پنجشنبه ۴ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۹:۲۸
صاحب نظران علوم انسانی وارد مباحث اصلی و اولویت دار کشور شوند

در نشست "بحران ناکارآمدی علوم انسانی و اجتماعی"، اساتید و کارشناسان علوم انسانی بر این نکته تأکید کردند که صاحب نظران علوم انسانی باید بیش از پیش به مباحث اصلی و دارای اولویت کشور ورود پیدا کنند.

به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، در نشست "بحران ناکارآمدی علوم انسانی و اجتماعی" که با حضور اندیشمندان و اساتید علوم انسانی و اجتماعی کشور که در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد، سید حسن حسینی، مشاور عالی رئیس بنیاد ملی نخبگان و دبیر شورای نخبگان با اشاره به مهمترین مشکلات ساختاری علوم انسانی کشور ابراز داشت: علوم انسانی و اجتماعی در کشور با بحران ناکارآمدی مواجه است. این بحران نه‌تنها در حل مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مشهود است، بلکه اثرگذاری آن در نظام حکمرانی نیز کاهش یافته‌است. ما باید بپذیریم که در این حوزه نه موفق بوده‌ایم و نه توانسته‌ایم اثرگذاری لازم را داشته‌باشیم.

لزوم بازنگری در حوزه علوم انسانی

وی افزود: آنچه مهم است اینکه باید بررسی کنیم چه نقاط ضعف در حوزه علوم انسانی وجود دارد که مانع از اثرگذاری آن در کشور شده‌است. به‌جای اشاره به عوامل بیرونی، نیاز است که به معضلات درونی این حوزه بپردازیم و علت‌های واقعی ناکارآمدی را کشف کنیم.

وی با اشاره به برخی چالش‌های مطرح‌شده در این عرصه گفت: عوامل و زمینه‌های متعددی از جمله برنامه‌ریزی درسی نامناسب، ضعف ارتباط با مجامع علمی بین‌المللی، نبود داده‌های تجربی لازم برای اقناع حکمرانان، و عدم شکل‌گیری نسل‌های جدید در علوم انسانی موجب شده‌اند تا این حوزه نتواند پاسخگوی نیازهای جامعه باشد. این عوامل در کنار مسائل بیرونی نظیر بحران‌های سیاسی و اجتماعی، شرایط را پیچیده‌تر کرده‌اند.

جستجو برای راهکارهای بهبود وضعیت علوم انسانی

حسینی ادامه‌داد: در این نشست به‌دنبال این هستیم که راهکارهایی برای بهبود وضعیت علوم انسانی پیدا کنیم. تمرکز ما بر روی اصلاح عوامل درونی است که در کارآمدی علوم انسانی تأثیر مستقیم دارند.

وی خاطرنشان کرد: ناکارآمدی در حل مسائل اجتماعی کشور، یک واقعیت است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت و هدف از برگزاری این جلسه، پیدا کردن پاسخ‌هایی برای این مشکلات و سنجش عوامل داخلی است.

علوم انسانی در ایران با بحران خودآگاهی مواجه است

در ادامه این نشست، بیژن عبدالکریمی به‌نقد وضعیت علوم انسانی در ایران پرداخت و ریشه اصلی بحران در این حوزه را در نبود خودآگاهی علمی و اجتماعی دانست و افزود: علوم انسانی در ایران هنوز نتوانسته مسائل جامعه را به‌درستی صورت‌بندی کند.

وی بیان داشت: علوم انسانی جدید، بخشی از نظام علمی مدرن است، اما در ایران این نظام علمی شکل نگرفته‌است. دلیل آن را باید در نبود عقلانیت جدید جست‌وجو کرد؛ عقلانیتی که پیامد سنت تفکر متافیزیکی است. با وجود اینکه در بسیاری از جنبه‌های زندگی، از فردی تا اجتماعی، با مشکلات اساسی مواجه هستیم، علوم انسانی ما هنوز نمی‌داند چگونه باید این مسائل را صورت بندی کند.

فاصله روشنفکران و جامعه‌شناسان با واقعیت‌های موجود

عبدالکریمی همچنین گفت: روشنفکران و جامعه‌شناسان ما اغلب در فضایی جدا از واقعیت‌های موجود فعالیت می‌کنند و همین موضوع باعث شده علوم انسانی نتواند نقشی اثرگذار در حل معضلات جامعه ایفا کند. بسیاری از صاحب‌نظران در این حوزه، صرفاً به نظریه‌پردازی می‌پردازند، در حالی که علوم انسانی نیازمند نوعی آگاهی عملی است که فراتر از مفاهیم تئوریک باشد.

این استاد فلسفه در ادامه، وضعیت فعلی پژوهش‌های علوم انسانی در ایران را نقد کرد و اظهار داشت: ما در بسیاری از پژوهش‌های علوم انسانی، ارتباط با واقعیت‌های اجتماعی و فرهنگی ایران را از دست داده‌ایم. پژوهشگران ما به‌جای توجه به مسائل بومی، اغلب مفاهیم کلی و غربی را بدون در نظر گرفتن زمینه‌های محلی به کار می‌گیرند. این رویکرد، نه‌تنها مشکلات ما را حل نمی‌کند، بلکه فاصله میان علوم انسانی و جامعه را نیز افزایش می‌دهد.

وی افزود: برای حل بحران علوم انسانی در ایران، باید خودآگاهی انسانی و اجتماعی را در این حوزه تقویت کنیم. این خودآگاهی نمی‌تواند صرفاً از طریق مطالعه نظریه‌ها به‌دست آید؛ بلکه نیازمند تجربه زیسته، شهود و شناخت عمیق از شرایط و مسائل خاص جامعه است.

عبدالکریمی یادآور شد: علوم انسانی در وضعیت کنونی نتوانسته است به خود اثباتی دست یابد و این مسأله‌ای است که باید در سطحی وسیع‌تر مورد توجه قرار گیرد. این وضعیت تاریخی، پیامدهای خاص خود را دارد که باید به‌طور عمیق مورد بررسی قرار گیرد.

لزوم بررسی مشکلات ساختاری و غیرساختاری

در ادامه این نشست، وحید شالچی، معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم نیز به بررسی مسائل و چالش‌های حوزه علوم انسانی و اجتماعی پرداخت و با تأکید بر اهمیت کارآمدی علمی و اجتماعی این رشته‌ها، گفت: علوم انسانی و اجتماعی نیازمند تحولاتی اساسی برای تطبیق با نیازهای جامعه ایرانی است.

وی به مشکلات ساختاری و غیرساختاری در پیوند پژوهش‌های علوم انسانی با عمل اجتماعی اشاره کرد و افزود: یکی از چالش‌های اساسی ما عدم توجه و وجود نگاه بین‌رشته‌ای است، درحالی‌که مسائل اجتماعی دارای ابعاد مختلفی هستند و نیازمند همکاری اقتصاددانان، جامعه‌شناسان و متخصصان دیگر حوزه‌ها است.

تأثیر تغییرات اجتماعی بر پژوهش‌های صورت‌گرفته

وی همچنین به تأثیر محدودیت منابع و زمان کوتاه انجام پژوهش‌ها اشاره کرد و افزود: برای حل مسائل عمیق و پیچیده جامعه ایرانی، نیازمند پژوهش‌های گسترده و زمان‌بر هستیم. اما معمولاً از پژوهشگران انتظار داریم مسائل طولانی‌مدت را در بازه‌های زمانی کوتاه حل کنند، که این امر کارآمدی نتایج را کاهش می‌دهد.

شالچی با اشاره به تغییرات سریع اجتماعی در ایران و تأثیر آن بر پژوهش‌های علوم‌اجتماعی ابراز داشت: جامعه ایرانی به‌دلیل تنوع فرهنگی و پیچیدگی‌های تاریخی خود نیازمند پژوهش‌هایی است که بتوانند این تحولات را به‌درستی تبیین کنند. متأسفانه، نگاه‌های ساده‌سازی‌شده به واقعیت‌های چندلایه جامعه ایرانی، پژوهش‌ها را از کارکرد واقعی خود دور کرده است.

با رویکردی محافظه‌کارانه مانع از تغییرات ضروری می‌شویم

وی به نقش سنت در علوم انسانی و اجتماعی اشاره و تصریح‌کرد: سنت در جامعه ایرانی به‌درستی درک نشده است. ما یا سنت را به‌عنوان مانعی در برابر توسعه می‌بینیم، یا با رویکردی محافظه‌کارانه مانع از تغییرات ضروری می‌شویم. این نگاه‌ها باعث شده که نتوانیم از ظرفیت‌های پویای سنت برای توسعه اجتماعی بهره‌مند شویم.

وی با بررسی نقش میدان علم در تعامل با سایر میدان‌های اجتماعی گفت: یکی از مشکلات اساسی علوم‌اجتماعی در ایران، نداشتن پیوند مؤثر و در عین حال حفظ استقلال نسبی در ارتباط با سایر حوزه‌ها، مانند اقتصاد، سیاست و فرهنگ است. این عدم پیوند و استقلال باعث شده که میدان علم در ایران نتواند به‌طور مؤثر در توسعه اجتماعی نقش‌آفرینی کند.

لزوم وجود نگاه عمیق، علمی و عمل‌گرایانه به مسائل

در ادامه این نشست، مجید توسلی‌رکن‌آبادی دانشیار علوم‌سیاسی، دانشکده حقوق، الهیات و علوم‌سیاسی، واحد علوم تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی بیان داشت: چرخه ناکارآمدی نباید به بی‌ثباتی منجر شود. اگر به کشورهای دیگر نگاه کنیم، می‌بینیم که با ارائه راهکارهای عملی و نظری، بحران‌ها را به فرصتی برای بهبود تبدیل کرده‌اند. بنابراین، لازم است بستری فراهم شود تا نظریه‌ها نه‌تنها در حوزه‌های تئوریک، بلکه در عرصه عملی و مدیریتی نیز اثرگذار باشند.

وی گفت: در بحث‌های مربوط به نظریه‌پردازی گاهاً مشاهده می‌کنیم که در کشور ما کرسی‌های نظریه‌پردازی زیادی برگزار شده‌است. اما سؤال اصلی این است که چند نظریه واقعاً به سطح بین‌المللی رسیده و تأثیرگذار بوده است؟

لزوم ورود علوم انسانی کشور به مسائل دارای اولویت

مالک شجاعی‌زند، عضو پژوهشگاه مطالعات علوم انسانی با مرور دستاوردهای علوم انسانی در ایران و جهان اظهار داشت: علوم انسانی در ایران طی صد سال اخیر، بیشتر در فضای آموزش رشد کرده است و کمتر به مسائل انضمامی جامعه ایرانی پرداخته‌شده. در حوزه‌هایی مانند فلسفه، جامعه‌شناسی و علوم‌سیاسی، اساتید برجسته‌ای داریم که ادبیات جهانی و مسائل ایران را به‌خوبی می‌شناسند.

وی با اشاره به‌ضرورت ارتباط علوم انسانی با مسائل ایران گفت: بنیاد ملی نخبگان می‌تواند با شناسایی اساتید شاخص و حمایت از پروژه‌های کلان، ارتباط علوم انسانی با مسائل بومی ایران را تقویت کند.

شجاعی‌زند همچنین بر ایجاد فضای گفت‌وگو میان اساتید رشته‌های مختلف علوم انسانی و همچنین میان علوم انسانی و علوم فنی-مهندسی تأکید کرد و افزود: اساتید علوم انسانی باید به‌صورت مستقیم و ساختارمند با مسئولان عالی‌رتبه نظام حکمرانی وارد گفت‌وگو شوند تا بتوانند نقش مؤثری در سیاست‌گذاری‌های کلان ایفا کنند.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha