،خدمت به محرومان و دستگیری و دلجویی از سیل یا زلزله زدگان شهرستان و مدیریت گروههای سرود و...، تا زیر پوست شهر راهبری میکرد.
آری شهر ما مدت هاست که شهدا را با این فرزند شهید میشناسد و هر جا نام و یادی از اسطورههای جنگ و شهادت در شهرستان خوی باشد، تصویر و خاطرات این روحانی مخلص، دوست داشتنی، کاربلد و باسواد خواهد درخشید.او به ما یاد داد که معطل ساختارها برای تولید حرکت عمومی در جامعه نباشیم و برای کارفرهنگی، اسیر ظواهر مدرن و دیسیپلین های اداری و فیگورهای فرهنگی با فرمت همایشهای کممخاطب، فرمایشی و هزینه زای امروزی نشویم.
او در سطح و توان خودش برای شهدا تمام قد ایستاد و پاتوق شهدا را رونق داد و برای خیمه شهادت در شهرستان،مشتریهای نوجوان و جوان قابل توجهی جذب کرد. او ترجمه درستی از آیه شریفه قلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنی وَ فُرادی" بود و برای پدر شهید و یاران دفاع مقدسی سردار، سنگ تمام گذاشت و رفت.
ناگفته نماند که در اندیشه رهبر انقلاب با توجه به فرمایشات ایشان در تاریخ ۱۳۹۸/۳/۱، نیاز کشور به یک حرکت عمومی و تحقق بخشیدن حکمرانی مردمی،جز با تاسیس حلقههای میانی متشکل از جوانان متعهد، کاربلد،باسواد و انقلابی رقم نمیخورد.
در همین راستا و با گره زدن ایمان و ابتکار و خلاقیت، گلزار و وادی رحمت را امتداد فرهنگی بخشید و مکانی سوت و کور و خلوت را به مرکز فرهنگی تبدیل نمود.توضیح بیشتر اینکه حلقههای میانی در یک معنا، ساختاری غیر رسمی جهت اتصال جامعه با دین و فرهنگ و ایدئولوژی هستند که در بستر فناوری های اجتماعی محقق میشوند.
"شهیدانه" یک #فناوری اجتماعی بود که با چینش و ترکیب درستی در لایه فرهنگی شهرستان خوی جانمایی شد و یک ایستگاه رشد ایمانی را جامه عمل پوشانید.فضایی برای مانور فرهنگ متعالی شهادت در پیچیدگی های مدرنیته مهیا نمود و سرعت زیست مدرن و فرهنگ مادی و دنیازده امروزی را در روزهایی از هفته به چالش کشید.
نقشه بزرگ اون این بود که یاد خدا و عمل صالح و "معنویت در صحنه" و نه "معنویت در صومعه" و "سکولار" و "عاری از شریعت"، در ذهنیت اجتماعی تثبیت شود. در نگاه مصطفی و افرادی که برای فرهنگ شهدا عرق میریزند و هزینه میدهند، آلترناتیو و نسخه جایگزین برای زیست بدون خدا و زندگی سکولار امروزی، نزدیک شدن به شهدا و زندگی به سبک شهداست. تجربه لذت عمیق از زندگی بدون گناه و افسردگی و هیجانات آنی و در لحظه، در پرتو شهدا، شدنی و ممکن است. سایه شهدا برای زندگی بهتر و لذت عمیقتر بلند است.
در آخر اینکه ممنونم از مصطفای عزیز و دوست داشتتی مرحوم(چه واژه نفس گیری)به پاس تمام عرق هایی که ریخت و دوندگی های بی منت و تحمل رشک برانگیزش در برابر ناملایمتی ها و پاپس نکشیدن هایش برای تثبیت فرهنگ شهادت در شهر.
غبطه میخوریم به حالش و امیدوارم که مسئولین گرامی شهرمان یاد و نام این عزیز را در گرو حمایت از جوانان،اجتماعات و گروههای فرهنگی آتش به اختیار،مخلص و کاردان شهرمان دانسته و در جهت اعتلای دینداری در جامعه به الگوی حلقه های میانی توجه بیش از پیشی عنایت نمایند.
یادم نمیکنی و زیادم نمیروی، یادت بخیر یار فراموشکار من
حجت الاسلام علیرضامحمدلو
نظر شما