حجت الاسلام حمیدرضا پروین کارشناس مذهبی و امام جماعت مسجد امام حسن مجتبی(ع) شهر جوپار در گفت وگویی با خبرنگار خبرگزاری حوزه از کرمان ضمن تبریک ولادت حضرت زهرا(س) و روز مادر به سوالاتی پاسخ داد:
حضرت فاطمه(س) چه نقشی در تبیین جایگاه ولایت داشتند؟
بعد از رحلت پیغمبر یک تهدید بزرگی در جامعه اسلامی به وجود آمد آن هم اینکه پیغمبر عمرش محدود هست مثل همه انسانها، اما دینی که آورده این دینش باید تا قیامت باقی بماند، چه کسی باید حافظ این دین باشد؟ کسی باید مثل خود پیغمبر امانتدار باشد، از همه جهات مورد اعتماد باشد، مگر دین یهودیها و مسیحی ها تحریف نشد؟ حافظ دین چه کسی باید باشد؟ باید امام باشد که خصوصیات پیغمبر را داشته باشد. اما امامت را میخواستند پس بزنند. این یک تهدید بزرگ بود که در جامعه اسلامی به وجود آمد، اینجا امام مامور به سکوت هست و نمیتواند بیاید مقابله کند.
پیغمبر حضرت زهرا سلام الله علیها را شاخص کردند و روایاتی که از پیغمبر در مورد حضرت زهرا هستند که "خداوند با غضب حضرت زهرا غضبناک و با خوشحالی و سرور زهرا خوشحال میشود" از شیعه و سنی نقل داریم. از ۶ ماه تا ۹ ماه که پیغمبر هر روز صبح میرفت سلام میدادند در خونه حضرت زهرا (س)و خم میشدند دست حضرت را میبوسیدند، اینجا پیغمبر حضرت زهرا(س) را معرفی میکنند چون حضرت زهرا(س) قرار هست اینجا یک دفاع جانانه از ولایت داشته باشد چون امیرالمومنین الان نمیتواند، حضرت زهرا(س) با اولین اقدام خود یعنی با شهادتشان اجازه ندادند که این انحراف بزرگ در دین اسلام به وجود بیاید.
دومین اقدامی که حضرت زهرا(س) انجام داد جهاد تبیین بود، یعنی حضرت تا میتوانستند صحبت و تبیین میکردند در خانه ی انصار و مهاجر.
از آبروی خودشان گذشتند یعنی در خانه انصار و مهاجر در میزدند و یادآور میشدند آیا شما غدیر را فراموش کردید؟ تا میتوانستند تبیین میکردند همین که مقام معظم رهبری هم به ما دستور دادند جهاد تبیین. نشان میدهد که اهل بیت(ع) ما و حضرت زهرا سلام الله از این روش استفاده میکردند و ما هم در جامعه امروزی خودمان برای دفاع از نظام اسلامی و اسلام باید از جهاد تبیین استفاده بکنیم.
دومین کاری که حضرت زهرا(س) انجام دادند سخنرانی و روشنگری بود. ایشان در مسجد تبیین منطقی داشتند صحبت میکردند.
هر کسی محدودیت و توانایی هایی دارد، حضرت بنا به آن توانایی خودشان کارایی انجام میدادند، سومین کاری که میکردند زیاد گریه میکردند، و ناله میزدند، از چه؟ از آن حقی که غصب شده، از این حقی که غصب شده گله میکنند و گریه میکنند.
اقدام بعدی که کردند بعد از ضربه ای که در دفاع از امیرالمومنین(ع) به ایشان وارد شد، خلفا امدند به عیادتشان. اما حضرت در مقابل خلفا ایستاد، در مقابل اینکه آنها خلیفه بودند و قدرت داشتند اما حضرت تا توانست ایستاد، همین که صورتش را برگرداند. آن لحظه این کار از دستشان بر می آمد.
آخرین اقدام هم که حضرت زهرا(س) انجام دادند این بود که با مخفی کردن قبرشان و تشییع شبانهشان از ولایت امیرالمومنین دفاع کردند. تا جایی که جا داشت ایشان خودشان را هزینه ولایت کردند با اینکه تنها دختر پیغمبر بودند میتونستند یک موقعیت بهتری داشته باشند اما نشان میدهند که خودشان هم میفهمند که امام مثل کعبه است و ما باید دور او طواف کنیم نه اینکه امام بیاید به سمت ما به طرف ما.
نقش خطبه فدکیه در اثبات حقانیت شیعه را تشریح کنید.
حضرت زهرا علیها السلام بعد از رحلت پیامبر چند خطبه خواندند که حقانیت شیعه و اسلام را اثبات میکنند یکی از این خطبه ها خطبه فدکیه است.
در جنگ خیبر قلعه خیبر که یکی از مهمترین قلعههای استراتژیک بود به دست توانای امیرالمومنین علیه السلام فتح شد وقتی که خیبر فتح شد این خبر به اهل فدک رسید آنها برای اینکه در امان باشند به پیغمبر پیشنهاد مصالحه دادند و بزرگان فدک به پیغمبر گفتند که ما زمین ها و اموال را به شما میدهیم به شرط اینکه شما بگذارید جان ما سالم باشه پیامبر هم قبول کردند. پیامبر فدک را به حضرت زهرا بخشید و برای امورات انجا یک مباشر گذاشته بودند، از درآمد حاصله هزینه ای برا حضرت جدا میکردند و بقیه را هم از طرف حضرت زهرا به فقرا میدادند و همه فقرا میدانستند که این تحفهای که میرسد از طرف حضرت زهرا سلام الله علیها است.
بعد از یک مدت کوتاهی بعد از حدود ده روز یک اتفاقات و تحولات عجیب غریبی اتفاق افتاد. خلیفه وقت مباشر حضرت زهرا را از باغ فدک اخراج کرد که با این کار حدود ۱۲۰ هزار دینار را مصادره کرد. به این بهانه اخراج کرد که میگفت که این اموال را پیغمبر به فقرا میداد حالا ما خودمان به فقرا میدهیم، چه فرقی میکند.
حضرت زهرا(س) در مسجد النبی به اعتراض غصب فدک خطبه خواند که این خطبه معروف شد به خطبه فدکیه. مرحوم مصباح یزدی این خطبه را شرح دادند. حضرت زهرا(س) را به انصار میگویند: "شما ای فرزندان قیله" یعنی قبله اوس و خزرج که جدشان یکی بوده است و به انصار معروف میشوند، "آیا صحیح است در حالی که شما میبینید و میشنوید و در حالی که من در میان جمع شما هستم و شما حضور دارید ارث پدرم خرد و له شود، اگر ندای کمک خواهی مرا نمیشنیدید ممکن بود عذری داشته باشید، اگر تشخیص نمیدادید که حق با کیست باز امکان داشت که معذور باشید، اگر میدانستید و تشخیص میدادید اما نمیتوانستید کمک بکنید باز امکان معذور بودن وجود داشت، اما دعوت من به گوش شما رسیده است و همه شما از آن آگاهید و میتوانید تشخیص دهید و دارای جمعیت زیادی هستید و عده و ساز و برگ دارید و از قدرت و نیرو برخوردارید و شما اسلحه و سپر در دست دارید" از این تعبیرات استفاده م یشود که حضرت انتظار داشتند که انصار با استفاده از سلاح خودشان به یاری حضرت بیایند و حقی که غصب شده را برگردانند. حضرت ادامه میدهند "دعوت مرا میشنوید جواب نمیدهید و در حالی که فریاد یاری خواهی من بلند است، شما به فریاد من نمیرسید. شما کسانی هستید که به دلیری دلاوری، خوبی و شایستگی معروفید، شما کسانی هستید که در میان همه مسلمانان به عنوان نخبگان و برگزیدگان ما اهل بیت شناخته میشوید. شما جمعیت محدودی هستید که با انبوه عربهایی که منحرف و دشمن اسلام بودند به قتال برخواستید و در این راه هرگونه زحمت و سختی را تحمل کردید."
حضرت خطاب به انصار میفرماید که: "شما آنقدر به دستور ما جنگیدی تا نعره شرک خاموش شد و جوشش تهمتها و دروغها فروکش کرد، آتشهای کفر به خاموشی گرایید و کسانی هم که دعوت به فتنه انگیزی و هرج و مرج میکردند آرام شدند و نظام دین سامان گرفت، اینها کارهایی بود که شما با راهنمایی ما انجام دادید شما این زحمات را متحمل شدید. جنگها کردید و فداکاریها نمودید تا درخت اسلامند تنومند شد و آسیاب به چرخش درآمد." یعنی حکومت حکومت و دولت اسلامی برقرار شد. حضرت ادامه میدهند: " گمان نکنید من که این سخنان را گفتم شما را نمیشناسم و انتظار بیجایی از شما دارم بلکه شما را خوب میشناسم و خوب میفهمم که دردتان چیست و میدانم که حرفهای من در شما تاثیری نخواهد بخشید، ولی از یک طرف میخواهم خشم خودم را اظهار کنم و از یک طرف حجت را بر شما تمام کنم این شتر خلافت و این شما، بگیرید و سوارش شوید اما بدانید که پشت این شتر زخم و پاهایش مجروح است و نمیتواند شما را به منزل برساند و لکه ننگ این کار علی الابد برای شما باقی خواهد ماند"
نکته مهم این است که توجه به اقتباسات حضرت آیاتی که به کفر و شرک اشاره داره این یک هشدار جدی به مسلمانان است که گمان نکنید کسی که بالاخره ایمان آورد نمازی خواند، جهاد کرد، زکاتی داد، یک کار خوبی انجام داد این همیشه در راه صحیح قرار دارد و پایان کارش همیشه خوب میشود، این همان دعایی که همیشه ما باید بکنیم که خدایا عاقبت بخیری به ما عنایت بفرماید چقدر آدما بودن جهادها کردن جنگها کردن برای اسلام زحمت کشید ولی آخر عاقبت بخیر نشد.
نظر شما