سه‌شنبه ۹ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۰
نیم نگاهی به دستاوردهای بعثت پیامبر اسلام

حوزه/ حجت الاسلام امیر علی حسنلو، مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه در مطلبی با عنوان «نیم نگاهی به دستاوردهای بعثت پیامبر مهربانی و عشق» به این نکات پرداخته است.

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام امیر علی حسنلو، مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه در مطلبی با عنوان «نیم نگاهی به دستاوردهای بعثت پیامبر مهربانی و عشق» به این نکات پرداخته که متن آن بدین شرح است:

وضع فرهنگی و اجتماعی جزیره‌العرب قبل از بعثت پیامبر اکرم (ص)

دست آوردهای بعثت بی شمار است؛ یکی از دست آوردهای مهم آن کتابی به نام «قرآن کریم» است که در بردارنده علوم ومعنویت واخلاق و فواید وبرکات بی شمار است؛ پس از نزول قرآن وتحت تاثیر آیات قرآن ضمن اینکه در حجاز عاری از هر گونه تمدن و معنویت، از این مردم انسانهایی ساخته شدند که برای گسترش معنویت وزدودن جهل و کفر جان خود را نثار نمودند؛ پس از نزول قرآن از نظر تمدنی چندین علوم از دل آیات قرآن که در تاریخ بشر سابقه ندارد برآمده است؛ در دیگر علوم نیز تاثیرات قرآن به حدی است که ماهیت آنهارا دگر گون نمود وتمدن جدیدی به نام تمدن اسلام در تاریخ بشر ایجاد گردید

وضع فرهنگی واجتماعی حجاز قبل از بعثت

تا تبیین درستی از وضعیت فرهنگی حجاز در دست نباشد، شناخت آثار بعثت غیر ممکن خواهد بود؛ از اینروی برای درک درست از آثار بعثت ضرورت دارد وضع جاهلیت و حجاز جاهلی را که قرآن از آن یاد کرده است به خوبی شناخت ودرک درست از آن زمانه داشت، جزیره‌العرب ازنظر فرهنگ و ایدئولوژی و اجتماعی در شرایط پست و بحرانی قرار داشت با بعثت منجر به انقلاب بزرگی گردید. تمام ابعاد زندگی عرب را در مرحله‌ی اول و ملت‌های دیگر را در مرحله‌ی بعد به شدت تحت تأثیر قرارداد.

برای اینکه آثار بعثت خوب درک شود بهتر است اوضاع قبل از بعثت در جهان شناخته گردد، چه بهتر برای شناخت وضع جهان قبل از بعثت از کلام امام علی (ع)مراجعه شود. جهان قبل از بعثت غرق در تاریکی ها وظلم و جنگهای پی درپی وخون ریزی ها وبردگی واسارت انسان ها بود؛ دو امپراطور بزرگ جهان مدام بر سر تصرف قلمرو همدیگر در جنگهای خونین بودند؛ منطقه حجاز نیز به جهت فقدان امکانات ظاهری نقطه ای فراموش شده بود؛حقوق انسانی درآن ضایع وفراموش شده بود؛ زنان موجوداتی حقیر به شمار آمده ومایه تحقیر شمرده شده و هنگام تولد دختر که بشارت آن به پدر داده می شد جز شرمساری وعرق جبین بر پیشانی پدر نبود تولد او، این صریح قرآن است که علاوه برآن زنده به گور شدن دختران وپایمال بودن حقوق بردگان و حاکمیت زندگی ورسوم قبیلگی واشرافیگری و...حکایتی تلخ از وضع جهان وحجاز بود.

امیر مومنان در خطبه ای از این اوضاع به زیبایی تحلیل می نماید. خداوند، پیامبر اسلام(ص) را هشدار دهنده جهانیان مبعوث فرمود تا امین وحی الهی باشد. آن‏گاه که شما ملت عرب، بدترین دین را داشتید و در بدترین خانه زندگی می‏کردید و میان غارها، سنگ‏های خشن و مارهای سمّی خطرناک و فاقد شنوایی، به سر می‏بردید. آب‏های آلوده می‏نوشیدید و غذاهای گلوآزار می‏خوردید. خون یکدیگر را می‏ریختید و پیوند خویشاوندی را می‏بریدید. بت‏ها میان شما پرستش می‏شد و مفاسد و گناهان شما را فرا گرفته بود.

خدا، پیامبر اسلام را زمانی فرستاد که مردم در فتنه‏ها گرفتار شده، رشته‏های دین پاره شده و ستون‏های ایمان و یقین ناپایدار بود.... راه رهایی دشوار می‏نمود و پناه‏گاه‏ی وجود نداشت. چراغ هدایت، بی‏نور شده و کوردلی همگان را فرا گرفته بود. خدای رحمان معصیت می‏شد و شیطان یاری می‏گردید. ملت‏ها در خواب عمیقی فرو خفته بودند. فتنه و فساد، جهان را فرا گرفته بود. اعمال زشت رواج یافته بود. آتش جنگ همه‏جا زبانه می‏کشید و دنیا، بی‏نور و پر از مکر و فریب گشته بود.

هوا و هوس بر مردم چیره شده بود.... نادانی‏های جاهلیت، پست و خوارشان کرده بود و در امور زندگی سرگردان بودند و بلای جهل و نادانی دامن‏گیرشان بود. در کلام دیگر اینگونه به توصیف شرایط پرداخته است: سال‏های طولانی بر مردمی گذشت که بر اثر دوری از مکتب پیامبران، درمنجلاب گمراهی و فساد غوطه‏ور بودند، نه امنیت جانی داشتند، نه امنیت مالی و ناموسی. سایه شوم جهل و تعصب همه جا را تاریک کرده بود. ظلم و بیداد گری و لجاجت و انواع جنایات هولناک، همه را به ستوه آورده بود؛ به گونه‏ای که به فرموده علی علیه ‏السلام «میوه درخت جاهلیت فتنه و آشوب و غذای مردمش مردار گندیده، لباس زیرینشان ترس و وحشت و لباس رویینشان شمشیر بود. آب حیات انسانی در زمین فرو رفته بود و منارهای هدایت، کهنه و فرسوده شده و پرچم‏های گمراهی و تیره ‏بختی آشکار گردیده بود»

امیر مؤمنان علیه السلام با مقایسه وضع فرهنگی و اجتماعی و سیاسی قبل و بعد از ‏بعثت، امیر مؤمنان از این اوضاع تحلیل زیبایی به دست می‌دهد تا آثار گسترده‌ی بعثت انبیا در تعالی و رشد تمدن انسانی را تبیین نماید. ‏همچنین در خطبه فدکیه حضرت زهرا (س) اشاره شده به وضع اسف بار فرهنگی عرب که فاقد هر گونه تمدن و در بدترین معیشت‌ها قرار داشتند؛ در آیات قرآن از این اوضاع به جاهلیت یاد شده است؛ گوشه‌ای از نگاه آنان به زن را جهت یادآوری ذکر می‌کنم، بیشتر اعراب جاهلی زن را انسانی همسان با حیوان یا انسان ضعیف می‌شمردند که اگر آزادی در زندگی به دست آورد و از قید تبعیت آزاد شود از فساد و شرش نمی‌توان ایمن بود.

کودکان در این فرهنگ ناهنجار در بدترین شرایط قرار داشتند، کشتن کودکان دختر حتی پسر در میان جمعی از قبایل رواج یافته بود قرآن مکرر به این اوضاع فلاکت بار اشاره نموده است « خشیه الاملاق » «یا بای ذنب قتلت» خورکشان آلوده و غیر بهداشتی و از خوردن گوشت درندگان و سگ و گربه نیز منعی نبود؛ جامعه‌ای به تمام معنا جاهلیت که هیچ آداب و اخلاقی که نشانه ترقی در آن باشد وجود نداشت؛ وصف تاریک و وحشتناک این اوضاع را در سخنان حضرت امیر مؤمنان و منابع دیگر می‌توان دید. ‏ «أَرْسَلَهُ عَلَی حِینِ فَتْرَة مِنَ الرُّسُلِ وَ تَنَازُع مِنَ الْأَلْسُنِ فَقَفَّی بِهِ الرُّسُلَ وَ خَتَمَ بِهِ الْوَحْیَ فَجَاهَدَ فِی اللَّهِ »

موقعیت زمانی بعثت، و اوضاع اجتماعی و فرهنگی دوران آغاز رسالت پیامبر اکرم (ص) یکی از مباحثی است که ‏امیرالمؤمنین در خطبه‌های خود به مردم گوشزد می‌نمود و به تحلیل و تبیین اوضاع زمان بعثت، می‌پردازد و فاصله طولانی بعثت ‏او را با پیامبران دیگر، یکی از عوامل مهم غرق جوامع انسانی در جهالت می‌داند، که از اینجا می‌توان به نقش ‏و ‏عملکرد نبوت و امامت و دین در زندگی انسان پی برد، که اگر دین از جامعه و زندگی انسان گرفته شود، چه وضعی به ‌جوامع ‏حاکم می‌شود، چنانکه در قرن حاضر هر چه چهره‌ی دین از جوامع اروپایی، تاریک و رنگ دینی، خود را می‌بازد و ‏جوامع سکولار شده؛ جوامع غربی به توحش و بدویت نزدیک، و قتل و غارت که از علائم بدویت و ‏جهالت است، در ‏این جوامع جای انسانیت و عقلانیت و مدنیت را می‌گیرد.‏ دَفَنَ اللَّهُ بِهِ الضَّغَائِنَ وَ أَطْفَأَ بِهِ الثَّوَائِرَ أَلَّفَ بِهِ إِخْوَاناً وَ فَرَّقَ بِهِ أَقْرَاناً أَعَزَّ بِهِ الذِّلَّةَ وَ أَذَلَّ بِهِ الْعِزَّةَ کَلَامُهُ بَیَانٌ وَ ‏صَمْتُهُ لِسَانٌ» ‏آثار اجتماعی و روانی بعثت او فروکش نمودن آتش کینه‌ها و دشمنی‌ها و برقراری امنیت اجتماعی و تبدیل دشمنی‌ها به دوستی‌ها و مهربانی و برادری‌ها در میان جامعه، بود از بین رفتن خویشاوندی‌های شرک آلود و عزت ‏یافتن مستضعفین و ذلیل و خوار شدن، ارزشهای غیر دینی در سایه گفتار روشن و مواضع صحیح پیامبر حاصل شد و ‏دین خدا در جامعه رواج یافت. در حالی که قبل از بعثت وضع مردم چنین بود: ‏‏ بَعَثَهُ وَ النَّاسُ ضُلَّالٌ فِی حَیْرَة وَ حَاطِبُونَ فِی فِتْنَة قَدِ اسْتَهْوَتْهُمُ الْأَهْوَاءُ وَ اسْتَزَلَّتْهُمُ الْکِبْرِیَاءُ وَ اسْتَخَفَّتْهُمُ الْجَاهِلِیَّةُ ‏الْجَهْلَاءُ حَیَارَی فِی زَلْزَال مِنَ الْأَمْرِ وَ بَلَاء مِنَ الْجَهْلِ فَبَالَغَ ص فِی النَّصِیحَةِ وَ مَضَی عَلَی الطَّرِیقَةِ وَ دَعَا إِلَی الْحِکْمَةِ وَ ‏الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ» ‏‏ «خدا پیامبر اسلام (ص) را در هنگامی مبعوث فرمود که مردم، در حیرت و سرگردانی و جهالت و نادانی، غرق ‏بودند و فتنه‌ها آنها را، فراگرفته بود هوی و هوس و شهوت رانی و افسار گسیختگی نفسانی، بر آنها، چیره شده بود و ‏تکبر خودبینی و غرور و ضلالت و جاهلیت و نادانی محض، آنها را در حیرت فرو برده و یک زندگی بسیار ذلت ‏باری داشتند. با این حال و در این وضع زندگی می‌کردند، که رسول خدا مبعوث شد و در خیرخواهی و نصیحت و ‌اصلاحشان و سامان دادن زندگیشان کوشش نمود و آنها را، با حکمت و موعظه نیکو و اخلاق و رفتار خویش به ‌سوی خدا دعوت کرد و از تمام بدبختی‌ها نجات داد.»‏ پیامبر خدا (ص) با امانت رسالت خویش را، آغاز و انجام داده و با درستی و راستی این راه را طی کرد. پرچم حق را در بین ما به یادگار گذاشت، که هر کس از آن پیشی گیرد از دین خارج و آن کسی که عقب بماند هلاک و هر ‏کس که ملازم آن پرچم باشد (که در دست علی (ع) است) رستگار شود.‏

وضع زنان:

آنها زن را از پیکره اجتماع خارج دانسته تنها حقی که برای او قائل بودند این بود که او را از شرایط مورد نیاز جامعه می‌دانستند مانند مسکنی که باید بدان پناه برد یا مانند اسیری می‌شمردند که باید از کارش استفاده برد و از مکرش برحذر بود. زن را از عموم حقوقی که ممکن بود که از آنها سود ببرد محروم می‌داشتند، مگر به مقداری که آن هم بازگشت به نفع مردانی می‌شد که بر او قیمومیت داشتند. اساس رفتارشان با زن سلطه و سیطره‌ی قوی و مغلوبیت ضعیف بود که مردان همیشه غالب بودند. زن عرب بخشی از ثروت مرد بشمار می‌آمد و همین که پسر وی جامه‌ای به روی او می‌افکند او را به ارث می‌برد. بنابر زنان قبل از اسلام و بعثت چیزی بنام حق و حقوقی نداشتند، حقوقشان را پایمال می‌کردند و از زن به عنوان ابزار کار و بهره‌کشی و ارضای غرایز استفاده می‌کردند و زن به عنوان کالا خریداری و فروخته می‌شد، مهریه برای زنان وجود نداشت و زن به عنوان موجود پست در میان عرب و سایر ملل مطرح می‌شد.

زنده به گور کردن دختران در دوران جاهلیت و قبل از اسلام، ابراز داشت: قرآن کریم در آیات ۵۸ تا ۵۹ سوره نحل، وضع فرهنگی و نحوه برخورد مردم جزیرة العرب را با دختران چنین مطرح می‌کند: «وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالأُنثَی ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کَظِیمٌ، یَتَوَارَی مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَیُمْسِکُهُ عَلَی هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرَابِ أَلاَ سَاء مَا یَحْکُمُونَ»؛ و هر گاه یکی از آنان را به دختر مژده آورند، چهره‏اش سیاه می‌‏شود، در حالی که خشم خود را فرو می‏خورد، از بدی آنچه به او بشارت داده شده از قبیله (خود) روی می‏پوشاند، آیا او را با خواری نگاه دارد یا در خاک پنهانش کند و چه بد داوری می‏کنند.

پیامبر اعظم(ص) با آغاز رسالت خویش با این مظاهر جاهلیت به مبارزه پرداخت و به تدریج از اذهان پاک کرد، ادامه داد: مردان قبل از اسلام می‌توانستند ده‌ها زن داشته باشند، پیغمبر این قانون را با وحی فرو ریخت و این فرهنگ‌های جاهلی را پاک کرد و مهریه برای زنان را واجب کرد و به طور کلی ازدواج بدون مهریه را نفی کرد و از طرفی ازدواج‌های بیش از چهار زن را باطل اعلام کرد، ایشانازدواج با چهار زن را در صورتی مباح دانست که مردان توانایی مالی و جسمی و رعایت عدالت را داشته باشند.

قرآن زن و مرد را در بندگی مساوی می‌داند و می‌فرماید: «وَمَن یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتَ مِن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ»، و کسانی که کارهای شایسته کنند چه مرد باشند یا زن، در حالی که مؤمن باشند، آنان داخل بهشت می‏شوند، بنابراین در مقام بندگی عمل زن و مرد نزد خداوند یکسان است و هر فردی بنا به میزان تقید و اخلاق خویش پیش خداوند مقرب است.

یکی از مهمترین کارهایی که حضرت درباره زنان انجام داد و اساسی بود وآن تغییر بینشها بود، پیامبر(ص) نگاه به زن را ابتدا تغییر داد و دگرگون نمود و آنان را به مثابه انسان والا مطرح نمود و آن را از تکریم از خانواده خود آغاز نمود و زنان خود را مورد حرمت قرار داد و دختران خود را تکریم نمود حقوق زنان را اعاده نمود و مهریه‌ای آنان و حقوق فردی و اجتماعی آنان را برگرداند؛ آیاتی که در قرآن هست درباره مهریه زنان و مطاله آن بهترین سندهای تاریخی دراین راستا می باشد،[۱]

آنان را در دولت خود جای داد و نقش تربیت مادر را تبیین نمود؛ برای آموزش آنان جایگاه خاص قرار داد در نماز جمع و جماعت برای زن جایگاه قرار داد و منع ننمود از فعالیتی که درشانشان بود همانند پرستاری و مداوای مجروحان و آموزش تلاش را در منزل و خانه داری جهاد شمرد و ارزش نهاد؛ دختری تربیت کرد که برای همه زنان عالم اسوه باشد؛ دخترش را چنان تربیت نمود که شایسته مادری ۱۱ امام و پیشوا را داشته باشد که همه آنان جان خود را در راه هدایت و رشد فرهنگی و سعادت مردم فدا کردند.

حرمتی که حضرت برای دخترش فاطمه داشت یک بعد این احترام به تغییر بینش ونوع نگاه به زن بود.

رفتار فردی و اجتماعی دین مدار و...

آنچه در تغییر و اصلاح جامعه بسیار مؤثر است رفتار فردی و اخلاق حضرت بود نه زور و قدرت و تحکم، لذا حضرت رسول الله (ص) با شناختی که از این جامعه دارد به سوی اصلاح آن می پردازد؛ با منطق و رفتار این جامعه را متمدن نمود به نحوی که اندک زمان از آنان انسان‌هایی ساخت که در خدا شناسی و توحید و دریک کلمه هریک از آنان مبدل شدند به انسان‌های تمدن ساز و اندیشمند افرادی چون سلمان و ابوذر و اویس قرنی و بزرگترین همه یاران حضرت علی بن ابی طالب و حسنین و مقداد و.....بودند. مولفه هایی که حضرت در راستای اصلاح فرد بکار بست به چند مورد اشاره می شود:

پاکیزگی

بهداشت و پاکیزگی اساسی‌ترین عنصر تمدن بشری است؛ (ص) در امور فردی ضمن اینکه در میان مردم به امانت معروف و مشهور بود نظم و بهداشت حضرت نیز زبان زد بود پیامبر مکرم اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله به پاکیزگی، بسیار توجه داشت و در این مورد نمونه و سرمشق بود. افزون بر آداب وضو، بیشتر روزها خود را شست‏شو می‌داد و هر دو را جز عبادت می‌دانست. آن حضرت همیشه خود را خوشبو می‌کرد؛ به طوری که پس از گذشتن از جایی، همه کسانی که در آنجا بودند احساس بوی خوش می‌کردند. مردم حتی در شب تاریک هم بدون اینکه صورت آن وجود مقدس را ببینند، از بوی خوشش، حضورش را درک می‌کردند. خود آن حضرت می‌فرماید: «عطر زدن و مسواک کردن از سنت‌های پیغمبران است». مرحوم طبرسی در کتاب مکارم الاخلاق نقل کرده است که عادت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله این بود که به آب نگاه می‌کرد و موی سرش را صاف می‌کرد و شانه می‌زد و می‌فرمود: «خداوند دوست دارد وقتی بنده‌اش برای دیدار برادرانش از خانه بیرون می‌رود، خود را مرتب کند و زینت دهد»

رسول اکرم(ص) مدت‌های مدیدی قبل از بعثت به غار حرا می‌رفتند و به راز و نیاز با خالق هستی می‌پرداختند، درباره دستاوردهای بعثت اظهار داشت: قبل از بعثت پیامبر(ص) همه دنیا گرفتار جهل و تاریکی بودند، برده‌داری رایج شده و ظلم و ستم بر انسان‌ها فزونی یافته زیاد بود، به گونه‌ای که حقوق انسان‌ها و حتی حقوق حیوانات رعایت نمی‌شد و جنگ‌های خانمانسوز در شبه‌جزیره عربستان، بین ایران و روم و تمام ملل رواج داشت.

تاثیرات بعثت پیامبر(ص) در رشد و توسعه اخلاق و معنویت در جوامع بشری

دست آوردهای بعثت بی شمار است؛ یکی از دست آوردهای مهم آن کتابی به نام «قرآن کریم» است که در بردارنده علوم ومعنویت واخلاق و فواید وبرکات بی شمار است؛ پس از نزول قرآن وتحت تاثیر آیات قرآن ضمن اینکه در حجاز عاری از هر گونه تمدن و معنویت، از این مردم انسانهایی ساخته شدند که برای گسترش معنویت وزدودن جهل و کفر جان خود را نثار نمودند؛ پس از نزول قرآن از نظر تمدنی چندین علوم از دل آیات قرآن که در تاریخ بشر سابقه ندارد برآمده است؛ در دیگر علوم نیز تاثیرات قرآن به حدی است که ماهیت آنهارا دگر گون نمود وتمدن جدیدی به نام تمدن اسلام در تاریخ بشر ایجاد گردید.

دیگر حاص معنوی بزرگ قرآن توحید است، اصلی‏ترین و مهم‏ترین پیام بعثت است. فراگیری این اصل چنان گسترده است که اسلام به نام دین توحید شناخته می‌‏شود. در قرآن کریم، اصل توحید، ساختار کلی همه آیات است و نخستین پیام همه پیامبران پیشین نیز اصل توحید بوده است: «پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم، مگر آنکه به وی وحی کردیم که معبودی جز من نیست، پس تنها مرا پرستش کنید».(انبیاء: ۲۵)

از سوی دیگر، توحید فقط راه‏حلی برای بحران‏های دوران جاهلیت نبوده است. توحید، شعار محض نیست. توحید؛ یعنی نفرت و دوری و نفی همه طاغوت‏ها. توحید؛ یعنی تکیه نکردن به هیچ قدرتی جز قدرت و عظمت الله. با این مفهوم، انسان قرن ۲۱، بیش از هر زمان دیگر به این اصل حیاتی نیاز دارد. بشر امروز، با طاغوت‏ها و بت‏های درونی و بیرونی خود، از هر گونه پیشرفت و سعادت واقعی بازمانده است. توحید؛ یعنی نپذیرفتن هیچ‏گونه بی‏عدالتی. با این وصف، از شخصی‏ترین رفتار انسان تا قانون‏گذاری برای حکومت جهانی، جایگاه اجرای اصل توحید است. بدون توحید و مبارزه با قدرت‏های بیگانه، تمدن امروز نه تنها ارزشی ندارد، بلکه سرعت سقوط انسان را چند برابر خواهد کرد.

حضرت زهرا سلام الله علیها در این باره چه زیبا فرمود: «پروردگار بزرگ، به پایان همه کارها دانا بود و بر دگرگونی‏های روزگاردر محیط بینا و به سرنوشت هر چیزی آشنا. محمد صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏ آله را برانگیخت تا کار خود را به اتمام و آنچه را مقدر ساخته به انجام رساند. پیغمبر که درود خدا بر او باد، دید که هر فرقه‏ای دینی گزیده و هرگروه در روشنایی شعله‏ای خزیده و هر دسته به بتی نماز برده و همگان یاد خدایی را که می‏شناسند از خاطر سترده‏اند. پس خدای بزرگ تاریکی‏ها را به نور محمد روشن ساخت و دل‏ها را از تیرگی کفر بپرداخت و پرده‏هایی را که بر دیده‏ها افتاده بود، به یکسو انداخت.»

سخن امام خمینی (ره) درباره آثار معنوی بعثت

امام خمینی(ره) درباره آثار معنوی بعثت مطالب زیادی در آثار وسخنان خود داشته است که در صحیفه نور و آثار دیگر عرفانی وعلمی منتشر گردیده است؛ انبیا آمده‌‏اند که ما را از این عالَم طبیعت کم کم تربیت کنند و آن مقداری که مربوط به تربیتهای معنوی است به ما بفرمایند، به وحیْ مِنَ اللَّه تعالی؛ تا ما، که اگر انبیا نباشند یک حیوانی هستیم که هر چه هست همین طبیعت بیشتر از این ادراک نداریم، ما را ببرند به آن عالَم و تقویت کنند که ما وقتی از این عالَم منتقل به یک عالَم دیگری شدیم، زندگی آن عالَم هم یک زندگی سعادتمند [انه‏] باشد. تمام نکته آمدن انبیا این است که این بشر را تربیت کنند. لطفی است از جانب خدای تبارک و تعالی به بشر که قابل از برای این است که تربیت بشود.

انبیا آمده ‏اند که ما را از این عالَم طبیعت کم کم تربیت کنند و آن مقداری که مربوط به تربیتهای معنوی است به ما بفرمایند، به وحیْ مِنَ اللَّه تعالی؛ تا ما، که اگر انبیا نباشند یک حیوانی هستیم که هر چه هست همین طبیعت [است و] بیشتر از این ادراک نداریم، ما را ببرند به آن عالَم و تقویت کنند که ما وقتی از این عالَم منتقل به یک عالَم دیگری شدیم، زندگی آن عالَم هم یک زندگی سعادتمندانه باشد. تمام نکته آمدن انبیا این است که تربیت کنند این بشر را- که قابل از برای این است که تربیت بشود و مافوق حیوانات است- این را تربیتش کنند؛ برای اینکه همان طوری که اینجا زندگی سعادتمند- اگر همه اوضاع طبیعت به وفق مراد باشد- یک زندگی سعادتمند در اینجا دارند، آنجا هم زندگی سعادتمند داشته باشند. لطفی است از جانب خدای تبارک و تعالی به بشر که قابل از برای این است که تربیت بشود.

برکات بعثت در کلام مقام معظم رهبری

مقام معظم رهبری، نیز درباره آثار معنوی بعثت مطالب بسیار مفید وزیبایی در دیدارها تبیین فرموده اند: «مسأله بعثت و پدید آمدن این حادثه، مهم‏ترین مسأله‏ای است که در طول عمر طولانی بشریت، برای او اتفاق افتاده است. در سرنوشت انسان و تاریخ بشر، هیچ حادثه‏ای به قدر این حادثه مؤثر نبوده و هیچ لطفی از طرف پروردگار، به عظمت این لطف، بر انسان‏ها وجود نداشته و امروز آن‏چه از شعار ما در دنیا مطرح است، همان پیام‏ها و شعارهای بعثت است. مثل شعار عدالت اجتماعی، آزادگی، علم و دانش، ترقی و تعالی».

ودر سخن دیگرفرموده است: بعثت پیامبران را از حوادث بی‏نظیر عالم و دارای آثاری ماندگار برای حیات بشر برشمرده و می‏فرمایند: «هیچ حادثه‏ای از قبیل انقلاب‏های بزرگ، مرگ‏ها و حیات‏های ملّت‏ها، پدیدآمدن اشخاص بزرگ، از بین رفتن اشخاص بزرگ ظهور مکتب‏های گوناگون، اهمیتش برای بشریت به اندازه بعثت‏های انبیا نیست. هم‏چنان که امروز شما می‏بینید، ماندگارترین شکل‏های فکر و ذهن آحاد بشر، همان شکل‏هایی است که ادیان به آن‏ها داده‏اند و تا ابد هم همین‏طور خواهد بود. اگرچه امروز بسیاری از کسان در عالم هستند که مستقیما خود را در پرتو اشعه بعثت نبی‏اکرم قرار نداده‏اند، یعنی غیرمسلمان‏ها، اما همان‏ها هم از برکات این بعثت، تاکنون منتفع شده‏اند».

یکی از مسائلی که در باب مبعث قابل توجه است و تامل دوباره در مورد آن خالی از لطف نیست، نگاهی به آیات ابتدایی سوره علق است که بر پیامبر نازل شد، در این خصوص توضیح بفرمایید.

در آیات اولیه این سوره مبارک که به حضرت در اولین ساعات مبعث نازل شد؛ چند مسئله مهم ومعرفت اساسی مورد توجه است: شاید بتوان گفت چکیده ی فلسفه و تمام اهداف بعثت وهمه قرآن و ۲۳ سال رسالت پیامبر(ص)در این چند جمله گنجانده شده است و این هم یکی از اعجاز قرآن است از نظر بیان و تبیین زیبا وبی مانند.

در این آیات شریفه سه معرفت مهم را خداوند به انسان ضروری ولازم می شمارد ومی آموزد. اولی مبداء وآفرینش وتوحید است که خداوند به انسان یاد آوری می کند که ای انسان تو مخلوق آفریدگاری هستی واین جهان صانع وپروردگاری دارد؛ ریشه وذات تو این است؛ اگر معرفت را درجه بندی کنیم معرفت نفس، معرفت درجه اول است؛ این آیه در واقع به انسان معرفت نفس که اول معارف و مهمترین معرفتها وشناختهاست را می آموزد؛ ای انسان خودت را بشناس که چه هستی واز چه بوجود آمده ای از این ماده خاص آفریده شده هستی «من علق» وآنچه به انسان که از یک ماده بد بو وگندیده درست شده است ارزش وبها می دهد، علم است و قلم وخواندن است؛ حد متمایز کننده انسان از دیگر موجودات همین هاست.

بنابراین دومین نکته مهم دراین آیات سوره علق: اصل علم وقلم وخواندن است (خداوند پیامبر(ص) را به خواندن آیات الهی فرا می خواند واورا با این خطاب به نبوت بر می گزیند و پیامبر (ص) نماینده همه انسانهاست سنبل بشریت است)خداوند انسان را به فراگیری علم دعوت می نماید که در مقابل جهل ونادانی که بد ترین دشمن انسان است که اورا به هلاکت و طغیان می برد، انسان باید به علم روی آورد وبیاموزد تا راه زندگی درست و سعادتمند را بیابد. چراکه آنچه بشر را از آغاز تاریخ رنج داده است جهل است چهل دشمن بزرگ انسان است؛ لذا خداوند به علم ونقش آن درسعادت وهدایت انسان دراین آیات اشاره فرموده است؛ علم وقلم پیامهای دیگری نیز در خود دارد که با اشاره به آن از آن دراین مجال عبور می کنیم وآن تمدن گرایی انسان است که دراین آیه اشاره شده است چون علم یکی از ارکان مهم همه تمدن های بشری است ومنشاء همه علوم وسرآغاز آنها وحی بوده است که درجای خود باید درآن تامل شود.

سومین معرفت و مسئله مهم دیگر که دراین آیات مورد توجه است، معرفت به غایت و معاد است «ان الی ربک الرجعی» که انسان باید به آن توجه کند وعلم پیدا کند تا با علم به آن غایت براساس رسیدن به راهی که درآن غایت بتواند ادامه حیات داشته باشد تلاش نماید؛ واعمال ورفتار خود را طوری سامان بدهد که درآن غایت بتواند به راحتی زیست کند. معرفت مهم دیگر که در این آیات قابل تامل است معرفت عبادت وارتباط با خداوند و آفریدگار است که سنبل و نمونه آن نماز ودعا است؛ دراین آیات خداوند راه داشتن زندگی متعادل وبیرون نرفتن از خط تعادل ودوری از طغیان را ارتباط مستمر انسان با آفریدگار از طریق نماز می داند؛ درسایه نماز و دعا تمام فضائل انسانی از جمله تقوا وپارسایی نهفته است و حاصل می شود.

معرفت دیگر که از این آیات می توان استنباط نمود معرفت به این مسئله هست که ای انسان تو در این کره خاکی مدام با دوربین مدار بسته در منظر پروردگار ومرعی ومحل مشاهده ونظارت او هستی، به این مسئله نیز توجه داشته باش که هیچ کار ورفتار پنهانی وجود ندارد. تمام اعمال تو هر آن ولحظه مورد ارزیابی است. از اینرو می توان گفت که این سوره که درآغاز مبعث نازل شده است جامع اصول وفروع دین است که باتفسیر وتامل می توان آنهارا از بطن این آیات استخراج نمود.

اهمیت و جایگاه مکارم و فضیلت‌های اخلاقی و نهادینه کردن در میان انسان‌ها تا چه اندازه است که خداوند متعال، پیغمبر خود را برای این منظور مبعوث فرموده است؟

فرموده زیبای آن حضرت که فرمود «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق » بهترین گواه است که مکارم اخلاق بشری در مکتب وادیان انبیای پیشین تمام نشده بوده است؛از طرفی جایگاه ویژه دارد دربین همه معارف بشر، از اینرو با مبعوث شدن حضرت این مکارم باید کامل می شد؛ این اندازه مهم است که پیامبر خاتم برای آن مبعوث شد؛ چنانکه فرمود: «من معلم مبعوث شده ام » معلمی که برای آموزش مکارم اخلاق چه منبعی این مکارم اخلاق را می خواهد تمام وتکمیل نماید ؟؛منبع این مکارم قرآن کریم است.

از اینروی می توان گفت، تمام قرآن تجلی مکارم اخلاق واصلاح رفتار انسان می باشد؛ کامل ترین نسخه برای تکمیل واصلاح اخلاق فردی واجتماعی وخانوادگی واخلاق سیاسی حاکمان واخلاق نظامی و اخلاق اقتصادی و اخلاق معاشرت وتعامل با دیگران در قرآن نهفته است لذا امیر مومنان قرآن را گنجی پنهان وکنزی بی مانند دانسته که باید آن کشف نمود وبه سخن درآورد واین از هرکسی ساخته نیست و از نگاه و بینش شیعه به اهل ذکر که ائمه معصومین ودر رتبه نازله علمای بالله هستند واگذار شده است.

جامعیت قرآن به این است که درباره همه این رفتارها وخلقها که گفته شد ومولفه هایی که شمرده شد، قرآن هم آسیبهای جوامع انسانی گفته شده را دارد، هم روشهای اصلاح آنها را دربردارد؛ درقرآن از آداب واخلاق فردی و بهداشتی تا اخلاق جمعی با مولفه های فوق الذکر به زیبایی تبیین شده است؛ درباره اخلاق اقتصادی نفی وبازداری از ربا خواری اصلی که بسیاری از نابسامانی های اقتصادی در گرو رعایت آن است.

درباره محو فسادهای جنسی وانحرافات اخلاقی غریزی ازدواج با انواع شقوق آن بهترین روش برای اصلاح این آسیبهاست؛ در قرآن برای پیشگیری از انواع مفاسد نیز مولفه های اخلاق با شقوق مختلف به زیبایی بیان شده است؛ برای تربیت سیاستمدران وحاکمان باذکر داستانهای تاریخی آنهارا به اصلاح ودوری از فساد وعواقب آن با زبان وعظ ورعب وتهدید همراه با تشویق با پاداشهای بزرگ به بهترین روشها موعظه نموده است؛ در قرآن از جزئیات امور زندگی انسان سخن گفته شده است از انعقاد نطفه انسان واز بدو تولد از مدت شیر خوردن فرزندان وسختی حمل وحرمت مقام مادر وفلسفه آن وحرمت والدین که بنیان خانواده است درقرآن مهم ومورد اهمیت شمرده شده است؛ نکات دقیق وریز علمی وعاطفی که تنها آنهارا خواندیم و از کنار این پیامهای معنوی بزرگ عبور کرده ایم.

امت اسلامی چگونه باید از سیره نبوی الگو بگیرند؟

عیب بزرگ امت اسلام این است که هنوز پس از قرنها به درستی درک ننموده اند که قرآن کتابی برای زندگی است که باید تمام امور زندگی را به آن وبراساس آن تنظیم نمود؛ آسیب بزرگ دیگر این است که قرآن اغلب درآغاز جلسات اداری وکارهای دیگر تلاوت می کنند ودر خود همان جلسات دستورات آن رعایت نمی شود؛ آسیب دیگر این است که اغلب مردم آن را در مجالس ترحیم برای شادی روح متوفی با یک قاری معروف اجرا می نمایند، غافل از اینکه قرآن کتاب زندگی است خداوند آنرا برای تکمیل اخلاق و اصلاح امور زندگان فرستاد.

لذا امیر مومنان(ع) در نهج البلاغه به کرات فرموده است علیکم بالقرآن ودرسخن زیبای دیگر که درآخرین لحظه های عمر خود فرمود: «والله و الله فی القرآن لا یَسْبِقکُم باالعملِ بِهِ غَیرُکُم...»مراقب باشید دیگران در عمل به قرآن از شما سبقت نگیرند؛ این سخن از آینده نگری حضرت واخبار غیبی است که اکنون کشورهای استعماری و غربی ها ومستشرقین درباره آیات قرآن و پژوهش درباره آن مراکز مطالعاتی مفصل تاسیس نموده اند وجریان استشراق خود حدیث مفصل دارد که دراین مجال قابل گفتگو نیست. آنها در عمل به دستورات قرآن اصلاح برخی از امور خود از ما پیشی گرفته اند.[۲]

پی نوشت ها:

[۱]. نساء /۲« وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَکُمْ عَنْ شَیْ‏ءٍ مِنْهُ نَفْساً فَکُلُوهُ هَنِیئاً مَرِیئا» مائده/۵

[۲]. برگرفته از کتاب: قرآن ومعصومان در آینه علوی ؛ نوشته امیر علی حسنلو

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • منتشرشده: ۲
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۱
  • لاهوتی IR ۲۰:۲۰ - ۱۴۰۳/۱۱/۰۹
    ابعاد مختلف تاثیر گذاری بعثت خصوصا بهداشت دراون مقاله بسیار مهم است ممکن است از ایشون بخواهید بیشتر بپردازد
  • عابدی IR ۲۰:۱۸ - ۱۴۰۳/۱۱/۰۹
    عالی بود دست آورد بعثت