به گزارش خبرگزاری حوزه، چندی پیش خبری در رسانه ها انتشار یافت مبنی بر این که برای تولید هر قسمت سریال شبکه نمایش خانگی به طور متوسط ۳ تا ۵ میلیارد تومان هزینه می شود و طبعاً بخش قابل توجهی از این هزینه سرسام آور صرف پرداخت به بازیگران یا به تعبیر درست تر سلبریتی ها می شود.
به عنوان مثال چنانچه یک سریال شبکه نمایش خانگی ۱۵ قسمت داشته باشد به طور میانگین ۶۰ میلیارد تومان صرف ساخت آن می شود.
بحث از هزینه تولید و نمایش این آثار یک بُعد قضیه است و سوی دیگر ماجرا که اتفاقاً اهمیت بیشتری هم دارد، ناظر به پیامی است که این قبیل آثار به مخاطبان خود می فرستند و این که در ورای تولید و عرضه چنین محصولاتی چه فکر و اندیشه ای قرار است ترویج پیدا کند.
با نگاهی اجمالی به آثار شبکه نمایش خانگی از آغاز این جریان در سال ۸۹ با تولید و پخش سریال «قلب یخی» تا به امروز که سریال هایی چون «افعی تهران»، «جنگل آسفالت» و ... مورد توجه مخاطبان پلتفرم های داخلی است، می توان به اختصار به نکاتی اشاره کرد که با مقوله سبک زندگی و نوع نگرش به این مساله ارتباط نزدیکی دارد و از همین رهگذر می توان تا حدی به این پرسش پاسخ داد که آثار شبکه نمایش خانگی مروج چه فکر و اندیشه ای هستند!؟
۱-هر چند برخی سریال ها در سال های اخیر مروج زندگی های تجملاتی یا به اصطلاح لاکچری بوده اند اما در عین حال، شمار دیگری از آثار با پرداختن اغراق آمیز و بعضاً مغرضانه به مقوله فقر و مشکلات اجتماعی، ترسیم گر زندگی فلاکت بار بوده اند که البته در باره کنایه ها و تعریضات غیرمنصفانه ای هم به شرایط زیست پس از انقلاب داشته اند که در جای خود نیاز به بحث تفصیلی و عمیق خاص خود دارد.
۲- آثار و محصولات شبکه نمایش خانگی با پشتوانه بالای مالی حامیان و سازندگانشان و بالطبع حضور بازیگران توانمند و مطرح در این آثار در حالی به نمایش در می آیند که به اذعان بسیاری از کارشناسان و اندیشمندان، عملاً مرزهای بسیاری از هنجارهای عرفی و اخلاقی جامعه را جابجا کرده اند و بعضاً در توجیه این مساله اشاره به اصل واقع گرایی و بازنمایی حقیقت جامعه می شود.
۳- هنجار زدایی از روابط افراد در کانون خانواده و حتی بین زوجین از دیگر آثار نامطلوب بسیاری از سریال های شبکه نمایش خانگی است، کما این که بسیاری از جامعه شناسان متدین نسبت به ترویج روابط آزاد و خارج از چارچوب ازدواج در این سریال هشدار داده و می دهند.
واقعیت تلخی که وجود دارد این است که چارچوب خانواده و قوام آن در این سریال ها حداقلی است چه آن که بیشتر تصویرگر زندگی افرادی است که بدون هیچ نسبتی حتی با هم در یک خانه زندگی می کنند.
۴-سیاهنمایی و تحقیر و تمسخر اقشار ضعیف جامعه از رفتارهای عادی این سریال هاست؛ از تلاش برای تمسخر پول ملی و التماس برای گرفتن دلار تا نگاه ابزاری و سوء استفاده از اقشار ضعیف جامعه در این سریال ها مشاهده می گردد.
۵- استفاده از کلمات مذموم، رکیک و دشنام های متعدد از ویژگی های غیرقابل انکار برخی از همین سریال هاست که طبعاً تداوم این وضع اثر نامطلوبی بر فرهنگ عمومی جامعه هم می گذارد.
۶- به هر حال این واقعیت تلخ غیرقابل انکار است که شبکه نمایش خانگی مرهون نگاه تجاری به حوزه فرهنگ است؛ نگاه و رویکری که به اجمال می توان به برخی آثار آن همچون جلوه گری سبک زندگی های لاکچری و ایجاد سرخوردگی در جوانان، تغلیظ نگاه جنسیتی منبعث از فرهنگ غرب به زنان و دختران و البته ضدیت با فرهنگ ناب ایرانی و اسلامی در پرتوی نشر اندیشه غربی اشاره کرد.
سید محمدمهدی موسوی
نظر شما