به گزارش خبرگزاری حوزه، پرونده «شبهات فاطمیه» با موضوع «پاسخ به شبهات» پیرامون شهادت دخت گرامی رسول الله (ص)، برگرفته از کتاب «پاسخ به شبهات فضای مجازی پیرامون فاطمه صدیقه(س)» در ایام شهادت این بانو تقدیم علاقهمندان میشود.
پرسش:
کلیپی از یک وهابی منتشر شده که آیا پیامبر بعد از ۲۳ سال بعثت نتوانست تعدادی صحابه تربیت کند که از دخترش دفاع کنند! آیا چنین چیزی قابل قبول است؟!!
پاسخ:
در این شکی نیست که پیامبر گرامی تمام تلاش خود را برای تربیت امت و هدایت مسلمین به کار بست و از هیچ تلاشی در این زمینه کوتاهی نکرد.
او به قدری دلسوز نسبت به مؤمنان و غیر مؤمنان بود، که از عدم ایمان گروهی، سخت رنج میبرد تا آنجا که نزدیک بود از غصه هلاک شود.
در آیه ۶ سوره کهف میخوانیم که خداوند در مقام دلداری به پیامبر اکرم میفرماید؛ «گویی میخواهی، خود را به خاطر اعمال آنها از غم و اندوه هلاک کنی اگر به این گفتار ایمان نیاورند!».
شبیه همین معنا در آیه ۳ سوره شعراء آمده است: <لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ>».
و در آیه ۱۲۸ سوره توبه آمده است <لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ>: «به یقین، پیامبری از میان شما به سویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است؛ و اصرار بر هدایت شما دارد؛ و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است».
بنابراین از ناحیه پیامبر و دعوت او و سعی وتلاش بیپایانش هیچ گونه کاستی در زمینه هدایت افراد نبوده است، اما همه صحابه در پذیرش هدایت پیامبر برابر نبودند، کسانی میتوانستند از هدایت پیامبر بهره مند شوند که آمادگی لازم را در خود به وجود آورده بودند.
همنشینی صحابه با آن حضرت، هرگز بیشتر و شدیدتر از همنشینی همسر نوح و همسر لوط با آن دو مرد بزرگوار نبوده است.
زنان این دو، شبها و روزها با آن دو بودهاند، لیکن متأسفانه هیچ فایدهای نداشته است.
قرآن کریم زن نوح و زن لوط را به عنوان نمونه کافران یاد میکند که در کنار دو بنده صالح خدا بودند، اما به آن دو خیانت کردند و این همنشینی نتوانست آنان را از عذاب الهی برهاند و اهل دوزخ شدند. (تحریم، آیه ۱۰)
افتخار همنشینی با پیامبر، امتیاز بیشتر و اثرگذارتر از افتخار همسری پیامبر نیست.
خداوند در باره همسران پیامبر فرموده است: «ای همسران پیامبر! هر کدام از شما کار زشت آشکاری انجام دهد، دو برابر عذاب خواهد شد.» (احزاب، آیه ۳۰)
در جای دیگر قرآن همسران پیامبر را ملامت میکند که چرا راز آن حضرت را فاش ساختند. (تحریم، آیه ۳-۵)
در این عتابها به زمینههای تلاش بر ضدّ پیامبر در میان برخی از همسران آن حضرت اشاره شده است و خداوند خبر میدهد که چون خدا و جبرئیل و مؤمنان صالح و فرشتگان، پشتیبان پیامبرند، آنان به خواستههای خود نمیرسند.
همه این آیات نشان میدهد که صِرف همنشینی علّت تامّه تغییر همنشین به یک انسان عادل صالح خداترس نیست و مانع پرهیز از گناه کوچک یا بزرگ نمیشود.
بلکه اگر کسی شایستگی هدایت و تصمیم بهره گیری داشته باشد، این همنشینی و مصاحبت میتواند زمینه ساز آن باشد، پس همنشینیها تأثیرهای متفاوتی دارد و همه به یک شکل نیست.
در حالات حضرت نوح علیه السلام در قرآن مجید آمده است که او نهصد و پنجاه سال در میان قوم خود بر امر تبلیغ و هدایت مشغول بود، و در این مدت جز عدّه قلیلی _ در تواریخ هشتاد و چند نفر شمرده شدهاند _ ، به او ایمان نیاوردند. (عنکبوت، آیه ۱۴، هود، آیه ۴۰)
یعنی با یک حساب ساده حضرت نوح علیه السلام برای هدایت هریک نفر حدود دوازده سال زحمت کشید.
قرآن کریم، اصحاب پیامبر را به انواع مختلفی تقسیم میکند، بدون فرق بین بدری و غیر بدری و بین آنکه قبل از حدیبیه ایمان آورده باشد یا پس از آن، قبل از فتح به مسلمانان پیوسته باشد یا پس از آن.
چهرههای اصلی این گروهها از این قرار است:
۱. منافقان شناخته شده (منافقون، آیه ۱)
۲. منافقان نیرنگ باز (توبه، آیه ۱۰۱)
۳. بیماردلان (احزاب، آیه ۱۲)
۴. گوش سپردگان به فتنه گران دشمن (توبه، آیه ۴۵-۴۷)
۵. آمیزندگان کار خوب و بد (توبه، آیه ۱۰۲)
۶. افراد در آستانه ارتداد (آلعمران، آیه ۱۵۴)
۷. تسلیم شدگان غیرمؤمن (حجرات، آیه ۱۴)
۸. مؤلفة القلوب (توبه، آیه ۶۰)
۹. فاسق (حجرات، آیه ۶)
۱۰. از جبهه گریزان در مقابل کفار (انفال، آیه ۱۵-۱۶)
بنابراین همه صحابه دعوت پیامبر گرامی را با جان و دل پذیرا نبودند، لذا در نقلهای اهل سنت آمده است که پیامبر گرامی فرمود:
«گروهی از اصحابم روز قیامت بر من وارد میشوند وآنان را از حوض کوثر محروم میکنند و من میگویم: خدایا، اصحابم! میگوید: تو نمیدانی پس از تو چه کردند، آنان به جاهلیت و به عقب برگشتند»[۱]
مسلم از اسماء دختر ابی بکر نقل میکند که پیامبر خدا فرمود؛ «من کنار حوض، به کسانی از شما که بر من وارد میشوند مینگرم، جلوی ورود کسانی را میگیرند.
میگویم: پروردگارا، اینان از من و از امت منند. گفته میشود: آیا نمیدانی پس از تو چه کردند؟ به خدا پس از تو چیزی نگذشت که به عقب و جاهلیت برگشتند.»[۲]
بنابراین اگر اکثر صحابه پس از شهادت پیامبر گرامی به علی و فاطمه علیهما السلام پشت کردند و آنان را یاری نکردند، این پشت کردن به خاطر ناخالصیهایی بوده که در درون خودشان بوده است که از تربیت و تعالیم پیامبر استفاده نکردند و اشکالی به تربیت پیامبر نیست، چنان که حضرت موسی علیه السلام سالها در در هدایت بنی اسرائیل تلاش کرد، اما به یک باره بنی اسرائیل راه شرک و گوساله پرستی را در پیش گرفتند و به تعالیم و هدایت موسی توجه نکردند چنان که قرآن نقل میکند که حضرت موسی برادر خود حضرت هارون را به عنوان جانشین خود در میان بنی اسرائیل منصوب داشت و خود به میعاد گاه خداوند برای گرفتن احکام تورات رفت؛
«ما به موسی سی شب وعده گذاشتیم سپس آن را با ده شب دیگر تکمیل نمودیم به این ترتیب میعاد پرودگارش با او چهل شب شد و «موسی به برادرش هارون گفت جانشین من در میان قوم من باش...»[۳]
اما بنی اسراییل خلافت و جانشینی هارون را نادیده گرفتند و به وصیت و هدایت موسی عمل نکردند و راه کفر و شرک و بت پرستی و گوساله پرستی را در غیاب موسی در پیش گرفتند چنان که قرآن نقل میکند:
«قوم موسی بعد از (رفتن) او (به میعاد گاه خداوند) از زیور آلات خود گوسالهای ساختند ... هنگامی که موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خود بازگشت گفت پس از من بد جانشینانی برایم بودید (و آیین مرا ضایع کردید) ... (هارون گفت) فرزند مادرم این گروه مرا در فشار گذاشتند و نزدیک بود مرا به قتل برسانند...»[۴]
آیا کفر و شرک بنی اسرائیل و نبود انسانهای صالح نزد آنان به خاطر کوتاهی موسی و هارون در هدایت آنها بوده است یا به خاطر آن بوده که خود بنی اسرائیل از هدایت آن دو پیامبر بهره نگرفتند.
این سخن در مورد صحابه پیامبر هم است که جز تعداد اندکی از آنان کسی بر عهد و پیمانش با خداوند و رسولش ثابت قدم نماند و آن تعدادی هم که ثابت بودند، به اندازهای نبودند که بتوانند مانع ظلمهایی شوند که به اهل بیت پیامبر وارد شد.
پینوشت:
[۱]. صحیح بخاری، ج۴، ص۳۵۵
[۲]. شرح صحیح مسلم، نووی، ج۱۵، ص۶۱
[۳]. اعراف، آیه ۱۴۲
[۴]. اعراف، آیه ۱۴۸ تا ۱۵۱