به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین حسین درودی، پژوهشگر و مدرس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و بیانیه گام دوم انقلاب در یادداشتی به حاشیه نگاری دیدار اخیر معلمان با رهبر معظم انقلاب پرداخته است که آن را در ذیل می خوانیم؛
بسم الله الرحمن الرحیم
- سفری برای دیدار یار
در هر سال دیدارهای مقام معظم رهبری حفظه الله به عنوان امام جامعه اسلامی بسیاری را از آرزو دردل بودن رهایی و رهنمونی مجاهدانه می بخشد و همچنین کثیری از شهروندان مسلمان را در سراسر جهان به استماع دیدار حکیمانه و دل آرام معظم له هدایت کرده و در پای انواع رسانه ها و روزنامه های کثیر الانتشار حاجتروا می کند و نیز بر عشق ورزان و آزاد مرامان چنین پیام دارد (بُعد مسافت هرگز مانع دلداگی یار نمی گردد) البته این مهم بی بدیل از قوت بندگی ایشان بر می آید به سبب آنکه مقام معظم رهبری با تبعیت خاضعانه از دستورات خالق بی همتا و سفیران معصوم خداوند هستی و نیز دعاهای شهیدان گلگون کفن و همچنین امام راحل و متدینین امت نوری را در قلوب خداباوران وارد می کنند که مردم غیور جان بر کف با دیدار مقام عظمای ولایت؛ خواسته های معرفتی قلب خویش را پاسخگو می گردنند و به امام منتظر خویش پیام صداقت و مقاومت ارسال می کنند در تبیین این دیدارهای مهروزرانه باید گفت که (غرض از دل و جان دیدن یار است و گرنه دیدار در جهان بسیار است) به دلیل آنگه در میان نخبگان شادمانی آفرین جهان بشریت که بتواند دلپسندی و بوی خوش نجابت انسانی از آن خبر رسانی داشته باشد انصافا یا موجود نیست و یا قابل ذکر نبوده تا به امروز و قطعا در آینده هم نخواهد بود چراکه اتصال و ارتباط ناسوت به ملکوت بدون علم و عرفان و همچنین شناخت مصداق های انسان ناسوتی در همجواری انسان ملکوتی که در ابتدا و یا در میانه راه به ظلم یا همان کفر و شرک خشونت ساز در نیفتد نایاب است؛ بدین سبب ضرورت دارد که یک تبیینی صورت گردد که چگونه امکان دارد مردمی در جهان هم پای رجال مکتب تشیع از دیگر مذاهب عالم جرأت و جسارت هماوردی جذبه قلوب انسانها را خواهند داشت که تنها اسباب جاذبه سازی آنها مادیات و معنویات خیال پردازانه می باشد و آن هم در حدی است که از سطح و ساحت کره خاکی فراتر نمی رود و از عالم ملکوت خبری نداشته و ندارد؛ اکنون به برخی از پرده های در هم تنیده این دیدارهای تمدن ساز از معظم له می پردازیم.
۱- انتظار بی صبرانه ملاقات کنندگان
قریب یک یا دو ماه قبل از ملاقات های رهبری فرزانه انقلاب اسلامی عاقلان و عاشقان در هر خطه ایران عزیز متناسب حماسه ها و حادثه هایی که به آنها مرتبط و از برای آنان مسئولیت آفرین می باشد دیده جان خود را به سهمیه تعیین شده در هر استان می دارند تا رزق دیدار یار روح شیدای آنان را بنوازد البته با توجه به محدویت حسینه امام خمینی (رحمه الله علیه) بسیاری در قنوت مناجات واجب و مستحب خود خداوند مهربان را می خوانند و شهیدان راه حق را واسطه می کنند تا آنان را از این رزق نماینده ولی الله الاعظم یعنی حضرت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف نوازشی کند و مرهمی بر زخمها و دردهای آنان بشود و قدرت امید آفرینی در قلوب آنها را مضاعف و دوچندان بنماید.
۲- آرایش ظاهری و باطنی ملاقات گنندگان
یکی از جلوه های مثال زدنی و ماندگار در تاریخ حاکمان بشر که باید در تاریخ ثبت و ضبط گردد انواع پوشش های محلی ملاقات کنندگان است که از جمله آن لباس هایی هست که از پیشنیه هنری و تمدنی منحصر به فرد ایرانیان خبر رسانی می کند و از حضور همه جانبه ملت ایران نیز خبر می دهد که عاشقان برای دیدار یار به عنوان نماد همبستگی مؤمنانه آنها را در بر کرده و استفاده ارزشی می کنند و همچنین انواع عطرهای خواستنی که با مهر دیدار یار عجین گردیده است و چفیه دست نوشته شده که به عنوان یک پیام رسان و ارائه کننده محبت و معرفت در حسینه امام خمینی رحمه الله علیه که توسط امام خامنه ایی حفظه الله مدیریت می گردد مشهود و ملموس است که در پایان نشست با تمام انرژی به کار گرفته شده توسط ملاقات کنندگان و تحمل فشردگی عضلات به جهت جلوس چند ساعته؛ باز هم به مانند انسانهای تازه نفس آرام آرام از حسینه خارج می شوند و با خنده های نشاط آفرین و امید دهنده از دیدار خود اظهار رضایت همه جانبه دارند که صحنه هایی از آن در دوربین های حاضر در مجلس به جهانیان مخابره می گردد و بسیاری را با حسرت دیدار یار هم نشین می کنند.
۳- ادبیات عارفانه و عاشقانه
قرائت آیات وحی نکته بخش و متناسب سازی شده در رأس ملاقات ها و نیز مداحی و شعر خوانی دسته جمعی شرکت گنندگان با زبان شیرین فارسی چنان محفل دیدار یار را از کثرت به وحدت می رساند که بسیاری از فضای محدود مکانی بطور یکباره خویشتن را فراموش می کنند و از جسم خود خارج می شوند و یکپارچه جان می شوند و اثبات این ادعا در طلوع جمال رهبری از پس پرده انتظار چنان مشهود است که افرادی از انتهای مجلس به ابتدا و اشخاصی از بالای محفل به میان جمعیت و آخر سالن جا به جا و سراسیمه می شوند مطمنأ این تغییرات چرخش آفرین توسط موج شادی و نشاط حاصل از دیدار یار پدید می آید و تا پاسی از زمان در حسینه با ادبیات عاقلانه و عاشقانه همه دوستان را امیدوار و دشمنان نظام اسلامی را با شعارهای انقلابی و آرمان مدار ناامید و سرخورده می کنند.
۴- تکبیر های تأییدی و شعارهای آرمانی
در محفل دیدار یار تکبیرهایی که صوت رفیع و رشید آن نشاطی است از برای جمعیت دلداه و نیز حمایتی است برای پشتوانه آرمان های انقلاب اسلامی و همچنین پیامی است برای مستضعفان جهان که ایران اسلامی در حضور رهبر محبوب و مؤمن خویش تا کجا در پای جانثاری و جانفشانی می تواند خویشتن را مصمم و مقاوم به نمایش در آورند که بسیاری از دشمنان از این تکبیرها و شعارهای در دیدار یار اظهار تنهایی و وحشت کرده و در نوع تبلیغات شیطانی خود آن را اعلان و اعلام کرده و می کنند.
۵- هدیه هایی از جنس فرزانگی
در دیدار بی نظیر یا کم نظیر قشرهای مختلف جامعه ایران اسلامی با امام جامعه خود هدیه های از جنس فرزانگی آشکار می گردد که این نشست های عشق مدار را با تمام ملاقات های رهبران جهان متفاوت و متمایز می کند برای مثال تبریک گفتن سالروز میلاد رهبری و یا جملاتی مهرورزانه که جوانان به زبان می آورند مانند اینکه می گویند آقا دوستت دارم و یا تقدیم هدیه هایی که رهبری عزیز را بر کف دستتان خود به جرعه ایی از محبت بی منت میهمان می کنند و ابراز می دارند جانم فدای رهبر و یا با دردست داشتن تصاویر رهبر مقتدر و مهربان در جوار تصاویر شهدای خود اظهار جانثاری میدانی را ابلاغ می کنند که در حقیقت این سبک مهرورزی سوخت همان موشک های سفر کرده به اسرائیل را تشکیل داده و در آینده هم به میدان خواهد آمد.
