یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
وحیدی

حوزه/ وزیر کشور گفت: در این ۵ روز در مجموع ۸۰ نفر برای انتخابات ریاست‌جمهوری ثبت‌نام کردند.

به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، وزیر کشور از ستاد انتخابات وزارت کشور با پایان فرآیند ثبت‌نام کاندیداها بازدید کرد.

احمد وحیدی در جمع خبرنگاران گفت:در این ۵ روز در مجموع ۸۰ نفر برای انتخابات ریاست‌جمهوری ثبت‌نام کردند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نکته/1 IR ۱۲:۱۵ - ۱۴۰۳/۰۳/۱۵
    88 0
    هشتاد چهره سیاسی برای انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم ثبت نام کردند. بخش اعظمی از این ثبت نام کنندگان می‌دانند که از همین امروز شورای نگهبان پرونده آنها را بسته است. برخی دیگر هم منتظر تغییر رویه در بررسی صلاحیت‌ها در شورای نگهبان هستند تا بتوانند بر عکس دوره گذشته، وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری شوند. از آن سو عده‌ای هم مطمئن هستند از سد شورای نگهبان عبور می کنند و نامزد قطعی انتخابات ریاست جمهوری می‌شوند. در این میان اما تعدادی از نامزدهای قطعی انتخابات ریاست جمهوری، به دنبال کرسی ریاست جمهوری نیستند و بیشتر به صحنه می‌آیند تا از نامزد اصلی جریان متبوع‌شان حمایت کنند. این رفتار را می‌شود یک سوءاستفاده بزرگ از انتخابات و اعتماد مردم نامید. یک خلأ قانونی در مورد نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری وجود دارد که این افراد با استفاده از آن به میدان می‌آیند تا مناظره‌ها را تبدیل به رینگ بوکس کنند و اجازه ندهند نفر اصلی، مُشت بخورد و سپر او می‌شوند. اتفاقی که در انتخابات سال 1400 شاهد آن بودیم. این افراد از امکانات عمومی استفاده می‌کنند و پُست خود را تقریبا برای یک ماه ترک می‌کنند و کار مردم را روی زمین می‌گذارند تا به امور انتخابات برسند و بعد به راحتی به مردم پشت می‌کنند و از رقابت کنار می‌کشند. می‌شود این کار را به سخره گرفتن مردم نامید. این افراد برنامه‌های خود را ارائه می‌دهند، وقت مردم را می‌گیرند، شاید در بین جامعه طرفدارانی هم برای خود پیدا کنند اما در لحظه آخر کنار می‌کشند. بعد از آخرین مناظره، به نفع دیگری کنار می‌کشند ولی خودشان از روز اول می‌دانستند که بازیکن اصلی این میدان نیستند. ... ادامه دارد
    • اشتراکات IR ۱۵:۳۴ - ۱۴۰۳/۰۳/۱۶
      0 92
      چه عیبی دارد چند نفر با توجه به جهت مشترک فکری در انتخابات شرکت کنند، و بعد از مشاهده آمار گرایشی، فرد دارای اقبال بیشتر آماری در میدان بماند و بقیه کنار بکشند؟ انتقاد از ضعف مفرط افراد مشت و بوکس هست؟!!!
  • نکته/2 IR ۱۲:۱۷ - ۱۴۰۳/۰۳/۱۵
    86 0
    ... کسی که از اول می‌داند برای ریاست جمهوری نمی‌آید و تنها برای پوشش نامزد اصلی می‌آید، برای مردم می‌گوید من با شما صادق نیستم و برای نمایش آمده‌ام. او مدام از دولت خود و برنامه‌هایش حرف می‌زند ولی در عمل می‌داند که قرار نیست برگه رایی با نام او به صندوق بیفتد. آنها به میدان می‌آیند تا بتوانند در دولت بعدی برای خود برج و بارویی بسازند و پُست‌هایی برسند که آرزوی آن را داشتند. می‌توان گفت آنها بیشتر بازیگران تئاتر هستند تا سیاستمدار. مردم را سرکار می‌گذارند، به آنها دروغ می‌گویند و بعد ادعا دارند که ما برای مردم کار می‌کنیم. آنها به دوربین‌ها زل می‌زنند و راست نمی‌گویند. به نظر می‌رسد وقت آن رسیده است که این لکه ننگ که به دامن انتخابات ایران نشسته است پاک شود. تقریبا در هیچ کجای دنیا شما شاهد حضور نامزد پوششی در انتخابات نیستید. نامزدها باید دیگر تا قبل از مناظره‌های انتخاباتی تکلیف خود را با مردم مشخص کنند. اگر می‌خواهند در میدان بمانند، باید تا لحظه آخر باشند واگر قرار نیست بمانند و به این نتیجه رسیدند که دیگر نامزد انتخابات برای رسیدن به ریاست جمهوری بهتر از آنها، قبل از مناظره‌ها، کناره گیری خود را به نفع دیگری اعلام کنند. امیدواریم در این انتخابات نامزد پوششی نداشته باشیم و همه تا روز آخر در صحنه حضور داشته باشند و اگر دوباره شاهد پدیده زشت نامزد پوششی بودیم، آن وقت زمان آن است که به طور مثال شورای شهر و یا مجلس به صحنه بیایند و در رای خود به افراد تجدیدنظر کنند. کسانی که به راحتی به مردم دروغ می‌گویند و خود را نامزد اصلی انتخابات معرفی می‌کنند، در حالی که می‌دانند پوششی هستند نمی‌توانند مسئولیت مهم کشوری و شهری را داشته باشند. صداقت یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های یک مسئول کشوری است.
    • ضرورت اصلاح قوانین IR ۱۵:۳۹ - ۱۴۰۳/۰۳/۱۸
      187 0
      این نحوه ثبت‌نام، درواقع تخریب انتخابات است. همه جای دنیا یک‌سری محدودیت‌ها دارند و می‌گویند احزاب بیایند و کاندیدا معرفی کنند، داخل خودشان دعوای‌شان را بکنند و دست آخر یک نفر کاندیدا معرفی نمایند؛ یا نه می‌گویند مثلاً ۵۰۰ استاد دانشگاه باید یک نفری را برای این پست تائید کنند تا ایشان بتواند در لیست انتخاباتی بیاید، یا حتی از آدم‌های عمومی مثلاً ۱۰ هزار نفر امضا کنند که این فرد برای کاندیدا شدن خوب است. این‌جا با این شرایط بهتر است بیایند یک جریمه‌ای بگذارند و بگویند هر کس که کاندیدا شد اگر کمتر از ۲ درصد رای آورد باید هزینه آن بخش انتخابات را پرداخت کند، این‌که سنگ مفت گنجشک مفت باشد درست نیست. تاکنون چندین بار مجلس و شورای نگهبان قانون انتخابات را عوض کرده‌اند و آخرش این شده است. ببینید چه سردرگمی پیش آمده و اصلاً کسی نمی‌تواند تفسیر کند که در این انتخابات به چه کسی و بر اساس کدام معیار رأی دهد، آیا اصول‌گراها آمده‌اند؟ تندروها آمده‌اند؟ کندروها آمده‌اند؟ اصلاح‌طلبان آمده‌اند؟ تازه هرکدام می‌خواهند در این شرایط چکار کنند؟ برنامه‌شان چیست؟ مردم که نمی‌آیند به ریش و قیافه کاندیدا رأی دهند، مردم می‌گویند برنامه‌تان چیست و چکار می‌خواهید بکنید؟ مناظرات هم در سبک و سیاقی نیست که مردم چیزی دست‌شان بیاید که کاندیداها چه برنامه‌ای را قرار است اجرا کنند. یکی علیه دیگری می‌گوید و دیگری پرونده شخص دیگر را رو می‌کند! این‌ها به درد مردم نمی‌خورد و مردم می‌دانند همه این‌ها بالاخره یک مسائلی باهم دارند و ممکن است علیه یکدیگر صحبت کنند. منتهی بعضی از مردم خوششان می‌آید ببینند برخی مسئولینی که از آنها دلخوری دارند به جان هم افتاده‌اند! اما از این‌ مناظره‌ها چیزی درنمی‌آید.
  • عبدی IR ۰۹:۳۴ - ۱۴۰۳/۰۳/۱۶
    92 0
    نام‌نویسی ۸۰ نفر به نسبت مشهور برای ریاست‌جمهوری پذیرفته شد که کم‌سابقه است و به‌طور طبیعی اغلب آنها در روزهای آینده به دلایلی از جمله اطلاع یافتن غیررسمی از ردصلاحیت خود یا به نفع دیگر نامزدهای رای‌آور، انصراف خواهند داد تا از این طریق برای خود امتیازی کسب کنند. آنها هم که می‌مانند یا رد می‌شوند، هر کدام بهره‌ای خواهند برد یا ائتلاف باندی می‌کنند، همچنانکه در سال ۱۴۰۰ همه آنها به سرعت پست و مقامی گرفتند یا برای آینده نامعلوم خود رزومه درست می‌کنند و یکی از آنان هم که نامزد غیرخودی بود بالطبع تداوم حضور در عرصه عمومی را انتخاب کرد. ولی این‌بار هنوز معلوم نیست که سیاست رسمی به برگزاری چه نوع انتخاباتی تعلق خواهد گرفت؟ پس منتظر موعد مقرر اعلام نتایج صلاحیت‌ها هستیم. وجود این تعداد نامزد محل تأمل است؛ فرض محال می‌پذیریم که همه آنان صادقانه پا به میدان گذاشته‌اند و با انگیزه خدمت به مردم قصد شرکت جدی در انتخابات را دارند. در این صورت باید پذیرفت که آنان باید پشتوانه بزرگ علمی و مدیریتی داشته باشند، زیرا افراد به صفت شخصی و با اتکا به دانش فردی نمی‌توانند برای حل مسائل کشور برنامه‌ای ارایه دهند و مهم‌تر اینکه باید نیروهای شایسته و همفکری برای اجرای این برنامه همراهش باشند. طبیعی است که این کار به صورت فردی ممکن نیست. به عبارت دیگر هر کدام از نامزدها باید در حد نمایندگی از یک حزب و تشکیلات سراسری باشند تا هم برنامه‌ای مدون ارایه دهند و هم نیروهای خود را برای اقناع مردم به مشارکت و رای دادن و سپس در صورت پیروزی اداره دولت بسیج کنند. روشن است که ظرفیت حزبی هر کشور بسیار محدود است. پس قریب به اتفاق این نامزدها فاقد این ویژگی هستند. اگر کسی بدون آگاهی به چنین الزاماتی، نامزد شود، به معنای این است که تصورش از جایگاه مزبور بسیار بسیط و پیش‌پا افتاده است. بدون تردید تصور بسیاری از آنان آن اندازه ساده‌لوحانه است که خود را شایسته نامزدی این صندلی می‌دانند. البته قبلا هم شاهد پیروزی چنین نامزدهایی بوده‌اند و این هم آنان را تشویق می‌کند که نامزد شوند. مهم‌تر از همه این است که تصور می‌کنند مردم هم به آنان رای می‌دهند. ...
  • تحلیل/1 IR ۱۲:۲۷ - ۱۴۰۳/۰۳/۱۶
    88 0
    دربارۀ چرایی هجوم برای ثبت‌نام در انتخابات ریاست جمهوری که با وجود محدودیت‌های سوابق و مدارک به نسبت قبل باز 80 نفر و شماری کاملا ناشناس یا نامرتبط ثبت‌نام کردند دلایل مختلفی مطرح شده است. برخی موارد که طبعا در حد حدس است با این توضیح می‌آید که هر یک متوجه برخی است و منطقا شامل همه نمی‌شود: 1. فقدان احزاب؛ نخستین موضوعی که به ذهن متبادر می‌شود فقدان احزاب واقعی است. در نظام حزبی رقابت‌ها درون احزاب صورت پذیرفته است. وضغیت فعلی نتیجۀ حذف و محدودیت و فقدان احزاب واقعی است. چون این هجوم، نتیجه تصمیم شخصی است نه جمعی و هر که می تواند بگوید احساس تکلیف کرده‌ام. 2. ابتذال امر سیاست؛ کارشناسان و اهل فن پیش‌تر هشدار داده بودند پاره‌ای مناسبات سیاسی در ایران دچار انحطاط و از استانداردهای جهانی و تاریخی خودمان هم نازل‌تر شده و از آن ذیل ترم ابتذال امر سیاست یاد کرده بودند. این اتفاق هم جلوهٔ دیگری از همان ابتذال است. ۳. مدال رد صلاحیت؛ وقتی شورای نگهبان رییس‌جمهور، رییس مجلس یا معاون اول، وزیر و نماینده سابق را رد صلاحیت می‌کند، ثبت‌نام‌شدگان گم‌نام یا کم‌نام نه‌تنها از رد صلاحیت احساس شکست نخواهند داشت بلکه آن را به مثابه مدال بر سینه می‌دانند! در همین انتخابات چند چهره مشهور ثبت‌نام کرده‌اند که صحبت از رد صلاحیت آنهاست. با این وصف دیگر افراد می‌توانند نام خود را کنار اینان و در یک ردیف قرار دهند! از این ارتقا بهتر چه؟! انگار مدالی بر سینه‌شان نصب شده است. یا در کنار لاریجانی و قالیباف و جهانگیری یا پزشکیان و همتی و جلیلی در مناظره‌ها می‌نشینند یا مثل فرد مشهوری رد می‌شوند. در هر صورت باز، آن هم‌ردیفی حاصل آمده! ۴. برای صندلی فرعی؛ در هر انتخابات یکی دو نامزد اصلی باقی می‌مانند با چند کاندیدای فرعی. اگر قرار بر رقابت واقعی باشد مثل ۷۶ یا ۹۲ یا ۹۶ بیش از از یک نفر اصلی است و اگر قرار بر انتخابات بدون ریسک و از قبل چینشی باشد تنها یک اصلی مثل ۱۴۰۰. با یک نفر اما نمی‌شود انتخابات برگزار کرد و به نامزدهای فرعی نیاز است. بخشی از افراد نه برای اصلی که برای آن فرعی رقابت می‌کنند. اگر تأیید شوند، بخت خود را می‌آزمایند و سطح خود را بالا می‌برند و نهایتاً امتیاز می‌گیرند و انصراف می‌دهند؛ و اگر نه، در کنار مشهورهای ردصلاحیت شده قرار می‌گیرند. پس دو سر برد است و باخت ندارد! ...
  • تحلیل/2 IR ۱۲:۳۳ - ۱۴۰۳/۰۳/۱۶
    100 0
    ۵. به دنبال سهم؛ در انتخابات ۱۴۰۰ دو کاندیدای فرعی اما پر سر و صدا که یکی به این و آن می‌پرید و دیگری می‌گفت بورس را سه روزه سر و سامان می‌دهد، نهایتاً و چنان‌که قابل پیش‌بینی هم بود، کنار کشیدند. چه اتفاقی افتاد؟ اولی شهردار تهران شد و دومی رییس بنیاد شهید. همین، به کسانی در انتخابات فعلی انگیزه ثبت‌نام داده است. با مزه این‌که آن دو، دوباره ثبت‌نام کرده‌اند! ۶. توجیه رد منتقدان سیاسی؛ این احتمال که برخی به قصد یاری شورای نگهبان در توجیه رد صلاحیت مبادرت به ثبت‌نام کرده باشند هم منتفی نیست. چون معلوم است که همه مراجعین را نمی‌شد ثبت‌نام کرد و همه به سالن هدایت نشدند و با این تعداد می‌توانند بگویند از ۸۰ ثبت‌نامی همه را نمی‌شود تایید کرد و همین زمینه قبول نظارت استصوابی و مشخصا رد صلاحیت را در افکار عمومی فراهم می‌سازد. افرادی که با این نیت وارد صحنه شدند البته چندان روی رد خود مانور نخواهند داد و محو می‌شوند. چون مأموریت‌شان تمام شده. ۷. تعیین تکلیف پرونده؛ برخی به دنبال تعیین تکلیف پرونده‌های سنگین یا ادعایی یا پنداری علیه خود هستند. وقتی به آنها اعلام شود به فلان دلیل رد شدید یعنی فقط مصداق رجل سیاسی و مذهبی نبودید و اتهام مالی یا اخلاقی بار نشود، شخص به هدف خود رسیده است و تطهیر می‌شود. ۸. چه کم دارم؛‌ بعد از ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد با آن سابقهٔ اندک در سطح بالای سیاست و رفتارهای بعدی، خیلی‌ها به خود می‌گویند ما از او چه کم داریم؟ اگر او توانست ما هم می‌توانیم. جایی دیده بودید آجودان یک رییس‌جمهور هم کاندیدای ریاست جمهوری شود؟ این اتفاق اما در این روزها رخ داد. چرا؟ چون احتمالا آجودان سابق که یک نظامی ارشد بازنشسته است، از نزدیک می‌دیده او چگونه عمل می‌کند و احساس کرده از او کم ندارد. ۹. تنزل کیفیت؛ وقتی صحنه از چهره‌های اصیل خالی شود، میدان برای دیگران باز و فراخ می‌شود. هر عرصه‌ای به بازیگر نیاز دارد و صحنه به هرحال خالی نمی‌ماند. درجه‌اول‌ها نیایند، جا برای درجه دوم‌ها باز می‌شود. همان‌طور که روزی آیت‌الله سیدمحمود طالقانی امام جمعه تهران بود و نصف تهران پشت سر او نماز می‌خواند، ولی حالا ... حتی بعد از افشای آن ماجرا هم آمد و نهایتا ۱۰ هزار نفر به او اقتدا کردند، در عرصهٔ کاندیداتوری هم شاهد این افت بودیم. به قول پادشاه قاجار: همه چیزمان به همه چیزمان می‌آید!
  • تحلیل/3 IR ۱۲:۴۰ - ۱۴۰۳/۰۳/۱۶
    86 0
    ۱۰. تشویق قبلی؛ در انتخابات مجلس خود وزارت کشور تشویق به ثبت‌نام گسترده می‌کرد و با افتخار عدد می‌دادند که ببینید برای ۲۹۰ کرسی چند ده هزار نفر نامزد شدند. پس معلوم است که چقدر رقابتی است. با آن منطق، برخی پنداشتند برای یک منصب ریاست‌جمهوری هم چند ده برابر باید هجوم بیاورند. با این تفاوت که در انتخابات مجلس هدف افرایش مشارکت بود با این توجیه که هر نامزد شماری از بستگان، دوستان و هم‌طایفه‌ای‌ها را فعال می‌کند و پای صندوق می‌آورد ولی این قاعده در انتخابات ریاست‌جمهوری صدق نمی‌کند. منتها خیلی‌ها این تفاوت را نمی‌دانستند و آمدند در حالی که برخی شان نماینده مجلس هم بودند و شهروند عادی نبودند. اما سطح مجلس هم پایین آمده! ۱۱. دولت نامزد ندارد؛ از جمع ۲۰ یا ۲۵ عضو دولت و در حالی که اعلام کردند دولت نامزد ندارد ۵ نفر (شامل سه وزیر و دو معاون رییس جمهور فقید) ثبت‌نام کردند! اگر شهردار تهران را که در جلسات دولت شرکت می‌کرد و یک چهره موثر در چینش اعضای ارشد دولت را اضافه کنیم می‌شوند ۷ نفر! یعنی خودشان هم خودشان را قبول ندارند یا می‌گویند من چه کم از اویی دارم که می‌شناسم! وقتی در سطح دولت وضع این‌گونه است، دیگران چرا به گونه دیگری عمل کنند؟ ۱۲. اقتدا به رییس مجلس؛ هجوم این تعداد از نمایندگان سابق را می‌توان به این دلیل هم دانست که در مجلس نتوانستند ایفای نقش کنند. وقتی خود رییس مجلس و نایب او که همین هفته قبل سوگند یاد کردند، کاندیدا شدند، از نماینده سابق یا فعلی چگونه می‌توان توقع داشت نیایند؟‌ به رییس اقتدا کرده‌اند دیگر! بامزه‌تر این‌که نایب رییس با برادرش هر دو کاندیدا شده‌اند! و ... ... .
  • 80 نفر؟! IR ۰۸:۰۸ - ۱۴۰۳/۰۳/۱۷
    98 0
    از نخبگان بگذریم؛ حتی مردم عادی کوچه و بازار آیا در این نمایش‌های صف‌کشیدن برای کاندیداتوری ریاست‌جمهوری جوری‌شان نمی‌شود!؟ نمی‌دانم آیا زیرساخت‌های قانونی نامزدی برای ریاست‌جمهوری فشل و واداده است، یا افراد داوطلب، این مقدار ساده‌اندیش و هول‌زده‌اند؛ یا هردو!؟ آیا عیار ریاست جمهوری در کشور این‌قدر نازل شده است، که شاهد ثبت‌نام و حضور بیش از هشتاد نفر در زمره‌ی داوطلبان باشیم؛ که بسیاری‌شان از تدبیر منزل خود عاجزند و اما امروز ارسطووار پروای تدبیر مُدُن را در سر می‌پرورانند؟ بر بسیاری از اینان که بر بال توهمات خویش سوارند شماتتی نیست؛ چرا که اگر بر ایشان حرجی بود، جلوی چشم هشتاد و هشت میلیون، بر شعور و خرد هموطنان خود تمسخر نمی‌آوردند؛ اما جامعه‌ی مدنی را چه شده است که بر چنین نمایش‌ها و رفتارهای دون شأن کشور نه اخمی می‌آورَد و نه پلکی می‌زند؟ یا صدا و دستشان به قانون ناکارآمد ثبت‌نام داوطلبان نمی‌رسد، یا توان خود را در برابر هجمه‌های قبیلگی و پخت‌وپزهای پستوی مطبخ‌های سیاست ناهمتراز می‌بینند و زین روی عطای یک‌ کنش خردورزانه را به لقای نمایش‌های «اشک‌ها و لبخندها»ی ثبت‌نام‌ها می‌بخشند. سریال تکراری و آزارنده‌ی صف‌شدن صغیر و کبیر در مهلت ثبت‌نام ریاست جمهوری، می‌رود تا فرزندان ما را به قانون‌های نوشتاری انتخابات در کتاب‌های درسی‌شان مردد سازد و آنان را بدان سوی براند که خطوط نامرئی بین نوشته‌ها را بخوانند و با خود بگویند: آیا سنجش صلاحیت، پیش از آن‌‌که مراجع رسمی قانونی بدان بپردازند، از عهده‌ی خود داوطلبان برنمی‌آید؟ تا ببینند، چه میزان در زندگی شخصی و خانگی و نیز توان فردی و استعداد خداداده بهره‌مند هستند، که اکنون پروای کشورداری در سر آورده‌اند!؟ راستی را، که خودشیفتگی و توهّم‌زدگی تا کجا می‌تواند رهزن ذهن عده‌ای شود؟ گیرم در به‌کارگیری واژگان، از واژه‌ی مظلوم «احساس تکلیف» مایه بگذارند! / محمدعلی فیاض‌بخش