حجت الاسلام والمسلمین حجت الله سروری در گفت گو با خبرگزاری حوزه با تسلیت شهادت حضرت جواد(ع)گفت: یکی از مهم ترین، اساسی ترین و اصولی ترین موضوعاتی که به طور کلی در اندیشه ناب محمدی و ارکان مکتب حقه تشیع مطرح بوده، مساله امامت و مسائل و ویژگی های آن، از زمان بعد شهادت رسول خداست.
وی افزود: زیرا مسئله امامت و اطاعت از امام معصوم(ع) برای شیعیان از مهمترین رکن ایمان دانسته می شود و در مسائل فکری، اخلاقی، اعتقادی و موضوعات مختلف دینی و فقهی از اهمیت و جایگاه بسیاری برخوردار است.
استاد حوزه بیان کرد: از موسی بن جعفر علیه السلام نقل کرده که آن حضرت فرمود: «إِنَّ الاْءَرْضَ لا تَخْلُوا مِنْ حُجَّةٍ...» در جایگاه امامت کسی باید قرار بگیرد که مظهر صفات و جلال و جمال خدا باشد. شکوه وعده الهی امامت، بعد از شهادت امام رضا(علیه السلام) در وجود فرزند گرامی اش پدیدار گشت، همانگونه که پیامبر(صلی الله علیه واله) از تولد و امامت ایشان خبر داده بود.
نویسنده تاریخ اسلام بیان کرد: در واقع، امامت امام جواد(علیه السلام) این معنی را یادآوری می کند که زمین نباید لحظه ای از وجود حجت الهی خالی بماند. اگر چه این حجت الهی کودک باشد. بنابراین امام جواد(علیه السلام) در دوره امامت خودش در مدت کوتاهی توانست چهره علمی خود را در میان شیعیان و نیز حاکمان و دانشمندان آن عصر آشکار سازد و شیعه را به عنوان یک آیین قدرتمند فکری در جهان اسلام معرفی نماید.
وی گفت: جایگاه امامت به عنوان یک سراج منیر در نزد شیعیان این چنین معرفی شده؛ امام حصن حصین الهی است. امام واجب الاطاعه است. امام مفترضهُ الطاعه است. امام رکن رکین عالم هستی است. امام خلیفة اللَّه است . امام باب الله است. امام وَجْهُ اللَّهِ ست.امام علم الله است. امام صدیق اکبر است.امام فاروق اعظم است. امام صراط مستقیم است. امام طریقُ الی الله است. امام سبب اتصال بین زمین وآسمان است. أَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَالسَّماءِ، امام راهنما، هادی و مرشد است. امام عَیْنُ اَللَّهِ اَلنَّاظِرَةُ وَ أُذُنُهُ اَلسَّامِعَةُ، امام ولِسانُهُ النّاطِقُ ست وَ یَدُهُ الْباسِطَه است؛ همچنین امام مظهر تجلی و قدرت و جلال و جمال و صفات خداست.
وی تصریح کرد: امام جواد(علیه السلام)نیز در این جایگاه با عظمت در هشت سالگی به امامت رسیدند و مسئولیت هدایتگری و رهبری جامعه را برعهده گرفتند. امام جواد(ع) در دوران امامت خود با دو تن از خلفای عباسی، مأمون و معتصم معاصر بوده است. اما یکی از سوالاتی که در عصر امام جواد(علیه السلام) مطرح شد این بود که آیا ممکن است کسی پیش از بلوغ به مقام امامت برسد؟
وی گفت: قرآن کریم رسالت در کودکی را ممکن شمرده و نمونه هایی از آن را ذکر می کند و آن را از پدیده های اعجازآمیز می شمارد.
وی اظهارکرد: خداوند در مورد حضرت یحیی(علیه السلام) و رسالت او می فرماید: ما فرمان نبوت را در کودکی به او دادیم. همچنین عیسی بن مریم هم در همان روزگار کودکی به نبوت و رسالت رسید: «آتانی الکتاب و جعلنی نبیا» سن اگر چه در اغلب امور در نزد مردم به عنوان مقیاس و سنجش در نظر گرفته می شود، اما در نزد خداوند اینگونه نیست. چه بسیار مردمانی بودند که چون می دیدند خداوند کودکی را به پیامبری به سوی آنان برانگیخته، در شگفت می شدند، اما خداوند به آنان نشان داد که این کار الهی بوده و برای آن است که مردم معنی نبوت و رسالت را دریابند و بدانند که نبوت و رسالت یک امر عادی و معمولی نیست که تنها در یک فرد و در اثر شرایط محیطی و تربیتی به ظهور برسد، بلکه امری صرفا الهی است که ممکن است برخلاف سنن جاری طبیعت باشد.
وی افزود: امام جواد(علیه السلام) نیز طبق متون احادیث معتبر مشمول چنین عنایت و استعدادی بوده است و به عقیده شیعه امام به حق و پیشوای جامعه بشری بوده است.
حجت الاسلام والمسلمین سروری یادآورشد: در امر امامت آنچه مهم است تصریح امام سابق بر امامت امام بعد از خود می باشد. امام رضا(علیه السلام) نیز در موارد متعدد و مناسبت های گوناگون، امامت فرزند بزرگوارش را گوشزد کرده و اصحاب بزرگ خود را به این موضوع آگاه کرده است.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: در واقع، استقرار اکثریت اصحاب امام رضا(علیه السلام) بر امامت حضرت جواد(علیه السلام) به استناد فرمایشات امام رضا(علیه السلام) بوده است که به دو مورد اشاره می شود؛ نخست آنکه یکی از یاران امام رضا می گوید: در خراسان در محضر امام رضا(علیه السلام) بودیم، یکی از حاضران به امام عرض کرد اگر پیشامدی برای شما رخ داد، به چه کسی مراجعه کنیم؟ امام فرمود: به فرزندم ابوجعفر! در این هنگام آن شخص سن حضرت جواد(علیه السلام) را کم شمرد، امام رضا(علیه السلام) فرمود:«خداوند عیسی بن مریم را در سنی کمتر از سن ابوجعفر، رسول و پیامبر و صاحب شریعت جدید قرار داد.»
وی اظهار کرد: مورد دوم آنکه در جای دیگر امام رضا(علیه السلام) برای آشنا ساختن اصحاب به امامت امام جواد(علیه السلام) بعد از آن که سخنی ـ راجع به امامت امام جواد(علیه السلام) ـ به یاد آورد، فرمود: «شما را چه نگرانی در باره امامت ابوجعفر، امام جواد(علیه السلام) است او را به جای خود نشاندم و جانشین خود گردانیدم.» و سپس فرمود: «ما خانواده ای هستیم که کودکانمان از بزرگانمان ارث می برند.»
وی گفت: پاسخ گویی به سی هزار سوال در سنی کمتر از ده سال که از سوی محدثان و عالمان بزرگی ، چون شیخ کلینی ،بن شهر آشوب مازندرانی ،علامه مجلسی و شیخ مفید نقل شده است را می توان مهمترین بخش از زندگی علمی امام جواد (علیه السلام) به شمار آورد.
وی اظهار کرد: گروهی از شیعیان نزد حضرت آمده و پرسش های زیادی مطرح کردند، و امام جواد(علیه السلام) در حالی که بیش از ده سال نداشت، به تمام این پرسش ها پاسخ داد.
استاد حوزه یاد آورشد: سرآمدی امام جواد(علیه السلام) در مناظرات علمی بخشی از ادله امامت و مقام علمی امام جواد(علیه السلام) را مناظرات علمی ایشان تشکیل می دهد، از آنجا که شیعیان معتقد به علم الهی برای امامان خود هستند سلاطین عباسی همواره می کوشیدند با تشکیل مجالس مناظره، آن حضرت را رو در روی برخی از دانشمندان بزرگ قرار دهند تا شاید در پاسخ برخی از پرسش ها درمانده شوند و شیعیان را در اعتقاد خود به وجود علم الهی در نزد ائمه(علیه السلام) دچار مشکل سازند و از پیروی آنان بازدارند.
وی گفت: از جمله مناظرات امام جواد(علیه السلام) می توان به مناظره با یحیی بن اکثم دانشمند و فقیه پرآوازه آن زمان و نیز مناظره ایشان با برخی از فقیهان در مجلس معتصم، اشاره کرد.
وی عنوان کرد: یحیی بن اکثم در مناظره با امام جواد(علیه السلام) یک مسئله فقهی در مورد شخص محرمی که حیوانی را کشته، مطرح نمود، امام(علیه السلام) در جواب فروعی یازده گانه برای مسئله مطرح نمود، یحیی، متحیر و شرمسار شد تا جایی که همه حاضران از سرخی چهره اش، شکست او را به وضوح دیدند، سپس مأمون از امام خواست تا خود پاسخ فروعی را که جواب یحیی بن اکثم مطرح کرده بود، بدهد امام به یک یک آنها پاسخ داد آنگاه از یحیی بن اکثم مسئله ای فقهی، پرسش کرد او از پاسخ به این سؤال درمانده و امام به درخواست او جواب مسئله را روشن نمود. مأمون درمقابل دانش امام(علیه السلام) اظهار شگفتی کرد و گفت: کمی سن، مانع از کمال عقل برای این خاندان نمی شود.
وی گفت: امامت امام جواد با توجه به کودکی و کمی سن معجزه ای بزرگ در اسلام و در تاریخ تشیع شمرده می شود و این مسئله حکمتی الهی برای فهم حقیقت نبوت و امامت است، گرچه درک این جریان برای برخی دشوار بود، اما در حقیقت، مقام امامت تحقق وعده تخلف ناپذیر خداوند بر بندگان صالح و شایسته خود است.
این نویسنده حوزوی یادآور شد: امام جواد( علیه السّلام) در برابر فرقههایی که در دوران آن حضرت وجود داشتند، شیعیان خود را از این نظر که این فرقهها چه مواضعی در مقابل آنان به خود گرفتهاند راهنمایی میفرمودند.
وی گفت: دو عامل مؤثر در عدم نقل اخبار در منابع تاریخی وجود داردکه باعث شده آگاهیهای تاریخی درباره زندگی امام جواد(علیه السلام ) و بعضی دیگر از ائمه اطهار علیهم السلام چندان گسترده نباشد؛ اول محدودیتهای سیاسی و جلوگیری شدت از حضور امام در بین شیعیان،که همواره مانع از انتشار اخبار مربوط به امامان معصوم(علیهم السلام) میشد، دوم تقیه و شیوههای پنهانی مبارزه که برای حفظ امام(علیه السلام) و شیعیان از فشار حاکمیت بود. با این حال، این محدودیت مانع از نفوذ معنوی حضرت جوادالائمه(علیه السلام) در جهان اسلام نشده است. شاهد ما بر این مدعا، ذکر مناقب و اشاراتی به جایگاه والای آن امام همام، در آثار علمای مشهور اهلسنت است.
وی گفت: به نظر میرسد، محدودیتهایی که خلفای بنیعباس برای امام(علیه السلام) و یارانشان به وجود آورده بودند، بر اظهار محبت مسلمانان نسبت به اهلبیت(علیهم السلام)، تأثیری نداشت. به همین دلیل، عموم مسلمانان، صرف نظر از مذهبی که پیرو آن بودند، امامان شیعه(علیه السلام) را دوست میداشتند. بازتاب این محبت وافر در آثار علمای اهلسنت، خواندنی است.
استاد حوزه علمیه یادآور شد: شخصیت والای علمی اخلاقی امام جواد (علیه السلام)در نگاه خلفاء، دانشمندان ،نویسندگان و تاریخ نگاران غیر شیعه؛ سندی گویا بر جایگاه رفیع این امام همام در بین مسلمانان می باشد.