۶- دشمنی با ظالمان و دوستی با مظلومان
شعار بین المللی (کونوا للظالم خصما و للمظلوم عونا) حضرت مولی الموحدین علیه السلام در دیدار مردم غیور و شهید پرور ایران سرافراز با یار مهربان خویش قابی دلنشین از جنس اقتدار در نشست معنی دار حاکمیتی آرایش می گردد که برای ظالمان دشمنی مخابره می گردد و برای مظلومان و مستضعفان عالم مهروزی و هم دردی؛ مانند مردم مظلوم و مقتدر در غزه و نیز دیگر مردمان در جهان که باعث نور افشانی و امید آفرینی در آنان می گردد و باید به این مهم توجه کرد که در هیچ دیداری از ملاقات های رهبر فرزانه و فرهیخته پرور انقلاب اسلامی نیست که بر علیه دشمنان حمله ایی نباشد و برای مردم تحت ظلم و ستم استکبار و استثمار حمایتی حاضر نباشد بدین منظور در این دیدارهای مثل زدنی درس دشمن شناسی به گونه ایی زقم می خورد که رئیس جمهور روسیه و دیگر افراد بلند پایه سیاسی و اجتماعی جهان در صدد ترجمه بر خط فرمایشات معظم له در صف بهره گیری از سخنان این حکیم الهی خود را در صف انتظار می گذارنند.
۸- نکته های ناب رهبری پیرامون مقام معلمی با ۱۲ کلید واژه:
((جاذبه معلمی؛ شغل انبیاء؛ نجات بشریت؛ مرکز دایره؛ درود آفرینش؛ آینده سازی؛ هویت نسل؛ هویت مستقل؛ اندیشه ورزی؛ پرورش دهنده اخلاق؛ آینده کشور؛ شوق به دانستن؛ ارج و قرب و قدر))
هرچه شغل معلّمی محترمتر باشد، جاذبهی آن بیشتر خواهد شد. اگر یک شغلی در جامعه از احترام عمومی برخوردار باشد، طبعاً جاذبهی این شغل بیشتر میشود. وقتی جاذبه بیشتر شد، افراد با سطح بالاتری به این شغل روی خواهند کرد؛ جامعهی معلّمین یک ارتقائی از لحاظ سطح علمی و معنوی پیدا میکند؛ اگر این [طور] شد، کشور از لحاظ تعلیم و تربیت ارتقاء پیدا خواهد کرد. ببینید، یک محاسبهی روشن است. ما باید کاری کنیم که شغل معلّمی در دنیا محترم بشود. این به عهدهی رسانهها است، به عهدهی صاحبان منابر و جایگاه گفتار عمومی است که شغل معلّمی را تعریف کنند برای مردم و تمجید کنند. ۱۲/۰۲/۱۴۰۳
امام (رضواناللهعلیه) فرمودند «معلّمی شغل انبیا است»؛ این فقط یک شعار دلخوشکن نیست؛ این یک حقیقت قرآنی است. ۱۹/۰۲/۱۳۹۷
این که گفته میشود معلّم کار انبیا را میکند، برویم در عمق این حرف؛ این حرف یعنی چه؟ یُزَکّیهِم وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتبَ وَ الحِکمَة؛ کار انبیا این است؛ کار انبیا نجات بشریّت است و ایجاد یک جامعهی انسانیِ برتر و والاتر است، «معلّم، شاغلِ شغل انبیا است» ۱۶/۰۲/۱۳۹۴
در جامعهای که بر محور آموزش میچرخد، معلّم مرکز آن دایره و محور آن حرکت است. ۰۹/۰۲/۱۳۷۱
اگر همه آفرینش به معلّم درود میفرستند، برای این است که معلّم، علم را در اختیار متعلّم میگذارد. ۰۹/۰۲/۱۳۷۱
معلّم، یعنی آن کسیکه میتواند خصوصیّات اخلاقی خوب را در بچه پرورش دهد؛ معلومات خوب را؛ فکر کردن را؛ استقلال رأی را به کودک بیاموزد. ۱۵/۰۲/۱۳۷۸
معلمان با قناعت آینده سازی می کنند، رنج تربیت جوان و نوجوان را با نجابت، با صبر و سکون بر عهده میگیرند. ۱۳/۰۲/۱۳۹۵
تشکیل هویت نسل جدید به دست معلم است؛ نقشی پررنگتر از نقش خانواده و پدر و مادر ۱۲/۰۲/۱۳۸۴
ما چگونه نسلی میخواهیم؟ ما اوّلچیزی که لازم است برای دانشآموز خودمان در نظر بگیریم، این است که در او هویّت مستقلّ ملّی و دینی به وجود بیاوریم؛ این اوّلین چیز؛ هویّت مستقل و با عزّت. ۱۳/۰۲/۱۳۹۵
ما باید شاخصهای ممتاز و برجسته را در دانشآموزمان زنده کنیم. در او مفاهیم جریانساز و عملساز را تولید کنیم و به راه بیندازیم و زنده کنیم؛ ایمان؛ اندیشهورزی، یاد بگیرد فکر کند؛ مشارکت اجتماعی. اگرچنانچه توانستید این مفاهیم جریانساز را در ذهن دانشآموزتان رسوخ بدهید، خدمت بزرگی به آیندهی کشورتان کردهاید. ۱۳/۰۲/۱۳۹۵
شما معلمان میتوانید معلم دین و معلم اخلاق و پرورشدهندهی اخلاق در دانشآموز خودتان باشید. از این مسئله غفلت نکنید که تربیت کردن هم جزو کار شماست؛ و چه بهتر که با نفوذ معلمی، با تأثیر روحیِ معلم بر متعلم یک نقطهی روشن و نورانیای در قلب دانشآموز باقی بگذارید ۱۲/۰۲/۱۳۸۷
بچهها را متدین بار بیاورید. متدین بار آوردنِ بچهها همان چیزی است که میتواند آیندهی این کشور را آباد کند. ۱۲/۰۲/۱۳۸۴
همت معلمان باید این باشد که در آموزش و پرورش کسانی را تربیت کنید که اینها به حد لازمی از فرزانگی و دانائی و معلومات دست پیدا کنند که در هر جائی که انسانی مشغول کار هست، از این حد از دانش و فرزانگی برخوردار باشد. ۱۳۸۷/۰۲/۱۲
تعلیم باید طوری باشد که ذهن را بسازد، مغز را فعال کند و در درجهی اول، شوق به دانستن را در دل متعلم ایجاد نماید. ۱۳۸۱/۰۴/۲۶
معلّمین عزیز! باید جوانان را بسازید. باید نوجوانان را با روحیهی کار، استقلال و علمطلبی، پرورش دهید، نه با روحیهی مدرکطلبی ۱۳/۰۲/۱۳۷۴
قدرت و قوّت و اعتبار و آبروی یک کشور، بیش از همهچیز به نیروی انسانی آن کشور است. نیروی انسانی را چهکسی درست میکند؟ نیروی انسانی را چهکسی نقد میکند؟ چهکسی فعلیّت میبخشد؟ معلّم ۱۷/۰۲/۱۳۹۶
معلمان پایهریز تمدّن نوین هستند؛ چون نیروی انسانیِ شایسته اگر نباشد، تمدّنی به وجود نخواهد آمد. ۱۱/۰۲/۱۳۹۸
باید تکریم معلم و حرفهی تعلیم در جامعهی ما همگانی بشود، همه افتخار کنند به معلم بودن، همه افتخار کنند به اینکه به معلم سلام میکنند، احترام میکنند. ۱۷/۰۲/۱۳۹۳
اگر فرهنگ اسلامی بر جامعه یی حاکم باشد، همه ی مردم باید خود را مدیون معلم بدانند. ۱۲/۰۲/۱۳۸۳
منزلت معلمی فقط این نیست که یکی را تکریم و احترام کنند و دستش را ببوسند؛ منزلت معلمی یعنی تأثیرگذاری در روند تاریخی و مرزبندی فرهنگیِ یک ملت. اگر جامعهی معلمان بتواند این کار را انجام دهد، منزلت معلمی حفظ شده. ۱۲/۰۲/۱۳۸۴
خود جامعهی معلّم، ارج و قرب و قدر این جایگاه را، این شغل را بداند و بعد، جامعه قدر معلّم را بداند و احترام و تکریم برای معلّم قائل بشود؛ و سپس مسئولان، این اهمّیّت را درک کنند. ۱۷/۰۲/۱۳۹۶
۳۱۳/۱۷
نظر شما