جمعه ۲۶ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۷:۳۰
پاسخ به چالشی‌ترین پرسش‌های مهدویت؛ از عمر هزار ساله تا عدالت جهانی

حوزه/ تحلیل چالش‌های اساسی مهدویت نشان می‌دهد که امکان تحقق عدالت جهانی، مشابه تجربه تاریخی صدر اسلام، حتی در تاریک‌ترین شرایط امکان‌پذیر است. شواهد علمی و نظریات دانشمندانی چون پروفسور ربک، امکان عمر طولانی را تأیید می‌کند، در حالی که مطالعات بین‌رشته‌ای متعدد نشان می‌دهد انتظار فعال و پویا می‌تواند به کاهش آسیب‌های اجتماعی منجر شود.

اشاره؛

آیا می‌توان در جهانی که ظلم و بی‌عدالتی در آن موج می‌زند، به برقراری عدالتی فراگیر امید داشت؟ چگونه یک انسان می‌تواند بیش از هزار سال عمر کند؟ چرا در عصر غیبت، با وجود نیاز شدید جامعه به هدایت، ظهور رخ نمی‌دهد؟ این‌ها بخشی از پرسش‌های چالش‌برانگیزی است که همواره ذهن بسیاری از مردم جهان را به خود مشغول کرده است و حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا فؤادیان، کارشناس مهدویت در گفت‌وگو با خبرگزاری حوزه به واکاوی مهم‌ترین دغدغه‌های فکری جامعه در حوزه مهدویت پرداخته و با استناد به منابع دینی و علمی، پاسخ‌های مستدلی را ارائه داد که تقدیم شما فرهیختگان خواهد شد.

* به عنوان سؤال اول بفرمایید که چگونه یک انسان می‌تواند بیش از ۱۰۰۰ سال عمر کند و آیا این عمر طولانی با علم پزشکی سازگار است؟

یکی از شبهات مهم و پرتکرار در حوزه مهدویت، مسئله طول عمر حضرت مهدی (عج) است.

این پرسش که چگونه ممکن است انسانی بیش از هزار سال عمر کند و آیا چنین پدیده‌ای از نظر علم پزشکی قابل اثبات است، ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است.

در پاسخ به این شبهه، علما از دو منظر دینی و علمی به موضوع پرداخته‌اند.

عمر چند هزار ساله حضرت نوح و حضرت عیسی و حضرت خضر علیهم السلام

از دیدگاه دینی، قرآن کریم نمونه‌های متعددی از عمرهای طولانی را برای ما بازگو کرده است.

برای مثال، حضرت نوح (ع) که دو هزار و پانصد سال عمر کرد و از این مدت، نهصد و پنجاه سال آن را در مقام نبوت سپری نمود. همچنین حضرت عیسی (ع) که طبق آیه قرآن «و ما قَتَلوهُ و ما صَلَبوه»، نه کشته شده و نه به صلیب کشیده شده است، بلکه به آسمان‌ها عروج کرده و همچنان زنده است.

نمونه دیگر، حضرت خضر (ع) است که تمام مسلمانان بر زنده بودن ایشان اتفاق نظر دارند. این موارد به روشنی نشان می‌دهد که وقتی خداوند تبارک و تعالی اراده فرماید، می‌تواند به فردی عمر بسیار طولانی عطا کند.

از منظر علمی نیز، بشر امروزی با پیشرفت‌های چشمگیر در علم پزشکی، همواره به دنبال افزایش طول عمر بوده است.

این مسئله از آنجا نشأت می‌گیرد که انسان با تمام توانمندی‌هایش، محدود به عمری هفتاد یا هشتاد ساله است. به همین دلیل، دانشمندان علم ژنتیک مشغول تحقیق و پژوهش برای کشف ژن طول عمر هستند.

اثبات عمر بیش از هزار سال در نظریات علمی دانشمندان

نکته قابل توجه این است که در میان دانشمندان، هیچ کس اصل امکان طول عمر را انکار نمی‌کند و آن را محال نمی‌داند.

یکی از جدیدترین نظریات در این زمینه متعلق به «پروفسور ربک»، دانشمند آلمانی است که معتقد است مصرف آب‌های چند مولکولی می‌تواند از فرسودگی سلول‌ها جلوگیری کند و موجب افزایش طول عمر شود. این آب‌ها که در ارتفاعات یافت می‌شوند، ساختار مولکولی متفاوتی با آب معمولی دارند، مشابه آب سنگین که در صنعت هسته‌ای کاربرد دارد.

تاکنون بیش از هفتاد کتاب در پاسخ به شبهات مربوط به طول عمر نوشته شده است که هم از جنبه دینی و هم از منظر علمی، امکان‌پذیر بودن عمر طولانی را اثبات می‌کنند.

معجزات الهی که در قرآن ذکر شده، همگی گواه این حقیقت هستند که «ان الله علی کل شیء قدیر»؛ خداوند بر هر چیزی تواناست. بنابراین، از منظر اعجاز الهی، طول عمر امام مهدی (عج) امری کاملاً امکان‌پذیر و اثبات شده است.

خداوند متعال که قادر مطلق است، این موهبت را به امام زمان (عج) عطا فرموده است.

00:00
00:00
Download

* چرا امام زمان(عج) در عصر غیبت با وجود نیاز شدید جامعه به هدایت ایشان، ظهور نمی‌کند و فایده این غیبت چیست؟

در پاسخ به این پرسش، در روایات ما هشت دسته روایت وجود دارد که علت، فلسفه و حکمت غیبت امام مهدی (عج) را تبیین می‌کند.

شیخ طوسی که تمام این روایات را گردآوری کرده، مهم‌ترین علت غیبت را «حفظ جان حضرت» عنوان می‌کند.

در این راستا، پرسش دیگری مطرح می‌شود که فایده امامی که دیده نمی‌شود چیست؟

بشر باید به بلوغ فکری و اضطرار به حجت برسد

علما در پاسخ به این پرسش، در بحثی تحت عنوان «فوائد امام غایب»، سیزده فایده را برشمرده‌اند.

در توضیح این مطلب باید گفت که عدم رؤیت به معنای عدم فایده نیست. برای مثال، هیچ کس نمی‌تواند نیروی جاذبه زمین را با چشم ببیند، اما همگان به وجود آن یقین دارند و می‌دانند که این نیرو برای سکونت انسان بر روی زمین ضروری و حیاتی است.

همچنین، ما خداوند را که غیب‌الغیوب است نمی‌بینیم، اما آیا می‌توان گفت که اعتقاد به خدا هیچ فایده‌ای برای زندگی بشر ندارد؟

سؤال دیگری که مطرح می‌شود این است که چرا در زمان غیبت، با وجود نیاز شدید جامعه به حضور امام، ایشان ظهور نمی‌کنند؟

در پاسخ باید گفت که خداوند متعال پیش از امام مهدی (عج)، امامان بزرگواری همچون امام حسن عسکری (ع)، امام هادی (ع)، امام رضا (ع)، امام جواد (ع) و حضرت امیرالمؤمنین (ع) را به بشریت عنایت فرمود، اما مردم قدر این نعمت‌های الهی را ندانستند و کار این بزرگواران را به شهادت، اسارت یا تبعید کشاندند.

امام حسین (ع) نیز می‌توانست جهان را اداره کند و با ظلم زمان خود مبارزه کرد، اما مردم پای کار نبودند و ایشان را به شهادت رساندند.

امام مهدی (عج) آخرین امامی است که خداوند آفریده و چون مردم شایستگی حضور ایشان را نداشتند، خداوند او را در پس پرده غیبت قرار داده است تا زمانی که بشر به بلوغ فکری و اضطرار به حجت برسد.

بشر باید به ناکارآمدی مکاتب بشری برای تحقق ظهور پی ببرد

ظهور امام مهدی (عج) زمانی محقق خواهد شد که انسان‌ها خواهان آن باشند. یکی از شرایط ظهور، استقبال عمومی است.

خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّیٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ»؛ خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه خود آنها تغییر کنند.

امروز ما شاهد ظلم جهانی هستیم و این سؤال مطرح می‌شود که چرا امام مهدی (عج) ظهور نمی‌کند؟ آیا خدا و حجت او به این ظلم راضی هستند؟ پاسخ منفی است.

مشکل اصلی این است که انسان‌ها خود تن به این ظلم داده‌اند.

امام محمد باقر (ع) می‌فرماید: «دولت ما آخرین دولت است، زیرا باید همه مدعیان حکومت جهانی بیایند و مردم شاهد به بن‌بست رسیدن آنها باشند».

تا زمانی که بشر به بن‌بست ایسم‌ها نرسد و تا وقتی مردم تصور کنند که مکاتبی چون لیبرالیسم یا کمونیسم می‌توانند مشکلات را حل کنند، امام مهدی (عج) ظهور نخواهد کرد.

تنها زمانی که مردم واقعاً خواهان تغییر باشند، خداوند ولی‌اش را در اختیار آنها قرار خواهد داد.

*چگونه یک رهبر می‌تواند با وجود پیچیدگی‌های فناوری مدرن که مدیریت جهانی را دشوارتر کرده، حکومتی واحد در جهان زمین تشکیل دهد؟

یکی از شبهات مهم درباره حکومت امام زمان (عج) این است که چگونه یک نفر می‌تواند کل جهان را اداره کند؟

جالب است که امروزه در مباحث جهانی‌سازی و جهانی شدن، مفهوم مدیریت واحد و رهبری یگانه برای همه مکاتب، اصلی پذیرفته شده است.

ما درباره یک رهبری آسمانی صحبت می‌کنیم

همان‌طور که پیامبر اکرم (ص) توانست اسلام را در گستره وسیعی مدیریت کند، یک فرد توانمند می‌تواند جهان را اداره کند.

این امر کاملاً به توانمندی فرد بستگی دارد؛ برخی در حد مربی چند نفر، برخی در حد مدیریت یک شرکت بزرگ، و کسی با ویژگی‌های خاص می‌تواند جهان را اداره کند.

ویژگی‌های منحصر به فرد امام مهدی (عج) از جمله علم و عصمت، ایشان را برای اداره جهان توانمند می‌سازد. ما درباره یک رهبری آسمانی صحبت می‌کنیم.

امروزه در جهان، سازمان‌های بین‌المللی تلاش می‌کنند با وضع قوانین جهانی، ایجاد واحد پول مشترک، و حذف مرزها، جهان را مدیریت کنند.

اگر انسان‌ها به رهبری آسمانی که توانایی هدایت و اداره بشر را دارد، تن دهند، امام مهدی (عج) به راحتی می‌تواند جهان را اداره کند. باید توجه داشت که رهبری امام مهدی (عج) علاوه بر مشروعیت الهی، نیازمند مقبولیت مردمی نیز هست.

در عصر حاضر، گاهی این پرسش مطرح می‌شود که با وجود تکنولوژی مدرن، چگونه حکومت جهانی تشکیل خواهد شد؟

در زمان ظهور امام مهدی (عج)، علم بیست و پنج برابر شکوفاتر خواهد شد

نکته مهم این است که تکنولوژی امروزی، با وجود پیشرفت‌هایش، آثار و تبعات منفی بسیاری دارد. برای مثال، سوراخ شدن لایه اوزون به دلیل تولید گازهای گلخانه‌ای توسط کشورهای پیشرفته، تخریب محیط زیست، و تأثیرات منفی بر سبک زندگی انسان‌ها از جمله این پیامدهاست.

در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که از زمان حضرت آدم تا زمان ظهور امام مهدی (عج)، تنها دو حرف از علم شکوفا می‌شود، اما در زمان ظهور امام مهدی (عج)، علم بیست و پنج برابر شکوفاتر خواهد شد.

در آن زمان، علم که امروزه در انحصار چند ابرقدرت است، جهانی خواهد شد. این علم جهانی، بدون آثار مخرب کنونی، نشان می‌دهد که در دنیای مدرن علمی، نیاز به حجت و ولی خدا بیشتر است.

خداوند در آیه بیستم سوره لقمان می‌فرماید: «أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ»، آیا نمی‌بینید که خداوند آنچه در آسمان‌ها و زمین است را مسخر شما قرار داده است؟

امروزه کدام انسانی می‌تواند ادعا کند که آنچه در آسمان و زمین است در اختیار اوست؟

قرآن می‌فرماید: «وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِیلًا»؛ چه کسی از خدا راستگوتر است؟

این آیه در عصر ظهور معنا و مفهوم کامل خود را پیدا می‌کند. هر چه علم گسترش پیدا کند، نیاز انسان به رهبری الهی بیشتر جلوه می‌کند.

امید است خداوند تبارک و تعالی ما را با معارف مهدویت بیشتر آشنا فرماید.

* طولانی شدن انتظار ظهور منجی چه فایده‌ای برای پویایی و پیشرفت جامعه دارد؟

برای پاسخ به این پرسش مهم، باید به ابعاد مختلف مفهوم انتظار و آثار و برکات آن توجه کنیم.

امام سجاد (ع) در روایتی عمیق و پرمعنا می‌فرماید که خداوند به منتظران واقعی، چنان عقل و فهم والایی عطا می‌کند که دوران غیبت برای آنها همچون زمان حضور و مشاهده امام است.

انتظار، در تمام جنبه‌های زندگی فردی و اجتماعی انسان تأثیرگذار است

این روایت نورانی نشان می‌دهد که منتظران واقعی از چنان بصیرت و درک عمیقی برخوردار می‌شوند که حتی در زمان غیبت، حضور امام را با تمام وجود درک می‌کنند.

به همین دلیل است که به فرموده امام سجاد (ع)، «انسان‌های عصر انتظار، برترین مردمان هر زمان هستند».

انتظار در معنای حقیقی خود، مفهومی چند بعدی و عمیق است که در تمام جنبه‌های زندگی فردی و اجتماعی انسان تأثیرگذار است.

در بُعد نظامی، منتظر واقعی موظف است همواره آمادگی خود را حفظ کند. این آمادگی نه به معنای انفعال و نشستن در خانه با یک سلاح، بلکه به معنای تلاش مستمر برای تقویت قوای دفاعی است.

همان‌طور که قرآن کریم می‌فرماید: «وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ»؛ این آیه شریفه تأکید می‌کند که قوای نظامی منتظران باید همواره در حال رشد و شکوفایی باشد.

در بُعد اجتماعی، انتظار به انسان هویت و آرمان می‌بخشد. این مفهوم چنان عمیق و تأثیرگذار است که امروزه در حوزه‌های مختلف علمی مورد مطالعه قرار می‌گیرد.

مطالعات بین‌رشته‌ای متعددی در زمینه تأثیر انتظار بر بهداشت روان و کاهش آسیب‌های اجتماعی انجام شده است.

این مطالعات نشان می‌دهند که انتظار فرج، تأثیرات مثبت و سازنده‌ای بر سلامت روان فرد و جامعه دارد.

در روایات متعددی، پاداش منتظران واقعی بیان شده است. طبق این روایات، کسی که در انتظار امام زمان (عج) باشد، همچون کسی است که در خیمه آن حضرت حضور دارد.

در روایتی دیگر، منتظر واقعی همانند کسی است که در رکاب پیامبر اکرم (ص) به شهادت رسیده است. این پاداش‌های عظیم نشان‌دهنده اهمیت و البته دشواری مسیر انتظار است.

انتظار حقیقی، موجب پویایی و فعال شدن جامعه می‌گردد

انتظار در معنای حقیقی خود، کارکردهای متعددی در حوزه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دارد. نکته بسیار مهم این است که در روایات، انتظار به عنوان «افضل الاعمال» (برترین اعمال) معرفی شده است.

این تعبیر نشان می‌دهد که انتظار صرفاً یک حالت روحی یا یک اندیشه نیست، بلکه یک عمل است - و نه یک عمل معمولی، بلکه برترین عمل.

اگر فرمودند «افضل الاعمال انتظار الفرج» و نفرمودند «افضل الحالات» یا «افضل الافکار»، به این معناست که انتظار باید در عمل و رفتار منتظر تجلی پیدا کند.

انتظار به معنای حرکت و تلاش مستمر است. طبق آیه شریفه «وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَیٰ»، انسان تنها از سعی و تلاش خود بهره می‌برد.

بنابراین، انتظار واقعی به معنای نشستن منفعلانه در خانه و انتظار کشیدن نیست، بلکه باید در تمام اعمال و رفتار منتظر تجلی پیدا کند.

گاهی این شبهه مطرح می‌شود که آیا انتظار باعث رکود جامعه نمی‌شود؟

در پاسخ باید گفت که اتفاقاً برعکس است. امروزه در آثار متعددی از جمله کتاب‌هایی با عنوان «انتظار پویا» تبیین شده که انتظار حقیقی نه تنها باعث رکود نمی‌شود، بلکه موجب پویایی و فعال شدن جامعه می‌گردد.

وقتی می‌دانیم امام زمان (عج) برای اصلاح جامعه تشریف می‌آورند، وظیفه داریم زمینه‌ساز این ظهور باشیم. منتظر مصلح باید خود صالح باشد، همان‌طور که قرآن کریم می‌فرماید:

«أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ»؛ این نوع نگاه به انتظار، جامعه را به سمت رشد، صلاح و رستگاری سوق می‌دهد.

این انتظار پویا و سازنده است که می‌تواند جامعه را به سمت آمادگی برای ظهور منجی عالم بشریت هدایت کند و زمینه‌های لازم برای تحقق حکومت عدل جهانی را فراهم سازد.

* چگونه می‌توان در برابر موج ادعاهای متعدد ارتباط با امام زمان(عج)، راه درست را از نادرست تشخیص داد؟

در پاسخ باید گفت که این پدیده منحصر به شیعیان نیست و در سایر ادیان و مذاهب نیز مدعیان دروغین وجود داشته و دارند.

مدعیان دروغین مرتبط با مهدویت در ادیان مختلف

در میان اهل سنت نیز افرادی بوده‌اند که ادعای مهدویت کرده‌اند. در تحولات اخیر منطقه، شاهد بودیم که برخی به دروغ ادعای «مهدی سودانی» را مطرح کردند. این نشان می‌دهد که پدیده مدعیان دروغین در میان اهل سنت نیز وجود دارد.

در مسیحیت نیز وضعیت مشابهی وجود دارد. افراد متعددی به دروغ ادعا کرده‌اند که منجی مسیحیت یا مسیح موعود هستند. همین امروز در روسیه، فردی مدعی است که مسیح موعود است.

در آیین یهود نیز این پدیده مشهود است. یکی از شاخص‌ترین نمونه‌ها، «شابتای زوی» است که ادعا می‌کرد مسیح یهودیان است و می‌تواند قوم یهود را به سرزمین موعود برساند.

او مردم را تشویق کرد تا خانه‌ها و زمین‌های خود را بفروشند و با پول و گذرنامه همراه او شوند. او با تقلید معکوس از معجزه حضرت موسی (ع)، مردم را به داخل رودخانه فرستاد و با گرفتن اموال‌شان، باعث غرق شدن آنها شد.

این پدیده به دلیل کارکردهای منحصر به فرد بحث منجی‌گرایی و اشتیاق مردم به ظهور منجی رخ می‌دهد.

در تمام مکاتب، افرادی به دروغ یا ادعای ارتباط با منجی را مطرح می‌کنند یا خود را منجی موعود می‌دانند. این ادعاها به دلیل کارکردهای ویژه و جذاب مفهوم منجی در میان مردم مطرح می‌شود.

معیار تشخیص مدعیان دروغین مرتبط با مسئله مهدویت

سؤال مهم این است که معیار تشخیص ادعای درست از نادرست چیست؟

مدعیان دروغین معمولاً چند ویژگی مشترک دارند:

۱. از مبانی و استدلال‌های محکم بهره نمی‌برند و بیشتر به خواب و رؤیا استناد می‌کنند. باید توجه داشت که خواب و رؤیا نمی‌تواند ملاک و معیار تشخیص حق از باطل باشد.

۲. دیگران را بی‌سواد می‌خوانند و مردم را از رجوع به علما نهی می‌کنند.

۳. اهل اباحه‌گری هستند و احکام دینی مانند خمس و نماز را تعطیل می‌کنند، و مردم را از دینداری به سمت بی‌دینی سوق می‌دهند.

طبق روایات، وظیفه ما در مواجهه با چنین ادعاهایی، رجوع به علمای دین است.

عالم دینی کسی است که با استناد به کتاب، سنت، اجماع و عقل، اجتهاد می‌کند و دین را تبیین می‌نماید.

اگر دیدیم کسی با اصول دین مخالفت می‌کند، با رجوع به عالم دینی مخالف است، و سخنانش سست و ضعیف و برگرفته از خواب و رؤیاست، باید بدانیم که احتمال دارد در دام این مدعیان دروغین گرفتار شویم.

این شاخص‌ها به ما کمک می‌کند تا از دام مدعیان دروغین در امان بمانیم و راه صحیح انتظار را که همان پیروی از دستورات دین و تبعیت از علمای راستین است، در پیش بگیریم.

این مسئله اهمیت ویژه‌ای دارد، زیرا در عصر غیبت، تشخیص حق از باطل و حفظ عقاید صحیح، از مهم‌ترین وظایف منتظران واقعی است.

* چرا با وجود پیش‌بینی‌های روایی درباره علائم ظهور، برخی از این نشانه‌ها تاکنون محقق نشده‌اند؟

برای پاسخ به این پرسش باید به طبقه‌بندی علائم ظهور توجه کنیم.

در میان علائم ظهور، پنج علامت به عنوان علائم حتمی شناخته می‌شوند که عبارتند از:

قیام سفیانی

خسف بیداء

قیام یمانی

صیحه آسمانی

قتل نفس زکیه

در روایات متعدد و معتبر، بر حتمی و قطعی بودن این پنج علامت تأکید شده است. اما سایر علائمی که در منابع ذکر شده‌اند، لزوماً قطعی نیستند و تنها احتمال وقوع دارند.

یکی دیگر از پرسش‌های رایج این است که چرا این علائم که به کثرت در منابع بیان شده‌اند، تاکنون محقق نشده‌اند؟

مطالعه علمی علائم ظهور؛ راهی به سوی فهم صحیح

در پاسخ به این پرسش، باید به یک نکته مهم توجه کرد. به دلیل جذابیت موضوع علائم ظهور، بسیاری از افراد به نگارش کتاب‌هایی در این زمینه پرداخته‌اند.

برای مثال می‌توان به کتاب «ماذا قال علی (ع) عن آخرالزمان» یا کتاب «المسیح أو البشر قدس» نوشته عیسی داود در مصر اشاره کرد.

نویسندگان این آثار در موارد متعددی، وقایع منطقه‌ای را به عنوان حدیث پیامبر اکرم (ص) و علائم ظهور معرفی کرده‌اند، در حالی که بسیاری از این علائم در کتب حدیثی معتبر شیعه هیچ سند و اثری ندارند.

برای مطالعه صحیح و علمی در زمینه علائم ظهور، کتاب ارزشمند نصرت‌الله آیتی با عنوان «تأملی نو در نشانه‌های حتمی ظهور» بسیار راهگشاست.

در این کتاب مباحث مهمی مانند نقش علائم ظهور در هندسه دین، جایگاه علائم در کنار اخلاق، احکام و اعتقادات، نقش بداء در علائم حتمی ظهور، و معیارهای چهارگانه برای تشخیص تحقق علائم در زمان حاضر مطرح شده است.

این مباحث به ما کمک می‌کند تا درک درستی از جایگاه و اهمیت علائم ظهور داشته باشیم.

ما باید شرایط‌محور باشیم، نه صرفاً علائم‌محور

نکته بسیار مهم دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، رویکرد رهبران و علمای دینی به این موضوع است. به عنوان نمونه، در کتاب «ما منتظریم؛ مهدویت در منظومه فکری مقام معظم رهبری» که مجموعه‌ای حدود سیصد تا چهارصد صفحه‌ای از بیانات ایشان از پیش از انقلاب تا سال ۱۳۸۵ است، حتی یک کلمه درباره علائم ظهور نمی‌توان یافت.

این مسئله نشان می‌دهد که گاه تمرکز بیش از حد بر علائم ظهور می‌تواند ره‌زن باشد و ما را از مسیر اصلی انتظار منحرف کند.

دانشمندان و محققان حوزه مهدویت تأکید فراوانی بر موضوع «شرایط ظهور» به جای تمرکز صرف بر «علائم ظهور» دارند.

رویکرد صحیح این است که ما باید شرایط‌محور باشیم، نه صرفاً علائم‌محور. در این زمینه، کتاب ارزشمند آقای قرائتی با عنوان «شرایط ظهور حضرت مهدی (عج) در قرآن کریم» می‌تواند منبع مفیدی باشد که به تبیین این رویکرد می‌پردازد.

وظیفه اصلی ما این است که جامعه را به سمتی هدایت کنیم که به جای تمرکز صرف بر علائم ظهور، به شرایط ظهور توجه کند.

این رویکرد شرایط‌محور می‌تواند از انحراف در فهم مهدویت جلوگیری کند، جامعه را به سمت آمادگی واقعی برای ظهور سوق دهد، از افتادن در دام تطبیق‌های نادرست علائم بر وقایع روز پیشگیری کند و زمینه‌سازی واقعی برای ظهور را محقق سازد.

تغییر رویکرد از علائم‌محوری به شرایط‌محوری، یک ضرورت مهم در مباحث مهدویت است که می‌تواند جامعه منتظر را در مسیر صحیح انتظار قرار دهد.

این مسئله به ویژه در عصر حاضر که شاهد تفسیرها و تطبیق‌های نادرست از علائم ظهور هستیم، اهمیت دوچندان می‌یابد.

باید توجه داشت که هدف اصلی از بیان علائم ظهور، ایجاد آمادگی در جامعه منتظر و هدایت آن به سمت زمینه‌سازی برای ظهور است، نه صرفاً پیش‌بینی حوادث آینده یا تطبیق وقایع جاری بر علائم ذکر شده در روایات.

* در پایان بفرمایید که آیا می‌توان در دنیای امروز که سرشار از ظلم و بی‌عدالتی است، به برقراری عدالتی جهانی و فراگیر امید داشت؟

یکی از موضوعات مهم و پرتکرار در روایات مهدویت، بحث عدالت است. در روایات متعدد آمده است که «یَملأُ الأرضَ قِسطاً و عَدلاً کَما مُلِئَت ظُلماً و جَوراً».

در این راستا، این پرسش مطرح می‌شود که چگونه می‌توان در دنیایی که سرشار از ظلم است، عدالت مطلق را برقرار کرد؟

وضعیت اقتصادی و اجتماعی شبه جزیره عربستان در آغاز رسالت

برای درک بهتر این موضوع، می‌توان به نمونه‌ای تاریخی اشاره کرد. زمانی که پیامبر اکرم (ص) به رسالت مبعوث شدند، شبه جزیره عربستان در چه وضعیتی قرار داشت؟

مطالعه تاریخ نشان می‌دهد که مردم در بدترین شرایط زندگی می‌کردند. از نظر اعتقادی، کار به جایی رسیده بود که با خرما بت می‌ساختند و می‌پرستیدند.

از نظر اجتماعی، فجایعی مانند زنده به گور کردن دختران رواج داشت. در چنین شرایط تاریکی، بعثت پیامبر همچون شعله شمعی آغاز شد و به تدریج گسترش یافت تا جایی که این خورشید نبوت، جهان را منور ساخت.

این تجربه تاریخی به ما می‌آموزد که «پایان شب سیه، سپید است». نکته مهم این است که وقتی ظلم گسترش می‌یابد، بشر به دنبال راه رهایی می‌گردد.

این مسئله را می‌توان با یک مثال پزشکی توضیح داد: اگر کسی به سردرد معمولی مبتلا باشد، شاید با یک قرص ساده درمان شود، اما اگر مشکل جدی‌تر باشد، مثلاً تومور مغزی، نیاز به مراجعه به کلینیک فوق تخصصی و تشخیص دقیق دارد.

به عبارت دیگر، هر چه بیماری شدیدتر می‌شود، نیاز به طبیب حاذق بیشتر می‌شود.

به همین ترتیب، گسترش ظلم در جهان فشاری بر بشریت وارد می‌کند که آنها را به سمت جستجوی عدالت مطلق سوق می‌دهد.

مردم به دنبال رهبری می‌گردند که نه برای قوم و قبیله خاص، بلکه برای تمام محرومان جهان کار کند، و این همان ویژگی امام زمان (عج) است.

درباره امکان برقراری عدالت جهانی، حتی سازمان‌های بین‌المللی نیز به این موضوع اذعان دارند.

تلاش برای تدوین قوانین جهان‌شمول و برقراری عدالت برای همگان، نشان‌دهنده این دغدغه جهانی است. امروزه بحث عدالت جهانی و توزیع عادلانه منابع و ثروت‌های طبیعی به یک گفتمان جهانی تبدیل شده است.

انسان‌ها باید تمدن نوین را آغاز کنند

فصلنامه انتظار در شماره‌های سیزده و چهارده به طور ویژه به موضوع عدالت جهانی پرداخته و این مسئله را از منظرهای مختلف - آیات و روایات، دیدگاه متکلمین، فلاسفه و جامعه‌شناسان - بررسی کرده است.

این رویکرد چندجانبه نشان می‌دهد که عدالت جهانی در تمام علوم و فنون به عنوان یک نیاز اساسی بشر شناخته شده است.

مرحوم آیت‌الله امامی کاشانی در کتاب دوجلدی «خط امان» از همان مقدمه به این موضوع پرداخته که عدالت جهانی گمشده بشر و یک مسئله فطری است.

در هر نقطه از جهان، هیچ انسان صاحب‌فکری را نمی‌توان یافت که با ظلم کنار بیاید. بر اساس حسن و قبح عقلی، ظلم در همه جای جهان قبیح و عدالت امری پسندیده است.

پرسش این است که اگر همه انسان‌ها این اصل را قبول دارند، چرا همچنان شاهد ظلم هستیم؟

پاسخ این است که بشر به حکم فطرت به دنبال عدالت جهانی است و همین گرایش فطری، زمینه‌ساز طلوع خورشید عظمای ولایت خواهد بود. به تعبیر رهبر معظم انقلاب، انسان‌ها باید تمدن نوین را آغاز کنند.

امید است خداوند به همه ما توفیق زمینه‌سازی برای ظهور امام زمان (عج) را عنایت فرماید.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha