پنجشنبه ۸ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۷:۴۵
درس اخلاق | میزان خوف و رجا در عبادت

حوزه/ مؤمن میان دو ترس به سر می برد: گناهی که در گذشته کرده است و نمی‌داند خدا با آن چه کرده است [و آن را بخشیده یا نه!] و عمری که باقی مانده است و نمی داند در آن مدت چه گناهان مهلکی مرتکب خواهد شد؛ بنابراین، مؤمن پیوسته ترسان است و جز ترس اصلاحش نکند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «مقیاس و میزان خوف و رجا در عبادات» پرداختند که متن آن بدین شرح است:

امام محمد باقر علیه‌السلام می‌فرمایند که نبی اکرم (ص) در منبر فرمودند: «الّـذی لا إلهَ إلاّ هُو، ما اُعْطِیَ مؤمنٌ قَطُّ خَیرَ الدُّنیا و الآخِرَةِ إلاّ بِحُسنِ ظَنِّهِ باللّه، و رَجائهِ لَهُ، و حُسنِ خُلقِـهِ، و الکَـفِّ عـن اغْتِیـابِ المؤمنینَ»؛ سوگند به خدای یگانه که هرگز خیر دنیا و آخرت به مؤمنی داده نشد، مگر به سبب خوش گمانی و امیدواری او به خدا، و خوش خویی او، و خویشتن‌داری او از غیبت مؤمنان.

انسان بایستی در تمام اموراتش به خدا امید داشته باشد و تصمیم بر ترک گناه کند؛ برای چنین کسی خدا خیر دنیا و آخرت را می‌دهد. مؤمن نباید از خوف حق و امیدواری به حق خالی باشد، هم از خدا بترسد و هم امیدوار به خدا باشد.

بزرگان گفتند که انسان از چیزی که می‌ترسد فرار می‌کند و به سمت چیزی که امیدوار است می‌دود؛ اما خداوند متعال می‌فرماید که نه! از خدا می‌ترسی طرفش برو. خدا که ترس ندارد، گناهان ما سبب ترسمان شده، وگرنه خدا مهربان است و ما را بسیار دوست دارد.

مکرر عرض کرده ‏ام که مادر تک فرزند چقدر به فرزندش محبت و علاقه دارد، خدا هفتاد برابر او به تک تک ما علاقه و محبت دارد. برای ناراحتی و آتش و جهنم ما را خلق نکرده، بلکه ما را برای سعادت و تکامل و حیات ابدی خلق کرده است.

وقتی که به سمت شیطان و هوای نفسمان می‌رویم اثر عملمان را به ما می‌دهد، خدا که جهنم را برای ما ایجاد نکرده، بلکه ما با اعمالمان خود را مستحق آتش جهنم می‌کنیم. با انجام گناه و مخالفت با حضرت حق، به خودمان ضرر می‌زنیم؛ پس زمانی که گناه کردی، به سمت خدا بازگرد و با او راز و نیاز کن تا عفوت کند، گناهانت را ببخشد تا حیات و سعادت و لذت در قیامت داشته باشی؛ قاعده این است.

این که می‌گوییم خوفِ از حق، یعنی خوفِ از اعمال ما. خدا مزد هر کسی را می‌دهد، اگر اعمال خیر انجام بدهی، اثرش ثواب است، اعمال شر انجام بدهی، اثرش عقاب است، حال دیگر بر عهده خود توست، ببین با خود چه می‌کنی؛ در هر دو صورت انسان از اعمالش خوف دارد و می‌ترسد و لذا همیشه باید بین خوف و رجا باشد.

هیچ یک از ما معصوم نیستیم، همه ما ندانسته و فکر نکرده، مرتکب گناه شده‌ایم. آیا در عمرت یک غیبت نکرده‌ای؟ یا آیا همیشه چشمت از نامحرم کنترل بوده؟ از اول عمرت تا به حال دستت همیشه پاک بود؟

هر کسی در عمر خودش مرتکب اشتباه و گناه شده است. بنابراین انسان از عمل خود می‌ترسد نه از خدا! اگر عمل نیک انجام دهی، خدا پاداش می‌دهد. در قرآن کریم می‌فرماید: «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ»؛ و بگو که هر عمل کنید خدا آن عمل را می‌بیند و هم رسول و مؤمنان بر آن آگاه می‌شوند.

هر کاری دلت می‌خواهد بکن، «انْ خَیْراً فَخَیْراً وَ انْ شَرّاً فَشَرّاً»؛ اگر عمل خیر انجام دادی، ثواب می‌بری و اگر عمل بد انجام دادی، آثارش را می‌بینی.

آیا اگر انسان ظلم کند، خدا رهایش می‌کند؟ هرگز! خدا انتقام می‌گیرد. فکر می‌کنی اگر مال کسی را به یغما خوردی خدا رهایت می‌کند؟ کسی که به ظلم کردی و مالش را خوردی، شکایتت را به خدا می‌کند و خدا انتقام می‌گیرد.

بنابراین انسان باید به خدا خوف و رجا داشته باشد. در روایت آمده است که امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «المؤمنُ بَینَ مَخافَتَینِ: ذَنبٌ قَد مَضی لا یَدْری ما صَنعَ اللّه ُ فیهِ ، وعُمرٌ قَد بَقیَ لا یَدْری ما یَکْتَسِبُ فیهِ مِن المَهالِکِ ، فهُو لا یُصْبِحُ إلّا خائفا ولا یُصْلِحُهُ إلّا الخَوفُ»؛ مؤمن میان دو ترس به سر می برد: گناهی که در گذشته کرده است و نمی‏داند خدا با آن چه کرده است [و آن را بخشیده یا نه!] و عمری که باقی مانده است و نمی‏داند در آن مدت چه گناهان مهلکی مرتکب خواهد شد؛ بنابراین، مؤمن پیوسته ترسان است و جز ترس اصلاحش نکند.

یعنی از آینده‌ام خبر ندارم و نمی‏دانم که آیا در آینده به همین عقیده‌ خواهم بود و مرتکب گناه نمی‌شوم، یا بدتر گناه می‌کنم؟ غذاهای شبهناکی که می‌خوریم نور ایمان را از دل می‌برد؛ لذا سفارش شده است که دعا کنید که خدایا عاقبتم را ختم به خیر کن.

درس اخلاق | میزان خوف و رجا در عبادت

از اول عمر تا الان که خوبی نکرده‌ام، اگر خوبی هم کردم، نمی‌دانم قبول شده یا نه، نمی‌دانم از الان تا آخر عمرم چگونه خواهم بود، خدایا عفوم کن، اگر انسان از روی حقیقت به درگاه الهی توبه کند، خدا می‌آمرزد و توفیق عبادت به او می‌دهد و او را حفظ می‌کند.

پس انسان استغفار کند و ذکر «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»، تسبیحات حضرت زهرا (س) را بعد از نماز بگوید، و با خدا ارتباط داشته باشد و ارتباطش را با خدا قطع نکند.

در روایت دیگری حضرت امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: «یَا بُنَیَّ خَفِ اللهَ خَوفاً لَو وَافَیتَهُ بِبِرِّ الثَّقَلَینِ خِفتَ أَن یُعَذِّبَکَ الله»؛ خوف تو از خدای متعال به مرتبه ‏ای باشد که اگر نیکی و حسنات جنّ و انس را هم با خود داشته باشی، باز هم خائف باشی از اینکه خدای متعال تو را معذّب کند.

در این حد بایستی انسان خوف داشته باشد؛ شاید در اعمالت، ریا و خودنمایی داشتی، لقمه حرام خورده بودی. اگر چنانچه گناه همه عالم را داشته باشی و با خود به قیامت ببری، نامید نباش از خدا، که خدا می‌آمرزد و می‌گوید تو دائم «یا حسین»، «یا علی» و «یا زهرا» می‌گفتی، به خاطر آنها بخشیدمت.

امام علی علیه السلام می‌فرمایند اگر با گناه ثقلین به در خانه خدا رفتی ناامید نباش که خدا می‌بخشد، به اهل بیت علیهم السلام تو را می‌بخشد. لذا به هر اندازه که گناه کرده باشی ناامید نباش، به در خانه خدا برو و بگو خدایا دیر آمدم اما آمدم اشتباه کردم و مرا ببخش، اگر از روی حقیقت این را گفته باشی خدا حتماً می‌بخشد.

انسان می‌تواند به واسطه عبادت و ترک معصیت به درجه عباد صالحین برسد. هر یک از ما می‌توانیم از اولیای الهی باشیم، راه عبودیت و اطاعت خداوند از اول خلقت باز بوده است لکن ما وارد این راه نمی‌شویم. به داستان زندگی هابیل و قابیل پسران آدم نگاه کنید یکی راه حقیقت را رفت و یکی راه اشتباه.

همه ما اینگونه هستیم اگر راه حقیقت برویم و با خدا باشیم از اولیای الهی می‌شویم و زمانی که ما را در قبر قرار دادند، قبر برایمان یکی از باغ‌های بهشتی است و اگر طول زندگی خطا رفته باشیم، قبر چاهی از چاه‌های جهنم است و این نتیجه عمل انسان است.

حاج محمد حسین مسجدشاهی از علما بودند؛ زمانی که فوت کردند، برادر ایشان که اهل علم و جز متقین بودند، خواب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را می‌بیند و عرض می‌کند یا رسول الله شیخ انصاری، اهل نجات است؟ حضرت می‌فرمایند: ناج بمحبتنا.

یکی دیگر را می‌پرسد که آیا او نیز اهل نجات است؟

حضرت می‌فرمایند: ناج به شفاعتنا.

سپس سؤال می‌کند آیا برادر من اهل نجات است؟

حضرت می‌فرمایند: «عَلَی الله وَ أعطاهُ الله کُلَّ ما أراد»؛ وارد بر خدا شد و هر آنچه که خواست خدا به او عطا کرد.

این مقام را به‌واسطه عمل در همین دنیا پیدا کرد، به کسی ظلم نمی‌کرد و اگر کسی به او ظلم می‌کرد، او را می‌بخشید. برای همه خیر می‌خواست، هیچ وقت خائن نبود و به کسی خیانت نمی‌کرد.

تک تک شما هم می‌توانید به این درجه برسید و راهش این است که از اعمال گذشته توبه کنید و تصمیم بگیریم که در آینده گناه نکنیم، برای همه خیر بخواهیم، به کسی خیانت نکنیم، چشم را از ناموس دیگران حفظ کنید، عمل به واجبات و ترک محرمات کند، در اینصورت از اولیای الهی می‌شود، اگر بتوانید بروید راه کاملا باز است‌.

حضرت حق در آیه ۵۳ سوره زمر می‌فرماید: «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»؛ (ای رسول رحمت) بدان بندگانم که (به عصیان) اسراف بر نفس خود کردند بگو: هرگز از رحمت (نامنتهای) خدا نا امید نباشید، البته خدا همه گناهان را (چون توبه کنید) خواهد بخشید، که او خدایی بسیار آمرزنده و مهربان است.

ببینید خدا چقدر مهربان است و ما را دوست دارد، این آیه مربوط به کسانی است که در گناه طغیان کرده‌اند:

«یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنفُسِهِمْ»، ای بندگانی که در گناه طغیان کرده‌اید.

خداوند نفرمود ای بندگان خطاکار، ای بنده های نمک‌نشناس و بی‌بندوبار، بلکه فرمود «یَا عِبَادِیَ»، ای بنده‌های من.

ببینید با این همه گناه و معصیت خدا می‌گوید ای بنده من. ببین چقدر به تو محبت دارد و دوستت دارد. نمی‌خواهد به در اجتماع توهین شود و آبرویت را ببرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha