به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، در چهارمین روز از جشنواره فیلم فجر، چهار فیلم «لولی» رضا فرهمند، «ژولیت و شاه» اشکان رهگذر، «شمال از جنوب غربی» حمید زرگرنژاد و «چشم بادومی» ابراهیم امینی شب گذشته ۱۵ بهمن روی پرده سینمای رسانه در برج میلاد رفتند.
«لولی»؛ کسلکننده و سردرگم
نخستین فیلم رضا فرهمند در مقام کارگردان اثری گنگ و سردرگم است که نمیتوان توجیهی برای حضور این فیلم در جشنواره پیدا کرد. مخاطب این اثر سینمایی عموماً مردم نیستند بلکه در نهایت خوشبینی شاید بتوان عده بسیار معدودی را تماشاگر این فیلم دانست.
فیلم در بحث ساختار حرفی برای گفتن ندارد. کارگردانی سردرگم و ضعیف بوده و فیلمنامه به شدت گنگ است. بازیها اغراق شده و رنجآور و همچنین ریتم فیلم بسیار کند و عذاب آور است تنها نکته مثبت فنی این فیلم را باید در فیلمبرداری این اثر دنبال کرد البته این فیلم خواسته معانی دینی را مدنظر قرار دهد اما بیشتر از آنکه به این موضوعات توجه شود به آن آموزهها ضربه زده است.
وقتی فیلمی که موضوعی دینی را مورد نظر قرار میدهد در اشکال متعدد فنی ضعیف عمل میکند ناخودآگاه معنا را هم زیر سؤال میبرد یکی دیگر از تاکیدات مفهومی فیلم نقد خرافه بود اما این امر به شکلی کاملاً کاریکاتور گونه بیان شده است. در نهایت «لولی» را باید اثری شخصی نام برد که مخاطبش خود کارگردان و دوستانش هستند.
«ژولیت و شاه» انیمیشن شاد در تجلیل از فرهنگ بومی و ایرانی
ساخته جدید کیهان رهگذر فیلمساز انیمیشن ژولیت و شاه نام دارد این ویانمایی شاد تلاش دارد در سایه قصهای جذاب و گیرا فرهنگ بومی ایرانی را به مخاطب منتقل کند. کودکان به واسطه این انیمیشن با سوغاتیها و ظرایف هنری کشورمان آشنا میشوند و این امر میتواند در دراز مدت فرهنگ سازی خوبی به همراه داشته باشد نکات معنایی که در فیلم نهفته است نیز لایههای پنهانی قصه به شکلی مطلوب به مخاطب منتقل میشود.
تنها نکته منفی که در این پویانمایی آزاردهنده به نظر میرسد تصویرسازی از حجاب در این فیلم است در ژولیت و شاه شخصیتهای منفی عموماً چادر به سر دارند و دختر غربی که بیحجاب است شخصیت خوبه این انیمیشن شده است این امر ممکن است برای کودک ذهنیت منفی ایجاد کند پس نباید به راحتی از کنار آن گذشت.
خوشبختانه در چند سال اخیر انیمیشنهای ایرانی راه خود را به گیشه باز کردند و توانستند موفقیتهای نسبی کسب کنند ژولیت و شاه نیز مطمئناً یکی از آثار پرمخاطب سال آینده سینمای کودک خواهد بود در این میان ذکر نکته ضروری است امروز کیفیت انیمیشن سازی به شکل محسوسی رشد کرده و دیگر نمیتوان تفاوت چندانی بین کارهای ایرانی و خارجی مشاهده کرد.
«شمال از جنوب غربی»؛ ستایشی از مام میهن
فیلم سینمایی «شمال از جنوب غربی» ساخته حمید زرگرنژاد اثری به معنای واقعی سینما است. این فیلم تقریباً موضوعی مشابه فیلم «بازی خونی» دارد که روز اول در جشنواره به نمایش درآمد اما به لحاظ کیفی این دو کار را به هیچ وجه نمیتوانیم با یکدیگر مقایسه کنیم. «بازی خونی» اثری بود که در بسیاری از موارد ضعفهای آشکار داشت اما فیلم «شمال از جنوب غربی» با وجود داشتن برخی کاستیها باز هم از استانداردهای خوبی بهره برده است.
داستان فیلم درباره تلاش نیروهای اطلاعاتی برای خنثی کردن عملیات تروریستی خرابکاران در شمال کشور در سال ۶۱ است. این گروه خرابکار با حمایت رژیم بعث عراق در پی راه اندازی اغتشاش در کشور است تا بتوانند وضعیت را برای موفقیت عراق در جنگ مهیا کند. این داستان صرفاً یک روایت یک خطی نیست بلکه داستانکهای کوچکی که در آن بیان میشود بر پیچیدگیهای قصه میافزاید. همچنین تعلیقهای فیلمنامه مخاطب را با خود همراه کرده و داستان را غیر قابل پیش بینی میکند.
بازیهای فیلم یکی دیگر از امتیازات این اثر محسوب میشود. مصطفی زمانی و امیر آقایی قهرمانان اصلی فیلم بازی یک دست از خود ارائه داده و در کنار آنها هومن حاج عبداللهی و مهدی زمینپرداز بازی یکدستی ارائه میکنند. موسیقی فیلم هم بر درام اثر افزوده و فیلمبرداری فضایی زیبا به فیلم داده است. در مجموع «شمال از جنوب غربی» اثری در قوارههای یک فیلم اکشن قوی است که در آن بخشی از تاریخ انقلاب روایت میشود.
«چشم بادومی»؛ تجربه موفق در ژانر اجتماعی
«چشم بادومی» نخستین تجربه ابراهیم امینی امینی محسوب میشود. این کار روایتگر داستانی اجتماعی و فرهنگی با محوریت جوانان و تاثیرات رسانههای بینالمللی است. در چشم بادومی، مائده، دختر شانزدهسالهای از شیراز، با عشقی متفاوت روبهرو میشود. او که شیفته یک خواننده کیپاپ شده است، رویای ملاقات با این هنرمند را در سر دارد و برای شرکت در یک مسابقه در سئول تلاش میکند. با این حال، مائده با چالشهای زیادی از جمله مخالفت شدید مادرش دستوپنجه نرم میکند. این داستان بهوضوح نشاندهنده تاثیرات عمیق فرهنگی و اجتماعی پدیدههای مدرن بر نسل جوان است.
فیلم «چشم بادومی» با بهرهگیری از بازیگران مطرح و نوظهور، ترکیبی از تجربه و استعداد جوان را به نمایش میگذارد. در این اثر ساره بیات، ازگشتی پرقدرت به سینما پس از سه سال دوری داشته است و مهدی هاشمی، نقشآفرینی متفاوتی در قالبی اجتماعی پس از چندین سال حضور در فیلمهای کمدی داشته است. علی باقری و ستایش دهقان هم از چهرههای جدیدی هستند که نویدبخش بازیهایی موفق در آیندهای نه چندان دورند. همچنین ماهور صادق علی بازیگر خردسالی است که نقشی کلیدی در داستان ایفا میکند.
جدا از داشتههای فنی فیلم توجه این فیلم به سبک زندگی مطلوب نظر است. در این فیلم گفته میشود بسیاری از اتفاقاتی که منجر به نتایج ناخوشایند می شود وام گرفته از روشی است که در زندگی انتخاب میکنیم البته نگاه به این موضوع نیز به صورت گل درست نبوده و همه چیز طبق نیاز داستان سنجیده شده است. موضوع دیگری که در این کار مورد نظر است به رفتار والدین با فرزندانشان بر میگردد به ویژه روی عواملی که میتواند به خانواده ضربه بزند تاکید صورت می گیرد. این فیلم با وجود برخی نقدها به لحاظ کیفی میتواند نمره قبولی دریافت کند.
انتهای پیام
نظر شما