پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۶:۳۹
دیدار اعضای کمیته شهدای روحانیت کاشان با خانواده یک شهید روحانی

حوزه/ در راستای کنگره ملی شهدای کاشان اعضای کمیته شهدای روحانیت با خانواده روحانی شهید «شیخ جواد قاسم‌پور آرانی» در شهرستان آران و بیدگل دیدار کردند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از کاشان، فرمانده و اعضای شورای بسیج طلاب و روحانیون منطقه کاشان با همراهی فضلا، اساتید و طلاب حوزه علمیه امیرالمومنین «علیه‌السلام» آران و بیدگل، در آستانه برگزاری کنگره ملی شهدای کاشان در منزل روحانی شهید «شیخ جواد قاسم‌پور آرانی» حضور یافته و با خانواده ایشان دیدار و گفتگو کردند.

در انتهای این دیدار پس از دعوت از خانواده شهید برای شرکت در کنگره ملی شهدای کاشان به رسم یادبود هدایایی از قبیل «پرچم متبرک آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام» به خانواده این شهید روحانی تقدیم گردید.

روحانی شهید «شیخ جواد قاسم‌پور آرانی» در سال ۱۳۴۰ در خانوادهای مذهبی و کشاورز در آران بدنیا آمد و کودکی را در بستر فقر و درد و رنج گذراند. تحصیلات خود را پس از طی دوره ی ابتدایی با ورود به حوزه علمیه (سال ۱۳۵۵) ادامه داد و در جریان تحصیل علوم معمولی و متعارف بسنده نکرد و مطالعاتش را در حوزه تفسیر و تاریخ و حدیث و ...توسعه و گسترش بخشید. فعالیت علیه رژیم پهلوی را از ابتدای ورود به حوزه علمیه آغاز کرد و فعالیت علنی خود را در یکی از روزهای سال ۱۳۵۵ با نصب اعلامیه و دست نویسهای حاوی شعرهای سیاسی علیه رژیم بر در و دیوار مدرسه علمیه آیت الله یثربی (ره) کاشان، در حالیکه بقیه طلاب بر سر کلاس درس عمومی اخلاق حاضر بودند، به منصه ظهور رساند و به دیگر طلبه ها گفت: فعالیت علیه رژیم هم جزء درس اخلاق است، همچنین در این رابطه اعلامیه و رساله امام خمینی را از قم تهیه و بین مردم آران تقسیم میکرد، که مورد توجه و شناسایی پاسگاه ژاندارمری آران قرار گرفته بود تا اینکه در روز ۲۱ رمضان (۱۳۵۷/۶/۵) توسط مأموران ژاندارمری دستگیر و مدتی را در آنجام محبوس بود.

با پیروزی انقلاب، شور و هیجان خدمت به نظام نو پای جمهوری اسلامی در او بیشتر شد و در اولین فرصت برای یادگیری فنون نظامی به پادگان آموزشی قم اعزام و پس از پایان دوره نظامی، به حفاظت از بیت امام (ره) و مدرسه فیضیه مشغول شد. با شروع جنگ تحمیلی، شیخ جواد قاسمپور به همراه گروهی از طلاب به یکی از پادگانهای آموزشی تهران اعزام میشود. ولی به دستور بنی صدر خائن با اعزام آنها به جبهه ممانعت میشود که شیخ جواد با یکی از افسران ارتش که هم عقیده با بنی صدر بود به بحث و گفتگو میپردازد که اعتراض او باعث میشود دیگر طلاب هم با او هم رأی شوند و با نوشتن طوماری به امام (ره) درخواست اعزام به جبهه میکنند، که امام عزیز با ملاقات آنها و اعزام به جهبه موافقت مینماید. او در ۱۶ عملیات جبهه شرکت فعال داشت، اولین هجرت او به دیار عاشقان در تاریخ ۱۳۵۹/۷/۱۳ از طرف حوزه علمیه به سوسنگرد بود که در عملیات فتح سوسنگرد شرکت نمود، سپس در منطقه هویزه، ۱ ایستگاه آبادان، گیلانغرب و سر پل ذهاب، عملیات ثامن الائمه، عملیات مطلع الفجر (مجروح)، فتح المبین (مجروح)، بیت المقدس (فرمانده دسته)، محرم (معاون گروهان، مجروح)، والفجر ۱ (معاون گردان، مجروح)، خیبر (جانشین گردان، مجروح)، عملیات بدر (جانشین گردان، مجروح)، عملیات والفجر ۸ (جانشین گردان، مجروح) کربلای ۳ (جانشین گردان) و بالاخره در عملیات کربلای ۴ (۱۳۶۵/۱۰/۴) در جزیره ام الرصاص عراق، در حالیکه بعنوان جانشین گردان امام محمد باقر (ع) از لشگر ۱۴ امام حسین (ع) نیروهای بسیجی را هدایت مینمود، مورد اصابت گلوله تیربار دوشکای بعثیون عراقی قرار گرفت و به آرزوی دیرینه خود رسید.

خانواده ایشان بزرگترین خانواده شهید در شهرستان آران و بیدگل است، شهدا (منتسب به سردار شهید حاج شیخ جواد قاسمپور، حسین قاسمپور (برادر شهید)، جواد قاسمپور (پسر عموی شهید)، احمد قندیانی (داماد خانواده شهید)، محسن و مصطفی عربیان (خواهرزادههای شهید)، عباس و علی اصغر چاقیان (پسر دایی های شهید)، مصطفی ملکیان (نوه عموی شهید). یکی از برادارن طلبه میگوید: از نظر حسن اخلاق در میان طلبهها معروف و خیلی خوش صحبت بود. به طلبه های مبتدی در همان برخورد اول چنان احترام میگذاشت که انگار چند سال است با آنها آشنایی دارد و همین امر باعث شده بود که اکثر طلبه ها او را میشناختند و شیفته اخلاق او شده بودند و اگر طلبه ای مشکلی داشت به هر وجه ممکن در جهت رفع آن میکوشید. شیخ جواد خیلی ساده میپوشید و بی آلایش بود اصلاً ساده زیستی را دوست میداشت و با همان شهریه مختصر حوزه زندگی خود را میگذراند، با این وضع دیگران را هم مساعدت میکرد.

در کنار ناراحتی و مشکلات دیگران نمیتوانست بی تفاوت بگذرد و مشکل روحی آنها را با شنیدن دردهای دلشان رفع میکرد و شکل مادی آنها را اگر در وسع خودش نبود به هر طریق ممکن پیگیری و بر طرف میکرد طوری که روز بعد شهادتش در منزل شهدی، مرد مستمند و آبروداری در حالیکه در شهادت حاجی به شدت گریه میکرد می گفت: شیخ جواد قرار بود برای منزلم از شهرداری آب تهیه کند که منتظر او بودم. به خاطر ویژگی شایسته اخلاقی او اکثر رزمندگان شهر آرزو میکردند هر وقت او به جبهه اعزام میشود همراه او باشند لذا سخنرانیهای او در جمع رزمندگان و در دبیرستانهای شهر باعث هجوم نیروهای بسیجی به جبهه میشد بطوریکه قبل از عملیات عظیم خیبر، با اینکه شیخ جواد فردی بسیجی بود، فرماندهی سپاه کاشان به مسئول آران میگوید به این شیخ جواد بگویید یکی دو جا سخنرانی کند تا بتوانیم نیروی بیشتر برای اعزام به جبهه جذب کنیم و مسئولین بسیج هم برای جذب نیروی بیشتر، در تابلوی اطلاعات بسیج نوشته ای بدین مضمون نصب میکنند: «شیخ جواد به جبهه میرود.

انتهای پیام./

دیدار اعضای کمیته شهدای روحانیت کاشان با خانواده یک شهید روحانی

دیدار اعضای کمیته شهدای روحانیت کاشان با خانواده یک شهید روحانی

دیدار اعضای کمیته شهدای روحانیت کاشان با خانواده یک شهید روحانی

دیدار اعضای کمیته شهدای روحانیت کاشان با خانواده یک شهید روحانی

دیدار اعضای کمیته شهدای روحانیت کاشان با خانواده یک شهید روحانی

دیدار اعضای کمیته شهدای روحانیت کاشان با خانواده یک شهید روحانی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha