یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۵:۴۸
فؤاد ایزدی پاسخ می‌دهد: چرا رهبر انقلاب مذاکره با دولت فعلی آمریکا را بی‌فایده می‌دانند؟

حوزه/ رهبر انقلاب مذاکره با دولت فعلی آمریکا را بی‌فایده می‌دانند، زیرا تحریم‌های اصلی علیه ایران در اختیار کنگره است و رئیس‌جمهور آمریکا قدرتی برای لغو آن‌ها ندارد. از سوی دیگر، ساختار سیاسی آمریکا، تحت نفوذ لابی‌های صهیونیستی، تمایلی به کاهش فشار بر ایران ندارد. علاوه بر این، تجربه گذشته نشان داده که حتی با دادن امتیازات گسترده، طرف مقابل همچنان راضی نخواهد شد.

اشاره؛

در سی‌ودومین نمایشگاه بین‌المللی قرآن، دکتر فؤاد ایزدی با حضور در غرفه خبرگزاری حوزه به تحلیل جایگاه ایران در معادلات جهانی، روابط بین‌الملل و تأثیر سیاست‌های غرب بر اقتصاد کشور پرداخت. آنچه در ادامه می‌خوانید، متن گفت‌وگوی حوزه نیوز با این کارشناس مسائل سیاسی است.

از حضور جنابعالی در غرفه خبرگزاری حوزه و تلویزیون اینترنتی حوزه در سی‌ودومین نمایشگاه بین‌المللی قرآن سپاسگزارم. لطفاً نظرتان را درباره این نمایشگاه و رویدادهای آن بیان کنید.

بسم‌الله الرحمن الرحیم. برگزاری چنین نمایشگاهی اقدام بسیار ارزشمندی است و سال‌هاست که به‌صورت مستمر برگزار می‌شود. این امر نشان‌دهنده علاقه گسترده مردم کشور به قرآن کریم است.

علی‌رغم تمامی تلاش‌هایی که دشمنان ایران و اسلام در دهه‌های گذشته برای تضعیف دین در جامعه داشته‌اند، مشاهده می‌کنیم که حضور گسترده جوانان در این نمایشگاه بسیار چشمگیر است.

افرادی مانند شما که بعد از انقلاب متولد شده‌اند، به‌عنوان نسل جدید، همچنان به آموزه‌های دینی پایبند هستند. این روند باعث شده است که دشمنان به این نتیجه برسند که بخشی از جامعه، صرف‌نظر از همه فشارها و تبلیغات، دین خود را ترک نخواهد کرد.

بنابراین، استراتژی جدید آن‌ها این است که این قشر مذهبی را از نظر فکری به سمت سکولاریسم سوق دهند. به این معنا که فرد همچنان در مراسم مذهبی مانند هیئت‌ها و نمایشگاه‌های قرآن شرکت کند، اما در عین حال دغدغه‌ای نسبت به جمهوری اسلامی نداشته باشد و حتی در برخی موارد، با آن زاویه پیدا کند.

دلیل اصلی موفقیت جمهوری اسلامی در مقاومت در برابر فشارهای خارجی، ارتباط میان حکومت و مرجعیت دینی مردم است.

اگر این ارتباط تضعیف شود و افراد مذهبی احساس تکلیف دینی نسبت به حکومت نداشته باشند، دشمنان به هدف خود نزدیک‌تر خواهند شد.

پژوهش‌ها نشان می‌دهند که هر زمان جمهوری اسلامی با چالشی مواجه شده است، همین قشر مذهبی کشور به میدان آمده‌اند، چه در دوران جنگ، چه در مقابله با اغتشاشات و چه در حوزه جهاد تبیین.

همچنین، در عرصه‌های بین‌المللی مانند حمایت از لبنان و فلسطین نیز این افراد همواره نقش فعالی ایفا کرده‌اند.

دشمنان متوجه شده‌اند که تا زمانی که این قشر مذهبی، جمهوری اسلامی را مرجع دینی و سیاسی خود بداند، توطئه‌های آن‌ها ناکام خواهد ماند.

به همین دلیل، طراحی جدیدی برای تغییر این وضعیت در دستور کار دارند، تا بتوانند مرجعیت فکری و دینی این گروه را به جای دیگری منتقل کنند.

* رهبر انقلاب تأکید کردند که مذاکره با دولت فعلی آمریکا هیچ منفعتی برای ایران ندارد و تأکید ویژه‌ای بر این دولت آمریکا داشتند. از دیدگاه شما، علت این تأکید چیست؟ چه ویژگی‌هایی در دولت کنونی ایالات متحده وجود دارد که باعث می‌شود مذاکره با آن سودی برای جمهوری اسلامی ایران نداشته باشد؟

پیش از هر چیز، باید به این نکته توجه کرد که اگر هدف از مذاکره رفع تحریم‌ها باشد، اساساً این موضوع در اختیار رئیس‌جمهور آمریکا نیست، بلکه به تصمیمات کنگره وابسته است.

تحریم‌هایی که ایالات متحده علیه ایران اعمال کرده است، غیرقانونی بوده و توسط کنگره به تصویب رسیده‌اند.

این تحریم‌ها در حوزه‌های مختلفی از جمله نفت و بانکداری وضع شده‌اند و تعداد قابل‌توجهی از آن‌ها به‌صورت قانونی در ساختار حقوقی آمریکا تثبیت شده است.

حال اگر قرار باشد این تحریم‌ها لغو یا حتی تعلیق شوند، این اقدام مستلزم تصویب مجدد در کنگره است.

یعنی کنگره آمریکا باید تشکیل جلسه دهد و برای لغو یا تعلیق هر یک از این تحریم‌ها به‌صورت جداگانه رأی‌گیری کند.

در این میان، رئیس‌جمهور آمریکا نه اختیار لغو این قوانین را دارد و نه حتی می‌تواند آن‌ها را تعلیق کند، مگر اینکه کنگره مجوز مکتوب یا مصوبه‌ای جدید در این زمینه صادر کند.

بنابراین، در شرایط کنونی که کنگره ایالات متحده نه‌تنها تمایلی به کاهش تحریم‌ها ندارد، بلکه به دنبال تشدید آن‌هاست، مذاکره نمی‌تواند نتیجه‌ای داشته باشد.

برای درک فضای حاکم بر کنگره آمریکا، کافی است به سخنرانی اخیر نتانیاهو در تابستان امسال توجه کنیم. او پنجاه دقیقه سخنرانی کرد و در این مدت، نمایندگان کنگره پنجاه‌ودو بار از جای خود برخاستند و او را تشویق کردند.

این رفتار نشان‌دهنده فضای حاکم بر کنگره و میزان نفوذ لابی‌های صهیونیستی بر سیاست‌گذاران آمریکایی است.

علاوه بر این، دولت فعلی آمریکا نیز از عناصر و افرادی تشکیل شده است که به‌شدت ضدایرانی و دارای گرایش‌های صهیونیستی دوآتشه هستند. در چنین شرایطی، حتی اگر دولت بخواهد اقدامی در جهت کاهش تحریم‌ها انجام دهد، نه توانایی متقاعد کردن کنگره را خواهد داشت و نه تمایلی به انجام چنین کاری دارد.

بنابراین، مذاکره با چنین دولتی نه‌تنها سودی برای جمهوری اسلامی ایران ندارد، بلکه از ابتدا نیز چشم‌اندازی برای تحقق اهداف مدنظر ایران در آن دیده نمی‌شود.

این همان دلیلی است که رهبر انقلاب بر آن تأکید داشتند و مذاکره با دولت فعلی آمریکا را بی‌فایده دانستند.

* برخی افراد در کشور، وضعیت معیشتی مردم را به مذاکره گره می‌زنند. با توجه به تجربه شما در سال‌های مختلف و مشاهده عملکرد دولت‌های گوناگون، آیا واقعاً مشکلات اقتصادی کشور از مسیر مذاکره حل می‌شود، یا اینکه راه‌حل دیگری برای آن وجود دارد؟

این رویکرد، کار درستی نیست که برخی افراد برای مردمی که تحت فشار اقتصادی هستند، این‌گونه القا کنند که اگر مذاکره‌ای با آمریکا انجام شود، مشکلات اقتصادی آن‌ها برطرف خواهد شد.

درصد قابل‌توجهی از جمعیت ایران با مشکلات اقتصادی مواجه‌اند، اما این ادعا که مذاکره با آمریکا منجر به بهبود وضعیت معیشتی آن‌ها می‌شود، نادرست و خلاف واقع است.

در آموزه‌های دینی نیز تأکید شده است که نباید سخن نادرست گفت، به‌ویژه هنگامی‌که ممکن است گروهی از مردم، به دلیل شرایط سخت معیشتی، چنین ادعایی را باور کنند.

مشکلات کشور را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد. بخشی از این مشکلات کاملاً داخلی است و هیچ ارتباطی به آمریکا یا اسرائیل ندارد.

به‌عنوان مثال، اگر مسئولی مرتکب فساد و رشوه‌خواری شود، این موضوع ارتباطی با دشمنان خارجی ندارد و ناشی از عملکرد خود اوست.

اگر یک قاضی تصمیم نادرستی بگیرد یا نماینده‌ای در مجلس دچار باندبازی شود، این مسائل به سیاست‌های خارجی مربوط نمی‌شوند و باید از درون کشور اصلاح شوند.

متأسفانه، هرچند این مشکلات در سطح گسترده‌ای وجود ندارند، اما نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت. افزون بر این، برخی تصمیمات و سیاست‌گذاری‌های نادرست نیز وجود دارد که ممکن است به اقتصاد آسیب برساند.

این‌گونه مسائل نیز کاملاً داخلی هستند و باید در داخل کشور حل‌وفصل شوند.

اما در حوزه سیاست خارجی، آنچه ما عمدتاً به آن نیاز داریم، گسترش روابط اقتصادی و تجاری است. در حال حاضر، در سطح جهانی فرصت‌های زیادی برای همکاری اقتصادی وجود دارد.

کشورهایی هستند که آمادگی همکاری تجاری با ایران را دارند و اگر به‌درستی با آن‌ها تعامل کنیم، همین ظرفیت‌ها برای توسعه اقتصادی کافی خواهند بود.

در گذشته، شرایط این‌گونه نبود و کشورهای غربی در برخی حوزه‌های تکنولوژیکی برتری داشتند. اما امروز، بسیاری از کشورهای غیرغربی نه‌تنها به سطح فناوری غرب رسیده‌اند، بلکه حتی در برخی حوزه‌ها از آن‌ها پیشی گرفته‌اند.

مطالعات اندیشکده‌های مختلف نشان می‌دهد که آمریکا در برخی از زمینه‌های اقتصادی و فناوری از سایر کشورها عقب‌افتاده است.

یکی از دلایلی که دولت ترامپ سیاست‌های تهاجمی در پیش گرفت، تلاش برای متوقف کردن روند افول آمریکا در حوزه‌های گوناگون بود.

بااین‌حال، ما اکنون عضو پیمان‌ها و مجامع اقتصادی بین‌المللی هستیم که اگر در چارچوب آن‌ها فعالیت کنیم، دیگر نیازی به همکاری با کشورهای غربی نخواهیم داشت.

فرصت‌های بسیاری در سطح جهانی وجود دارد که می‌توان از آن‌ها بهره برد، اما این فرصت‌ها به‌طور خودکار محقق نمی‌شوند، بلکه نیازمند برنامه‌ریزی و اقدام عملی هستند.

از این منظر، مشکلات اقتصادی کشور قابل‌حل است، زیرا بخش قابل‌توجهی از آن‌ها به سیاست‌های داخلی مربوط می‌شود و ارتباطی با مسائل خارجی ندارد. حتی در مواردی که به سیاست خارجی مرتبط است، گزینه‌های جایگزین فراوانی در سطح بین‌المللی وجود دارد.

بنابراین، اینکه کشور را برای چهار یا هشت سال معطل مذاکرات بی‌نتیجه کنیم، منطقی نیست.

تجربه گذشته نیز نشان داده است که در چنین مذاکراتی، امتیازهای گسترده‌ای داده شد، اما طرف مقابل همچنان راضی نشد. مذاکره زمانی مفید است که طرف مقابل نیز اراده‌ای برای همکاری داشته باشد؛ در غیر این صورت، اتلاف وقت و منابع خواهد بود.

* برخی افراد معتقدند که چین و روسیه تنها بر اساس منافع خود عمل می‌کنند و در نهایت روزی به ایران پشت خواهند کرد و به سمت آمریکا خواهند رفت. این دیدگاه را به‌ویژه درباره روسیه مطرح می‌کنند و می‌گویند که این کشور هم‌اکنون به آمریکا نزدیک شده و از ایران فاصله گرفته است. از نگاه شما، وضعیت چین و روسیه در قبال ایران چگونه است؟

نخست باید توجه داشت که این آمریکا است که به سمت روسیه رفته، نه برعکس. روسیه درگیر جنگ اوکراین است و در همین شرایط، رئیس‌جمهور اوکراین به واشنگتن سفر می‌کند، اما در کاخ سفید با برخورد تحقیرآمیزی مواجه شده و به نوعی اخراج می‌شود. این اتفاق درس مهمی برای ما دارد.

کشورهایی که دچار غرب‌زدگی هستند و تمام امیدشان به حمایت غرب است، باید متوجه شوند که در نهایت با آن‌ها همانند یک تابع و وابسته رفتار خواهد شد. این تصور که روسیه به سمت آمریکا حرکت کرده است، کاملاً نادرست است.

آمریکا پس از هزینه‌های هنگفتی که در جنگ اوکراین متحمل شده، به این نتیجه رسیده که ادامه این درگیری دیگر برایش صرفه اقتصادی و سیاسی ندارد.

دولت جدید آمریکا اعلام کرده که این جنگ را آغاز نکرده و قصد دارد به آن پایان دهد، چراکه متوجه شده است که هزینه‌های بیشتر تنها به شکست عمیق‌تری منجر خواهد شد. این رویکرد نشان‌دهنده پذیرش شکست از سوی غرب است، نه حرکت روسیه به سمت آمریکا.

نکته دوم این است که هر کشوری باید سیاست‌های خود را صد درصد بر اساس منافع ملی‌اش تنظیم کند.

اگر مقام‌های یک کشور به جای تأمین صددرصدی منافع کشورشان، حتی یک درصد از آن را نادیده بگیرند، این امر می‌تواند به‌عنوان ضعف و حتی خیانت تلقی شود. بنابراین، سیاست‌مداران چینی، روسی یا ایرانی باید کاملاً در راستای منافع ملی خود عمل کنند.

هنر ما در این میان این است که طرف‌های همکار را به این نتیجه برسانیم که همکاری با ایران به نفع آن‌هاست.

بر همین اساس است که ایران در سازمان‌های مهمی مانند سازمان همکاری شانگهای، گروه بریکس و معاهده‌های منطقه‌ای دیگر پذیرفته شده است.

این عضویت‌ها صرفاً یک اقدام نمادین نیستند، بلکه نشان‌دهنده درک کشورهایی مانند چین و روسیه از اهمیت ایران در نظام جهانی جدید است.

امروز، جهان به‌سوی چندقطبی شدن پیش می‌رود و بسیاری از کشورها نمی‌خواهند تابع دستورهای آمریکا باشند. آن‌ها نمی‌خواهند سرنوشتی مشابه زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، پیدا کنند و در نهایت تنها بمانند.

در حال حاضر، نمایندگان ایران، چین و روسیه در پکن جلساتی برای هماهنگی اقدامات خود در برابر غرب برگزار می‌کنند.

این همکاری نشان می‌دهد که چین و روسیه به اهمیت ایران پی برده‌اند و به‌دنبال تقویت روابط هستند.

در منطقه غرب آسیا، روسیه تنها با دو کشور روابط راهبردی داشته است: ایران و سوریه. با تغییرات سیاسی در سوریه، اکنون ایران مهم‌ترین شریک منطقه‌ای روسیه محسوب می‌شود.

این مسئله به نفع روسیه است، چراکه منطقه غرب آسیا از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردار است و ایران، به‌عنوان یک کشور بزرگ و قدرتمند، در این منطقه نقش کلیدی ایفا می‌کند.

بنابراین، برخلاف آنچه برخی در داخل کشور تصور می‌کنند، چین و روسیه به‌خوبی از جایگاه و اهمیت ایران آگاه هستند.

درک این موضوع نیازمند شناخت دقیق‌تر تحولات بین‌المللی است، وگرنه طرح چنین پرسش‌هایی ناشی از عدم شناخت واقعیت‌های سیاست جهانی خواهد بود.

گفت‌وگو: محمد رسول صفری عربی

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha