خبرگزاری حوزه | مسئله فرهنگ عمومی کشور، همیشه یکی از دغدغههای اصلی رهبر انقلاب بوده است. ایشان در نخستین دیدار خود با اعضای دولت سیزدهم در ششم شهریور، ۱۴۰۰ نکات بسیار مهمی را در زمینه مسائل فرهنگی مطرح کرد و در بخشی از سخنان خود در این دیدار فرمود ساختار فرهنگی کشور به «بازسازی انقلابی»؛ یعنی خردمندانه، عاقلانه و برخاسته از اندیشه و حکمت نیاز دارد.
برای اینکه تصویر دقیق و شفافی از مفهوم «بازسازی انقلابی ساختار فرهنگ» عرضه شود، ابتدا باید به توضیح و تبیین مفهوم واژههای «بازسازی»، «انقلابی»، «ساختار» و «فرهنگ» پرداخت و دربارة آن سخن گفت.
۱. به نظر میرسد نخستین مطلبی که لازم است ابتدا در بابِ تعبیر «بازسازی انقلابی در ساختار فرهنگ» دربارة آن روشنگری شود، تبیین دقیق از مفهوم واژه «فرهنگ» است.
آیت الله خامنهای، فرهنگ را از چند منظر تعریف کرده است، از جمله اینکه فرهنگ عبارت است از «برداشتها» و «باورهای» انسانها و همچنین «روحیات» و «خلقیات» برخاسته از آنها در زندگی اجتماعی که خودشان، خاستگاه «رفتارها» و «کردارهای» انسان هستند.
ایشان معتقد است فرهنگ، «روح و معنایِ حقیقیِ جامعه» است و نسبت طولی با ساختارهای اجتماعی دیگر دارد، بر آنها «مسلّط» و «غالب» است و در حکم زیربنا و زیرساخت، همه ساختارهای اجتماعی را براساس جهتگیریها و دلالتهای خویش صورتبندی میکند.
پس امرِ فرهنگی، امر اصیل و تعیینکننده است؛ بدینمعنا که در جهان اجتماعی، اصالت از آن فرهنگ است و به همین دلیل از قدرت علّی و اثرگذاری فراوان و منحصربهفرد برخوردار است.
در واقع، فرهنگ به سبب اینکه «فراگیر» و «کلان» و «عام» است، مسئلهای «حیاتی» و «اساسی» است و مایه اصلی و عمده «هویت» جامعه و «مقوّم» آن میباشد.
۲. ساختار عبارت است از قوانین کلی و جزئی تغییرپذیر و تغییرناپذیر در سطح ابتدائی و پیشرفتة زندگی افراد جامعه.
این قوانین باعث ایجاد روابط و پیوندهایی میان افراد، گروهها و طبقات مختلف جامعه میشود و غالب روابط ایجاد شده به الگوی رفتاری در جامعه تبدیل میشوند که رفتارهای اجتماعی و فرهنگی جامعه برپایهی این روابط است.
با اندکی تأمل، بهروشنی درمییابیم که این رفتارها قاعدهمند، مستمر و فراگیر هستند؛ لذا در مناسبات با سایر افراد جامعه تأثیر گذاشته و همه افراد جامعه را مقیّد و محدود میکند.
۳. انجام اقدامات به منظور زنده کردن و دوام بخشیدن یک ساختار فرسوده و قدیمی را «بازسازی» میگویند.
به سخن دیگر، «بازسازی» فرایندی است که بعد از شناخت مسئله و آسیبشناسیِ آن، طی یک عملیاتی موجب ترمیم و بهبود بخش آسیبدیده میشود.
تقویت و تعمیر از ویژگیهای مهم این فرایند است که با یک برنامه و نگاه دقیق، موجب پویایی و بروز شدن آن میشود. برخلاف «نوسازی» که موجب جابهجایی و یا حذف و تغییرِ بنیادیِ ساختار میشود و در آن خبری از اصلاح یا ترمیم نیست و به طور کلی ساختار جدید جایگزین ساختار قدیمی و محذوف میگردد.
۴. کلمه «انقلاب» در لغت به معنای یک تحول و یک دگرگونی عمیقِ بنیادی همهجانبه از ریشه است؛ یعنی پایهها، زیربناها، شالودهها، پیکرهها، قسمتهای اصلی و بنیانهای اصلی را به پیکرهها و بنیانهای دیگر تبدیل کردن.
در مقولة انقلاب، ذات و ماهیت یک شیء، تغییر بنیادین میکند. در واقع، تغییر اساسی در محتوا با حفظ فرم را «استحاله» و تغییر ذاتی در فرم و محتوا را «انقلاب» مینامند.
در تبیین مفهوم «بازسازی انقلابی» باید گفت، رهبر انقلاب معتقد است بازسازی انقلابی، یعنی «حرکت بر روی ریل انقلاب».
در این تعریف آنچه که محوریت دارد «انقلابی» بودن و برخورداری از عنصرِ «تحرک انقلابی» است. براین اساس، برای فهم صحیح و دقیق موضوع، باید «انقلابی بودن» و «حرکت بر روی ریل انقلاب» را مورد توجه و کنکاش قرار داد.
از منظر رهبر انقلاب «انقلابیگری یعنی عادلانه، خردمندانه، دقیق، دلسوزانه، منصفانه، قاطعانه و بدون رودربایستی عمل کردن.» «۱۳۹۵/۴/۹»
و از سوی دیگر «انقلابیگری به آن است که ما مواضع اسلامی و انقلابی را قاطعانه و بدون رودربایستی و مرعوب شدن و خام شدن در مقابل برخی از چهرههای امیدبخش کاذب، حفظ کنیم». «۱۳۶۸/۵/۳۱»
در این زمینه، «پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی انقلاب»، «هدفگیری آرمانهای انقلاب و همّت بلند برای رسیدن به آنها»، «پایبندی به استقلال همهجانبه کشور»، «حساسیت در برابر دشمن، کار دشمن، نقشه دشمن و عدم تبعیت از او» و «تقوای دینی و سیاسی» از ویژگیهای شخص انقلابی است. با این توضیح، روشن میشود که «حرکت بر ریل انقلاب» و «انقلابی عمل کردن»، نیازمند روحیه انقلابی و عزم و اراده مستحکم است.
حال با توجه به مطالب گفته شده، میتوان مفهوم کلی از تعبیر «بازسازی انقلابی در ساختار فرهنگ» ارائه کرد و آن عبارت است از یک بازسازی «پویا/ جامع/ عقلانی/ عمیق» در پایهها، زیربناها و بنیانهای اصلی ساختار فرهنگ، که فراتر از تحول اداری و سازمانی است.
به بیان دیگر، وقتی سخن از «بازسازی ساختار» به میان میآید، مقصود این نیست که قرار است تنها به تغییر بعضی از نهادها و سازمانهای فرهنگی و جابهجایی چند نفر از کارگزاران عرصه فرهنگ پرداخته شود، بلکه باید اساسیترین و بنیادیترین اجزاء آن در عرصه ذهنیتها و رفتارهای عمومی نیز متحول گردد.
زهرا پاشازاده