یکشنبه ۹ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۸
بصیرت به چه معناست و چرا باید بصیر باشیم؟

حوزه/ آنچه درباره بصیرت و بینایی حقیقی در فرهنگ حدیث می توان دریافت، به معنای جامع‌نگری و آینده‌نگری علمی و عملی است و کسانی «بصیر» نامیده می‌شوند که در پرتو بینش صحیح در جهت تأمین منافع مادی و معنوی، و دنیا و آخرت خود، حرکت کنند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام محمدجواد مصطفوی در مطلبی به مناسبت فرارسیدن ۹ دی، روز بصیرت و میثاق امت با ولایت به موضوع «بصیرت» پرداخت و نوشت:

در آموزه های اسلامی، فرهنگ ایرانی و ادبیات فارسی، واژگانی مقدسی جلوه نمایی می کنند که با حفظ ارزش ها، یک نوع معانی والاجویی و آرمان خواهی نیز در آن ها دیده می شود، چراکه یک جامعه مترقی و رو به رشد، همیشه نیازمند تفاسیر و تعابیری درست از الفاظی روزآمد که برگرفته از باورهای دینی و فرهنگ عامه است، می باشد.

کلماتی نظیر ایمان، ایثار، انفاق، شهادت، شهامت، بصیرت، بخشیدن و ... که در هر زمانی بنا به فراخور و ابتلائات جامعه، خودنمایی حقیقی می کنند و اشخاص میدانداری را معرّف و مزیّن به چنین ویژگی های ناب معنا می بخشاید و لباس شهادت، شجاعت، بصارت و ... را به قامت شان می پوشاند و مدال پر افتخار شهید، جانباز، ایثارگر و بینشی را تا ابد بر گردن می آویزانند و روشنابخش جامعه و محیط خویش می گردند... .

واژه مقدس و پر مفهوم معنوی و لفظی «بصیرت» به نوعی همزاد، همراه و هم ساز معنایی با دیگر واژگان تعالی بخش پیدا می کنند که ضمن شناسه های شخصیتی، برخی از افراد در جامعه به داشته های ارزشی ای در فرهنگ آرمانی نیز اشاره دارد. جامعه ای که با سابقه و ریشه باورهای غنی که فضیلت هایی در سایه سار شریعت، طریقت، حقیقت و معرفت ظهور و بروز می کند که هیچ سنجه ای و معیاری در قاموس انسانی و اخلاقی قابل تفسیر نیست، جز در پهنه پر افتخار «ایمان»، «آزادی خواهی»، «ولایتمداری» و «عشق» که جان ها را به تعب می اندازد، مرام ها را تثبیت می کند و شعله های درون را برای اثبات «حق باوری» می افروزد...

نیم نگاهی به مفاهیم واژگانی بصیرت

«بصیرت» یکی از کلماتی است که به مناسبت های خاص زمانه به فراوانی بدان پرداخته شده است و معنای لغوی و اصطلاحی آن در کتاب های لغوی و تفسیری به زیادتی موجود است، اما برداشت ها و نگاه های تطبیقی در برخی از نوشتار لکنت هایی وجود دارد که از آن ها دوری جسته و به واقعیت های معنایی که مضامین ریشه ای داشته باشد، پرداخته ایم و عبارت است از: بصیرت، از ماده «بصر» به معنای بینایی، بینش دل، علم به چیزی درشتی و زُمختی، سختی، حجت و عقیده قلبی است.۱

بررسی آنچه در تبیین معنای «بصیرت» در کتاب‌های لغت آمده، نشان می‌دهد که این واژه در معانی گوناگونی به کار رفته است؛ اما همه این معانی در واقع به معنای اولیه ماده «بصیرت»، باز می‌گردند.

حتی اطلاق «بصر، دیده و چشم» نیز بدان جهت است که چشم، یکی از مهم‌ترین راه‌های تحصیل علم و معرفت است.۲ از آن‌جا که «بصیرت» از واژه‌های قرآنی نیز هست، مروری بر آیات مشتمل بر این واژه، ما را در فهم بهتر از معنای آن یاری می‌کند.

در باورهای دینی ما مسلمانان، قرآن مجید ضمن این که یک برنامه جامع زندگانی بشریت است، به فراخور به بعضی از موضوعات مستحدثه زمان نزول و آیندگان به زیبایی بیان داشته است که یکی از شیوه‌های قرآن کریم نیز برای شناساندن این مفاهیم، شیوه مقایسه‌ای است؛ یعنی با طرح واژه‌های متضاد با «بصیرت» در شناساندن آن به ما کمک می‏کند، مانند این آیه شریفه که می فرماید:

« وَ ما یَسْتَوِی الأَعْمی وَ الْبَصِیرُ وَ لاَ الظُّلُماتُ وَ لاَ النُّورُ وَ لاَ الظِّلُّ وَ لاَ الْحَرُورُ وَ ما یَسْتَوِی الأَحْیاءُ وَ لاَ الأَمْواتُ إِنَّ اللّهَ یُسْمِعُ مَنْ یَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِع مَنْ فِی الْقُبُورِ إِنْ أَنْتَ إِلاّ نَذِیرٌ »؛۳

و نابینا و بینا هرگز برابر نیستند و نه ظلمت ها و روشنایی و نه سایه(آرام بخش) و باد داغ و سوزان و هرگز مردگان و زندگان یکسان نیستند. خداوند پیام خود را به گوش هر کس بخواهد می رساند، و تو نمی توانی سخن خود را به گوش آنان که در گور خفته اند برسانی، تو فقط انذار کننده ای(و اگر ایمان نیاورند نگران نباش).

در تطبیق بین نابینا و بینا، ظلمات و نور، سایه و باد سوزان و زندگان و مردگان، این مطلب را درک می‌کنیم که انسان بصیر، صاحب نور و در فضای نورانی قرار دارد؛ از محیط داغ و سوزان به دور است و از زندگانی حقیقی برخوردار است. روش دیگر قرآن مجید برای شناساندن مفهوم «بصیرت»، طرح موانع «بصیرت» است، خداوند در این باره از مثال‌های ملموس استفاده می‌کند؛ مانند: «غشاوه، پرده و تیرگی چشم»؛۴ «اکنّه، پرده»؛ «وقر، پنبه»؛۵ «سدّ، حایل»؛۶ «اقفال، فقل بسته»۷ و «ختم، مُهر».۸

با یک نگاه کلی در مجموع با بهره‌گیری از آیات دیگر قرآن مجید، مفهوم بصیرت را در معانی زیر می‌توان دریافت: الف) چشم درون، عقل، فهم و ادراکات قلبی؛ ب) نور؛ ج) دلایل روشن، علم و آگاهی‏؛۹ د)یقین و اطمینان کامل؛۱۰

شایان اشاره است: «بصیرت» به معنای آگاهی، شناخت عمیق و اطمینان‌بخش و علمی یقینی و به ‏منزله نوری است که به انسان، توانایی درک حقایق و پشت‌پرده حوادث را می‌دهد؛ به‌گونه‌ای که راه حق را از باطل به وضوح تشخیص می‌دهد و از بحران‌ها و فتنه‌ها به سلامت عبور می‌کند. بر این مبنا، «انسان بصیر» کسی است که چشم دل او به نور الهی روشن گشته، از حواس ظاهری خود به بهترین وجه استفاده می‌نماید. چنین انسانی، مانعی در برابر چشم و گوش و پیش روی خود ندارد؛ اهل اندیشه و تدبّر است و با دلایل روشن و یقین و اطمینان سخن می‌گوید.۱۲

از نگاه قرآن در باطن انسان دریافت ها و الهاماتی وجود دارد که با دریافت های فطری الهی، می‌تواند خوب را از بد و حق را از باطل تشخیص دهد. چنان‌که در قرآن مجید می‌خوانیم: «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها»؛۱۳ و به جان آدمی و آن کس که آن را منظم ساخته. سپس فجور و تقوا (شر و خیرش) را به او الهام کرده است. در روایتی از امام صادق(ع)، این الهام فطری، چنین تفسیر شده است: «یعنی به آن شناساند و الهام فرمود. سپس، او را مخیر ساخت و او انتخاب کرد.»۱۴

در واقع، دیده بصیرت، همان شعور فطری و ادراک باطنیِ موجود در درون انسان است که قدرت تشخیص نیک و بد، خیر و شر، و حق و باطل را دارد و او را به آینده‌نگری و پیروی از حق و دوری گزیدن از باطل، دعوت می‌نماید. این شعور و ادراک در ابتدای زندگی، به صورت استعداد و اِجمال در نهاد همه انسان‌ها وجود دارد و به تدریج، شکوفا می‌شود. شکوفایی این شعور، شکوفاییِ انسانیت است و فلسفه بعثت انبیای الهی، چیزی جز رشد و بالندگی و شکوفایی انسانیت و سازندگی جامعه مطلوب انسانی نیست.۱۵

با چنین پیش فرضی شایسته است، اشاره شود با بهره‌گیری از برنامه الهی انبیا در تقویت ادراکات باطنی، قدرت دیده بصیرت، به تدریج افزایش می‌یابد، تا آن‌جا که حقایق واقعی، به صورت محسوس برای انسان آشکار می‌گردند، چنان‌که پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «هیچ بنده‌ای نیست، مگر آن‌که دو چشم در چهره‌اش دارد که با آن ها، امور دنیا را می‌بیند و دو چشم در دلش که با آن ها امور آخرت را مشاهده می‌کند. پس هر گاه خدا، خیر بنده‌ای را بخواهد، دو چشمی را که در دل اوست، می‌گشاید و او با آن ها، آنچه را خداوند در عالم غیب وعده‌اش را داده است، می‌بیند و به وسیله غیب (دو چشم دل) به غیب ایمان می‌آورد.»۱۶ گفتنی است که خواست خداوند حکیم درباره بازشدن دیده بصیرت شماری از انسان‌ها، غیر واقعی نیست؛ بلکه به مقتضای نظام حکیمانه آفرینش، دیده بصیرت کسانی باز شده و تقویت می‌گردد که در جهت شکوفایی ادراکات باطنی خود، حرکت کرده باشند.

اما آنچه درباره بصیرت و بینایی حقیقی در فرهنگ حدیث می توان دریافت، به معنای جامع‌نگری و آینده‌نگری علمی و عملی است و کسانی «بصیر» نامیده می‌شوند که در پرتو بینش صحیح در جهت تأمین منافع مادی و معنوی، و دنیا و آخرت خود، حرکت کنند.۱۷

بنابراین، ادراکات انسان‌های بصیر در محسوسات خلاصه نمی‌شود؛ هم منازل دنیا را می‌بینند و هم مکان های آخرت را درمی یابند. اگر به روایات درباره چشم بصیرت، ارزش بصیرت، عوامل تقویت بصیرت، مبادی، آثار و موانع آن بنگریم، چنین مطلبی را تأیید می‌نمایند.

از این رو، به اجمال به برخی از این روایات اشاره می‌شود: امام علی(ع)، انسان‌های بصیر و نیز کوردل را این‌گونه معرفی می نمایند: «همانا دنیا، نهایت دیدگاه‏ انسان کور(دل) است و در فراسوی آن، چیزی نمی‌بیند؛ اما انسان آگاه‏، نگاهش از دنیا فراتر می‌رود و می‌داند که سرای حقیقی در ورایِ این دنیاست. پس انسان آگاه، از دنیا، دل و دیده برمی‌گیرد و کوردل به آن می‌نگرد (و تمام توجه‌اش به دنیا می‌باشد). انسان بینا، از آن توشه برمی‌گیرد و کوردل، برای آن توشه فراهم می‌آورد.»۱۸

هم چنین پیامبر خدا(ص) می‌فرماید: «هرگاه خداوند، خیر بنده‌ای را بخواهد، قفلِ دل او را برایش می‌گشاید و یقین و راستی را در آن می‌نهد و دلش را برای راهی که در آن قدم گذاشته است، آگاه می‌سازد و دلش را پاک و زبانش را راستگو و اخلاقش را درست و گوشش را شنوا و چشمش را بینا می‌گرداند.»۱۹

و در آخر و با توجه به بخش‌هایی از دعای امام سجاد(ع) در فرازی از دعای ۴۹صحیفه سجادیه، به چهار عامل و زمینه اصلی فتنه اشاره می‌ فرمایند که عبارت است از: « انحراف از هدایت اصلی؛ سنگدلی؛ نافرمانی پروردگار و تزلزل و پیمان‌شکنی.» و امام صادق(ع) در سفارشی به عبداللّه بن جُندب فرمود: «عیسی بن مریم به یارانش فرمود: ... خوشا بر کسی که بینایی‌اش در دلش قرار داده شده، نه (فقط) در چشمش باشد.»۲۰

سابقه تاریخی و اقتدای راستی

همان گونه که اشاره شد در فرهنگ ناب اسلامی ـ شیعی برخی از اشخاص با برگرفته از بعضی واژه-گان متعالی اصالت دار و با الگوپذیری از سیره و زندگی برخی بزرگان ایمانی ـ دینی، نظیر ابوذر غفاری، عمار یاسر، اویس قرنی، محمدبن ابی بکر، مالک اشتر، علمدار بصیر کربلا و ... در راستای حفظ عزت و اقتدار کشور و اصالت بخشی به فرامین امامین انقلاب در جبهه های حق علیه باطل، بصیرتی ـ فتنگی و میدانداری تبیینی ایستادگی و جان فشانی کردند و می کنند و هموار بدون توجه به شبهات، تبلیغات و خط دهی دشمن در راستای ارزش های ناب اقدام پیش گیرانه دارند و هیچ گاه در برابر هجمه های دشمنان داخلی و خارجی عقب نمی نشینند و سرافرازانه به داشته های خویش می بالند و برای همین سبب حضور در حماسه نهم دی را ثبت تاریخی نمودند که سالروز نُهم دی را هر سال «روز بصیرت و میثاق امت با ولایت» می نامند که در جای خود مردم بصیر ایران تیر خلاص را به فتنه گران ۸۸ زدند.

با چنان حضور مردمی، همه محاسباتی که با همکاری و برنامه‌ریزی عده‌ای اقلیت خواص در داخل از روی بغض و کینه و با حمایت همه جانبه و گراه غربیان شکل گرفته بود در این روز بزرگ حماسی یک بار دیگر امّت اسلامی با بصیرت عمل کردند و دشمنان نظام و مردم را مأیوس نمودند. در همین راستا، مقام معظّم رهبری هم یکی از عوامل مهم ایجاد فتنه را دنیاطلبی می‌داند. ایشان با تمسک به کلام حضرت سجاد(ع) در تعیین زمینه‌های فتنه‌انگیزی به دنیاطلبی و خطرهای آن اشاره می‌کند و یکی از خطرهای بزرگ جامعه را در دنیاطلبی خواصی می‌داند که وظیفه هدایت و امنیت جامعه را به عهده دارند. به تعبیر ایشان فتنه‌های سیاسی و اجتماعی در عرصه دل انسان ریشه دارد که تمامی ندارد.۲۱

بـی بـصـیرت، عـالـمی در غفـلـت اسـت

بـی بصیرت، دین حـق در غـربـت اسـت

در هـجـوم فتـنه و امـواج طـوفـان بـلا

تا شناسی نوح کشتیبان بصیرت لازم است

پی نوشت ها:

۱.جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح(تاج اللغة و صحاح العربیة)، ج ۲، ص ۵۹۱، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ اول، ۱۴۱۰ق؛ ابن فارس، أحمد، معجم مقاییس اللغة، ج ۱، ص ۲۵۳ – ۲۵۴، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۱ق؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ۴، ص ۶۴ – ۶۵، بیروت، دار صادر، چاپ سوم؛ فرهنگ معین، واژه «بصیرت».

۲. ر.ک: محمدی ری شهری، محمد، فرهنگ‌نامه بصیرت، مترجم: شیخی، حمیدرضا، ص ۱۵ – ۱۷، قم، دار الحدیث، چاپ سوم، ۱۳۹۰ش.

۳. فاطر، آیات۱۹ ـ۲۳.

۴. بقره، آیه۷.

۵. کهف، آیه ۶۷.

۶. یس، آیه ۹.

۷. محمد، آیه۲۴.

۸. بقره، آیه ۷.

۹. ر.ک: انعام، آیه ۱۰۴؛ اعراف، آیه ۲۰۳ و قصص، آیه ۴۳.

۱۰. یوسف، آیه ۱۰۸.

۱۱. قیامت، آیه ۱۴.

۱۲. مظفری، آیت، «مبانی بصیرت‏»، فصلنامه علمی - پژوهشی حکومت اسلامی، ص ۷۴، شماره ‏۵۵، ۱۳۸۹ش.

۱۳. شمس، آیات ۷ـ۸.

۱۴. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج ‏۲، ص ۴۲۴، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.

۱۵. فرهنگ‌نامه بصیرت، ص۱۵.

۱۶. متقی هندی، علاء الدین علی بن حسام الدین، کنز العمال، ج ۲، ص ۴۲، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ پنجم، ۱۴۰۱ق.

۱۷. فرهنگ‌نامه بصیرت، ص ۱۹.

۱۸. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق و مصحح: صبحی صالح، ص ۱۹۱ – ۱۹۲، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.

۱۹. کنزالعمال، ج ۱۱، ص ۹۶.

۲۰. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول، ص ۳۰۵، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.

۲۱. بیانات رهبر معظّم انقلاب در اولین دیدار با نمایندگان مجلس هشتم، ۱۳۸۷/۰۳/۲۱.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha