پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳ |۱۲ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 14, 2024
ب

حوزه/ روحانی شهیدعلی اکبر کاسنی فروش در شش سـالگـی جهت کسب دانـش قدم به محیط مدرسه گذاشت. او در امر کسب دانش کوشا بود و در نظم و انضباط همواره نمونه بود.

به گزارش خبرنگارخبرگزاری حوزه از کاشان، علی اکبر کاسنی فروش سال ۱۳۴۸ در آران و بیدگل دیده به جهان گشود و در همان اوایل زندگی رفتار و گفتارش زبانزد خاص و عـام بـود. در شش سـالگـی جهت کسب دانـش قدم به محیط مدرسه گذاشت. او در امر کسب دانش کوشا بود و در نظم و انضباط همواره نمونه بود. در همان اوان کودکی به فرا گرفتن قرائت قرآن پرداخت و مسائل شرعی را در نماز جماعت به طوری رعایت میکرد که گاهی مورد تشویق نمازگزاران در مسجد قرار میگرفت. او دوره راهنمائی را در مدرسه نیکبخت گذراند. درآنجا با شرکت در مراسم فرهنگی با انجمن اسلامی و مربی امور پرورشی مدرسه همکاری داشت. علاقه وافر او به روحانیت مبارز باعث شد که در حوزه علمیه ثبت نام کند و در این راه خانوادهاش نیز مشوق او بودند.

ضمن تحصیل در حوزه در کارهای خانه به پدر و مادرش هم کمک میکرد و به قالیبافی میپرداخت و هر کاری که به او محول میشد به نحو احسن انجام میداد. در تاریخ ۶۵/۵/۱ به همراه پدرش در آموزش نظامی شرکت کرد و دوره آموزشی را با موفقیت به پایان رساند. او در پایگاه شهید چمران آران به فعالیت پرداخت.

وی در عملیات کربلای ۴ به عنوان نیروی پشتیبانی حضور داشت و پس از آن در عملیات کربلای ۵ شرکت نمود و در حالی که رزمندگان هر لحظه برای ایران اسلامی افتخار میآفریدند او نیز در این افتخار آفرینی ها شرکت داشت. سرانجام در تاریخ ۶۵/۱۰/۲۸ در هیجده سالگی در منطقه شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در زادگاهش گلزار شهدای هلال بن علی (ع) آران و بیدگل به خاک سپرده شد.

وصیت نامه شهید

بسم الله الرحمن الرحیم

من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیهم فمنهم

من قضی نحبه و منهم من ینتظروا ما بدلوا تبدیلا

«و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله

امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون»

حمد و سپاس خداوندی را که جان به من داد تا در راه او فدا کنم. و به نام او که جن و انس و تمام عالم وجود و معنا در حال تسبیح اوست. به نام خدایی که جانم در کف قدرت اوست. او که احدی توان دیدار و تصور او را ندارد. و با صلوات بر خاتم انبیا محمدمصطفی(ص) و درود بیکران به رهبر انقلاب و شهیدان در راه حق و حقیقت وصیت نامه خود را آغاز می کنم.

چون که سنگر خاک و خون شد بستر من

راهی ز بهشت باز از سنگر من

ای آن که مرا فیض شهادت دادی

افزای به عمر و عزت رهبر من

من کوچک تر و بی لیاقت تر از آنم که برای ملت شهیدپرور و خدمت آن هایی که در روزهای اول انقلاب شهیدان زیادی را به امت اسلام هدیه کرده اند مانند هفده شهریور ۱۳۵۷ (روز جمعه سیاه) و ۲۱ بهمن و ۲۲ بهمن و در تمام مدت جنگ تحمیلی که در راه مبارزه با ضدانقلابیون داخلی گل های خود را در راه انقلاب فدا کردند و علمایی که اسلام را به ما به ارث رسانده اند و به روحانیونی که اسلام را با فدای جان خود تبلیغ کردند و به جوانان حزب اللهی که علی رغم تمام وسوسه های شیطانی شیطان بزرگ و توطئه هایی که در راه انحراف آن ها صرف کردند تسلیم نشدند و هم چنان محکم و استوار بر ایمان خود پایدارند. به مردم شهیدپروری که با تمام حیله هایی که استعمارگران برای بیرون کردن آن ها از صحنه به کار برده اند با همان شور انقلابی اوائل انقلاب و بلکه محکم تر و استوارتر در صحنه ایستاده اند، وصیتی کنم. اما از باب وظیفه چند کلمه ای وصیت می کنم:

ای علمای اسلام ای روحانیون ای سینه زن ها قدر گوهر گرانمایه خداوند، خمینی بت شکن را بدانید و او را تنها نگذارید. از خون شهیدان عزیزمان پاسداری کنید. پاسداری یعنی وفاداری، وفاداری یعنی دستورات اسلام را عمل کردن، پشت پا زدن به مظاهر شیطانی و پیروی نکردن از روش های شیطانی. مبارزه با شیطان و مبارزه با پوشش ها و معاشرت های غربی. ای روحانیون از اختلافات جزیی خودداری کنید و تمام فکر خود را صرف مبارزه با استعمارگران خارجی نمایید. روحانیت باید مردم را راهنمایی کنند نه این که عقده های یکدیگر را به دل گرفته و صفحه دل های خود را سیاه و از خداوند دور کنند. چون دلی که از خدا به دور باشد دل نیست و دل است که دل را می رباید و شخصی که دل ندارد نمی تواند دل های دیگران را تسخیر و آن ها را به سوی اسلام سوق دهد. ای ملت شهیدپرور، جنگ را سرلوحه مسائل خود قرار دهید و با کمک های خود و با برچیدن تجملات طاغوتی از زندگانی خود، جوانان را ترغیب به مبارزه کنید چون دشمن با تمام قوا به جنگ اسلام و جوانان ما آمده است. ای ملت شهیدپرور: دستورات اسلام را تبعیت و از دستورات استعمارگران بپرهیزید تا خدای نکرده مانند قوم حضرت ارمیا نشوید، تا خداوند لطفش را از شما برندارد.

وصیتم به خواهران مسلمانم این است که مسئولیت بسیار مهم خود را به خوبی انجام دهید. شمایید که باید جامعه را بسازید. شمایید که می توانید انقلابی مانند انقلاب حضرت حسین(ع) را زینب وار به پیروزی برسانید. حجاب خود را حفظ کنید و در مقابل توطئه های کافران که می خواهند شما را مانند تیر در جان جامعه بیندازند مبارزه کنید و وصیتم به هیئت ها این است که مقصود سیدالشهدا(ع) را بدانند و برای آن حتی جان خود را فدا کنند.

وصیتم به پدر و مادر و خواهران و برادرانم این است که مانند کوه استوار باشید و از شهادت من ناراحت نشوید چون جان دادن در راهی که امام حسین(ع) در آن راه شهید شده است، راهی که عمارها و بلال ها و شیخ فضل الله نوری ها و مدنی ها و صدوقی ها و مطهری ها و تمام خوبان که در این راه جان باخته اند افتخار است نه موجب ناراحتی. دیگر حرفی برای گفتن ندارم فقط دعا به امام را فراموش نکنید و تمام فریاد خود را بر سر آمریکا بکشید.

خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.

علی اکبر کاسنی فروش

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha