خبرگزاری حوزه | پیش از پاسخ صریح به مسأله باید قضاوت نمود که آیا معرفت، قدرتآفرین است یا قدرت برای گسترش خود معرفت همسو تولید میکند؟ در مواجههی با معرفتهای مورد حمایت نظام استکبار باید چه رویکردی را اتخاذ نمود؟ و بهصورت موردی در مسألهی حجاب راهبرد فرهنگی چه باید باشد؟
برای پاسخ به این سؤالات باید روش تحلیل درستی را برگزید و از منظر آن موضوع را تحلیل کرد. فوکو در پاسخ به این سوال متأثر از نیچه در روش تحلیل «تبارشناسی» قدرت را مقولهی اصلی در تحلیل پدیدههای اجتماعی قرار میدهد. در این روش تحلیل، معرفت برساختهی روابط قدرت ارزیابی شده و اصالتی برای آن در نظر گرفته نمیشود. او معتقد است ارادهی معطوف به قدرت برای تسهیل استیلای خود معرفتی را خلق میکند تا منفعتش تأمین شود. پس باید در پس پردهی هر معرفتی روابط قدرت را ارزیابی نمود.
دیدگاه اسلامی چنین باوری را غلط میپندارد و معتقد است با وجود آنکه قدرت میتواند از زمینههای تولید نظریات علمی باشد، اما معرفت اصیل بوده منشا تولید قدرت است. روایت معروف امامعلی(ع) که فرمود: «العلم سلطان» نیز نشانگر قدرتآفرینی معرفت است. در این راستا استاد پارسانیا در «روششناسی بنیادین» پیش از مطرحکردن زمینههای اجتماعی، به نفسالامر معرفت اشاره کرده و برساختهبودن معرفت را به کلی رد میکند. بدین ترتیب رویکردی در نقطه مقابل فوکو ارائه میدهد.
اگر بخواهیم به انصاف به قضاوت بنشینیم در این دوگانهی روشی، اگرچه رابطهی ذاتی معرفت و قدرت را استاد پارسانیا بهدرستی تقریر کرده است و این معرفت است که با واقعنمایی میتواند در عرصهی اجتماعی قدرت بیافریند و حتی با این نگاه استفادهی ابزاری از معرفت نیز به سبب اصیل و قدرتآفرین بودن آن مورد سوء استفاده قرار میگیرد؛ اما با این وجود باید گفت روش تحلیل فوکو میتواند رویکرد نظام استکباری به مقولهی معرفت را دقیقتر توصیف کند. به نظر میرسد باید در مواجههی با اندیشههای مورد حمایت رسانههای نظام استکبار چنین نگاهی به معرفتهای تولید شده داشت؛ چراکه غلبه و انقیاد جوامع در رأس اهداف غرب است و معرفت نیز ابزاری برای نیل به آن هدف درنظر گرفته میشود.
اگر بخواهیم به صورت موردی این رویکرد را تطبیق دهیم باید بگوییم: مکاتب فمنیستی و تولید اندیشه در مقولهی حقوق زن که در رسانههای غربی ضریب میخورند و با صورتبندی علمی به جوامع غیر مدرن عرضه میشوند همه معرفتهاییاند که در جهت گسترش و استیلای قدرت غرب، تولید و تقویت میشوند. بر این اساس بیش از آنکه صحت گزارهها ارزیابی شوند باید رابطهی گزارههای علمی با اغراض سیاسی غرب کشف گردند.
رهبر انقلاب با چنین رویکردی حمایت غرب از مسألهی آزادی زنان را تحلیل میکند و معتقد است بیصداقتی غرب در این است که در پشت پردهی کلمات زیبا و اندیشههای فریبنده آن غرض سیاسی خود را بهصورت پنهان پیش میبرد.
بر اساس این رویکرد مواجههی ما در مسألهی حجاب باید افشای اغراض پلید غرب در مسألهی حمایت از زنان باشد. جهاد تبیین در این موضوع پردهبرداری از حقیقت ماجرا است. حقیقت ماجرا از طرف نظام سلطه چیزی جز استیلای بر جوامع دیگر در پوشش معرفتهای فریبنده نیست. معرفتهایی که گزارههایش با عملکرد تاریخی غرب در تناقض است و افشای این تناقضات وظیفهی نخبگان انقلابی است.
با این مقدمات شما را به خواندن فرازی از آخرین جلسهی رهبر انقلاب با اقشار مختلف بانوان جلب میکنم:
«انگیزهی دخالت سرمایهداران عالم و استعمارگران در مسألهی زن، یک نگاه نظری و فلسفی نیست. اینجور نیست که آنها یک نظریّهی فلسفیای در مورد زن دارند و میخواهند آن را ترویج کنند؛ نه، این نیست. یک احساس انسانی هم نیست؛ اینجور نیست که اینها احساس میکنند که زن در مواردی در دنیا ضعیف واقعشده، میخواهند حمایت کنند، احساسات انسانیشان به جوش میآید؛ نه، این هم نیست. انجام یک وظیفهی اجتماعی و مردمی هم نیست؛ اینها انگیزهی دخالت سیاستمداران و سرمایهداران نیست. انگیزه چیست؟ انگیزه، دستاندازی سیاسی و استعماری است. وارد میشوند برای اینکه مقدّمهای باشد و پوششی باشد در جهت دستاندازی بیشتر، دخالت بیشتر، گسترش بیشتر منطقهی نفوذ خودشان. این انگیزهی در واقع جنایتکارانه را، انگیزهی فسادانگیز را در زیر یک ظاهر فلسفی، در زیر یک ظاهر نظری، در زیر یک ظاهر انساندوستانه پنهان میکنند. این، بیصداقتیِ غربیها است؛ بیصداقتیِ سرمایهداران غربی است که امروز بر دنیا مسلّطند. این بیصداقتی، در قضایای مختلف دیدهشده؛ همین بیصداقتی را، این دروغگویی را، این ریاکاری را ما در مسائل گوناگونی، در عملکرد فعّالان سیاسی و اقتصادی غربی دیدهایم.»(۱۴۰۳/۹/۲۷)
محمد مهدی حسینزاده
نظر شما